تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۲۳
کد مطلب : ۵۰۳۱۳۵
یادداشت ارسالی؛
مدیریت شفاف و همهجانبه در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج / پناهی از روز نخست انتقاد و اصلاح را همزمان پیش برد / شیوهای نو که میتواند موجب بازاندیشی در فرهنگ مدیریتی استان شود
۰
کبنا ؛یکی از مخاطبان این پایگاه خبری با ارسال یادداشتی، با اشاره به سبک شفاف و همهجانبه مدیریتی سرپرست جدید دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، عنوان کرد رقیه پناهی هم اقدامات عملیاتی و اجرایی را دنبال میکند و هم به مشکلات و خلأها اشاره دارد. این سبک مدیریتی میتواند مسیر تازهای در مدیریت استان کهگیلویه و بویراحمد باز کند.
در کهگیلویه و بویراحمد، طی دهههای گذشته نوعی فهم و درک سنتی از مدیریت نهادینه شده است که پذیرش سبکهای مدیریتی نوآورانه و تغییرات ساختاری را دشوار میکند. در این استان، سبکهای مدیریتی سنتی، به اصطلاح پییر بوردیو، تبدیل به یک میدان اجتماعی شدهاند که بازیگران در آن باید از منابع و سرمایههای سنتی خاص برخوردار باشند تا بتوانند در این ساختار موفق عمل کنند. این قواعد به گونهای شکل گرفته که هر گونه تغییر در آنها، حتی اگر با هدف ارتقای عملکرد و شفافیت باشد، با مقاومت عمومی مواجه میشود.
با ورود سرپرست جدید دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، سیده رقیه پناهی، این قواعد سنتی تا حدی دچار تغییر شد. پناهی از روز نخست سرپرستی دانشگاه، همزمان با انجام فعالیتهای عملیاتی و اجرایی، به نقد وضعیت موجود و بیان مشکلات و خلأهای مدیریتی پرداخت. این شیوه مدیریت، که میتوان آن را مدیریت جامع و همهجانبه نامید، برخلاف سبکهای گذشته است که در آن مدیران فقط به ارائه گزارشهای مثبت و نمایش موفقیتهای ظاهری اشاره میکردند. پناهی دو جنبه مهم پیشبرد امور عملیاتی و همزمان شناسایی و اصلاح مشکلات مدیریتی و ساختاری را با هم پیش میبرد.
اتفاقاً مقاومت برخی افراد نسبت به این شیوه مدیریت ناشی از تازه بودن آن است. استان که به گزارشهای تحسینآمیز و نگاه محافظهکارانه عادت کرده بود، در مواجهه با شفافیت و خودانتقادگری سرپرست جدید، واکنشهایی نشان میدهد. اما این شیوه، در بلندمدت، میتواند باعث کاهش فرهنگ زیرآبزنی و تخریبهای داخلی شود، زیرا مدیر جدید اجازه نمیدهد مسئولیتها و تقصیرها صرفاً به گردن پیشینان انداخته شود. جالب اینجاست که پناهی با انتشار عکسی از خود و رئیس پیشین دانشگاه در فضای مجازی، نشان داد که ادامه رویههای گذشته و تخریب مدیریت قبلی مورد نظر او نیست و بر شفافیت و انصاف مدیریتی تأکید دارد.
یکی از شاخصههای برجسته مدیریت پناهی، شفافیت در فرآیندهای دانشگاه است. برگزاری مناقصهها با حضور دوربینها و اطلاعرسانی کامل به مردم، نشاندهنده تعهد او به شفافیت و پاسخگویی است. این اقدام، علاوه بر ایجاد اعتماد عمومی، الگوی خوبی برای مدیریت سایر نهادهای استان فراهم میآورد.
البته طبیعی است که هیچ جایگاه مدیریتی بدون حاشیه نیست. نزاعها و رقابتهای سیاسی بر سر تصاحب مدیریت و کرسیهای تصمیمگیری همیشه وجود دارد. افرادی که موفق به تصاحب جایگاه نشدهاند یا نماینده مورد نظر خود را در مدیریت نمیبینند، معمولاً انتقادات شدیدی به مدیران وارد میکنند. با این حال، حتی مخالفان پناهی بر این نکته اتفاق نظر دارند که او مدیری پاکدست است و این ویژگی، در شرایط رقابت و فشارهای سیاسی استان، یک ارزش مهم مدیریتی محسوب میشود.
یکی دیگر از ویژگیهای بارز مدیریت پناهی، خودانتقادگری است. او نه تنها مسائل و خلأهای مدیریتی را شناسایی میکند، بلکه در حضور رسانهها و خبرنگاران، شفاف درباره آنها صحبت میکند. این نوع رفتار، که با اصطلاح مدیریت زنانه نیز قابل تحلیل است، برخلاف سبکهای سنتی مردانه که بر قدرت و سلسلهمراتب تأکید دارند، به همکاری، هماهنگی، ایجاد فضای امن و ارتقای تعاملات اجتماعی توجه ویژه دارد. جسی برنارد، در کتاب «دنیای زنانه»، مدیریت زنانه را نوعی توانمندی در ایجاد محیط انسانی و پویا معرفی میکند. بسیاری از ویژگیهای مدیریتی پناهی، مانند تمرکز بر شفافیت، حمایتگری، توجه به نیروی انسانی و تعامل مستقیم با تیم مدیریتی دانشگاه، با این رویکرد همخوانی دارد.
پناهی همچنین توانسته نگاه جامعه را به جای تمرکز صرف بر ضعفها و ناکارآمدیها، به اقدامات مثبت و اصلاحات عملی معطوف کند. از جمله این اقدامات میتوان به پیگیری حل سریع مشکل فاضلاب بیمارستان امام سجاد اشاره کرد که در کمتر از یک ماه پس از انتشار اخبار، برطرف شد. همچنین نزدیک شدن بیمارستان دهدشت به مرحله افتتاح و اولویتبخشی به مجوز ماده ۲۳ بیمارستان، نشاندهنده توان مدیریتی و پیگیری مسائل حیاتی استان است.
در حوزه نیروی انسانی، پناهی توجه ویژهای به ساماندهی و فعالسازی نیروهای غیرفعال داشته و همزمان تلاش میکند انگیزه و اعتماد در کادر درمان حفظ شود. این موضوع، در شرایطی که اعتماد عمومی نسبت به سیستم درمانی کاهش یافته، اهمیت ویژهای دارد. او با بیان واقعیتهای موجود و تشریح مشکلات، نه تنها آگاهی عمومی را افزایش میدهد، بلکه شرایط لازم برای اصلاح سیستم و ارتقای کیفیت خدمات درمانی را فراهم میکند.
از لحاظ سیاسی، پناهی همسو با سیاستهای دولت چهاردهم عمل میکند و این همسویی به او امکان میدهد برنامهها و پروژههای دولت را با سرعت و دقت بیشتری در استان اجرا کند. در عین حال، این همراهی سیاسی به گونهای نیست که استقلال مدیریتی او را محدود کند؛ بلکه به عنوان یک مزیت در پیشبرد اهداف کلان استان قابل تحلیل است.
چرخش گفتمانی که پناهی در مدیریت استان ایجاد کرده، نیازمند زمان و بازاندیشی است. آنتونی گیدنز در تحلیلهای خود بر ضرورت بازاندیشی و بهروزرسانی شیوههای اجتماعی و مدیریتی در مواجهه با اطلاعات جدید تأکید دارد. به همین دلیل، پذیرش سبک مدیریتی نوین پناهی در استان، ممکن است کمی زمان ببرد، اما در نهایت منجر به تحول ساختاری و فرهنگی در مدیریت دانشگاه و اعتمادسازی در جامعه میشود.
مهمترین نکته در تحلیل عملکرد پناهی، کوتاه بودن مدت حضور اوست. کمتر از پنج ماه از سرپرستی او میگذرد و در این مدت کوتاه، اقدامات اساسی برای اصلاح ساختار، ارتقای شفافیت، حل مشکلات فوری و پیشبرد پروژهها صورت گرفته است. قضاوت نهایی درباره یک مدیر حرفهای حداقل نیازمند یک سال زمان است، اما همین اقدامات اولیه نشاندهنده توانایی و برنامهریزی دقیق اوست.
به طور خلاصه، شیوه مدیریتی سرپرست جدید دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، بر اساس شفافیت، خودانتقادگری، تعامل انسانی، توجه به اصلاحات عملیاتی و مدیریت مشارکتی شکل گرفته است. این شیوه، که با مدیریت سنتی استان تفاوت دارد، نیازمند زمان و پذیرش جامعه برای تثبیت است. اقدامات عملیاتی و همزمان شفافیت و نقد سازنده، پایههای یک مدیریت موفق و پایدار را تشکیل میدهند و نشان میدهد که دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در مسیر تحول مثبت قرار دارد.
در نهایت، میتوان نتیجه گرفت که مدیریت پناهی، با تلفیق اقدامات عملیاتی و خودانتقادگری سازنده، میتواند نمونهای از تحول مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد باشد. این مدیریت، علاوه بر ارتقای کیفیت خدمات درمانی، فرهنگ شفافیت و مسئولیتپذیری را در دانشگاه و جامعه نهادینه میکند و زمینهساز تغییرات ساختاری و فرهنگی پایدار خواهد شد.
در کهگیلویه و بویراحمد، طی دهههای گذشته نوعی فهم و درک سنتی از مدیریت نهادینه شده است که پذیرش سبکهای مدیریتی نوآورانه و تغییرات ساختاری را دشوار میکند. در این استان، سبکهای مدیریتی سنتی، به اصطلاح پییر بوردیو، تبدیل به یک میدان اجتماعی شدهاند که بازیگران در آن باید از منابع و سرمایههای سنتی خاص برخوردار باشند تا بتوانند در این ساختار موفق عمل کنند. این قواعد به گونهای شکل گرفته که هر گونه تغییر در آنها، حتی اگر با هدف ارتقای عملکرد و شفافیت باشد، با مقاومت عمومی مواجه میشود.
با ورود سرپرست جدید دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، سیده رقیه پناهی، این قواعد سنتی تا حدی دچار تغییر شد. پناهی از روز نخست سرپرستی دانشگاه، همزمان با انجام فعالیتهای عملیاتی و اجرایی، به نقد وضعیت موجود و بیان مشکلات و خلأهای مدیریتی پرداخت. این شیوه مدیریت، که میتوان آن را مدیریت جامع و همهجانبه نامید، برخلاف سبکهای گذشته است که در آن مدیران فقط به ارائه گزارشهای مثبت و نمایش موفقیتهای ظاهری اشاره میکردند. پناهی دو جنبه مهم پیشبرد امور عملیاتی و همزمان شناسایی و اصلاح مشکلات مدیریتی و ساختاری را با هم پیش میبرد.
اتفاقاً مقاومت برخی افراد نسبت به این شیوه مدیریت ناشی از تازه بودن آن است. استان که به گزارشهای تحسینآمیز و نگاه محافظهکارانه عادت کرده بود، در مواجهه با شفافیت و خودانتقادگری سرپرست جدید، واکنشهایی نشان میدهد. اما این شیوه، در بلندمدت، میتواند باعث کاهش فرهنگ زیرآبزنی و تخریبهای داخلی شود، زیرا مدیر جدید اجازه نمیدهد مسئولیتها و تقصیرها صرفاً به گردن پیشینان انداخته شود. جالب اینجاست که پناهی با انتشار عکسی از خود و رئیس پیشین دانشگاه در فضای مجازی، نشان داد که ادامه رویههای گذشته و تخریب مدیریت قبلی مورد نظر او نیست و بر شفافیت و انصاف مدیریتی تأکید دارد.
یکی از شاخصههای برجسته مدیریت پناهی، شفافیت در فرآیندهای دانشگاه است. برگزاری مناقصهها با حضور دوربینها و اطلاعرسانی کامل به مردم، نشاندهنده تعهد او به شفافیت و پاسخگویی است. این اقدام، علاوه بر ایجاد اعتماد عمومی، الگوی خوبی برای مدیریت سایر نهادهای استان فراهم میآورد.
البته طبیعی است که هیچ جایگاه مدیریتی بدون حاشیه نیست. نزاعها و رقابتهای سیاسی بر سر تصاحب مدیریت و کرسیهای تصمیمگیری همیشه وجود دارد. افرادی که موفق به تصاحب جایگاه نشدهاند یا نماینده مورد نظر خود را در مدیریت نمیبینند، معمولاً انتقادات شدیدی به مدیران وارد میکنند. با این حال، حتی مخالفان پناهی بر این نکته اتفاق نظر دارند که او مدیری پاکدست است و این ویژگی، در شرایط رقابت و فشارهای سیاسی استان، یک ارزش مهم مدیریتی محسوب میشود.
یکی دیگر از ویژگیهای بارز مدیریت پناهی، خودانتقادگری است. او نه تنها مسائل و خلأهای مدیریتی را شناسایی میکند، بلکه در حضور رسانهها و خبرنگاران، شفاف درباره آنها صحبت میکند. این نوع رفتار، که با اصطلاح مدیریت زنانه نیز قابل تحلیل است، برخلاف سبکهای سنتی مردانه که بر قدرت و سلسلهمراتب تأکید دارند، به همکاری، هماهنگی، ایجاد فضای امن و ارتقای تعاملات اجتماعی توجه ویژه دارد. جسی برنارد، در کتاب «دنیای زنانه»، مدیریت زنانه را نوعی توانمندی در ایجاد محیط انسانی و پویا معرفی میکند. بسیاری از ویژگیهای مدیریتی پناهی، مانند تمرکز بر شفافیت، حمایتگری، توجه به نیروی انسانی و تعامل مستقیم با تیم مدیریتی دانشگاه، با این رویکرد همخوانی دارد.
پناهی همچنین توانسته نگاه جامعه را به جای تمرکز صرف بر ضعفها و ناکارآمدیها، به اقدامات مثبت و اصلاحات عملی معطوف کند. از جمله این اقدامات میتوان به پیگیری حل سریع مشکل فاضلاب بیمارستان امام سجاد اشاره کرد که در کمتر از یک ماه پس از انتشار اخبار، برطرف شد. همچنین نزدیک شدن بیمارستان دهدشت به مرحله افتتاح و اولویتبخشی به مجوز ماده ۲۳ بیمارستان، نشاندهنده توان مدیریتی و پیگیری مسائل حیاتی استان است.
در حوزه نیروی انسانی، پناهی توجه ویژهای به ساماندهی و فعالسازی نیروهای غیرفعال داشته و همزمان تلاش میکند انگیزه و اعتماد در کادر درمان حفظ شود. این موضوع، در شرایطی که اعتماد عمومی نسبت به سیستم درمانی کاهش یافته، اهمیت ویژهای دارد. او با بیان واقعیتهای موجود و تشریح مشکلات، نه تنها آگاهی عمومی را افزایش میدهد، بلکه شرایط لازم برای اصلاح سیستم و ارتقای کیفیت خدمات درمانی را فراهم میکند.
از لحاظ سیاسی، پناهی همسو با سیاستهای دولت چهاردهم عمل میکند و این همسویی به او امکان میدهد برنامهها و پروژههای دولت را با سرعت و دقت بیشتری در استان اجرا کند. در عین حال، این همراهی سیاسی به گونهای نیست که استقلال مدیریتی او را محدود کند؛ بلکه به عنوان یک مزیت در پیشبرد اهداف کلان استان قابل تحلیل است.
چرخش گفتمانی که پناهی در مدیریت استان ایجاد کرده، نیازمند زمان و بازاندیشی است. آنتونی گیدنز در تحلیلهای خود بر ضرورت بازاندیشی و بهروزرسانی شیوههای اجتماعی و مدیریتی در مواجهه با اطلاعات جدید تأکید دارد. به همین دلیل، پذیرش سبک مدیریتی نوین پناهی در استان، ممکن است کمی زمان ببرد، اما در نهایت منجر به تحول ساختاری و فرهنگی در مدیریت دانشگاه و اعتمادسازی در جامعه میشود.
مهمترین نکته در تحلیل عملکرد پناهی، کوتاه بودن مدت حضور اوست. کمتر از پنج ماه از سرپرستی او میگذرد و در این مدت کوتاه، اقدامات اساسی برای اصلاح ساختار، ارتقای شفافیت، حل مشکلات فوری و پیشبرد پروژهها صورت گرفته است. قضاوت نهایی درباره یک مدیر حرفهای حداقل نیازمند یک سال زمان است، اما همین اقدامات اولیه نشاندهنده توانایی و برنامهریزی دقیق اوست.
به طور خلاصه، شیوه مدیریتی سرپرست جدید دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، بر اساس شفافیت، خودانتقادگری، تعامل انسانی، توجه به اصلاحات عملیاتی و مدیریت مشارکتی شکل گرفته است. این شیوه، که با مدیریت سنتی استان تفاوت دارد، نیازمند زمان و پذیرش جامعه برای تثبیت است. اقدامات عملیاتی و همزمان شفافیت و نقد سازنده، پایههای یک مدیریت موفق و پایدار را تشکیل میدهند و نشان میدهد که دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در مسیر تحول مثبت قرار دارد.
در نهایت، میتوان نتیجه گرفت که مدیریت پناهی، با تلفیق اقدامات عملیاتی و خودانتقادگری سازنده، میتواند نمونهای از تحول مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد باشد. این مدیریت، علاوه بر ارتقای کیفیت خدمات درمانی، فرهنگ شفافیت و مسئولیتپذیری را در دانشگاه و جامعه نهادینه میکند و زمینهساز تغییرات ساختاری و فرهنگی پایدار خواهد شد.