تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۲۲:۱۰
کد مطلب : ۵۰۰۵۴۷
یادداشت؛
جوابیهای به مطلب کبنا نیوز؛ «ادعاهای بدون سند و شاهدِ کافیِ روزنامه هممیهن درباره سیاستگذاری و تصمیمگیری در کهگیلویه و بویراحمد / آیا مدیرکل سابق آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد حافظه جمعی استان را نادیده میگیرد که اینگونه سخن میگوید؟ / شاید عزتخواه فراموش کرده باشد، اما مردم فراموش نمیکنند / آقایان یک سوزن به خودتان بزنید یک جوالدوز به دیگران؛ اول ببینید اصلاحطلبان چه کردهاند، بعد بروید سراغ ادامه ماجرا»
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ یادداشت ارسالی - حسن کریمی - در روزهایی که مردم استان کهگیلویه و بویراحمد با مجموعهای از ناکارآمدیها، تعلیق پروژهها، بیثباتی مدیریتی و حاکمیت روابط بهجای ضوابط دستوپنجه نرم میکنند، حیرتآور است که رسانهای مانند کبنا نیوز بهجای نقد واقعیتهای عینی، به دفاعی تمامقد و بدون سند از عملکرد یدالله رحمانی، استاندار استان، میپردازد. دفاعی که نهتنها با مشاهدات میدانی و دادههای عملکردی همخوان نیست، بلکه نادیدهانگاری هوشمندانهای نسبت به مطالبات بدنه اجتماعی دولت چهاردهم است؛ دولتی که با رأی و حمایت اصلاحطلبان، خصوصاً در استان ما، به قدرت رسید، اما در عمل مدیریت استان را به اصولگرایان و نمایندگان مجلس واگذار کرده است.
فراموشی عامدانهی حافظه جمعی
کبنا نیوز در مطلب خود، از «ادعاهای بدون سند و شواهد کافی» روزنامه هممیهن سخن گفته است. اما آیا خود این یادداشت، مستندات مشخصی در دفاع از عملکرد استاندار ارائه میدهد؟ یا فقط فهرستی از واژگان تکراری، نظیر «تجربه مدیریتی»، «تعامل با نمایندگان»، و «حافظه جمعی» است که بدون ارجاع به آمار، برنامه و عملکرد میدانی تکرار میشوند؟ رسانهای که از حافظه جمعی مینویسد، چگونه فراموش کرده که مردم هنوز وعدههای بیسرانجام، انتصابات بیمنطق و عدم پاسخگویی مدیریت ارشد استان را از خاطر نبردهاند؟
استاندار یا نماینده سالار؟ پرسش از اقتدار گمشده
واقعیت این است که یکی از اصلیترین آسیبهای مدیریتی یدالله رحمانی، فقدان استقلال و اقتدار در تصمیمگیری است. ساختار انتصابات استان، نه بر اساس شاخصهای کارشناسی، بلکه بر مدار رضایت نمایندگان مجلس چرخیده است. بسیاری از تغییرات محدود مدیریتی که در دستگاههای اجرایی صورتگرفته، نه در مسیر شایستهگزینی، بلکه تابع فشارهای مستقیم نمایندگان بودهاند. استانداری که نتواند در برابر این فشارها بایستد و بدنه دولت را از آسیب نماینده سالاری محافظت کند، عملاً مدیریت استان را از کف داده است.
رهبر معظم انقلاب نیز در این زمینه هشدار دادهاند که: «دخالت نمایندگان در عزل و نصبهای دولتی، خلاف قانون و به زیان استقلال قوه مجریه است و مصداق فاصلهگرفتن از ولایتمداری.» (بیانات ۱۴۰۳/۳/۶)؛ این رهنمودی است که بیواسطه عملکرد برخی از استانداران از جمله در کهگیلویه و بویراحمد را به چالش میکشد.
بیاعتنایی به بدنه رأیآور دولت
نکتهی کلیدی دیگری که کبنا بهسادگی از کنار آن گذشته، نادیدهانگاشتن حامیان اصلی دولت فعلی در استان است. اصلاحطلبان، ستادهای حامی پزشکیان، مجمع نیروهای خط امام (ره) و چهرههای مستقل حامی دولت، عملاً در حاشیه قرار گرفتهاند. نهتنها نقشی در حلقه تصمیمسازی استان ندارند، بلکه صدایشان نیز شنیده نمیشود. چه معنا دارد که دولتی که بارأی این جریانها روی کار آمده، بهجای اعتماد به بدنه وفادار خود، میدان را به عناصر مخالف و بیارتباط با گفتمان دولت واگذار کند؟
مدیران کهنهکار یا مهرههای مقاوم در برابر تغییر؟
ادعای کبنا مبنی بر کارآمدی تیم مدیریتی کنونی، در حالی مطرح میشود که بسیاری از مدیران کل دستگاهها از دولت قبل باقیماندهاند و علیرغم ناکارآمدیهای مکرر، همچنان بر صندلیهای خود تکیه زدهاند. همان معدود مدیرانی که تغییر کردهاند نیز، عمدتاً تحتفشار نمایندگان و در راستای سهمخواهی سیاسی منصوب شدهاند. این یعنی نه بازسازی مدیریتی صورتگرفته، نه تزریق انگیزهای جدید در بدنه اجرایی. اگر قرار بر تغییر نباشد، پس شعار «دولت تحولگرا» چه مفهومی خواهد داشت؟
رسانه، ناظر قدرت است؛ نه مبلغ آن
در نهایت، باید پرسید: جایگاه رسانه کجاست؟ آیا وظیفه رسانه، تبدیلشدن به بلندگوی روابطعمومی استانداری است یا پرسشگری و مطالبهگری از قدرت؟ رسانهای که نقد را به «تشویش» و مطالبه را به «جهتگیری» تعبیر میکند، خواسته یا ناخواسته در زمین تثبیت وضع موجود بازی میکند. انتظار میرود کبنا نیوز، بهجای طرد صداهای منتقد، به ارتقای سطح گفتوگو و شفافسازی کمک کند.
کلام آخر
استان کهگیلویه و بویراحمد امروز بیش از هر چیز نیازمند مدیریتی است که با جسارت، عقلانیت، انسجام و بهرهگیری از نیروهای توانمند، بر منطق برنامهمحور عمل کند، نه در مدار رضایت نمایندگان و منافع محفلی. حمایتهای غیرمستند، تکرار وعدههای مبهم و حذف منتقدان، تنها به تعمیق شکاف میان مردم و دولت میانجامد. اگر قرار است استاندار بماند، باید تغییر کند؛ و اگر قرار نیست تغییر کند، استان باید برای روزهای سختتری آماده شود.
فراموشی عامدانهی حافظه جمعی
کبنا نیوز در مطلب خود، از «ادعاهای بدون سند و شواهد کافی» روزنامه هممیهن سخن گفته است. اما آیا خود این یادداشت، مستندات مشخصی در دفاع از عملکرد استاندار ارائه میدهد؟ یا فقط فهرستی از واژگان تکراری، نظیر «تجربه مدیریتی»، «تعامل با نمایندگان»، و «حافظه جمعی» است که بدون ارجاع به آمار، برنامه و عملکرد میدانی تکرار میشوند؟ رسانهای که از حافظه جمعی مینویسد، چگونه فراموش کرده که مردم هنوز وعدههای بیسرانجام، انتصابات بیمنطق و عدم پاسخگویی مدیریت ارشد استان را از خاطر نبردهاند؟
استاندار یا نماینده سالار؟ پرسش از اقتدار گمشده
واقعیت این است که یکی از اصلیترین آسیبهای مدیریتی یدالله رحمانی، فقدان استقلال و اقتدار در تصمیمگیری است. ساختار انتصابات استان، نه بر اساس شاخصهای کارشناسی، بلکه بر مدار رضایت نمایندگان مجلس چرخیده است. بسیاری از تغییرات محدود مدیریتی که در دستگاههای اجرایی صورتگرفته، نه در مسیر شایستهگزینی، بلکه تابع فشارهای مستقیم نمایندگان بودهاند. استانداری که نتواند در برابر این فشارها بایستد و بدنه دولت را از آسیب نماینده سالاری محافظت کند، عملاً مدیریت استان را از کف داده است.
رهبر معظم انقلاب نیز در این زمینه هشدار دادهاند که: «دخالت نمایندگان در عزل و نصبهای دولتی، خلاف قانون و به زیان استقلال قوه مجریه است و مصداق فاصلهگرفتن از ولایتمداری.» (بیانات ۱۴۰۳/۳/۶)؛ این رهنمودی است که بیواسطه عملکرد برخی از استانداران از جمله در کهگیلویه و بویراحمد را به چالش میکشد.
بیاعتنایی به بدنه رأیآور دولت
نکتهی کلیدی دیگری که کبنا بهسادگی از کنار آن گذشته، نادیدهانگاشتن حامیان اصلی دولت فعلی در استان است. اصلاحطلبان، ستادهای حامی پزشکیان، مجمع نیروهای خط امام (ره) و چهرههای مستقل حامی دولت، عملاً در حاشیه قرار گرفتهاند. نهتنها نقشی در حلقه تصمیمسازی استان ندارند، بلکه صدایشان نیز شنیده نمیشود. چه معنا دارد که دولتی که بارأی این جریانها روی کار آمده، بهجای اعتماد به بدنه وفادار خود، میدان را به عناصر مخالف و بیارتباط با گفتمان دولت واگذار کند؟
مدیران کهنهکار یا مهرههای مقاوم در برابر تغییر؟
ادعای کبنا مبنی بر کارآمدی تیم مدیریتی کنونی، در حالی مطرح میشود که بسیاری از مدیران کل دستگاهها از دولت قبل باقیماندهاند و علیرغم ناکارآمدیهای مکرر، همچنان بر صندلیهای خود تکیه زدهاند. همان معدود مدیرانی که تغییر کردهاند نیز، عمدتاً تحتفشار نمایندگان و در راستای سهمخواهی سیاسی منصوب شدهاند. این یعنی نه بازسازی مدیریتی صورتگرفته، نه تزریق انگیزهای جدید در بدنه اجرایی. اگر قرار بر تغییر نباشد، پس شعار «دولت تحولگرا» چه مفهومی خواهد داشت؟
رسانه، ناظر قدرت است؛ نه مبلغ آن
در نهایت، باید پرسید: جایگاه رسانه کجاست؟ آیا وظیفه رسانه، تبدیلشدن به بلندگوی روابطعمومی استانداری است یا پرسشگری و مطالبهگری از قدرت؟ رسانهای که نقد را به «تشویش» و مطالبه را به «جهتگیری» تعبیر میکند، خواسته یا ناخواسته در زمین تثبیت وضع موجود بازی میکند. انتظار میرود کبنا نیوز، بهجای طرد صداهای منتقد، به ارتقای سطح گفتوگو و شفافسازی کمک کند.
کلام آخر
استان کهگیلویه و بویراحمد امروز بیش از هر چیز نیازمند مدیریتی است که با جسارت، عقلانیت، انسجام و بهرهگیری از نیروهای توانمند، بر منطق برنامهمحور عمل کند، نه در مدار رضایت نمایندگان و منافع محفلی. حمایتهای غیرمستند، تکرار وعدههای مبهم و حذف منتقدان، تنها به تعمیق شکاف میان مردم و دولت میانجامد. اگر قرار است استاندار بماند، باید تغییر کند؛ و اگر قرار نیست تغییر کند، استان باید برای روزهای سختتری آماده شود.
حالا تعجب می کنم از استاندار که هنوز چنین افرادی را لغو حکم نکرده، آخه کسی که اعتقاد به سیاست های این دولت و تفکر اصلاح طلبی اعتقاد نداشته باشد چطور می خواهد مدیریت کند