تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۰ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۲۲
کد مطلب : ۵۰۱۳۶۲
نگاهی به عملکرد چهارماهه خانم سرپرست؛

بخش اول) ماه ‌عسل مدیریتی تمام شد / وقت پاسخگویی سرپرست دانشگاه علوم پزشکی یاسوج فرارسیده است

۰
بخش اول) ماه ‌عسل مدیریتی تمام شد / وقت پاسخگویی سرپرست دانشگاه علوم پزشکی یاسوج فرارسیده است
کبنا ؛چهار ماه از انتصاب سرپرست دانشگاه علوم پزشکی یاسوج گذشته است. انتظارات زیادی با حضور او شکل گرفت. اما امروز، آنچه دیده می‌شود سکوت و بی‌خبری از عملکرد است.
به گزارش کبنا، اواخر اسفندماه ۱۴۰۳ سیده رقیه پناهی با حکم وزارت بهداشت، به ‌عنوان سرپرست دانشگاه علوم پزشکی یاسوج منصوب شد. این انتصاب در ابتدا، واکنش‌ های مثبت زیادی در بین فعالان سیاسی و به‌ویژه حامیان دولت چهاردهم در استان به‌دنبال داشت. بسیاری بر این باور بودند که حضور یک نیروی متخصص، بومی و همراه با دولت می‌تواند مسیری تازه در مدیریت نظام سلامت کهگیلویه و بویراحمد بگشاید. آن روزها، کلماتی چون «برنامه‌محور»، «شفاف»، «ضد فساد» و «دارای اراده اصلاح‌گرانه» بارها در فضای رسانه‌ای و محفلی استان در وصف پناهی تکرار می‌شد. اما اکنون، با گذشت حدود چهار ماه، آنچه دیده می‌شود شفاف و روشن نیست.
یکی از مهم‌ترین محورهای سخنرانی پناهی در مراسم معارفه ‌اش، مبارزه با فساد و رانت بود. او صراحتا اعلام کرد که مقابل هر نوع رابطه‌گرایی و رانت‌جویی خواهد ایستاد. اما اکنون گزارش‌هایی به گوش می‌رسد که حکایت از اقدامی متفاوت دارد که امیدواریم اینگونه نباشد. گفته می‌شود سرپرست دانشگاه، نه یک نفر، بلکه چندین نفر را به‌عنوان «رابط» بین دانشگاه و وزارتخانه در تهران منصوب کرده است. ولی معلوم نیست که این چند نفر توانسته‌اند اعتبارات بیشتری و یا کارهای بزرگتری برای دانشگاه انجام دهند یا خیر.
سؤال اساسی این است که مگر حجم کار دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در وزارت بهداشت چقدر است که به چندین رابط نیاز دارد؟ استان‌ هایی با جمعیتی چندین برابر کهگیلویه و بویراحمد، معمولاً تنها یک نفر را به‌عنوان رابط معرفی می‌کنند. چه نسبتی بین این افراد و حلقه مدیریتی جدید دانشگاه وجود دارد؟ آیا این انتخاب‌ها شفاف بوده‌اند؟ سرپرست دانشگاه چرا دست به چنین انتخابی زده که شائبه‌هایی را در ذهن مردم ایجاد کرده است؟
پناهی در همان مراسم معارفه، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های نظام سلامت استان را مرگ و میر مادران باردار عنوان کرد. او گفت که این شاخص در کهگیلویه و بویراحمد، بیش از دو برابر میانگین کشوری است. چنین اعترافی در سخنرانی معارفه، به معنای آن بود که او نسبت به عمق بحران آگاهی دارد و طبیعتاً برنامه‌ای برای آن دارد. اما اکنون که چهار ماه گذشته، هنوز برنامه مشخص و اعلام‌شده برای کاهش این بحران دیده نمی ‌شود.
سؤال ما این است: سرپرست دانشگاه، اگر می‌دانستید نرخ مرگ و میر مادران باردار در این استان چنین است، چرا تاکنون اقدام مؤثری برای مقابله با آن انجام نداده‌اید؟ چرا خبری از ارتقای زیرساخت‌های بهداشتی-درمانی در مناطق محروم نیست؟ چرا برنامه‌ای مدون، با زمان‌بندی مشخص و شاخص‌های قابل ارزیابی ارائه نشده است؟
یکی دیگر از نکاتی که پناهی در بدو ورود بر آن تأکید کرد، کمبود پزشکان متخصص و فوق تخصص در استان بود. این مسئله سال‌هاست که جزو معضلات مزمن کهگیلویه و بویراحمد محسوب می ‌شود. شهروندان برای ساده ‌ترین خدمات درمانی در حوزه‌های تخصصی ناگزیر به اعزام به استان‌های دیگر هستند. این امر نه ‌تنها از نظر روانی و مالی، خانواده‌ها را دچار مضیقه می‌کند، بلکه در مواردی، با جان بیماران بازی می‌شود.
سؤال اینجاست که سرپرست دانشگاه در این چهار ماه برای حل این بحران چه کرده است؟ آیا طرحی برای جذب پزشکان متخصص و فوق تخصص در دست اجراست؟ آیا مزایایی برای ماندگاری پزشکان در مناطق کمتر برخوردار استان تعریف شده؟ چه اقدامی برای افزایش ظرفیت رشته‌ های تخصصی در بیمارستان شهید جلیل یا دیگر مراکز درمانی شده است؟
کمبود مراکز درمانی تخصصی، به‌ ویژه در حوزه ‌هایی مثل قلب و سرطان، سال‌ هاست که استان را به حاشیه رانده است. گفته می ‌شود اقداماتی برای ایجاد برخی مراکز در دست برنامه ‌ریزی است. اما مردم از این «در دست اقدام بودن»ها خسته شده ‌اند. آن‌ها از پروژه ‌هایی مثل پل چهارم بشار یا جاده سی‌سخت تجربه دارند که سال‌ ها زمان برده ولی همچنان ناتمام‌اند. در حوزه راه و شهرسازی، شاید تأخیر فقط وقت تلف کند، اما در حوزه سلامت، تأخیر می ‌تواند جان بگیرد.
سؤال مهم دیگر این است که سرپرست دانشگاه چه نقشی در تسریع پروژه ‌های درمانی استان داشته است؟ آیا در این مدت با وزارت بهداشت برای تسهیل روند بودجه‌ریزی رایزنی مؤثری داشته؟ آیا از ظرفیت نمایندگان استان استفاده کرده؟ برنامه اجرایی مشخصی برای راه ‌اندازی بیمارستان تخصصی قلب یا مرکز جامع سرطان وجود دارد؟
امروز که چهار ماه از آغاز مدیریت سرپرست می‌ گذرد، دیگر دوران ماه عسل مدیریتی به پایان رسیده است. مردم منتظرند بدانند در این مدت چه اتفاقی افتاده، چه تغییراتی صورت گرفته، و چه برنامه‌ای برای آینده در دست اجراست. مردم حق دارند بدانند برنامه ‌های کوتاه ‌مدت و بلندمدت مدیر ارشد نظام سلامتشان چیست.
سرپرست دانشگاه باید به‌صورت شفاف، مستند و دقیق به مردم گزارش دهد در این چهار ماه، چه دستاوردی در حوزه کاهش مرگ و میر مادران داشته؟ چه تعداد نیروی متخصص جدید جذب یا حفظ شده‌ اند؟ در حوزه خودکشی، سبک زندگی، بهبود فاضلاب و آب آشامیدنی سالم و ... چه اقداماتی انجام شده است؟ وضعیت بودجه ‌ای دانشگاه چگونه است و چه میزان جذب اعتبار شده؟ برای مناطق محروم، چه برنامه ‌ای در حوزه سلامت در حال اجراست؟ تیم مدیریتی او با چه ضوابطی انتخاب شده‌ اند و چرا تعداد رابطان تهران بیش از سایر استان ‌هاست؟
در نهایت باید یادآوری کرد که حوزه سلامت، نباید اسیر روزمرگی شود. اگر مدیری می‌خواهد صادقانه خدمت کند، باید بداند که پاسخگویی، بخشی جدایی‌ ناپذیر از مسئولیت اوست. دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، یکی از نهادهای حیاتی استان است که کوچک‌ ترین تعلل در تصمیم‌گیری‌ های آن، می‌ تواند تبعاتی جبران ‌ناپذیر برای مردم داشته باشد.
نام شما

آدرس ايميل شما

اردوغان؛ دوست تهران یا تل‌آویو؟

اردوغان؛ دوست تهران یا تل‌آویو؟

در سال ۱۴۰۴ با تشدید تنش‌های میان ایران و اسرائیل، ترکیه دوباره در واکنش‌های منطقه‌ای ...
سرنوشت رابطه ایران و آژانس چه خواهد شد؟

سرنوشت رابطه ایران و آژانس چه خواهد شد؟

شرایط ایران با شورای حکام و شخص مدیرکل آن مناسب نیست. حتی در صورتی که ایران بخواهد از ...
آیا خاندان ترامپ قدرت را در آینده آمریکا قبضه خواهند کرد؟

آیا خاندان ترامپ قدرت را در آینده آمریکا قبضه خواهند کرد؟

اریک ترامپ به تازگی در مصاحبه‌ای گمانه‌زنی‌ها در خصوص تلاش برای جانشینی پدرش را تقویت ...
1