تاریخ انتشار
شنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۱۴
کد مطلب : ۵۰۴۹۸۷
گزارش تحلیلی کبنانیوز؛
مدیرکل گمرک کهگیلویه و بویراحمد؛ صبح بخیر! / چرا استان سهم بسیار ناچیزی در صادرات غیرنفتی کشور دارد؟ / گمرک در قانون: موظف به تسهیل تجارت و ایجاد بسترهای صادراتی / گمرک در کهگیلویه و بویراحمد: تنها یک حضور نمادین! / نتیجه کمکاری گمرک استان: ما تولید میکنیم و میسازیم اما به نام دیگران صادر میکنیم
۰
کبنا ؛با وجود تنوع کمنظیر در تولیدات کشاورزی، شیلات، صنایعدستی و معادن، کهگیلویه و بویراحمد هنوز سهم ناچیزی در صادرات غیرنفتی کشور دارد. در حالیکه گمرک طبق قانون موظف به تسهیل تجارت و ایجاد بسترهای صادراتی است، عملکرد آن در استان همچنان در حد حضور نمادین باقی مانده است.
به گزارش کبنا، کهگیلویه و بویراحمد، ضرفیتهای بسیار زیادی برای صادرات دارد. اما این ظرفیتهای بینظیر سالها به دلیل بیتوجهی گمرک و دستگاههای مرتبط، در همان مرزهای داخلی استان محبوس ماندهاند. در حالیکه میلیونها دلار سرمایه بالقوه در قالب محصول، ماهی، عسل، میوه و معدن از این استان خارج میشود، سهم کهگیلویه و بویراحمد از صادرات رسمی کشور هنوز در حد نامی روی نقشه است.
بنا بر گزارشهای رسمی سازمان جهاد کشاورزی و ادارهکل صمت، حجم کل تولیدات کشاورزی استان سالانه حدود یک میلیون تن است. از این میزان، بخش مهمی به محصولات باغی اختصاص دارد؛ بیش از ۲۸۰ تا ۳۰۰ هزار تن میوه باغی (شامل سیب، مرکبات، هلو، شلیل، آلو، گیلاس و سایر میوههای تابستانه) تولید میشود. این میوهها در برخی سالها ظرفیت نگهداری در سردخانهها تا ۳۰۰ هزار تن اعلام شده است.
از بین محصولات باغی، سیب سهم چشمگیری دارد؛ استان دارای نزدیک به ۱,۸۰۰ بهرهبردارِ سیب است و تولید سیب آن بخش عمدهای از محصول باغی استان را تشکیل میدهد. مرکبات و میوههای تابستانه نیز سهم قابل توجهی دارند و استان به دلیل اقلیم متنوع، امکان تولید محصولات متنوعی همچون انگور، کیوی و میوههای باغی نیمهگرمسیری را نیز دارد.
در بخش کشاورزی زراعی، کهگیلویه و بویراحمد برخوردار از محصولاتی مانند باغات گردو، بادام، انجیر، زردآلو و گیاهان دارویی سنتی است. در این استان در برخی مناطق کوهستانی، گیاهانی مانند زعفران کوهستانی، گل گاوزبان، بنفشه، گلهای دارویی کوهستانی و گیاهان دارویی بومی را به صورت محدود کشت و برداشت میشود که در بازار صادرات گیاهان خشک و دارویی پتانسیل دارد.
در بخش دام و طیور، تولید استان قابل توجه است: گوشت قرمز سالانه حدود ۱۵,۶۰۰ تن، گوشت مرغ بیش از ۱۳,۸۱۸ تن و تخممرغ حدود ۵,۲۰۰ تن تولید میشوند. شیر خام بیش از ۹۶,۰۰۰ تن نیز یکی دیگر از بخشهای مهم تولید استان است. علاوه بر این، پرورش زنبور عسل یکی از فعالیتهایی است که در نقاط مختلف استان انجام میشود و تولید عسل در استان در برخی سالها تا ۱,۸۰۰ تن نیز گزارش شده است. عسل طبیعی استان بهدلیل تنوع پوشش گیاهی و ارتفاعات کوهستانی، دارای ویژگیهای ممتاز است که میتواند در بازار صادراتی محصولات غذایی سالم جایگاه ویژهای داشته باشد.
اما شاید درخشانترین ظرفیت استان در بخش شیلات باشد. با تولید سالانه ۲۲ تا ۲۵ هزار تن ماهی سردآبی (عمدتاً قزلآلا)، کهگیلویه و بویراحمد در ردههای بالای تولید ماهی سردآبی کشور جای گرفته است. برخی گزارشها حاکیاند که ظرفیت صادراتی استان برای این محصول دستکم ۵,۰۰۰ تن در سال ارزیابی میشود. شهرستانهایی مانند بویراحمد و دنا به دلیل دسترسی به منابع آبی مناسب، محل تمرکز استخرهای پرورش ماهیاند. اما بخش عمده این تولید بدون بستهبندی صادراتی و برند محلی از استان خارج میشود.
در بخش گلخانهها و گلهای شاخهبریده نیز استان به تدریج در حال توسعه است: حدود ۴۵ هکتار گلخانه فعال در استان وجود دارد که ۱۷ هکتار آن به تولید گل رز اختصاص دارد. تولید گل رز و سایر گلهای تزئینی میتواند برای بازار داخلی و منطقهای بسیار جذاب باشد، مشروط به داشتن سردزنجیره، بستهبندی صادراتی و مسیر حملونقل سریع به بازار هدف.
معادن یکی دیگر از شاخههای صادراتی بالقوه است. استان دارای بیش از ۸۰ معدن فعال و نیمهفعال است که اقلامی مانند سنگ گچ، سلستین، بوکسیت، مواد اولیه سیمان و سایر مصالح ساختمانی را استخراج میکنند. برآوردها تولید سالانه مواد معدنی استان را در حدود ۹۰۰ هزار تن قرار دادهاند. افزون بر این، شهرستان گچساران استان میزبان میدان نفتی مهمی است که بخشی از زیرساختهای انرژی استان را در بر میگیرد. اگرچه نفت و گاز بیشتر در حوزه ملی مدیریت میشود، اما وجود این صنعت بزرگ در استان میتواند سکوی پرتاب برای صنایع پاییندستی صادراتمحور باشد.
در کنار محصولات بزرگ، استان دارای صنایعدستی متنوعی مانند گلیم، جُل، بافتهای محلی، رودوزیهای سنتی و سوغات محلی است. این محصولات کوچکتر اما ارزش افزوده بالا دارند و میتوانند در بازار بینالملل به صورت خرد صادر شوند اگر بستهبندی مناسب، برندینگ بینالمللی و کانال فروش الکترونیک قدرتمند داشته باشند.
حال با این همه ظرفیت، کهگیلویه و بویراحمد نتوانسته به جایگاهی درخور در صادرات غیرنفتی کشور برسد. مسأله را باید در ساختار اداری و بهویژه در نقش گمرک جستوجو کرد. گمرک، طبق قانون امور گمرکی جمهوری اسلامی ایران، تنها مسئول کنترل ورود و خروج کالا نیست؛ بلکه موظف به تسهیل تجارت قانونی، حمایت از صادرات غیرنفتی و کاهش موانع تشریفات صادراتی است. در ماده سوم قانون بهصراحت آمده است که گمرک باید سیاستهای تشویقی دولت در صادرات را اجرا و مسیر صدور کالا را کوتاهتر کند. در استان کهگیلویه و بویراحمد، که مرز خارجی ندارد، این نقش حتی مهمتر است؛ چرا که باید حلقه واسط بین تولیدکننده و بازارهای بروناستانی و بینالمللی باشد. اما در عمل، گمرک استان چنین نقشی ایفا نکرده است.
کهگیلویه و بویراحمد عملاً فاقد یک گمرک اجرایی فعال یا پایانه صادراتی مجهز است. صادرکنندگان مجبورند کالاهای خود را برای انجام تشریفات به استانهای دیگر بفرستند. این یعنی افزایش هزینه، اتلاف زمان، و در بسیاری موارد از بین رفتن مزیت رقابتی محصولات فسادپذیر مانند ماهی یا میوه. در نتیجه، تولیدکنندهای که میتواند مستقیماً محصولش را به بازار خارجی صادر کند، عطای صادرات را به لقایش میبخشد و به فروش در بازار داخلی بسنده میکند. یا در حالت دیگر، محصولش را به واسطهای میفروشد که در استان دیگر آن را به نام خود صادر میکند. حاصل، چیزی جز از بین رفتن سود واقعی و بینام ماندن استان در آمار رسمی صادرات کشور است.
در چنین شرایطی انتظار میرفت اداره گمرک استان، بهعنوان نماینده رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران، نقشی فعالتر ایفا کند؛ هم در تسهیل فرایندهای اداری و هم در پیشنهاد و پیگیری ایجاد زیرساختهای لازم. اما بررسیها نشان میدهد گمرک استان در بهترین حالت صرفاً نقش اداری و دفتری داشته است. به نظر میرسد طرح مشخصی برای ایجاد پایانه صادراتی، انبارهای اختصاصی یا سردخانههای مجهز با همکاری بخش خصوصی ارائه نشده است. در حالیکه طبق سیاستهای اقتصاد مقاومتی و برنامههای توسعه ششم و هفتم، گمرک موظف است چنین زیرساختهایی را شناسایی و به دولت پیشنهاد دهد.
در دیگر استانهای کشور، گمرکات با همکاری اتاق بازرگانی و سازمان صمت، به ایجاد مراکز تجاری مشترک، آموزش صادرکنندگان و حتی ایجاد سامانههای محلی ترخیص کالا اقدام کردهاند. اما در کهگیلویه و بویراحمد، چنین همکاریهایی یا شکل نگرفته یا در حد شعار مانده است. بسیاری از فعالان اقتصادی استان در گفتوگوهای رسانهای خود از پیچیدگیهای اداری، نبود آگاهی از قوانین گمرکی و دشواری صدور پروانه صادراتی در استان گلایه دارند.
نقش گمرک فقط یک مجوزدهنده ساده نیست. گمرک باید نقش مشاور و همراه تولیدکننده را ایفا کند. باید به صادرکننده آموزش دهد که چگونه اظهارنامه صادراتی تنظیم کند، چگونه از معافیتها و بخشودگیها بهره ببرد، و چه استانداردهایی را رعایت کند تا محصولش در بازار خارجی پذیرفته شود. اما در کهگیلویه و بویراحمد، چنین آموزشها و خدماتی تقریباً وجود ندارد یا ناچیز است.
از سوی دیگر، گمرک استان در جایگاهی است که میتواند پیشنهاددهنده ایجاد پایانه صادراتی باشد. چنین پایانهای میتواند در گچساران، بهدلیل نزدیکی به بنادر جنوبی، احداث شود و محلی برای تجمیع، بستهبندی و ارسال کالاهای صادراتی باشد. وجود چنین مرکزی نهتنها صادرات را تسهیل میکند، بلکه ارزش افزوده قابلتوجهی برای استان ایجاد خواهد کرد. اما تاکنون، اقدام قابل توجه و نتیجهبخشی در این زمینه صورت نگرفته است.
این وضعیت در حالی است که آمار رسمی گمرک ایران از رشد صادرات غیرنفتی کشور به بیش از ۶۰ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۳ خبر میدهد. سهم کهگیلویه و بویراحمد از این رقم تنها حدود ۶۰ میلیون دلار بوده؛ رقمی که اگر با حجم تولید استان مقایسه شود، تنها بخش کوچکی از ظرفیت واقعی را نشان میدهد. کافی است تنها نیمی از تولید ماهی سردآبی استان، یعنی حدود ۱۰ هزار تن، با بستهبندی و برند محلی صادر شود تا درآمد ارزی چندین میلیون دلاری نصیب استان گردد. یا اگر بخشی از محصولات باغی استان مستقیماً از یاسوج یا دهدشت به بازارهای منطقهای ارسال شود، کشاورزان نهتنها از نوسانات بازار داخلی مصون میمانند بلکه ارزش افزوده بالاتری دریافت میکنند. اما همه اینها در گرو وجود گمرک کارآمد و زیرساخت صادراتی است.
گمرک کهگیلویه و بویراحمد اگر خود را بهعنوان شریک تولیدکننده ببیند و نه ناظر او، میتواند نقش تاریخی خود را در تحول اقتصادی استان ایفا کند. اما اگر همچنان در سایه بماند و به تماشای عبور فرصتها بسنده کند، کهگیلویه و بویراحمد همچنان استانی خواهد بود که تولید میکند، اما نمیفروشد؛ میسازد، اما به نام دیگران صادر میکند؛ و در نهایت، سهمی از سفره صادرات ملی ندارد.
به گزارش کبنا، کهگیلویه و بویراحمد، ضرفیتهای بسیار زیادی برای صادرات دارد. اما این ظرفیتهای بینظیر سالها به دلیل بیتوجهی گمرک و دستگاههای مرتبط، در همان مرزهای داخلی استان محبوس ماندهاند. در حالیکه میلیونها دلار سرمایه بالقوه در قالب محصول، ماهی، عسل، میوه و معدن از این استان خارج میشود، سهم کهگیلویه و بویراحمد از صادرات رسمی کشور هنوز در حد نامی روی نقشه است.
بنا بر گزارشهای رسمی سازمان جهاد کشاورزی و ادارهکل صمت، حجم کل تولیدات کشاورزی استان سالانه حدود یک میلیون تن است. از این میزان، بخش مهمی به محصولات باغی اختصاص دارد؛ بیش از ۲۸۰ تا ۳۰۰ هزار تن میوه باغی (شامل سیب، مرکبات، هلو، شلیل، آلو، گیلاس و سایر میوههای تابستانه) تولید میشود. این میوهها در برخی سالها ظرفیت نگهداری در سردخانهها تا ۳۰۰ هزار تن اعلام شده است.
از بین محصولات باغی، سیب سهم چشمگیری دارد؛ استان دارای نزدیک به ۱,۸۰۰ بهرهبردارِ سیب است و تولید سیب آن بخش عمدهای از محصول باغی استان را تشکیل میدهد. مرکبات و میوههای تابستانه نیز سهم قابل توجهی دارند و استان به دلیل اقلیم متنوع، امکان تولید محصولات متنوعی همچون انگور، کیوی و میوههای باغی نیمهگرمسیری را نیز دارد.
در بخش کشاورزی زراعی، کهگیلویه و بویراحمد برخوردار از محصولاتی مانند باغات گردو، بادام، انجیر، زردآلو و گیاهان دارویی سنتی است. در این استان در برخی مناطق کوهستانی، گیاهانی مانند زعفران کوهستانی، گل گاوزبان، بنفشه، گلهای دارویی کوهستانی و گیاهان دارویی بومی را به صورت محدود کشت و برداشت میشود که در بازار صادرات گیاهان خشک و دارویی پتانسیل دارد.
در بخش دام و طیور، تولید استان قابل توجه است: گوشت قرمز سالانه حدود ۱۵,۶۰۰ تن، گوشت مرغ بیش از ۱۳,۸۱۸ تن و تخممرغ حدود ۵,۲۰۰ تن تولید میشوند. شیر خام بیش از ۹۶,۰۰۰ تن نیز یکی دیگر از بخشهای مهم تولید استان است. علاوه بر این، پرورش زنبور عسل یکی از فعالیتهایی است که در نقاط مختلف استان انجام میشود و تولید عسل در استان در برخی سالها تا ۱,۸۰۰ تن نیز گزارش شده است. عسل طبیعی استان بهدلیل تنوع پوشش گیاهی و ارتفاعات کوهستانی، دارای ویژگیهای ممتاز است که میتواند در بازار صادراتی محصولات غذایی سالم جایگاه ویژهای داشته باشد.
اما شاید درخشانترین ظرفیت استان در بخش شیلات باشد. با تولید سالانه ۲۲ تا ۲۵ هزار تن ماهی سردآبی (عمدتاً قزلآلا)، کهگیلویه و بویراحمد در ردههای بالای تولید ماهی سردآبی کشور جای گرفته است. برخی گزارشها حاکیاند که ظرفیت صادراتی استان برای این محصول دستکم ۵,۰۰۰ تن در سال ارزیابی میشود. شهرستانهایی مانند بویراحمد و دنا به دلیل دسترسی به منابع آبی مناسب، محل تمرکز استخرهای پرورش ماهیاند. اما بخش عمده این تولید بدون بستهبندی صادراتی و برند محلی از استان خارج میشود.
در بخش گلخانهها و گلهای شاخهبریده نیز استان به تدریج در حال توسعه است: حدود ۴۵ هکتار گلخانه فعال در استان وجود دارد که ۱۷ هکتار آن به تولید گل رز اختصاص دارد. تولید گل رز و سایر گلهای تزئینی میتواند برای بازار داخلی و منطقهای بسیار جذاب باشد، مشروط به داشتن سردزنجیره، بستهبندی صادراتی و مسیر حملونقل سریع به بازار هدف.
معادن یکی دیگر از شاخههای صادراتی بالقوه است. استان دارای بیش از ۸۰ معدن فعال و نیمهفعال است که اقلامی مانند سنگ گچ، سلستین، بوکسیت، مواد اولیه سیمان و سایر مصالح ساختمانی را استخراج میکنند. برآوردها تولید سالانه مواد معدنی استان را در حدود ۹۰۰ هزار تن قرار دادهاند. افزون بر این، شهرستان گچساران استان میزبان میدان نفتی مهمی است که بخشی از زیرساختهای انرژی استان را در بر میگیرد. اگرچه نفت و گاز بیشتر در حوزه ملی مدیریت میشود، اما وجود این صنعت بزرگ در استان میتواند سکوی پرتاب برای صنایع پاییندستی صادراتمحور باشد.
در کنار محصولات بزرگ، استان دارای صنایعدستی متنوعی مانند گلیم، جُل، بافتهای محلی، رودوزیهای سنتی و سوغات محلی است. این محصولات کوچکتر اما ارزش افزوده بالا دارند و میتوانند در بازار بینالملل به صورت خرد صادر شوند اگر بستهبندی مناسب، برندینگ بینالمللی و کانال فروش الکترونیک قدرتمند داشته باشند.
حال با این همه ظرفیت، کهگیلویه و بویراحمد نتوانسته به جایگاهی درخور در صادرات غیرنفتی کشور برسد. مسأله را باید در ساختار اداری و بهویژه در نقش گمرک جستوجو کرد. گمرک، طبق قانون امور گمرکی جمهوری اسلامی ایران، تنها مسئول کنترل ورود و خروج کالا نیست؛ بلکه موظف به تسهیل تجارت قانونی، حمایت از صادرات غیرنفتی و کاهش موانع تشریفات صادراتی است. در ماده سوم قانون بهصراحت آمده است که گمرک باید سیاستهای تشویقی دولت در صادرات را اجرا و مسیر صدور کالا را کوتاهتر کند. در استان کهگیلویه و بویراحمد، که مرز خارجی ندارد، این نقش حتی مهمتر است؛ چرا که باید حلقه واسط بین تولیدکننده و بازارهای بروناستانی و بینالمللی باشد. اما در عمل، گمرک استان چنین نقشی ایفا نکرده است.
کهگیلویه و بویراحمد عملاً فاقد یک گمرک اجرایی فعال یا پایانه صادراتی مجهز است. صادرکنندگان مجبورند کالاهای خود را برای انجام تشریفات به استانهای دیگر بفرستند. این یعنی افزایش هزینه، اتلاف زمان، و در بسیاری موارد از بین رفتن مزیت رقابتی محصولات فسادپذیر مانند ماهی یا میوه. در نتیجه، تولیدکنندهای که میتواند مستقیماً محصولش را به بازار خارجی صادر کند، عطای صادرات را به لقایش میبخشد و به فروش در بازار داخلی بسنده میکند. یا در حالت دیگر، محصولش را به واسطهای میفروشد که در استان دیگر آن را به نام خود صادر میکند. حاصل، چیزی جز از بین رفتن سود واقعی و بینام ماندن استان در آمار رسمی صادرات کشور است.
در چنین شرایطی انتظار میرفت اداره گمرک استان، بهعنوان نماینده رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران، نقشی فعالتر ایفا کند؛ هم در تسهیل فرایندهای اداری و هم در پیشنهاد و پیگیری ایجاد زیرساختهای لازم. اما بررسیها نشان میدهد گمرک استان در بهترین حالت صرفاً نقش اداری و دفتری داشته است. به نظر میرسد طرح مشخصی برای ایجاد پایانه صادراتی، انبارهای اختصاصی یا سردخانههای مجهز با همکاری بخش خصوصی ارائه نشده است. در حالیکه طبق سیاستهای اقتصاد مقاومتی و برنامههای توسعه ششم و هفتم، گمرک موظف است چنین زیرساختهایی را شناسایی و به دولت پیشنهاد دهد.
در دیگر استانهای کشور، گمرکات با همکاری اتاق بازرگانی و سازمان صمت، به ایجاد مراکز تجاری مشترک، آموزش صادرکنندگان و حتی ایجاد سامانههای محلی ترخیص کالا اقدام کردهاند. اما در کهگیلویه و بویراحمد، چنین همکاریهایی یا شکل نگرفته یا در حد شعار مانده است. بسیاری از فعالان اقتصادی استان در گفتوگوهای رسانهای خود از پیچیدگیهای اداری، نبود آگاهی از قوانین گمرکی و دشواری صدور پروانه صادراتی در استان گلایه دارند.
نقش گمرک فقط یک مجوزدهنده ساده نیست. گمرک باید نقش مشاور و همراه تولیدکننده را ایفا کند. باید به صادرکننده آموزش دهد که چگونه اظهارنامه صادراتی تنظیم کند، چگونه از معافیتها و بخشودگیها بهره ببرد، و چه استانداردهایی را رعایت کند تا محصولش در بازار خارجی پذیرفته شود. اما در کهگیلویه و بویراحمد، چنین آموزشها و خدماتی تقریباً وجود ندارد یا ناچیز است.
از سوی دیگر، گمرک استان در جایگاهی است که میتواند پیشنهاددهنده ایجاد پایانه صادراتی باشد. چنین پایانهای میتواند در گچساران، بهدلیل نزدیکی به بنادر جنوبی، احداث شود و محلی برای تجمیع، بستهبندی و ارسال کالاهای صادراتی باشد. وجود چنین مرکزی نهتنها صادرات را تسهیل میکند، بلکه ارزش افزوده قابلتوجهی برای استان ایجاد خواهد کرد. اما تاکنون، اقدام قابل توجه و نتیجهبخشی در این زمینه صورت نگرفته است.
این وضعیت در حالی است که آمار رسمی گمرک ایران از رشد صادرات غیرنفتی کشور به بیش از ۶۰ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۳ خبر میدهد. سهم کهگیلویه و بویراحمد از این رقم تنها حدود ۶۰ میلیون دلار بوده؛ رقمی که اگر با حجم تولید استان مقایسه شود، تنها بخش کوچکی از ظرفیت واقعی را نشان میدهد. کافی است تنها نیمی از تولید ماهی سردآبی استان، یعنی حدود ۱۰ هزار تن، با بستهبندی و برند محلی صادر شود تا درآمد ارزی چندین میلیون دلاری نصیب استان گردد. یا اگر بخشی از محصولات باغی استان مستقیماً از یاسوج یا دهدشت به بازارهای منطقهای ارسال شود، کشاورزان نهتنها از نوسانات بازار داخلی مصون میمانند بلکه ارزش افزوده بالاتری دریافت میکنند. اما همه اینها در گرو وجود گمرک کارآمد و زیرساخت صادراتی است.
گمرک کهگیلویه و بویراحمد اگر خود را بهعنوان شریک تولیدکننده ببیند و نه ناظر او، میتواند نقش تاریخی خود را در تحول اقتصادی استان ایفا کند. اما اگر همچنان در سایه بماند و به تماشای عبور فرصتها بسنده کند، کهگیلویه و بویراحمد همچنان استانی خواهد بود که تولید میکند، اما نمیفروشد؛ میسازد، اما به نام دیگران صادر میکند؛ و در نهایت، سهمی از سفره صادرات ملی ندارد.