تاریخ انتشار
يکشنبه ۲ شهريور ۱۴۰۴ ساعت ۰۲:۰۹
کد مطلب : ۵۰۳۲۵۹
اندیشکده انگلیسی چتم هاوس تحلیل کرد:
معامله «ترامپ» با ارمنستان و باکو جان سالم به در میبرد؟
۰
کبنا ؛فرایند صلح میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان پس از نشست سهجانبه میان الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان، نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان و دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در تاریخ ۸ اوت، وارد صفحهای تازه شده است.
لورنس بروئرز، پژوهشگر اندیشکده انگلیسی چتم هاوس در یادداشتی نوشت: فرایند صلح میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان پس از نشست سهجانبه میان الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان، نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان و دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در تاریخ ۸ اوت، وارد صفحهای تازه شده است.
به گزارش کبنا نیوز، در ادامه این مطلب آمده: در نهایت، غیرامنیتیسازی روابط ارمنستان و آذربایجان بیش از آنکه به ملاحظات ژئوپلیتیک وابسته باشد، به تغییرات سیاسی داخلی و فاصله گرفتن از روایتهای ریشهدار منازعه بستگی خواهد داشت.
در جریان این دیدار در اتاق بیضی کاخ سفید چندین سند امضا شد – هرچند هنوز معاهدهٔ صلح واقعی نیست –، اما همین اسناد بهعنوان نقطه عطفی در مذاکرات پیچیده میان دو کشور مورد ستایش قرار گرفت. آخرین جنگ آنها در سال ۲۰۲۰ با پیروزی ناقص آذربایجان به پایان رسید و سپس سلسلهای از تنشها ادامه یافت که در نهایت در سال ۲۰۲۳ به تصرف کامل «قرهباغ کوهستانی» توسط باکو و آوارگی دستهجمعی جمعیت ارمنی آن انجامید.
هرچند نگاهها به ابعاد ژئوـاستراتژیک نشست کاخ سفید و پیامدهای آن دوخته شده است، اما در نهایت عادیسازی روابط دو کشور بیش از همه به تغییر فضای سیاسی داخلی و گذار از روایتهای امنیتی قدیمی وابسته خواهد بود.
آغاز عادیسازی
نشست واشنگتن دو دستاورد مهم –، اما موقت – برای روند صلح داشت.
نخست، پاراف متن یک معاهدهٔ ۱۷ مادهای درباره عادیسازی روابط بود. این متن نه محصول ابتکار آمریکا، بلکه نتیجهٔ مذاکرات دوجانبه میان باکو و ایروان است که از ۲۰۲۳ آغاز شده و در مارس امسال تکمیل شده بود. پس از نشست کاخ سفید، متن این معاهده در ۱۱ اوت منتشر شد که خود دستاورد مهمی محسوب میشود، زیرا مفاد آن را «قفل» میکند و امکان بحث عمومی پیرامون آن را فراهم میآورد.
این متن دربردارندهٔ غافلگیری چندانی نیست و عمدتاً سندی فنی برای عادیسازی بر پایهٔ مرزهای جمهوریهای شوروی سابق است؛ مرزهایی که در آن هر دو طرف عدم وجود ادعاهای ارضی علیه یکدیگر را تأیید میکنند و تعهد میدهند که در آینده نیز چنین ادعاهایی مطرح نکنند (ماده ۲).
البته این معاهده هنوز امضا نشده است. در کاخ سفید یکی از پیششرطهای باکو برای امضا برطرف شد: درخواست مشترک برای انحلال سازوکار میانجیگری «گروه مینسک» وابسته به سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) که در دهه ۱۹۹۰ ایجاد شده بود.
اما پیششرط دیگر آذربایجان – یعنی اصلاح قانون اساسی ارمنستان برای حذف اشارههای غیرمستقیم به کارزار دهه ۱۹۸۰ جهت الحاق قرهباغ کوهستانی – همچنان باقی است. اجرای این شرط در گرداب سیاست داخلی غیرقابل پیشبینی ارمنستان گرفتار است و در نهایت نیازمند رضایت غیرمستقیم افکار عمومی از طریق همهپرسی دربارهٔ قانون اساسی جدید در سال ۲۰۲۶ خواهد بود.
مسیر ترامپ برای صلح و پیشرفت بینالمللی (TRIPP)
نقش آمریکا در دومین دستاورد نشست برجستهتر است: توافق بر سر رویکردی برای حل اختلافات سخت پیرامون «اتصال».
از سال ۲۰۲۰، نگاه باکو متمرکز بر مسیر ۲۷ مایلی در جنوب است که سرزمین اصلی آذربایجان را به نخجوان متصل میکند و در امتداد مرز ارمنستان و ایران قرار دارد. باکو این مسیر را «کریدور زنگزور» مینامد و خواهان معافیت آن از کنترل گمرکی و امنیتی ارمنستان است. در مقابل، ارمنستان طرح «چهارراه صلح» را مطرح کرده که بر اصل حاکمیت ملی و عمل متقابل در تمام مسیرهای ارتباطی تأکید دارد.
اکنون مداخله آمریکا این مسیر جنوبی را به «مسیر ترامپ برای صلح و پیشرفت بینالمللی» (TRIPP) بازتعریف کرده که بهعنوان یک سرمایهگذاری مشترک میان ایالات متحده و ارمنستان معرفی شد. طبق توافق، این مسیر تحت اجاره بلندمدت به شرکتهای خصوصی آمریکایی واگذار میشود و همزمان هم حاکمیت ارمنستان حفظ میشود و هم ارتباط «بدون مانع» میان سرزمین اصلی آذربایجان و نخجوان فراهم میگردد. سه رهبر بر «مزایای متقابل» برای ترانزیت ارمنستان از طریق خاک آذربایجان توافق کردند، هرچند جزئیات آن هنوز روشن نیست.
مزیت اصلی TRIPP این است که بازتابدهنده تنها نقطه اشتراک واقعی ارمنستان و آذربایجان در ۳۵ سال گذشته است: پرهیز از انحصار روسیه در مدیریت مناقشه. این توافق عملاً نظارت روسیه بر مسیر جنوبی، که در آتشبس ۲۰۲۰ بهمیانجیگری مسکو تعیین شده بود، را منسوخ میکند.
با این حال، توافق TRIPP موقت است، زیرا جزئیات عملیاتی آن هنوز تدوین نشده و موفقیت آن به تداوم تمرکز آمریکا و پایبندی دولتهای بعدی وابسته است؛ امری که تضمینی ندارد.
پکس آمریکانا؟
تأکید بر موقت بودن این دستاوردها به معنای اذعان به خطراتی است که در مسیر تحقق آنها قرار دارد. در سطح خارجی، تصور «پکس آمریکانا» (صلح آمریکایی) در ژئوپلیتیک بهشدت رقابتی قفقاز جنوبی میتواند واکنش بازیگرانی را برانگیزد که خود را بازنده میبینند.
این خطر بهطور مشخص متوجه روسیه است که سالها نقش مسلط در میانجیگری میان ایروان و باکو داشت. مسکو از هماکنون نارضایتی خود از ورود بازیگران «فرامنطقهای» را نشان داده و میتوان انتظار داشت که با خصومت مداوم علیه TRIPP واکنش نشان دهد؛ از جمله از طریق فشار بر زیرساخت انرژی آذربایجان، تجارت ارمنستان در اتحادیه اقتصادی اوراسیا و نیز بر جوامع ارمنی و آذری در روسیه.
ایران نیز، هرچند با اهرمهای محدودتر، نگرانی خود را از حضور پررنگ آمریکا در مرزهایش ابراز کرده است؛ حتی اگر راهحل پیشنهادی، خواسته ایران مبنی بر حفظ مرزهای بینالمللی را در نظر بگیرد.
خطر دوم کاهش احتمالی علاقه آمریکا در طول زمان است. برندینگ ژئوپلیتیکی TRIPP این ریسک را دارد که بهعنوان راهحل موقتی دیده شود که شاید دوام کافی برای تکمیل مسیر نداشته باشد. شانس موفقیت این ابتکار بیشتر خواهد بود اگر پیش از هر چیز با حمایت ترکیه – بهویژه پیشرفت در روند عادیسازی روابط آنکارا با ایروان – و همچنین اتحادیه اروپا همراه شود. در مجموع، نیاز به تعهد پایدار از سوی یک ائتلاف گسترده از قدرتهای درون و بیرون منطقه وجود دارد تا در هنگام بروز مشکلات، روند صلح حفظ شود.
فراموشی راهبردی
در داخل، تلاشها برای تغییر روایتهای ریشهدار منازعه با تمایل آشکار رهبران ارمنی و آذری به ورود به یک «پیمان فراموشی» روبهرو میشود؛ راهبردی سیاسی برای پرهیز از پاسخگویی و تسهیل گذار به صلح. بر اساس ماده ۱۵ متن معاهده، در صورت امضا، هر دو طرف ظرف یک ماه هرگونه رجوع حقوقی به سازوکارهای عدالت بینالمللی در خصوص دعاوی مربوط به مناقشه را مسدود خواهند کرد.
لورنس بروئرز، پژوهشگر اندیشکده انگلیسی چتم هاوس در یادداشتی نوشت: فرایند صلح میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان پس از نشست سهجانبه میان الهام علیاف رئیسجمهور آذربایجان، نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان و دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در تاریخ ۸ اوت، وارد صفحهای تازه شده است.
به گزارش کبنا نیوز، در ادامه این مطلب آمده: در نهایت، غیرامنیتیسازی روابط ارمنستان و آذربایجان بیش از آنکه به ملاحظات ژئوپلیتیک وابسته باشد، به تغییرات سیاسی داخلی و فاصله گرفتن از روایتهای ریشهدار منازعه بستگی خواهد داشت.
در جریان این دیدار در اتاق بیضی کاخ سفید چندین سند امضا شد – هرچند هنوز معاهدهٔ صلح واقعی نیست –، اما همین اسناد بهعنوان نقطه عطفی در مذاکرات پیچیده میان دو کشور مورد ستایش قرار گرفت. آخرین جنگ آنها در سال ۲۰۲۰ با پیروزی ناقص آذربایجان به پایان رسید و سپس سلسلهای از تنشها ادامه یافت که در نهایت در سال ۲۰۲۳ به تصرف کامل «قرهباغ کوهستانی» توسط باکو و آوارگی دستهجمعی جمعیت ارمنی آن انجامید.
هرچند نگاهها به ابعاد ژئوـاستراتژیک نشست کاخ سفید و پیامدهای آن دوخته شده است، اما در نهایت عادیسازی روابط دو کشور بیش از همه به تغییر فضای سیاسی داخلی و گذار از روایتهای امنیتی قدیمی وابسته خواهد بود.
آغاز عادیسازی
نشست واشنگتن دو دستاورد مهم –، اما موقت – برای روند صلح داشت.
نخست، پاراف متن یک معاهدهٔ ۱۷ مادهای درباره عادیسازی روابط بود. این متن نه محصول ابتکار آمریکا، بلکه نتیجهٔ مذاکرات دوجانبه میان باکو و ایروان است که از ۲۰۲۳ آغاز شده و در مارس امسال تکمیل شده بود. پس از نشست کاخ سفید، متن این معاهده در ۱۱ اوت منتشر شد که خود دستاورد مهمی محسوب میشود، زیرا مفاد آن را «قفل» میکند و امکان بحث عمومی پیرامون آن را فراهم میآورد.
این متن دربردارندهٔ غافلگیری چندانی نیست و عمدتاً سندی فنی برای عادیسازی بر پایهٔ مرزهای جمهوریهای شوروی سابق است؛ مرزهایی که در آن هر دو طرف عدم وجود ادعاهای ارضی علیه یکدیگر را تأیید میکنند و تعهد میدهند که در آینده نیز چنین ادعاهایی مطرح نکنند (ماده ۲).
البته این معاهده هنوز امضا نشده است. در کاخ سفید یکی از پیششرطهای باکو برای امضا برطرف شد: درخواست مشترک برای انحلال سازوکار میانجیگری «گروه مینسک» وابسته به سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) که در دهه ۱۹۹۰ ایجاد شده بود.
اما پیششرط دیگر آذربایجان – یعنی اصلاح قانون اساسی ارمنستان برای حذف اشارههای غیرمستقیم به کارزار دهه ۱۹۸۰ جهت الحاق قرهباغ کوهستانی – همچنان باقی است. اجرای این شرط در گرداب سیاست داخلی غیرقابل پیشبینی ارمنستان گرفتار است و در نهایت نیازمند رضایت غیرمستقیم افکار عمومی از طریق همهپرسی دربارهٔ قانون اساسی جدید در سال ۲۰۲۶ خواهد بود.
مسیر ترامپ برای صلح و پیشرفت بینالمللی (TRIPP)
نقش آمریکا در دومین دستاورد نشست برجستهتر است: توافق بر سر رویکردی برای حل اختلافات سخت پیرامون «اتصال».
از سال ۲۰۲۰، نگاه باکو متمرکز بر مسیر ۲۷ مایلی در جنوب است که سرزمین اصلی آذربایجان را به نخجوان متصل میکند و در امتداد مرز ارمنستان و ایران قرار دارد. باکو این مسیر را «کریدور زنگزور» مینامد و خواهان معافیت آن از کنترل گمرکی و امنیتی ارمنستان است. در مقابل، ارمنستان طرح «چهارراه صلح» را مطرح کرده که بر اصل حاکمیت ملی و عمل متقابل در تمام مسیرهای ارتباطی تأکید دارد.
اکنون مداخله آمریکا این مسیر جنوبی را به «مسیر ترامپ برای صلح و پیشرفت بینالمللی» (TRIPP) بازتعریف کرده که بهعنوان یک سرمایهگذاری مشترک میان ایالات متحده و ارمنستان معرفی شد. طبق توافق، این مسیر تحت اجاره بلندمدت به شرکتهای خصوصی آمریکایی واگذار میشود و همزمان هم حاکمیت ارمنستان حفظ میشود و هم ارتباط «بدون مانع» میان سرزمین اصلی آذربایجان و نخجوان فراهم میگردد. سه رهبر بر «مزایای متقابل» برای ترانزیت ارمنستان از طریق خاک آذربایجان توافق کردند، هرچند جزئیات آن هنوز روشن نیست.
مزیت اصلی TRIPP این است که بازتابدهنده تنها نقطه اشتراک واقعی ارمنستان و آذربایجان در ۳۵ سال گذشته است: پرهیز از انحصار روسیه در مدیریت مناقشه. این توافق عملاً نظارت روسیه بر مسیر جنوبی، که در آتشبس ۲۰۲۰ بهمیانجیگری مسکو تعیین شده بود، را منسوخ میکند.
با این حال، توافق TRIPP موقت است، زیرا جزئیات عملیاتی آن هنوز تدوین نشده و موفقیت آن به تداوم تمرکز آمریکا و پایبندی دولتهای بعدی وابسته است؛ امری که تضمینی ندارد.
پکس آمریکانا؟
تأکید بر موقت بودن این دستاوردها به معنای اذعان به خطراتی است که در مسیر تحقق آنها قرار دارد. در سطح خارجی، تصور «پکس آمریکانا» (صلح آمریکایی) در ژئوپلیتیک بهشدت رقابتی قفقاز جنوبی میتواند واکنش بازیگرانی را برانگیزد که خود را بازنده میبینند.
این خطر بهطور مشخص متوجه روسیه است که سالها نقش مسلط در میانجیگری میان ایروان و باکو داشت. مسکو از هماکنون نارضایتی خود از ورود بازیگران «فرامنطقهای» را نشان داده و میتوان انتظار داشت که با خصومت مداوم علیه TRIPP واکنش نشان دهد؛ از جمله از طریق فشار بر زیرساخت انرژی آذربایجان، تجارت ارمنستان در اتحادیه اقتصادی اوراسیا و نیز بر جوامع ارمنی و آذری در روسیه.
ایران نیز، هرچند با اهرمهای محدودتر، نگرانی خود را از حضور پررنگ آمریکا در مرزهایش ابراز کرده است؛ حتی اگر راهحل پیشنهادی، خواسته ایران مبنی بر حفظ مرزهای بینالمللی را در نظر بگیرد.
خطر دوم کاهش احتمالی علاقه آمریکا در طول زمان است. برندینگ ژئوپلیتیکی TRIPP این ریسک را دارد که بهعنوان راهحل موقتی دیده شود که شاید دوام کافی برای تکمیل مسیر نداشته باشد. شانس موفقیت این ابتکار بیشتر خواهد بود اگر پیش از هر چیز با حمایت ترکیه – بهویژه پیشرفت در روند عادیسازی روابط آنکارا با ایروان – و همچنین اتحادیه اروپا همراه شود. در مجموع، نیاز به تعهد پایدار از سوی یک ائتلاف گسترده از قدرتهای درون و بیرون منطقه وجود دارد تا در هنگام بروز مشکلات، روند صلح حفظ شود.
فراموشی راهبردی
در داخل، تلاشها برای تغییر روایتهای ریشهدار منازعه با تمایل آشکار رهبران ارمنی و آذری به ورود به یک «پیمان فراموشی» روبهرو میشود؛ راهبردی سیاسی برای پرهیز از پاسخگویی و تسهیل گذار به صلح. بر اساس ماده ۱۵ متن معاهده، در صورت امضا، هر دو طرف ظرف یک ماه هرگونه رجوع حقوقی به سازوکارهای عدالت بینالمللی در خصوص دعاوی مربوط به مناقشه را مسدود خواهند کرد.