تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۴۳
کد مطلب : ۵۰۲۲۰۲
فارن پالیسی:

دولت «نتانیاهو» ممکن است به زودی سقوط کند؛ «ترامپ» به کمک «بی بی» می‌آید؟ / فاکتور تهران در سیاست داخلی اسرائیل / اگر به طرز معجزه‌آسایی، تهران و واشنگتن به آستانه توافقی بر سر پرونده هسته‌ای برسند، نتانیاهو با مشکل در حفظ ائتلاف راست‌گرای خود مواجه می‌شود

۰
دولت «نتانیاهو» ممکن است به زودی سقوط کند؛ «ترامپ» به کمک «بی بی» می‌آید؟ / فاکتور تهران در سیاست داخلی اسرائیل / اگر به طرز معجزه‌آسایی، تهران و واشنگتن به آستانه توافقی بر سر پرونده هسته‌ای برسند، نتانیاهو با مشکل در حفظ ائتلاف راست‌گرای خود مواجه می‌شود
کبنا ؛فارن پالیسی نوشت: کمربندهایتان را ببندید برای سواری پرهیجانی که اسرائیلی‌ها، همراه با دولت ترامپ، قرار است از حالا تا پایان سال تجربه کنند؛ در حالی که نخست‌وزیر، مردی که تقریباً هر حرکتش با تمایلش به باقی‌ماندن در قدرت گره خورده، برای رقابت انتخاباتی آینده‌اش—احتمالاً در اوایل ۲۰۲۶—برنامه‌ریزی و توطئه‌چینی می‌کند. همان‌طور که رئیس پیشین مجلس نمایندگان آمریکا، تیپ اونیل، معروفاً گفته بود: «سیاست همیشه محلی است» — این گزاره در مورد اسرائیل هم صادق است. فقط کافی‌ست به مسئله سربازی اجباری برای ارتدکس‌های افراطی نگاه کنید؛ موضوعی که اخیراً ائتلاف بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر، را متزلزل کرده است.
به گزارش کبنا نیوز، در ادامه این مطلب آمده: اما یکی از عناصر کارزار انتخاباتی نتانیاهو محلی نیست: دونالد ترامپ. در واقع، رئیس‌جمهور ایالات متحده ممکن است تنها عامل شکل‌دهنده به آینده سیاسی نتانیاهو نباشد، اما بدون تردید عاملی مهم است. این به ترامپ، که رابطه‌اش با نتانیاهو گاه پرتنش بوده، اهرم فشاری قابل توجه می‌دهد. او می‌تواند در مسیر ادامه سلطه نتانیاهو بر صحنه سیاست اسرائیل، یا کمک‌کننده باشد یا مانع. پس، ترامپ چگونه نقش خود را ایفا خواهد کرد؟ و آیا به روند حمایتی خود از نتانیاهو ادامه خواهد داد؟
پاسخ به این سؤال ممکن است تعیین‌کننده باشد برای نحوه واکنش هر دوی ترامپ و نتانیاهو نسبت به چالش‌های غزه، ایران و بحران سیاسی داخلی اسرائیل در ماه‌های آینده.
نظام پارلمانی اسرائیل به هرج‌ومرج معروف است: میانگین طول عمر دولت‌ها از زمان استقلال این کشور حدود ۱.۹ سال بوده، و اسرائیلی‌ها بیشتر از تقریباً هر کشور دیگری در سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) به پای صندوق‌های رأی می‌روند. دولت فعلی به‌زودی وارد سومین سال فعالیتش می‌شود—دستاوردی چشمگیر با توجه به بحران‌ها و آسیب‌های ۱۸ ماه گذشته. این دولت راست‌گراترین دولت تاریخ اسرائیل است؛ ائتلافی میان حزب لیکودِ نتانیاهو، احزاب ارتدکس افراطی (حریدی) و ملی‌گرایان افراطی (به رهبری ایتامار بن‌گویر و بتسلئیل اسموتریچ).
اگر این دولت تا پایان دوره خود دوام آورد، انتخابات باید تا اواخر اکتبر ۲۰۲۶ برگزار شود. اما نشانه‌هایی وجود دارد که ممکن است ائتلاف زودتر از موعد فروبپاشد: دولت نتانیاهو در بحران مربوط به سربازی اجباری برای ارتدکس‌های افراطی گرفتار شده است—کسانی که با خدمت سربازی اجباری در اسرائیل مخالف‌اند و خواستار قانونی هستند که به‌طور رسمی آن‌ها را معاف کند. هفته گذشته، وزرایی از دو حزب ارتدکس افراطی از دولت استعفا دادند و در نتیجه، نتانیاهو را با دولتی اقلیت‌محور با تنها ۵۰ کرسی (از ۱۲۰ کرسی کنست) باقی گذاشتند.
با توجه به اینکه کنست از ۲۷ ژوئیه به تعطیلات تابستانی سه‌ماهه می‌رود، نتانیاهو فعلاً در قدرت امن است—اما زمان در حال سپری‌شدن است.
نتانیاهو، استاد همیشگی سیاست، آماده گام بعدی‌اش می‌شود و به دنبال ساختن پلتفرمی است که تضمین‌کننده پیروزی دوباره‌اش و بقای سیاسی‌اش باشد. هرچند جنگ ۱۲ روزه اسرائیل با ایران در ماه ژوئن اندکی به محبوبیت او در نظرسنجی‌ها افزود، اما پیش‌بینی می‌شود که ائتلاف فعلی او همچنان نتواند اکثریت لازم را به دست آورد.
نتانیاهو برای بهبود شانس خود چه گزینه‌هایی دارد؟ یک توافق برای آزادی گروگان‌ها؛ برنامه‌ای برای «روز بعد» که شامل خلع سلاح حماس و کوچ دادن بسیاری از فلسطینی‌ها از غزه باشد؛ توافقی با سوریه؛ و مسیری به سوی عادی‌سازی روابط با عربستان سعودی. بسیاری از این موارد شاید غیرقابل دستیابی باشند. اما تحقق هر کدام از آن‌ها مستلزم وجود ترامپی همراه—یا دست‌کم بی‌تفاوت—است.
ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش با نتانیاهو همراهی‌های سیاسی متعددی داشت: اولین سفر خارجی‌اش را به عربستان و اسرائیل اختصاص داد؛ نخستین رئیس‌جمهور مستقر آمریکا بود که در کنار دیوار ندبه دعا کرد؛ اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و سفارت آمریکا را به آنجا منتقل کرد؛ حاکمیت اسرائیل بر بلندی‌های جولان را به رسمیت شناخت؛ و طرح صلحی اعلام کرد که شهرک‌ها را حفظ می‌کرد و ۳۰ درصد از کرانه باختری را به اسرائیل می‌داد. در دوران «ترامپ ۱.۰»، محبوبیت نتانیاهو اغلب به سیاست‌های خارجی ترامپ گره خورده بود: وقتی ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق هسته‌ای ایران خارج شد، حزب لیکود در نظرسنجی‌ها اوج گرفت.
ترامپ در اسرائیل بسیار محبوب است—بر خلاف بسیاری از دیگر کشورها. بنا بر نظرسنجی مرکز تحقیقاتی پیو، ۶۹ درصد از اسرائیلی‌ها نظر مثبتی نسبت به او دارند، که این به ترامپ قدرتی چشم‌گیر در تعیین سرنوشت سیاست داخلی اسرائیل و آینده نتانیاهو می‌دهد.
حالا که در دومین دوره ریاست‌جمهوری‌اش قرار دارد، آیا ترامپ همچنان خواهان نتانیاهو به عنوان شریک خود است؟ در نگاه اول و پس از گذشت شش ماه، پاسخ به نظر مثبت می‌رسد. ترامپ مجموعه‌ای از امتیازات حامیانه را از همان ابتدا عرضه کرده: ارسال بمب‌های ۲۰۰۰ پوندی که دولت بایدن آن‌ها را متوقف کرده بود؛ لغو تحریم‌ها علیه شهرک‌نشینان کرانه باختری؛ میزبانی از نتانیاهو در کاخ سفید به عنوان نخستین مهمان خارجی؛ دادن آزادی عمل گسترده برای ادامه جنگ در غزه؛ حمایت ضمنی از برنامه‌هایی که به جابجایی فلسطینی‌ها از غزه می‌انجامد؛ و شاید بزرگ‌ترین اقدام او، پیوستن به جنگ اسرائیل با ایران از طریق بمباران سه سایت هسته‌ای ایران.
با این حال، نگاه ترامپ به نتانیاهو پیچیده است. برخلاف رؤسای جمهور پیشین مانند بایدن، کلینتون یا ریگان که رابطه‌ای عاطفی با اسرائیل داشتند، نگاه ترامپ کاملاً معاملاتی و وابسته به منافع شخصی است. او هیچ‌گاه پنهان نکرده که در دوره اول خود احساس کرده از سوی نتانیاهو سرش کلاه رفته، به‌ویژه در موضوع ایران؛ و از این‌که نتانیاهو پس از انتخابات بایدن به سرعت با او گرم گرفت، احساس ناسپاسی کرده است.
در ماه‌های اخیر، ترامپ گام‌هایی برداشته که در مواقعی نتانیاهو را به حاشیه رانده: آغاز گفت‌وگو با حماس؛ توافق با حوثی‌ها پشت‌سر اسرائیل؛ اعلام مذاکرات با ایران علی‌رغم مخالفت نتانیاهو؛ و لغو تحریم‌ها علیه سوریه علیرغم اعتراضات نتانیاهو. حتی گزارش شده که ترامپ از حمله اسرائیل به تنها کلیسای مسیحی غزه در ۱۷ ژوئیه عصبانی شده و همین باعث شده نتانیاهو عذرخواهی کند. همچنین گفته می‌شود تیم ترامپ بر این باورند که نتانیاهو پس از بمباران‌های اسرائیل در سوریه، از کنترل خارج شده است.
در حالی که نتانیاهو در حال طراحی آینده سیاسی خود است، عامل ترامپ نقش بزرگی ایفا می‌کند؛ به‌ویژه چون نتانیاهو می‌کوشد موفقیت‌هایش را پررنگ و آسیب‌پذیری‌هایش را کمرنگ کند. ترامپ در اسرائیل از نتانیاهو محبوب‌تر است، و در دو دستاورد کلیدی امنیتی نتانیاهو—اداره جنگ در غزه (از جمله آزادی گروگان‌های حماس) و حفظ فشار بر ایران—نقش ایالات متحده برای اعتباربخشی به روایت نتانیاهو حیاتی است.
تا اینجا، ترامپ مطابق با منافع سیاسی نتانیاهو بازی کرده: در موضوع غزه، آزادی تدریجی گروگان‌ها را دنبال کرده و در عین حال به اسرائیل اجازه ادامه جنگ را داده؛ در موضوع ایران، فشارها را حفظ کرده و حتی گزینه حملات نظامی بیشتر را بررسی کرده—همان چیزی که نتانیاهو می‌خواهد. اگر ترامپ تغییر مسیر دهد—مثلاً نتانیاهو را برای پایان دادن به جنگ با حماس تحت فشار بگذارد (آن‌طور که اکثریت مردم اسرائیل می‌خواهند) بی‌آن‌که به هدف اعلام‌شده نتانیاهو یعنی «پیروزی کامل» برسد، یا دوباره با ایران وارد دیپلماسی شود—نتانیاهو ممکن است با مشکل در ائتلاف راست‌گرای خود روبه‌رو شود و روایت پیروزی‌اش زیر سؤال برود. نتانیاهو باید به‌اندازه کافی ترامپ را راضی نگه دارد، اما نه آن‌قدر که شرکای راست‌گرایش او را ترک کنند. آن‌چه نتانیاهو نمی‌تواند تحمل کند، از دست دادن ترامپ و خراب شدن رابطه‌اش با واشنگتن است—موضوعی که او همواره آن را به‌عنوان یکی از موفقیت‌هایش می‌فروشد.
ترامپ به‌وضوح اهرم فشار بر نتانیاهو دارد. آیا از آن استفاده خواهد کرد؟ و در ازای آن چه می‌خواهد؟ کنست در پایان ماه ژوئیه تعطیل می‌شود و تا اواخر اکتبر، پس از تعطیلات یهودی، تشکیل جلسه نخواهد داد. پیش از آن، به احتمال زیاد نتانیاهو امتیازی دیگر به ترامپ خواهد داد—با پذیرش طرح پیشنهادی آمریکا برای آزادی بیشتر گروگان‌ها در ازای آتش‌بس دوماهه و توافقی برای ارسال کمک‌های بشردوستانه که شاید مانع از کشته‌شدن صدها فلسطینی در محل‌های توزیع کمک شود.
به‌احتمال زیاد، شکافی جدی میان آمریکا و اسرائیل بر سر ایران به وجود نخواهد آمد، مگر اینکه به‌طرز معجزه‌آسایی، تهران و واشنگتن به آستانه توافقی بر سر پرونده هسته‌ای برسند—توافقی که اسرائیل با آن مخالف است. در مورد سوریه، نتانیاهو احتمالاً به‌قدر کافی زیرک است که شدت حملات نظامی‌اش را کاهش دهد تا مقامات دولت ترامپ را خشمگین نکند. برنامه‌ریزی برای «روز بعد» در غزه، تا وقتی حماس هنوز گروگان دارد، بعید است پیشرفت کند. و اگر گزارش‌ها درست باشد که اسرائیل از دولت آمریکا خواسته برای یافتن کشورهایی که حاضر باشند فلسطینی‌ها را بپذیرند کمک کند، پس شاید در مورد گام‌های بعدی غزه هم اختلاف زیادی بین اسرائیل و آمریکا نباشد.
آیا ترامپ اصلاً می‌داند چه می‌خواهد؟ پایان دادن به جنگ‌ها یکی از شعارهای اوست و احتمالاً دوست دارد اعتبار پایان جنگ غزه را به نام خود بزند. صلح هم یکی دیگر از اهداف اوست، هرچند چشم‌انداز صلحی پایدار میان اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها در حال حاضر دور از دسترس است.
دولت او فعلاً از حاشیه، نظاره‌گر اسرائیل بوده که به‌نوعی زمینه الحاق کرانه باختری را فراهم کرده—گرچه به‌طور رسمی اعلام نشده. از سوی دیگر، آرزوی دیرینه ترامپ برای عادی‌سازی روابط میان اسرائیل و عربستان سعودی همچنان باقی است—و البته آن آرزوی دور از دسترس دیگر: جایزه نوبل صلح.
برخی تحلیلگران می‌گویند اگر تا ماه اکتبر توافقی بر سر سربازی ارتدکس‌های افراطی حاصل نشود، تاریخی برای انتخابات زودهنگام تعیین خواهد شد. در آن صورت، یکی از وعده‌های کارزار انتخاباتی نتانیاهو این خواهد بود که مردم او را انتخاب کنند تا کار را تمام کند—گروگان‌های باقی‌مانده را آزاد کرده و مسیر عادی‌سازی با عربستان را هموار سازد. ترامپ از چنین وعده‌هایی خوشحال خواهد شد، هرچند بعید است نتانیاهو آنچه برای رضایت سعودی‌ها و دیگر کشورهای خلیج فارس درباره آینده فلسطینی‌ها لازم است را انجام دهد. همچنین مشخص نیست نتانیاهو برای دولت بعدی‌اش به چه کسانی اعتماد خواهد کرد. علاوه بر این، مسئله نه‌چندان کوچک دیگری هم هست: دادگاه فساد مالی نتانیاهو و فقدان هرگونه پاسخگویی درباره شکست‌های امنیتی اسرائیل پیش از حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳.
احتمال دیگر این است که مسئله سربازی به نوعی حل‌وفصل شود و دولت فعلی به اجرای دستورکار راست‌گرایانه‌اش ادامه دهد؛ در این حالت، شاید بتوان به نقل‌قول معروف بنجامین فرانکلین اشاره کرد که در مورد مستعمره‌نشین‌های آمریکا و بریتانیا گفت: «باید همگی با هم بایستیم، وگرنه بی‌شک تک‌تک به دار آویخته خواهیم شد.»
هر راهی که نتانیاهو انتخاب کند—خواه حرکت به سوی مرکز، یا چسبیدن به راست—به حمایت ترامپ نیاز خواهد داشت.
برای ترامپ، که تمرکزش روی هر موضوعی محدود است، نتانیاهو تا حدی یک عنصر ثابت است. احتمالاً ترامپ واقعاً نتانیاهو را نه دوست دارد و نه به او اعتماد دارد. اما «بی‌بی» می‌تواند مفید باشد. و همیشه آماده تملق گفتن است—از تشبیه ترامپ به کوروش کبیر گرفته تا هری ترومن و دیگران. و در نهایت، نتانیاهو هدیه‌ای به ترامپ داده—فرصت ادعای نابودی برنامه هسته‌ای ایران بدون ورود به یک جنگ تمام‌عیار. و هرچند اکنون سخت است چنین چیزی را دید، نتانیاهو ممکن است یک هدیه دیگر هم به او بدهد: توافق عادی‌سازی میان اسرائیل و عربستان سعودی و آن جایزه نوبل دست‌نیافتنی. همچنین حمایت از نتانیاهو—محبوب جناح راست یهودی، بسیاری از جمهوری‌خواهان، و به‌ویژه مسیحیان انجیلی سالخورده—برای ترامپ هوشمندانه است، چرا که می‌تواند دموکرات‌ها را، که بسیاری‌شان از نتانیاهو بیزارند، ضد اسرائیل جلوه دهد.
همان‌طور که اخیراً در حضور پررنگ مایک هاکبی، سفیر آمریکا در اسرائیل، در دادگاه فساد نتانیاهو دیدیم، ترامپ به رهبر گرفتار در پرونده‌های قضایی اسرائیل، بی‌میل هم نیست. ترامپ در این رابطه کارت‌های بیشتری از نتانیاهو در دست دارد. اما همچنان نوعی وابستگی و نیاز متقابل میان این دو وجود دارد. ترامپ اگر ببیند نخست‌وزیر اسرائیلی دیگری می‌تواند برایش پیروزی بزرگ‌تری به ارمغان بیاورد، نتانیاهو را کنار خواهد گذاشت. اما اگر انتخابات برگزار شود، احتمالاً ترامپ ترجیح می‌دهد با همان شیطان مطیعی کار کند که می‌شناسد تا کسی که نمی‌شناسد.
نام شما

آدرس ايميل شما

اسکای نیوز: ایران و تروئیکای اروپایی یکشنبه آینده در ژنو دیدار خواهند کرد

اسکای نیوز: ایران و تروئیکای اروپایی یکشنبه آینده در ژنو دیدار خواهند کرد

اسکای نیوز عربی به نقل از منابع خود گزارش داد که مذاکرات هسته‌ای میان ایران و آلمان، ...
سخنگوی قسام: نتانیاهو استقبال از تابوت‌های نظامیانش را انتخاب کرد

سخنگوی قسام: نتانیاهو استقبال از تابوت‌های نظامیانش را انتخاب کرد

ابوعبیده سخنگوی گردانهای شهید عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش حماس تصریح کرد رزمندگان ما ...
دروزی‌ها چه کسانی هستند و اسرائیل چرا به سوریه حمله کرد؟

دروزی‌ها چه کسانی هستند و اسرائیل چرا به سوریه حمله کرد؟

حملات هوایی روز چهارشنبه اسرائیل به دمشق، از جمله حمله به ساختمان وزارت دفاع و اطراف ...
1