تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۲۰:۰۶
کد مطلب : ۵۰۴۹۶۵
در گفت و گوی اختصاصی با کبنانیوز مطرح شد؛
صالحی نیا: بیشتر از اینکه به دنبال جذب سرمایهگذار باشیم، باید به دنبال احیای فرهنگ باشیم/ از زمانی بترسیم که فضای دانشگاه بیش از حد آرام باشد، چون دانشگاه آرام یعنی دانشگاه بیروح/ کار به جایی نرسد که دانشجو مجبور شود برود در محل سد غیرقانونی ماندگان و زنجیره انسانی تشکیل دهند
۰
کبنا ؛دانشگاهها در هر جامعهای آینهی زندهی فکر و حرکت اجتماعیاند، اما وقتی تب گفتوگو فروکش کند و مطالبهگری رنگ ببازد، این آینه غبار میگیرد. از دهه های گذشته تاکنون، بسیج دانشجویی به عنوان نهادی پویا شناخته شده و در استان نیز این نهاد کوشیده در مسائل مهم و اجتماعی جامعه مطالبه گری داشته باشد. برای گفتوگو دربارهی مسیر، دغدغهها و چالشهای این نهاد، با سعادت صالحینیا، مسئول بسیج دانشجویی استان کهگیلویه و بویراحمد به گفت و گو نشستیم که در ادامه می خوانید:
این گفت و گو در روز دهم مهرماه 1404 ضبط شده است.
این گفت و گو در روز دهم مهرماه 1404 ضبط شده است.
به گفته آقای پزشکیان نخبه کسی است که بتواند با مردم گفتوگو کند
دهم مهرماه، روز ملی نخبگان است و به همین مناسبت یادآور میشوم که آقای دکتر پزشکیان، رئیس محترم جمهور، در سوم اردیبهشتماه ۱۴۰۴ تعریف جالبی از نخبه ارائه دادند. ایشان فرمودند: «نخبه کسی است که بتواند با مردم گفتوگو کند، با آنان ارتباط بگیرد، مشکلات مردم را درک کند، برای آنها راهحل پیدا کند و سپس اقدام کند تا مشکل برطرف شود.» این شش گام، تعریف دقیق نخبه است.
دهم مهرماه، روز ملی نخبگان است و به همین مناسبت یادآور میشوم که آقای دکتر پزشکیان، رئیس محترم جمهور، در سوم اردیبهشتماه ۱۴۰۴ تعریف جالبی از نخبه ارائه دادند. ایشان فرمودند: «نخبه کسی است که بتواند با مردم گفتوگو کند، با آنان ارتباط بگیرد، مشکلات مردم را درک کند، برای آنها راهحل پیدا کند و سپس اقدام کند تا مشکل برطرف شود.» این شش گام، تعریف دقیق نخبه است.
*شما اصحاب رسانه را نخبگان واقعی میدانم، چون هنر گفتوگو را بلدید، با مردم در ارتباط هستید، مسائل اجتماعی را میشناسید، مشکلات مردم را درک میکنید و برای حل آنها اقدام میکنید؛ هرچند در این مسیر هزینه هم میدهید. گاهی کملطفیها و بیمهریها را تجربه میکنید، اما بازهم برای حل مشکلات جامعه تلاش میکنید. رسانه امروز نهتنها ذهنیتها را میسازد، بلکه بخشی از واقعیت را نیز در میدان عمل شکل میدهد. به بیان دیگر، رسالت رسانه رسالتی سنگین است و ما در میانه جنگ رسانهای مهمی قرار داریم. اگر تکنیکها، ابزارها و فنون این عرصه را نشناسیم، قطعاً بازنده خواهیم بود.
مسئلهی استان ما اقتصادی نیست، فرهنگی است
صالحی نیا با اشاره به اینکه «مشکل استان ما منشأ اقتصادی ندارد» ادامه داد: اگر بخواهیم استان کهگیلویه و بویراحمد در مسیر توسعه قرار گیرد، باید در این مسیر فرهنگی گام بردارد. ما باید در شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای مختلف، از جمله توییتر و سایر فضاهای مجازی، ببینیم چه تصویری از استانمان ساخته شده است. باید ببینیم نگاه بیرونی به کهگیلویه و بویراحمد چیست؟ چه کسانی این ذهنیت را ساختهاند و چگونه میتوان آن را تغییر داد؟
*تمام تمدنها ریشه در تفکر دارند. تفکر وارد اجتماع میشود و فرهنگ را میسازد. فرهنگ نیز ساختارها را به وجود میآورد و از دل ساختارها تکنولوژی پدید میآید. هر تمدنی دو چرخ دارد؛ یکی عدالت و دیگری امنیت. اگر هرکدام از این دو چرخ پنچر شود، تمدن از بین میرود. استان کهگیلویه و بویراحمد با همه ظرفیتها و استعدادهایش نیازمند گفتوگو و شفافیت است. رسالت دانشجو نیز همین است؛ شفاف و مبرهن سخن گفتن درباره واقعیتها.
*تمام تمدنها ریشه در تفکر دارند. تفکر وارد اجتماع میشود و فرهنگ را میسازد. فرهنگ نیز ساختارها را به وجود میآورد و از دل ساختارها تکنولوژی پدید میآید. هر تمدنی دو چرخ دارد؛ یکی عدالت و دیگری امنیت. اگر هرکدام از این دو چرخ پنچر شود، تمدن از بین میرود. استان کهگیلویه و بویراحمد با همه ظرفیتها و استعدادهایش نیازمند گفتوگو و شفافیت است. رسالت دانشجو نیز همین است؛ شفاف و مبرهن سخن گفتن درباره واقعیتها.
*اگر قرار است استان ما در مسیر توسعه قرار گیرد، بیشتر از اینکه به دنبال جذب سرمایهگذار باشیم، باید به دنبال احیای فرهنگ باشیم. اصلاح فرهنگی و ارتقای احساس امنیت و آرامش، پیشنیاز توسعه است. وقتی میپرسیم چرا در جنوب کشور سرمایهگذاری بیشتری صورت میگیرد، تنها نباید به نفت و گاز یا دریا اشاره کنیم. ما نیز منابع غنی، طبیعت بکر و ظرفیتهای بزرگ داریم. مسئله اصلی، فرهنگ و احساس امنیت اجتماعی است.
مسئول بسیج دانشجویی استان گفت: قرارگاه خاتم که در اکثر استان های کشور در حال کار است، چرا در این استان پروژه ای را در دست ندارد؟
یک نفر را مأمور کنید تا پیگیر مصوبات باشد
به یکی از دانشگاهها مراجعه کردم، دیدم با حدود هزار دانشجو تنها هشت میلیون تومان سرانه فرهنگی دارند! به شوخی گفتم حتماً اشتباه شده است؟! به آنها گفتم تعداد دانشجویان را با سرانه فرهنگی ضرب کنید، عدد را تقسیم کنید و بررسی نمایید که چرا چنین وضعیتی داریم؟ اینگونه نمیشود که در تهران بگویند شما عملکرد برتر دارید و ما هم سادهدلانه باور کنیم. باید حق مردم استان را پیگیری کنیم.
یک نفر را مأمور کنید تا پیگیر مصوبات باشد
به یکی از دانشگاهها مراجعه کردم، دیدم با حدود هزار دانشجو تنها هشت میلیون تومان سرانه فرهنگی دارند! به شوخی گفتم حتماً اشتباه شده است؟! به آنها گفتم تعداد دانشجویان را با سرانه فرهنگی ضرب کنید، عدد را تقسیم کنید و بررسی نمایید که چرا چنین وضعیتی داریم؟ اینگونه نمیشود که در تهران بگویند شما عملکرد برتر دارید و ما هم سادهدلانه باور کنیم. باید حق مردم استان را پیگیری کنیم.
به مسئولان پیشنهاد دادیم یک نفر را مأمور کنید تا پیگیر مصوبات باشد. مثلاً مصوبات سفر اول شهید رئیسی چه میزان تحقق پیدا کرده است؟ پیگیری، واقعاً معجزه میکند.
.jpg)
به فرموده مقام معظم رهبری مشکل ما پیگیری است،
باید تا سرانگشت ها پیگیری کنیم
.jpg)
به فرموده مقام معظم رهبری مشکل ما پیگیری است،
باید تا سرانگشت ها پیگیری کنیم
در سالن جلساتمان جملهای از فرمایشات مقام معظم رهبری نصب کردهایم و یادآور میشویم که ایشان در دیدار 16 شهریورماه با هیئت دولت نیز بر همین موضوع تأکید داشتند؛ اینکه با کار و پیگیری مداوم میتوان گرهها را باز کرد.
رهبر معظم انقلاب یک مضمون مهمی فرمودند که ما مشکل طرح و ایده و قانون نداریم، مشکل ما پیگیری است. باید برویم سراغ پیگیری، تا سرانگشتها پیگیری کنیم، تا زمانی که نتیجه حاصل شود. ما اگر بخواهیم در مسیر توسعه قرار بگیریم، همهچیز را داریم؛ آب را داریم، خاک را داریم، نفت و گاز را داریم. بیشترین سپردههای بانکی هم در همین استان است. اما سؤال این است: چرا با اینهمه ظرفیت، هنوز به جایگاه واقعی خود نرسیدهایم؟
رهبر معظم انقلاب یک مضمون مهمی فرمودند که ما مشکل طرح و ایده و قانون نداریم، مشکل ما پیگیری است. باید برویم سراغ پیگیری، تا سرانگشتها پیگیری کنیم، تا زمانی که نتیجه حاصل شود. ما اگر بخواهیم در مسیر توسعه قرار بگیریم، همهچیز را داریم؛ آب را داریم، خاک را داریم، نفت و گاز را داریم. بیشترین سپردههای بانکی هم در همین استان است. اما سؤال این است: چرا با اینهمه ظرفیت، هنوز به جایگاه واقعی خود نرسیدهایم؟
پاسخ روشن است، چون فرهنگ پیگیری و عمل نداریم. مشکل اصلی ما فرهنگی است. مثلاً همین رفتارهای روزمره را نگاه کنید؛ من چند شب پیش با دختر چهار سالهام پیاده به یکی از بیمارستانها رفتیم. وسط مسیر دیدم کسی زباله را در جوی آب انداخت. دخترم پرسید: «بابا چرا مردم این کار رو میکنن؟» این همان مشکل فرهنگی ماست. یعنی از همین کارهای کوچک، ریشهی مسائل بزرگ شروع میشود. ما به این کارهای کوچک بیاهمیت، برچسب «بزرگ» نمیزنیم، در حالیکه فرهنگ یعنی همین رفتارهای کوچک اما تعیینکننده.
شما نمیتوانید فرهنگی را یکساله یا پنجساله تغییر بدهید. فرهنگ زیربنای همهچیز است. تفکر بد، فرهنگ بد میسازد و برعکس. تمام ساختارهای یک دولت یا تمدن، از آموزش و پرورش گرفته تا اقتصاد و حقوق و سیاست، بر پایه فرهنگ بنا میشود.
بهنظر من مشکل اساسی استان ما فرهنگی است و باید این فرهنگ را تقویت کنیم.
ما در طول تاریخ حرفهای زیادی برای گفتن داریم؛ اصالت ما اصالت درخشانی است، ریشهدار و روشن. اما چه شده که امروز این اصالت در عمل کمتر دیده میشود؟ اگر بخواهم مثالی بزنم، کافی است به راهروهای دادگاه نگاه کنیم؛ از هر چند نفر مراجعکننده، یکیشان از کهگیلویه و بویراحمد است. چرا؟ چون هنر گفتوگو و درک متقابل را فراموش کردهایم. طرف ممکن است مدرک داشته باشد، اما درک ندارد. «مدرک» با «درک» فرق دارد. ممکن است IQ بالا باشد اما EQ (هوش هیجانی) پایین؛ یعنی قدرت ارتباطگیری، گفتوگو و حل مسئله را ندارد. این را چه کسی باید درست کند؟ آموزش و پرورش، دانشگاه و خود ما مردم باید با هم اصلاح کنیم!
چرا نخبگان و سرمایه های انسانی به استان برنمیگردند؟ استان ما از نظر جغرافیایی و ژئوپلیتیکی، منطقهای بسیار مهم است؛ درست مثل موقعیت ایران در بیضی انرژی جهان. ما نفت، گاز، آب، استعداد و حتی طلا داریم. حالا برگردیم به نیروی انسانیمان، چقدر نیروی انسانی فرهیخته از این استان به دانشگاهها و مراکز علمی کشور صادر شده است؟ بسیاری از این افراد امروز در جایگاههای مهم علمی و مدیریتی هستند. چرا برنمیگردند؟ چرا نباید از این ظرفیت عظیم استفاده کنیم؟
ما در طول تاریخ حرفهای زیادی برای گفتن داریم؛ اصالت ما اصالت درخشانی است، ریشهدار و روشن. اما چه شده که امروز این اصالت در عمل کمتر دیده میشود؟ اگر بخواهم مثالی بزنم، کافی است به راهروهای دادگاه نگاه کنیم؛ از هر چند نفر مراجعکننده، یکیشان از کهگیلویه و بویراحمد است. چرا؟ چون هنر گفتوگو و درک متقابل را فراموش کردهایم. طرف ممکن است مدرک داشته باشد، اما درک ندارد. «مدرک» با «درک» فرق دارد. ممکن است IQ بالا باشد اما EQ (هوش هیجانی) پایین؛ یعنی قدرت ارتباطگیری، گفتوگو و حل مسئله را ندارد. این را چه کسی باید درست کند؟ آموزش و پرورش، دانشگاه و خود ما مردم باید با هم اصلاح کنیم!
چرا نخبگان و سرمایه های انسانی به استان برنمیگردند؟ استان ما از نظر جغرافیایی و ژئوپلیتیکی، منطقهای بسیار مهم است؛ درست مثل موقعیت ایران در بیضی انرژی جهان. ما نفت، گاز، آب، استعداد و حتی طلا داریم. حالا برگردیم به نیروی انسانیمان، چقدر نیروی انسانی فرهیخته از این استان به دانشگاهها و مراکز علمی کشور صادر شده است؟ بسیاری از این افراد امروز در جایگاههای مهم علمی و مدیریتی هستند. چرا برنمیگردند؟ چرا نباید از این ظرفیت عظیم استفاده کنیم؟
ما اگر به عقب نگاه کنیم، میبینیم کجا بودیم و حالا به کجا رسیدهایم. بهنظر من نرخ رشد پیشرفت ما در حوزههای عمرانی و زیرساختی نسبت به خیلی از استانها بالاتر است. این یعنی هنوز امید وجود دارد و آینده روشن است.
من چهار سال در جمع دانشآموزان و دو سال هم در جمع دانشجویان بودم. بچهها را میبینم که نوع تفکر و نگاهشان متفاوت شده است. وارد دعواهای سطحی و جناحی نمیشوند. در فضای دانشجویی امروز، گفتمان غالب، گفتمان پیشرفت و امید است. به همین دلیل است که میگویم در مسیر توسعه، بیش از سرمایهگذار و پول، به فرهنگ و امنیت روانی و اجتماعی نیاز داریم.
الان سؤال این است که مدیران ما برای توسعه چه باید بکنند؟ آیا با همین فرمان فعلی، میشود توسعه پیدا کرد؟من معتقدم بسیاری از مدیران ما گرفتار روزمرگیاند.
یادتان هست با هم به منطقه زیلایی گرمسیر رفتیم؟ آنجا از من پرسیدید در کدام استان مدیریت سختتر است، اصفهان و فارس یا کهگیلویه و بویراحمد؟ گفتم اینجا. دلیل هم روشن است: اگر مدیری بر اساس شایستهسالاری آمده باشد و وامدار هیچکس نباشد، میتواند تصمیم درست بگیرد؛ اما اگر وابسته باشد، نه خودش میتواند کار کند و نه اجازه پیشرفت میدهد.
این فرد دیگر مدیر نیست، روبات است؛
یعنی از بیرون به او دستور میدهند
یادتان هست با هم به منطقه زیلایی گرمسیر رفتیم؟ آنجا از من پرسیدید در کدام استان مدیریت سختتر است، اصفهان و فارس یا کهگیلویه و بویراحمد؟ گفتم اینجا. دلیل هم روشن است: اگر مدیری بر اساس شایستهسالاری آمده باشد و وامدار هیچکس نباشد، میتواند تصمیم درست بگیرد؛ اما اگر وابسته باشد، نه خودش میتواند کار کند و نه اجازه پیشرفت میدهد.
این فرد دیگر مدیر نیست، روبات است؛
یعنی از بیرون به او دستور میدهند
گاهی مدیرانی را میبینیم که قبل از انتصابشان چند نفر دیگر التماس کردهاند که فلانی را بگذارید، این پست را بدهید به او. خب نتیجهاش این میشود که وقتی منصوب شد، دیگر مدیر نیست، روبات است. چون وامدار است. یعنی از بیرون به او دستور میدهند: «این را جابهجا کن، آن را بگذار، فلان نفر را بردار.» این دخالتها اجازه تصمیمگیری درست را از مدیر میگیرد.
.jpg)
از نقطه صفر این فرد را آوردند مدیر شد، حالا سقوطش هم سنگینتر شده است
.jpg)
از نقطه صفر این فرد را آوردند مدیر شد، حالا سقوطش هم سنگینتر شده است
گاهی انتصابات خالهخورزویی است، یا رفاقتی یا قومی و طایفه ای. من دیروز به یکی از دانشگاهها رفتم، رئیس دانشگاه عوض شده بود، پرسیدم الان کجاست؟ گفتند رفته شده کارشناس مالی در فلان اداره. تعجب کردم. گفتم بهنظرتان چرا؟ گفتند چون از نقطه صفر آوردند یکدفعه گذاشتند مدیر، حالا سقوطش هم سنگینتر شده است. بهنظرم بزرگترین ظلم به این جوانها همین است، اشتباه منصوب میشوند، اشتباه هم برمیدارند، و در نهایت مهره سوخته می شوند.
وقتی مدیر وامدار است، قدرت اجرا ندارد، نظام تنبیه و تشویق ندارد، استقلال ندارد و نمیتواند تصمیم بگیرد. از طرف دیگر، توقعات مردم هم بالاست. ما در جامعه، ارتباط را جایگزین ضابطه کردهایم. طرف میخواهد نامهاش امضا شود، حتماً باید ارتباطی پیدا کند. چرا؟ چون مردم انتظارات اشتباهی دارند. مثلاً طایفهای که یکی از افرادش مدیرکل شده، توقع دارد تمام نیروهای جذبشده از همان طایفه باشند. این نگاه باعث میشود شایستهها کنار بمانند و جای آنها با روابط پر شود. به قول زبان لری خودمان می گویند «از ککایل خودت جذب کن، نه از نیروهای نخبه ای که کار کرده اند و تخصص دارند».
*وضعیت ترافیک نامناسبی داریم، نظام اداری نامناسبی داریم ...
*وضعیت ترافیک نامناسبی داریم، نظام اداری نامناسبی داریم ...
به نظرم یکی از مشکلات اساسی شهر ما هم ترافیک است. چند سال بعد این ترافیک به کجا می رسد؟ شما ببینید، در یاسوج هنوز زیرگذر نداریم. شاید تنها مرکز استانی باشیم که زیرگذر ندارد! البته از زحمات شهرداری تشکر میکنم، اما واقعیت این است که زیرساخت شهری ما با این حجم جمعیت و خودروها همخوانی ندارد.
در حوزه تسهیلات ازدواج دانشجویی هم آمارها نگرانکننده است. ما در استان حدود چهار هزار و چندصد دانشجو داشتیم که برخی از آنها برای تسهیلات باید به استانهای همجوار مراجعه میکردند. یا وضعیت خوابگاهها را نگاه کنید، یا آموزشوپرورش را، ارزشها و معیارهایمان را عوض کرده اند. افت تحصیلی، کمبود تجهیزات مدارس و انگیزه پایین معلمان، همه نشانه ضعف فرهنگی و مدیریتی است.
باید مدیران شجاع، نترس و جهادی وارد میدان شوند؛ مدیرانی که وابسته به صندلی نباشند.
دانشگاه چه نقشی می تواند در این بین داشته باشد؟
دانشگاه چه نقشی می تواند در این بین داشته باشد؟
ما چند نسل دانشگاهی داشتیم؛ نسل اول دانشگاهها فقط آموزش میدادند. نسل دوم گفتند آموزش همراه با پژوهش باشد. نسل سوم گفتند باید به صنعت وصل شویم. نسل چهارم آمدند و گفتند دانشگاه باید مسائل مردم را حل کند تا به توسعه پایدار برسیم. و حالا نسل پنجم میگوید دانشگاه باید هوشمند و تمدنساز باشد.
امام خمینی(ره) فرمودند: دانشگاه مبدأ همه تحولات است. دانشگاه باید به دانشجو هویت بدهد. دانشجو یعنی جوینده دانش، یعنی کسی که دنبال فهم است، اعتماد به نفس دارد، عزتنفس دارد و به جای مطالبه شخصی، دنبال حل مسائل جامعه است.
از زمانی بترسیم که فضای دانشگاه بیش از حد آرام باشد،
چون دانشگاه آرام یعنی دانشگاه بیروح ...
از زمانی بترسیم که فضای دانشگاه بیش از حد آرام باشد،
چون دانشگاه آرام یعنی دانشگاه بیروح ...
دانشجو باید سیاسی باشد. نمیشود بگوییم دانشجو سیاسی نباشد. وقتی فضای دانشگاه را در حد آب و غذا پایین میآوریم، یعنی دانشگاه را از تفکر تهی کردهایم. من همیشه گفتهام باید از زمانی بترسیم که فضای دانشگاه بیش از حد آرام باشد، چون دانشگاه آرام یعنی دانشگاه بیروح.
سال گذشته در جلسه کمیسیون دانشجویی گلایه کردم، گفتم چرا سایر تشکلهای دانشجویی میدان پیدا نمیکنند؟ چرا رشد نمیدهیمشان؟ چرا نمیگذاریم انجمن اسلامی، جامعه اسلامی، هیئتها و تشکلهای مستقل رشد کنند؟ اگر این تشکلها رشد کنند، رقابت سالمی شکل میگیرد و فضای دانشگاه پویا و زنده میشود.
*الان دانشجوهای ما در خیلی از مسائل اجتماعی نقشی ندارند.
و اتفاقاً این همان نقطهای است که باید بیشتر بر آن تأمل کنیم. وقتی رهبر انقلاب میفرمایند آزاداندیشی، یعنی دانشگاه و جامعهی علمی باید محل گفتوگو باشد، نه محل ترس و محافظهکاری. مشاهده میکنیم که به جای آنکه دانشگاه موتور محرک فکر شود، تبدیل به جایگاه صدور مدرک شده است. نتیجه این امر، تکرار به جای تحول است.
*الان دانشجوهای ما در خیلی از مسائل اجتماعی نقشی ندارند.
و اتفاقاً این همان نقطهای است که باید بیشتر بر آن تأمل کنیم. وقتی رهبر انقلاب میفرمایند آزاداندیشی، یعنی دانشگاه و جامعهی علمی باید محل گفتوگو باشد، نه محل ترس و محافظهکاری. مشاهده میکنیم که به جای آنکه دانشگاه موتور محرک فکر شود، تبدیل به جایگاه صدور مدرک شده است. نتیجه این امر، تکرار به جای تحول است.
وی بیان کرد: باید از فضای امنیتی در دانشگاه بترسیم، نه از صدای دانشجو. هرگاه صدای دانشجو بلند شود، آنجا امید وجود دارد. زیرا مطالبهگری نشانهی زنده بودن جامعهی دانشگاهی است. به عنوان مثال، در کمیسیون دانشجویی که پیشتر اشاره کردم، تأکید کردم که فضا باید بازتر شود، باید اجازهی مناظره داده شود، کرسی آزاداندیشی باید بازگردد و تشکلها باید قدرت بیان داشته باشند، نه اینکه فقط گروهی خاص صدایشان شنیده شود.
.jpg)
*فرمودین اگر سکوت و بی تفاوتی در دانشگاه باشد خطرناک است، اگر جامعه دچار بی تفاوتی شود چطور؟
.jpg)
*فرمودین اگر سکوت و بی تفاوتی در دانشگاه باشد خطرناک است، اگر جامعه دچار بی تفاوتی شود چطور؟
از نظر فرهنگی و اجتماعی، ما درگیر نوعی بیتفاوتی جمعی شدهایم، جامعهای که بیتفاوت شود، محکوم به شکست می شود. دانشگاه باید اولین جایی باشد که این چرخه را میشکند.
*باید بپذیریم که بخشی از این مشکل نیز از درون خود دانشگاهیهاست. روزانه بصورت میانگین 800 پایان نامه دفاع می شود، در طول سال حدود 300 هزار پایان نامه می شود. وقتی که پژوهش، مقاله، پایاننامه و تدریس صرفاً برای امتیاز و ارتقا انجام میشود، نه برای حل مسئله، نتیجه آن جدا شدن جامعه از دانشگاه است. پژوهشهای فراوانی در مورد آسیبهای اجتماعی، فقر، حاشیهنشینی و مسائل کلان مانند آب انجام شده، اما تعداد کمی از آنها به میدان عمل رسیده یا منجر به تغییر سیاست و رفتار اجتماعی شده است.
*ما الان در نسل پنجم دانشگاه هستیم که باید تمدن ساز باشیم. دانشگاه باید جایی باشد که مدیران، مسئولان و مردم به آن رجوع کنند تا راهحل دریافت کنند.
*سال گذشته اولین رویداد علمی دنا را برگزار کردیم، که در این رویداد معاونت علمی دانشجویی با دستگاه های مختلف وارد گفت و گو شدند، مشکلات 20 دستگاه را احصاء کردند، و میزان بودجه برای حل مشکل آن تعیین شد، کتابی تهیه شد، و قرار بر این بود که این مشکلات به دانشجوهای نخبه سپرده و حل شوند، و متأسفانه هیچ دستگاه و نهادی از این طرح استقبال نکرد.
*دانشگاه باید سه کار انجام دهد؛ بازگشت به هویت اصلی خود به عنوان محل تضارب آرا، گفتوگو و تفکر. پژوهشها از حالت صوری خارج شده و به میدان واقعی جامعه متصل شوند. روحیهی مطالبهگری و جسارت در دانشجو زنده نگه داشته شود، زیرا جامعه بدون مطالبه، جامعهای مرده است.
*درخصوص بسیج دانشجویی و بعد از انتصاب شما توضیح بفرمایید، چه میزان جذب داشتید؟ دچار رویش بودید یا ریزش؟
*سال گذشته اولین رویداد علمی دنا را برگزار کردیم، که در این رویداد معاونت علمی دانشجویی با دستگاه های مختلف وارد گفت و گو شدند، مشکلات 20 دستگاه را احصاء کردند، و میزان بودجه برای حل مشکل آن تعیین شد، کتابی تهیه شد، و قرار بر این بود که این مشکلات به دانشجوهای نخبه سپرده و حل شوند، و متأسفانه هیچ دستگاه و نهادی از این طرح استقبال نکرد.
*دانشگاه باید سه کار انجام دهد؛ بازگشت به هویت اصلی خود به عنوان محل تضارب آرا، گفتوگو و تفکر. پژوهشها از حالت صوری خارج شده و به میدان واقعی جامعه متصل شوند. روحیهی مطالبهگری و جسارت در دانشجو زنده نگه داشته شود، زیرا جامعه بدون مطالبه، جامعهای مرده است.
*درخصوص بسیج دانشجویی و بعد از انتصاب شما توضیح بفرمایید، چه میزان جذب داشتید؟ دچار رویش بودید یا ریزش؟
از آقای دکتر مهدوی و آقای پرهیزگار و قبل تر از آن آقای مثنوی و آقای سجادی و دیگران که پیش از ما در مسئولیت بسیج دانشجویی حضور داشتند تشکر می کنم. چون مدیریت و کار تربیتی و فرهنگی رویکرد بلندمدت دارد، هر آن چیزی که دیگران زحمت کشیدند، الان ثمره آن را می بینیم.
17 مردادماه روز معارفه بنده بوده است. بعد از دوره کرونا جذب بیشتری داشتیم و در دوره کرونا که دوستان مسئولیت داشتند، جذب به دلیل بیماری کرونا کمتر شد.
*هدف ما تقویت انسانیت انسان ها است، نه فقط بسیجی ها و حزب اللهی ها و چادری ها. و باید به دانشجویان میدان دهیم تا بتوانند کارهای بزرگی انجام دهند. همه کارهایی که در بسیج دانشجویی انجام گرفته توسط خود دانشجوها انجام شده، از برگزاری برنامه راهیان نور، تا طرح ولایت، همایش هوش مصنوعی.همیشه به دنبال دانشجومحوری بوده ایم. هر کاری که انجام گرفته توسط دانشجوها انجام شده؛ سال گذشته 1600 نفر دانشجو به راهیان نور رفتند، امسال این عدد بیشتر شد، راهیان پیشرفت را داریم، برنامه بازدید از شهر موشکی را داشتیم که امسال به تبع نمی توانیم این برنامه را داشته باشیم. وقتی دانشجوها دستاوردهای سطح کشور را می بینند تفکرشان تغییر می کند.
*در کار علمی مراکز رشد تحقیقاتی داریم، 40 هزار و 500 دانشجو در استان داریم. جشنواره قرآن و عترت را برگزار کردیم که 113 نفر از دانشجویان قرآنی را جذب کردیم. در اکثر دانشگاه ها یادواره شهدا را برگزار کردیم. در برنامه های کنگره شهدا شهید طیب را در سطح کشور معرفی کردیم. امسال شهید سید امید مظلوم که در جنگ 12 روزه اخیر به شهادت رسیدند معرفی می کنیم.
بیش از 27 گروه جهادی فعال داریم
17 مردادماه روز معارفه بنده بوده است. بعد از دوره کرونا جذب بیشتری داشتیم و در دوره کرونا که دوستان مسئولیت داشتند، جذب به دلیل بیماری کرونا کمتر شد.
*هدف ما تقویت انسانیت انسان ها است، نه فقط بسیجی ها و حزب اللهی ها و چادری ها. و باید به دانشجویان میدان دهیم تا بتوانند کارهای بزرگی انجام دهند. همه کارهایی که در بسیج دانشجویی انجام گرفته توسط خود دانشجوها انجام شده، از برگزاری برنامه راهیان نور، تا طرح ولایت، همایش هوش مصنوعی.همیشه به دنبال دانشجومحوری بوده ایم. هر کاری که انجام گرفته توسط دانشجوها انجام شده؛ سال گذشته 1600 نفر دانشجو به راهیان نور رفتند، امسال این عدد بیشتر شد، راهیان پیشرفت را داریم، برنامه بازدید از شهر موشکی را داشتیم که امسال به تبع نمی توانیم این برنامه را داشته باشیم. وقتی دانشجوها دستاوردهای سطح کشور را می بینند تفکرشان تغییر می کند.
*در کار علمی مراکز رشد تحقیقاتی داریم، 40 هزار و 500 دانشجو در استان داریم. جشنواره قرآن و عترت را برگزار کردیم که 113 نفر از دانشجویان قرآنی را جذب کردیم. در اکثر دانشگاه ها یادواره شهدا را برگزار کردیم. در برنامه های کنگره شهدا شهید طیب را در سطح کشور معرفی کردیم. امسال شهید سید امید مظلوم که در جنگ 12 روزه اخیر به شهادت رسیدند معرفی می کنیم.
بیش از 27 گروه جهادی فعال داریم
*در حوزهی فرهنگی و هنری هم کار شده: مستندسازی از شهدای دانشجو، جشنوارههای شعر لری، تئاتر، جشنوارههای هنری و دورههای مهارتی، همه با اجرای دانشجوها. در بحث اردوهای جهادی هم بیش از 27 گروه جهادی فعال داریم که در تابستان و تعطیلات و در ایام نوروز حدود 10 روز به مناطق مختلف میروند: کارهای عمرانی، بهداشتی، آموزشی و فرهنگی انجام میدهند؛ از حاشیهی شهرها تا روستاها. این تجربههای میدانی، دانشجو را میسازد و اعتماد به نفس عملی به او میدهد.
معاونت اجتماعی و خوابگاه ها را تشکیل دادیم
*موضوع خوابگاهها و زندگی دانشجویی هم برای ما اهمیت دارد، به همین دلیل معاونت اجتماعی و خوابگاه ها را تشکیل دادیم، حدود 13 هزار و پانصد دانشجو در خوابگاه داریم و تلاش شده تا خوابگاهها جریانساز شوند، نه فقط محل خواب. همینطور ما حدود سیصد دانشجوی عراقی و افغانستانی داریم. معاونت خوابگاه ها در تعاملات فرهنگی و علمی نقشآفرینی میکنند. در بحث ازدواج دانشجویی، کارآفرینی داخل خوابگاهی و معرفی ظرفیتهای استان به میهمانان، فعالیت می کنند.
*موضوع خوابگاهها و زندگی دانشجویی هم برای ما اهمیت دارد، به همین دلیل معاونت اجتماعی و خوابگاه ها را تشکیل دادیم، حدود 13 هزار و پانصد دانشجو در خوابگاه داریم و تلاش شده تا خوابگاهها جریانساز شوند، نه فقط محل خواب. همینطور ما حدود سیصد دانشجوی عراقی و افغانستانی داریم. معاونت خوابگاه ها در تعاملات فرهنگی و علمی نقشآفرینی میکنند. در بحث ازدواج دانشجویی، کارآفرینی داخل خوابگاهی و معرفی ظرفیتهای استان به میهمانان، فعالیت می کنند.
*در حوزه مجازی، معاونت فضای مجازی را شکل دادیم. دانشجویان محتوا تولید میکنند، روایتگری میکنند و روایت درست از اتفاقات، هویت، پیشرفتها و شهدا را منتشر میسازند. وقتی میگوییم دانشگاه تمدنساز است، منظور این است که دانشگاه باید روایت خود را داشته باشد، نه فقط مصرفکننده روایت دیگران.
*یکی از مهمترین چالشها، روایتهای نادرست در فضای مجازی است، به ویژه برای جوانان. دانشجو باید در میدان باشد، نه فقط تحلیل کند، بلکه تولید محتوا، فکر و ایده داشته باشد. دانشجویان میآموزند چگونه رسانه را درست استفاده کنند، تحلیل بنویسند و روایت خود را از وقایع ارائه دهند.
اگر فضای دانشگاه سیاسی نشد، حتما امنیتی خواهد شد
اگر فضای دانشگاه سیاسی نشد، حتما امنیتی خواهد شد
*دانشجویان به شدت پیگیر هستند که فضای دانشگاه را به مسائل سیاسی گره بزنند که اتفاق خوبی است، اگر فضای دانشگاه سیاسی نشد، حتما امنیتی خواهد شد. یا جامعه دانشگاهی توان و عرضه دارد که فضای بانشاط سیاسی و فرهنگی ایجاد کند، یا نمی تواند و کار از دست خارج می شود. برای برنامه های گفت و گو محور در آذرماه برنامه ریزی کرده ایم که فضا به سمت فضای سیاسی برود که مطالبه مقام معظم رهبری نیز هست و می فرمایند که «خدا لعنت کند کسی را که نمی خواهد جامعه سیاسی باشد.»
*نشستهایی با محوریت جهاد تبیین برگزار شد؛ نه به شکل شعاری، بلکه به شکل مهارتی. دانشجویان تمرین میکنند که چگونه گفتوگو کنند، چگونه با منطق و استدلال صحبت کنند و چگونه با مخالفان خود محترمانه اما قاطع مواجه شوند. این فرآیند، تربیت نسلی است که هم فکر میکند، هم حرف میزند و هم اثرگذار است.
*نشستهایی با محوریت جهاد تبیین برگزار شد؛ نه به شکل شعاری، بلکه به شکل مهارتی. دانشجویان تمرین میکنند که چگونه گفتوگو کنند، چگونه با منطق و استدلال صحبت کنند و چگونه با مخالفان خود محترمانه اما قاطع مواجه شوند. این فرآیند، تربیت نسلی است که هم فکر میکند، هم حرف میزند و هم اثرگذار است.
*در حوزه علمی نیز تلاش میکنیم نگاه عملیاتی شود. در طرحهای پژوهشی و پایاننامههای مرتبط با مسائل واقعی استان، حمایت شده است؛ از جمله مسائل آب، اشتغال دانشبنیان و آسیبهای اجتماعی. این اقدام، حلقهی اتصال دانشگاه به میدان عمل را احیا میکند.
*هدف ما روشن است: ایجاد نسلی مؤمن، متخصص و مطالبهگر که بتواند حرف بزند، تحلیل کند و از آرمانهای خود دفاع نماید. نسل امروز، با توجه به تفاوتهای ساختاری و تجربهی رشد در محیط دیجیتال، با نسلهای گذشته متفاوت است. بنابراین، باید با زبان خودشان با آنها صحبت کرد، مشارکتشان داد و اعتمادشان نمود.
*درخصوص تقویت انسانیت انسانها گفتید. اما تصور این است که جریان دانشجویی استان هم مطالبه گری را رها کرده و بعد از دوره کرونا کرسی های آزاد اندیشی و برنامه های این چنینی بسیار کمرنگ شد.
پس از کرونا، افت عمومی در بدنه دانشجویی و دانشآموزی رخ داده است؛ تعاملات واقعی کاهش یافته و احساس تعلق جمعی ضعیف شده است. باید این حس جمعی بودن و تعلق بازگردانده شود که زمانبر است. همینطور اولویت بندی دانشجوها نسبت به قبل تغییر کرده است. که بسیج دانشجویی این سیاست را داشته است که از طریق تجمعات، اردوها، برنامههای میدانی، راهیان نور، اردوهای جهادی، نشستهای فرهنگی و برنامههای هنری؛ همه برای بازگرداندن حس جمعی و روحیهی «ما بودن».
*اما نباید شور مصنوعی ایجاد شود؛ شور باید نتیجهی معنا باشد. دانشجو وقتی در کار جهادی، رسانهای یا علمی وارد میشود، باید حس کند که هدف بزرگتری را دنبال میکند؛ آنگاه شور خودجوش ایجاد میشود.
*در مورد شوراها و ساختارهای دانشگاهی، برخی ضعیف یا منحل شدهاند، اما اکنون در حال احیا هستند: شورای تبیین مواضع، شورای سیاستگذاری فرهنگی و شورای جهادی فعال شدهاند.
*جریان دانشجویی اگر مطالبهگر نباشد، از بین میرود. دانشجو باید بداند چه میخواهد و چرا. نباید از مطالبه بترسیم.
*چند شب پیش، بچههای دانشجو تجمع حمایت از غزه و محکومیت رژیم صهیونیستی را داشتند، یا جمعهای که گذشت بچههای دانشگاه آزاد در خصوص سدِ خرسان مطالبه گری داشتند، و کارِ عملی انجام دادند. اینها کارهایی بود که خودِ دانشجوها برنامهریزی و اجرا کردند. من معتقدم اگر اثرگذاری دانشگاه در داخل افزایش پیدا کند، تأثیرش در بیرون بسیار بیشتر خواهد شد؛ معتقدیم دانشگاه مرکز دنیا است، به همین دلیل هم کاندیداها را به دانشگاه دعوت کردیم.

گفتم نمی توانید لغو کنید، چون هیچکس نمیتواند جلوی دانشجو را بگیرد

گفتم نمی توانید لغو کنید، چون هیچکس نمیتواند جلوی دانشجو را بگیرد
*یک خاطره هم بگم: دو سال پیش در آذرماه برنامه در دانشگاه داشتیم، مناظره آقای صادق زیباکلام و آقای محمدحسن قدیری ابیانه، که نیمساعت قبل از اجرا به ما گفتند برنامه لغو شود. من گفتم نمی توانید لغو کنید، چون هیچکس نمیتواند جلوی دانشجو را بگیرد. برنامه با یک سالن پر از دانشجو برگزار شد، جلسات پرسشوپاسخ پرشور شد، در برنامه ایتا 70 هزار نفر این مناظره را دیدند، حتی پخشها و بازتابها در شبکههای اجتماعی بالا رفت. البته بعدش شورای تأمین و دیگر نهادها واکنش نشان دادند و ما را خواستند. کارهایی که در یک هفته انجام دادیم پرینت گرفتیم و بردیم.اما نتیجه این شد که دانشجوها احساس کردند اگر پیگیری کنند و مسیر درست را ادامه دهند، میتوانند اثرگذار باشند.
*گاهی مسئولان دانشجوها را جدی نمی گیرند. مثال دیگر، موضوع «سد غیرقانونی ماندگان» بود. دانشجوها نامهای به استاندار نوشتند و گفتند ما چهارده روز فرصت میدهیم که پاسخ بدهید؛ اگر ندادید، ما اقدام میکنیم. وقتی پاسخی نیامد، تصور مسئولان این بود که کمتر از 50 نفر دانشجو جمع می شوند، در حالی که حدود 600 دانشجو جمع شدند و بعد از هماهنگی و برنامهریزیِ خودِ دانشجوها، تجمع و تحصن راه انداختند. شعارها و حرکتشان به حدی بود که میدان امام حسین(ع) پر شد، خیابانها دچار ترافیک شد، و نهایتاً دانشجوها وارد استانداری شدند و خواستهشان را پیگیری کردند. این نمونهی بارزِ مطالبهگریِ سازمانیافته و منطقیِ دانشجویی بود.
دانشجوها در گفت و گویی که با استاندار داشتند گفتند که پیگیری ها را به دانشجویان اعلام کنید و کار به جایی نرسد که دانشجو مجبور شود برود در محل سد غیرقانونی ماندگان و زنجیره انسانی شکل بگیرد و بحث امنیتی شود. هنوز پاسخی داده نشده است هر چند که انصافاً باید از استاندار تشکرکرد که ارتباط مناسبی با دانشگاه دارد و دستور داده جلسات ماهیانه دانشگاه برگزار شود تا مسائل از درون دانشگاه و با حضور مسئولان پیگیری شود. اینکه مسئولان بشنوند و پاسخ دهند، خودش بخشی از حل مسئله است.
*گاهی مسئولان دانشجوها را جدی نمی گیرند. مثال دیگر، موضوع «سد غیرقانونی ماندگان» بود. دانشجوها نامهای به استاندار نوشتند و گفتند ما چهارده روز فرصت میدهیم که پاسخ بدهید؛ اگر ندادید، ما اقدام میکنیم. وقتی پاسخی نیامد، تصور مسئولان این بود که کمتر از 50 نفر دانشجو جمع می شوند، در حالی که حدود 600 دانشجو جمع شدند و بعد از هماهنگی و برنامهریزیِ خودِ دانشجوها، تجمع و تحصن راه انداختند. شعارها و حرکتشان به حدی بود که میدان امام حسین(ع) پر شد، خیابانها دچار ترافیک شد، و نهایتاً دانشجوها وارد استانداری شدند و خواستهشان را پیگیری کردند. این نمونهی بارزِ مطالبهگریِ سازمانیافته و منطقیِ دانشجویی بود.
دانشجوها در گفت و گویی که با استاندار داشتند گفتند که پیگیری ها را به دانشجویان اعلام کنید و کار به جایی نرسد که دانشجو مجبور شود برود در محل سد غیرقانونی ماندگان و زنجیره انسانی شکل بگیرد و بحث امنیتی شود. هنوز پاسخی داده نشده است هر چند که انصافاً باید از استاندار تشکرکرد که ارتباط مناسبی با دانشگاه دارد و دستور داده جلسات ماهیانه دانشگاه برگزار شود تا مسائل از درون دانشگاه و با حضور مسئولان پیگیری شود. اینکه مسئولان بشنوند و پاسخ دهند، خودش بخشی از حل مسئله است.
کی شاهد افزایش مطالبه گری نه فقط در رسانه ها بلکه در سطح جامعه خواهیم بود؟
مطالبهگری از مدیران نهفقط لازم، بلکه واجب است؛ چون جامعهای که مطالبهگر نباشد، حرکتی هم ندارد. رسانهها، دانشجوها، فعالان اجتماعی و نهادهای فرهنگی باید کنار هم مطالبه کنند و این مسیر را بسازند.
*ببینید صرفاً ما نیستیم، فقط بسیج دانشجویی نیست؛ بلکه، پرچمداریم، اگر ما حرکت نکنیم، دیگران هم حرکت نمیکنند. این یک جریان جمعی است. مثلاً همین چند وقت پیش، بچههای ما از خانم انصاری رئیس سازمان محیط زیست کشور بخاطر سد خرسان مطالبه گری کردند، مردم هم آمدند، رسانه ها آمدند و پیگیری کردند. و موضوع بصورت جدی پیگیری شد و در تهران جلسه ای برگزار شد که حتی به دعوا هم کشید. یا اینکه مردم در خصوص تپه دمالی از ما پیگیری می کنند.
دانشجویان وعده های نمایندگان را جمع آوری و روزشمار گذاشته اند
دانشجویان وعده های نمایندگان را جمع آوری و روزشمار گذاشته اند
*من همیشه گفتهام باید مشخص شود هر نهادی چه وظیفهای دارد و چقدر در انجام آن پیش رفته است. یکی از کارهای جالبی که بچههای ما انجام دادند، بررسی وعدههای انتخاباتی نمایندگان مجلس بود. وعدهها را جمع کردند و برای هر وعده «روزشمار» گذاشتند که چه زمانی باید اجرا شود. این گزارش بهزودی منتشر میشود و مرحلهبهمرحله رسانهای خواهد شد.
*در این مسیر، ما حتماً به همافزایی با رسانهها نیاز داریم، از جمله سایت کبنا نیوز که انصافاً در استان کارهای خوبی انجام دادید و هزینه هم داده اید. باید به مطالبهها ضریب بدهیم، باهم کار کنیم، چون کار جمعی اثرگذارتر است.
ببینید، بعضی وقتها در رسانهها وزن موضوعات درست رعایت نمیشود. مثلاً اخیراً یک جشن و سرودی در یکی از مدارس برگزار شد که بعضیها از ستاد امر به معروف و نهی از منکر گرفته تا برخی ائمهجمعه موضع گرفتند. حالا فارغ از درست یا غلط بودن آهنگ، به نظر من آن اتفاق هیچ آسیبی به امنیت جامعه نزد، ولی در همین فضا موضوعات خیلی مهمتری وجود دارد که کسی دربارهشان حرفی نمیزند. مثلا درخصوص تبدیل وضعیت نیروهای شرکتی. ماهیت بازرسی هر دستگاهی زیر سوال می رود و از کارکرد خود خارج می شوند، در مورد این موضوعات خیلی ها بی تفاوت شده اند، اما همه به یک سرود و آهنگ واکنش نشان می دهند.
هر مسئله ای وزنی دارد، من شنیدم که در یک خوابگاه دانشجویی افرادی غیرمتخصص و ناکارآمد را آورده اند که دانشجویان از این وضعیت ناراضی هستند. به آنها گفتم چرا مطالبهگری نمیکنید؟ چرا رئیس دانشگاه را به چالش نمیکشید؟ دانشجو باید بپرسد، پیگیری کند، مطالبه کند.
*درخصوص جشن مدرسه دحترانه، بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، این جشن اشتباه بود، باید حتما موضوع بیان و پیگیری می شد. اما سوال اینجا است که در رابطه با اختلاس ها، ناکارآمدی ها، افت تحصیلی دانش آموزان، فرار نخبگان استان، چه کسی باید حرف بزند؟ به نظر من نقش رسانه را نمی توانیم نادیده بگیریم.
رسانه ها هستند که جریان ایجاد می کنند، جریانی که ایجاد می شود، مردم در آن حرکت می کنند، چرا عده ای مسائل اصلی، مهم و کلان را رها کرده و سراغ مسائل حاشیه ای رفته اند، چون این مسائل نمود بیرونی کمی دارد. متأسفانه این ایراد وجود دارد.
*مسئله اصلی این است که رسانهها باید جریان درست مسائل را برجسته کنند. وقتی رسانهها و دانشجوها مطالبهگری میکنند، اثرگذاری ایجاد میشود. اما اگر صرفاً مسائل حاشیهای با نمود بیشتر مورد توجه قرار گیرد، مشکلات اصلی جامعه دیده نمیشود.
هر مسئله ای وزنی دارد، من شنیدم که در یک خوابگاه دانشجویی افرادی غیرمتخصص و ناکارآمد را آورده اند که دانشجویان از این وضعیت ناراضی هستند. به آنها گفتم چرا مطالبهگری نمیکنید؟ چرا رئیس دانشگاه را به چالش نمیکشید؟ دانشجو باید بپرسد، پیگیری کند، مطالبه کند.
*درخصوص جشن مدرسه دحترانه، بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، این جشن اشتباه بود، باید حتما موضوع بیان و پیگیری می شد. اما سوال اینجا است که در رابطه با اختلاس ها، ناکارآمدی ها، افت تحصیلی دانش آموزان، فرار نخبگان استان، چه کسی باید حرف بزند؟ به نظر من نقش رسانه را نمی توانیم نادیده بگیریم.
*رسانه ها نقش بسیار مهمی دارند، رسانه میتواند مسیر جامعه را تعیین کند، رسانه تعیین میکند از چه زاویهای واقعیت را ببینیم. اگر رسانه بخواهد یک هفته روی موضوعی بماند که اصلاً اولویت جامعه نیست، قطعاً مطالبهگری اصلی گم میشود.
*گاهی رسانه ای کار مطالبه گری انجام می دهد اما دیده نمی شود، مثل کار فرهنگی، که نمود کمی دارد. جامعه اگر قرار است حرکت کند، باید صدای عدالتخواهی و شجاعت رسانهها و دانشجوها همزمان بلند شود.
*خیلی از کارهای اثرگذار، بهخصوص در حوزهی فسادزدایی و مطالبهگری، نمود بیرونی کمی دارند. وگرنه خیلی از مسائل هستند که باید پیگیری شوند، مثلا اینکه چقدر بودجه در شهرداری داریم و چه می شود؟ چقدر بودجه در نوسازی مدارس داریم؟ ذی حساب های استان چقدر دارند مدیران را اذیت می کنند؟ چرا پول ها برگشت می خورند؟ شاید به دلیل اینکه در حوصله مردم نمی گنجد کمتر هم رسانه ای می شود، اما موضوعی مثل جشن مدرسه دخترانه به سرعت برجسته می شود.
*یکی از ادارات استان قرار بود 46 میلیارد تومان را در یک هفته جذب کند، و جابجایی پول هم غیرقانونی است، اما کسی در مورد این مسائل مهم حرفی نمی زند، چرا؟*خیلی از کارهای اثرگذار، بهخصوص در حوزهی فسادزدایی و مطالبهگری، نمود بیرونی کمی دارند. وگرنه خیلی از مسائل هستند که باید پیگیری شوند، مثلا اینکه چقدر بودجه در شهرداری داریم و چه می شود؟ چقدر بودجه در نوسازی مدارس داریم؟ ذی حساب های استان چقدر دارند مدیران را اذیت می کنند؟ چرا پول ها برگشت می خورند؟ شاید به دلیل اینکه در حوصله مردم نمی گنجد کمتر هم رسانه ای می شود، اما موضوعی مثل جشن مدرسه دخترانه به سرعت برجسته می شود.
رسانه ها هستند که جریان ایجاد می کنند، جریانی که ایجاد می شود، مردم در آن حرکت می کنند، چرا عده ای مسائل اصلی، مهم و کلان را رها کرده و سراغ مسائل حاشیه ای رفته اند، چون این مسائل نمود بیرونی کمی دارد. متأسفانه این ایراد وجود دارد.
*مسئله اصلی این است که رسانهها باید جریان درست مسائل را برجسته کنند. وقتی رسانهها و دانشجوها مطالبهگری میکنند، اثرگذاری ایجاد میشود. اما اگر صرفاً مسائل حاشیهای با نمود بیشتر مورد توجه قرار گیرد، مشکلات اصلی جامعه دیده نمیشود.
خدا قوت به شما که مسیر را ثابت قدم دنبال میکنید و تلاش میکنید مسائل اصلی مردم و جامعه را به گوش مسئولان برسانید. امیدوارم این مسیر ادامه پیدا کند و بتوانیم با مطالبهگری و رسانه صحیح، مشکلات را حل کنیم.
ممنون از صبر و حوصله ای که به خرج دادید.
ممنون از صبر و حوصله ای که به خرج دادید.