تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۰۳
کد مطلب : ۵۰۳۱۳۴
با ارسال یادداشتی مطرح شد؛
روایتی از ناکارآمدی مدیریتی در پرتو نقد عملکرد رئیس پیشین سازمان مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد / دارا کریمینژاد: «نفوذیهای خودی» خطرناکتر از بیگانهاند!
۰
کبنا ؛دارا کریمینژاد، فعال سیاسی اصلاحطلب و فرماندار اسبق شهرستانهای کهگیلویه و لنده، با ارسال یادداشتی به این پایگاه خبری به بررسی علل توسعهنیافتگی کهگیلویه و بویراحمد پرداخت و با نقد عملکرد سازمان مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد در سالهای اخیر، ضعف در شایستهسالاری و پیامدهای انتصابهای غیرتخصصی را از مهمترین چالشهای پیشروی استان برشمرد. در ادامه میتوانید این یادداشت را بخوانید.
گزارشهای پر زرقوبرق و آمارسازیهای سهساله مدیریت پیشین سازمان مدیریت و برنامهریزی استان کهگیلویه و بویراحمد، بیش از آنکه نشاندهنده پیشرفت باشد، تصویری روشن از دلایل تداوم توسعهنیافتگی این استان به دست میدهد. وقایع اخیر، چه در عرصه ملی و چه در تجربههای استانی، این حقیقت تلخ را برای ما عیان کرده که مشکل تنها به نفوذ عوامل بیگانه بازنمیگردد، بلکه در نفوذ پنهان افراد نالایق در جایگاههای کلیدی باید جستوجو کرد. نفوذ را باید آن هنگام جستجو کرد که برخی صرفاً به واسطه روابط، رانت یا پیوندهای غیرشفاف منصوب میشوند و از صلاحیت علمی، تجربی و اخلاقی بیبهرهاند، سرنوشت مردم را بهگونهای رقم میزنند که آثار آن گاه از مداخلهی مستقیم بیگانه نیز ویرانگرتر است. این افراد در پوشش خودی وارد عرصه میشوند و در حالیکه انتظار میرود حافظ منافع عمومی باشند، تصمیمهایی اتخاذ میکنند که بنیانهای جامعه را متزلزل میسازد.
مفهوم نفوذ در اینجا معنای گستردهتری دارد. در نگاه امنیتی متعارف، نفوذی همان جاسوس یا عامل بیگانه است؛ اما در بطن واقعیت مدیریتی ما، نفوذی میتواند همان مدیری باشد که به دلیل نداشتن تخصص و کارآمدی، همانند یک عامل تخریبی عمل میکند. چنین پدیدهای الزاماً از بیرون مرزها نمیآید، بلکه در بطن نوعی از مناسبات معیوب اداری و اجتماعی ریشه دارد که بر پایه رابطهسالاری، قوموخویشگرایی، باندبازی و فساد شکل گرفته و بهجای شایستهسالاری، وفاداریهای سیاسی و خانوادگی را معیار انتصاب قرار میدهد.
پیامدهای این ساختار بیمار روشن است. منابع ملی به دلیل تصمیمهای اشتباه به هدر میرود و پروژههای اقتصادی و فرهنگی با اتلافهای میلیاردی روبهرو میشوند. مدیریت غیرتخصصی در حوزههای حیاتی مثل آب، محیط زیست، اقتصاد و سلامت، بحرانهایی پدید میآورد که گاه جبرانناپذیرند؛ نمونههای آن را میتوان در بحران آب، انرژی و تورم افسارگسیخته دید. افزون بر این، اعتماد عمومی فرسایش مییابد؛ زیرا مردم وقتی میبینند افراد فاقد صلاحیت بر مسند قدرت نشستهاند، به تدریج نسبت به کل نظام حکمرانی بدبین میشوند. این بیاعتمادی سرمایه اجتماعی را از درون میخورد. در کنار آن، نخبگان و متخصصان نیز وقتی شایستهسالاری نادیده گرفته میشود، انگیزهی خدمت را از دست داده و یا به انزوا کشیده میشوند یا راه مهاجرت را در پیش میگیرند.
نشانههای این بحران را میتوان در جلسه تودیع و معارفه اخیر رؤسای پیشین و جدید سازمان مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد دید؛ در آنجا گزارشهای بیپایه و سخنان زیبا ارائه شد، بیآنکه خروجی ملموسی برای مردم در کار باشد. این رخدادها هشداری است جدی که نشان میدهد دشمن تنها در پشت مرزها نیست؛ دشمن خطرناکتر، همان مدیر نالایقی است که در قلب سیستم جای میگیرد و تصمیمهایی میگیرد که آینده جامعه را تخریب میکند. تا زمانی که این چرخه ادامه دارد، باید انتظار جلسات مشابهی را داشت که پر از شعار و وعده، اما تهی از عمل و نتیجه هستند.
راه برونرفت از این چرخه روشن است. اگر نظام مدیریتی بر پایه شایستهسالاری استوار نشود و شفافیت در انتصابها جای رابطهسالاری را نگیرد، اگر نظام ارزیابی عملکرد مدیران جدی گرفته نشود و پاسخگویی واقعی در برابر مردم و نهادهای نظارتی وجود نداشته باشد، هیچ ابزار نظامی و امنیتی قادر نخواهد بود امنیت ملی را تضمین کند. امنیت ملی بیش و پیش از هر چیز در گرو حکمرانی خوب و استفاده از نیروهای متخصص و متعهد است.
پینوشت:
۱. جناب دکتر علی شهابینسب، مدیر اسبق سازمان مدیریت و برنامهریزی استان کهگیلویه و بویراحمد، شایسته است از شرایطی که تحویل دادید دفاع کنید تا داوری تاریخ روشنتر شود.
۲. جناب سید انتظام سهمگین، مدیر جدید، انتظار میرود گزارشی علمی و عملی از وضعیت واقعی تحویلگرفته ارائه دهید تا مردم بدانند چه میراثی به شما سپرده شده است.
دارا کریمینژاد
گزارشهای پر زرقوبرق و آمارسازیهای سهساله مدیریت پیشین سازمان مدیریت و برنامهریزی استان کهگیلویه و بویراحمد، بیش از آنکه نشاندهنده پیشرفت باشد، تصویری روشن از دلایل تداوم توسعهنیافتگی این استان به دست میدهد. وقایع اخیر، چه در عرصه ملی و چه در تجربههای استانی، این حقیقت تلخ را برای ما عیان کرده که مشکل تنها به نفوذ عوامل بیگانه بازنمیگردد، بلکه در نفوذ پنهان افراد نالایق در جایگاههای کلیدی باید جستوجو کرد. نفوذ را باید آن هنگام جستجو کرد که برخی صرفاً به واسطه روابط، رانت یا پیوندهای غیرشفاف منصوب میشوند و از صلاحیت علمی، تجربی و اخلاقی بیبهرهاند، سرنوشت مردم را بهگونهای رقم میزنند که آثار آن گاه از مداخلهی مستقیم بیگانه نیز ویرانگرتر است. این افراد در پوشش خودی وارد عرصه میشوند و در حالیکه انتظار میرود حافظ منافع عمومی باشند، تصمیمهایی اتخاذ میکنند که بنیانهای جامعه را متزلزل میسازد.
مفهوم نفوذ در اینجا معنای گستردهتری دارد. در نگاه امنیتی متعارف، نفوذی همان جاسوس یا عامل بیگانه است؛ اما در بطن واقعیت مدیریتی ما، نفوذی میتواند همان مدیری باشد که به دلیل نداشتن تخصص و کارآمدی، همانند یک عامل تخریبی عمل میکند. چنین پدیدهای الزاماً از بیرون مرزها نمیآید، بلکه در بطن نوعی از مناسبات معیوب اداری و اجتماعی ریشه دارد که بر پایه رابطهسالاری، قوموخویشگرایی، باندبازی و فساد شکل گرفته و بهجای شایستهسالاری، وفاداریهای سیاسی و خانوادگی را معیار انتصاب قرار میدهد.
پیامدهای این ساختار بیمار روشن است. منابع ملی به دلیل تصمیمهای اشتباه به هدر میرود و پروژههای اقتصادی و فرهنگی با اتلافهای میلیاردی روبهرو میشوند. مدیریت غیرتخصصی در حوزههای حیاتی مثل آب، محیط زیست، اقتصاد و سلامت، بحرانهایی پدید میآورد که گاه جبرانناپذیرند؛ نمونههای آن را میتوان در بحران آب، انرژی و تورم افسارگسیخته دید. افزون بر این، اعتماد عمومی فرسایش مییابد؛ زیرا مردم وقتی میبینند افراد فاقد صلاحیت بر مسند قدرت نشستهاند، به تدریج نسبت به کل نظام حکمرانی بدبین میشوند. این بیاعتمادی سرمایه اجتماعی را از درون میخورد. در کنار آن، نخبگان و متخصصان نیز وقتی شایستهسالاری نادیده گرفته میشود، انگیزهی خدمت را از دست داده و یا به انزوا کشیده میشوند یا راه مهاجرت را در پیش میگیرند.
نشانههای این بحران را میتوان در جلسه تودیع و معارفه اخیر رؤسای پیشین و جدید سازمان مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد دید؛ در آنجا گزارشهای بیپایه و سخنان زیبا ارائه شد، بیآنکه خروجی ملموسی برای مردم در کار باشد. این رخدادها هشداری است جدی که نشان میدهد دشمن تنها در پشت مرزها نیست؛ دشمن خطرناکتر، همان مدیر نالایقی است که در قلب سیستم جای میگیرد و تصمیمهایی میگیرد که آینده جامعه را تخریب میکند. تا زمانی که این چرخه ادامه دارد، باید انتظار جلسات مشابهی را داشت که پر از شعار و وعده، اما تهی از عمل و نتیجه هستند.
راه برونرفت از این چرخه روشن است. اگر نظام مدیریتی بر پایه شایستهسالاری استوار نشود و شفافیت در انتصابها جای رابطهسالاری را نگیرد، اگر نظام ارزیابی عملکرد مدیران جدی گرفته نشود و پاسخگویی واقعی در برابر مردم و نهادهای نظارتی وجود نداشته باشد، هیچ ابزار نظامی و امنیتی قادر نخواهد بود امنیت ملی را تضمین کند. امنیت ملی بیش و پیش از هر چیز در گرو حکمرانی خوب و استفاده از نیروهای متخصص و متعهد است.
پینوشت:
۱. جناب دکتر علی شهابینسب، مدیر اسبق سازمان مدیریت و برنامهریزی استان کهگیلویه و بویراحمد، شایسته است از شرایطی که تحویل دادید دفاع کنید تا داوری تاریخ روشنتر شود.
۲. جناب سید انتظام سهمگین، مدیر جدید، انتظار میرود گزارشی علمی و عملی از وضعیت واقعی تحویلگرفته ارائه دهید تا مردم بدانند چه میراثی به شما سپرده شده است.
دارا کریمینژاد