تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۲۱:۳۸
کد مطلب : ۴۹۹۴۳۳
یادداشت ارسالی؛
حالوروز امروز استان کهگیلوییه و بویراحمد نشان میدهد سالها اشتباه رفتیم؛ یعنی باید رویهها و رفتارها را اصلاح یا تغییر دهیم/ اگر یدالله رحمانی نتوانست به وعدههایش یکییکی جامه عمل بپوشاند سزاوار نقد است/ پیشداوری و نقدهای غیرمنصفانه هیچ کمکی به توسعه استان نکرده است/ عزت هر طایفه و منطقه به کمیت مدیران و مرزبندیهای تأسفبار نیست
۲
کبنا ؛یادداشت ارسالی - رسانهها، مدیران سابق و فعلی، مردم و سرمایهگذاران، همگی میتوانند عملکرد جناب آقای یدالله رحمانی را در این مدت کوتاه آنها باتوجهبه شرایط فعلی کشور و وضعیت گذشته استان قضاوت کنند. آنچه مهم است، قضاوتی مبتنی بر آگاهی و انصاف است؛ نه پیشداوری و نگرشهای سطحی! تجربه گذشته نشان داده است که برخی از جریانهای رسانهای، بدون تأثیر قابلقبول بر توسعه استان، تنها بهنقد غیرسازنده پرداختهاند و بارها مشاهده کردهایم برخی رسانهها مدیری را نیامده وارد انواع حاشیه کردهاند و ذهنیت مردم را نسبت به وی منفی کردهاند. تا اینکه زمان ثابت کرده مدیر مورد نظر از کارآمدی و شخصیت منحصربهفردی برخوردار بوده است. امروز بیش از هر زمان دیگر، باید بسیاری از فعالان رسانهای در شیوههای سیاسی و رفتاری و انتقادی خود بازنگری کنند—نه صرفاً بهخاطر جناب رحمانی، بلکه بهخاطر آینده استان و مردمی که چشمانتظار تغییرات مثبت هستند باید دقت کنیم سختترین کار دنیا پیشداوری و قضاوت در یکزمان اشتباه و قضاوت از روی آگاهی کم یا حب و بغض شخصیست. انتشار جملات و واژگان منفی در انتقاد و حمله به مدیران کارآمد در ابتدای فعالیت این افراد این پتانسیل را دارد که آنها را بهشدت دلسرد و کم انگیزه کنند و بهتبع این دلسردی، زندگی هزاران جوان را تحتتأثیر قرار دهد و آیا چنین اشتباهی قابلجبران است؟ و بالعکس تشویق محاسن یک مدیر میتواند کارآمدی وی را چندبرابر کند.
استان کهگیلویه و بویراحمد، با برخورداری از منابع طبیعی کمنظیر بهگونهای که میتوان در مجموع این استان را از غنیترین استانهای دنیا داست، همچنان در شاخصهای توسعه از جایگاهی پایینتر از ظرفیتهای واقعی خود رنج میبرد. این استان، با سهم قابلتوجهی در حوزههای نفت و گاز، منابع آبی، پوشش جنگلی، گیاهان دارویی، گردشگری، کشاورزی، دامداری، شیلات و آبزیان، موقعیت جغرافیایی ممتاز، شایسته جایگاهی بسیار بالاتر در توسعه ملی است. اما پرسش اساسی این است: چه عواملی مانع شکوفایی این ظرفیتها در این چند دهه شدهاند؟ رسانههای استان تا چه اندازه در مسیر رشد و پیشرفت، نقش سازنده ایفا کردهاند؟ آیا گفتمان حاکم بر فضای رسانهای و سیاسی بهجای راهکارهای عملی، صرفاً به تقابل و تفرقهافکنی دامن زده است؟ آیا اگر رسانهها حضور نداشتند وضعیت بدتر از این بود؟ یعنی مگر میشود در امتحانات نهایی آموزشوپرورش از آخر هم پایینتر بود؟ مگر میشود در خودکشی از اول بودن در خاورمیانه بدتر بود؟ مگر میشود بیش از این شاهد نارضایتی گردشگران و سرمایهگذاران از فقدان خدمات اولیه بود؟ و دهها ایراد دیگر!
متأسفانه، امروز شاهد آن هستیم که برخی گروهها و جریانهای سیاسی، بهجای تمرکز بر توسعه و رفاه عمومی، گرفتار رقابتهای جناحی، سهمخواهی و تعصبات طایفهای شدهاند. این نگرشهای مخرب، اگر ذرهای تأثیر مثبت بر توسعه مردم استان داشتند در این چند دهه تأثیر خود را میگذاشتند. اتفاقاً هر کمبود و ضعف را بررسی میکنیم تا یکی از عوامل ریشهای این مشکل همین تعصبات و لجبازیها و مرزبندیهای جناحی و طایفهای و منطقهای بوده است.
یعنی این موارد نهتنها فضای سیاسی استان را مسموم ساخته، و مانع روشنگری و آگاهی مردم شده است بلکه روند تصمیمگیریهای مدیریتی را با چالشهای فراوان و متنوع مواجه کرده است که نهتنها نمیتوانند تهدیدات را به فرصت تبدیل کنند؛ بلکه عامل تبدیل بزرگترین فرصتها به تهدیدات هستند ما فعالان رسانهای و اجتماعی باید یکبار از خود بپرسیم که سهم ما در مسیر توسعه فعلی استان چیست؟ آیا رویه و سازوکارهای فعلی ما، کمترین تأثیر مثبتی در بهبود شرایط داشته است؟
توجه و تمرکز بر تعداد مناصب طایفهای، قومی و منطقهای نهتنها تأثیر مثبتی بر وضعیت استان و زندگی مردم ندارد؛ بلکه بر وحدت و توسعه استان بهویژه به دلیل بافت عشیرهای و طایفهای استان اثرات بسیار منفی دارد و کار تا جایی پیش میرود که هر طایفه، بخش، دهستان و حوزه انتخابیه به دنبال توازن مدیران خود با دیگر مناطق و طوایف است؛ یعنی علناً شایستگی، کارآمدی و عملکرد افراد به حاشیه میرود و مسائل سطحی و حاشیهای و مرزبندیهای تأسفبار جای مسائل اصلی، اولویتها، وحدت و همدلی مردم را غصب میکند! کافیست فقط یکبار از خود بپرسیم اگر بدون توجه به شایستهسالاری، مدیران بهصورت مساوی بین همه طوایف و مناطق توزیع شوند آیا مشکلات و موانع پیشروی توسعه کنار زده خواهند شد؟ اتفاقاً شاهد خواهیم بود که بهترین فرصتها بر اثر ناکارآمدی به تهدید تبدیل خواهند شد! و منابع بر اثر عدم تعهد و ناکارآمدی بهصورت غیرعادلانه بین مناطق مختلف توزیع میشوند و بر عکس؛ همه مدیران در یک برهه از یک طایفه یا منطقه باشند؛ اما شایستهترین و دلسوزترین باشند آیا استان در مسیر توسعه قرار خواهد گرفت؟ آیا حتی بزرگترین تهدیدات به فرصت تبدیل نمیشوند.
یعنی آن چیزی که عزیزان رسانه باید در صورت نیاز نقد کنند و بر آن تمرکز کنند میزان کارآمدی و شایستگی مدیران است و نباید به جغرافیا، طایفه و منطقه این افراد توجه کرد و مدیر کارآمد و دلسوز بدون توجه به محل تولد و سکونت خود، در تقسیم منابع عادلانه رفتار خواهد کرد.
پس نگاه صفر و صدی در نقد عملکرد مدیران و نگاههای طایفهای و منطقهای، نهتنها غیرمنصفانه، بلکه عامل انشقاق مردم و مانع رشد و توسعه پایدار استان خواهد شد. استاندار محترم، آقای یدالله رحمانی، از ابتدای مسئولیت خود، به دلیل تجربه و درک بالای خود در اقتصاد و توسعه، و با درک شرایط حساس و پیچیده موجود استان و کشور، و به دلیل کمبود منابع دولتی تلاش کردهاند تا مسیر جذب سرمایهگذاری را در استان هموار سازند و بر اساساً تجارب تلخ استان در حوزه سرمایهگذاری، موانع پیشروی سرمایهگذاران را بر طرف سازند ایشان باتکیهبر تجربه گسترده اقتصادی و رویکرد توسعهمحور، اقداماتی را برای بهرهگیری از ظرفیتهای بومی استان آغاز کردهاند که میتواند در آینده نزدیک، نتایج ملموسی به همراه داشته باشد اولویتهایی که در قالب زنجیرههای ارزشی شامل گیاهان دارویی، نفت و گاز و پتروشیمی، گردشگری، بلوط و صنایع وابسته، شیلات و آبزیان و....در حال پیگیری جهت سرمایهگذاری و توسعه هستند.
راهاندازی «پنجشنبههای اقتصادی» در هفته با محوریت رفع موانع تولید و جذب سرمایهگذار، نشاندهنده اهتمام و توجه ویژه ایشان به توسعه اقتصادی استان است. یعنی یدالله رحمانی به دلیل کمبود منابع دولتی و ناتوانی دولت در سرمایهگذاری در این حوزهها به سراغ بخش خصوصی رفته است و بر اساس برنامه زمانبندی انتظار میرود این تلاشها، به کلنگزنی و اجرای دهها پروژه اقتصادی باارزش تقریبی ۸.۲ میلیارد دلار منجر شود. کافیست این مبلغ سرمایهگذاری را با جنگ و دعواهای روی مبالغ چند دهمیلیاردی در سالهای گذشته مقایسه کنید؟
رسانههای استان کهگیلویه و بویراحمد نیز باید به دلیل عدم تأثیرگذاری رویههای اشتباه سابق، مسیر و سازگار جدیدی در پیش بگیرند—مسیری که در آن نقد منصفانه، همراه با تحلیل همهجانبه و ارائه راهکارهای عملی، و همزمان حمایت از مدیران جایگزین سیاهنمایی و تعصبات غیرمنطقی شود. باید از خود بپرسیم که اگر رسانههای استان، سالها در مسیر انتقاد صرف حرکت کردهاند و نتیجهای ملموس حاصل نشده، آیا زمان آن نرسیده است که در شیوههای خود بازنگری کنند؟ ما اصحاب و فعالان رسانه بهتر میدانیم و همیشه تکرار کردهایم پافشاری بر مسیر اشتباه عقلانی و علمی نیست.
توجه صرف به انتصابات منطقهای و شمارش مدیران بر اساس طایفه و جغرافیا، نهتنها کمکی به توسعه استان نمیکند، بلکه موجب تعمیق شکافها و تضعیف وحدت عمومی خواهد شد. اصل اساسی، شایستگی مدیران و اثرگذاری آنها در پیشبرد برنامههای توسعهای است. عزت هر طایفه، منطقه و استان به رفتار ما با دیگران و بهادادن به نخبگان و شایستگان به توجه به طبقه ضعیف و به تواضع و همدلی ما با مردم و دفاع ما از مظلوم بستگی دارد شمارش مدیران و مرزبندی و تعداد مدیران را برابر عزت معرفیکردن نتیجهاش سوختن فرصتها و هدررفت منابع و تفرقه میان مردم و در نهایت عقبماندگی و ذلت خواهد بود.
در نهایت، انصاف حکم میکند که عملکرد استاندار بر اساس نتایج ملموس ارزیابی شود. اگر وعدههای ایشان محقق نشد، نقد ضروری است. اگر طبق برنامه زمانبندی وی شاهد اصلاحات و تغییرات ملموس نبودیم وارد فضای نقد شویم اگر مدیری ناکارآمد در جایگاه خود باقی ماند، برخورد قاطع لازم است. اما نقدهای عجولانه، غیرواقعبینانه و مبتنی بر تعصبات بیپایه، نهتنها کمکی به اصلاح امور نمیکند، بلکه استان را از مسیر توسعه دور خواهد کرد.
باید بیاموزیم که نقد صحیح، ترکیبی از دیدن نقاط قوت و ضعف است. برای تغییر شرایط استان، رسانهها و فعالان اجتماعی باید شیوههای خود را بازبینی کنند و بهجای تقابل و سیاهنمایی، در مسیر ارائه راهکارهای عملی و حمایت از تلاشهای سازنده حرکت کنند اگر در نقدها، شاهد انصاف و اخلاق در قضاوت بودیم اگر نقدهای ما منتج به همدلی و وفاق مردم با هم و مردم با مسئولین شد اگر نقدهای ما امنیت فاسدان و ناکارآمدان را بر هم زد و اگر نقدهای ما باعث تزریق امید و انگیزه در میان مردم و مسئولین شد اگر نقدهای ما منتج به توجه به طبقه ضعیف و نخبه جامعه شد و اگر ما اصحاب رسانه توانستیم با کمک مردم و مسئولین تهدیدات در حوزههای مختلف را به فرصت تبدیل کنیم راهی که ما میرویم قطعاً به سربلندی و عزت ختم خواهد شد.
و من الله توفیق
استان کهگیلویه و بویراحمد، با برخورداری از منابع طبیعی کمنظیر بهگونهای که میتوان در مجموع این استان را از غنیترین استانهای دنیا داست، همچنان در شاخصهای توسعه از جایگاهی پایینتر از ظرفیتهای واقعی خود رنج میبرد. این استان، با سهم قابلتوجهی در حوزههای نفت و گاز، منابع آبی، پوشش جنگلی، گیاهان دارویی، گردشگری، کشاورزی، دامداری، شیلات و آبزیان، موقعیت جغرافیایی ممتاز، شایسته جایگاهی بسیار بالاتر در توسعه ملی است. اما پرسش اساسی این است: چه عواملی مانع شکوفایی این ظرفیتها در این چند دهه شدهاند؟ رسانههای استان تا چه اندازه در مسیر رشد و پیشرفت، نقش سازنده ایفا کردهاند؟ آیا گفتمان حاکم بر فضای رسانهای و سیاسی بهجای راهکارهای عملی، صرفاً به تقابل و تفرقهافکنی دامن زده است؟ آیا اگر رسانهها حضور نداشتند وضعیت بدتر از این بود؟ یعنی مگر میشود در امتحانات نهایی آموزشوپرورش از آخر هم پایینتر بود؟ مگر میشود در خودکشی از اول بودن در خاورمیانه بدتر بود؟ مگر میشود بیش از این شاهد نارضایتی گردشگران و سرمایهگذاران از فقدان خدمات اولیه بود؟ و دهها ایراد دیگر!
متأسفانه، امروز شاهد آن هستیم که برخی گروهها و جریانهای سیاسی، بهجای تمرکز بر توسعه و رفاه عمومی، گرفتار رقابتهای جناحی، سهمخواهی و تعصبات طایفهای شدهاند. این نگرشهای مخرب، اگر ذرهای تأثیر مثبت بر توسعه مردم استان داشتند در این چند دهه تأثیر خود را میگذاشتند. اتفاقاً هر کمبود و ضعف را بررسی میکنیم تا یکی از عوامل ریشهای این مشکل همین تعصبات و لجبازیها و مرزبندیهای جناحی و طایفهای و منطقهای بوده است.
یعنی این موارد نهتنها فضای سیاسی استان را مسموم ساخته، و مانع روشنگری و آگاهی مردم شده است بلکه روند تصمیمگیریهای مدیریتی را با چالشهای فراوان و متنوع مواجه کرده است که نهتنها نمیتوانند تهدیدات را به فرصت تبدیل کنند؛ بلکه عامل تبدیل بزرگترین فرصتها به تهدیدات هستند ما فعالان رسانهای و اجتماعی باید یکبار از خود بپرسیم که سهم ما در مسیر توسعه فعلی استان چیست؟ آیا رویه و سازوکارهای فعلی ما، کمترین تأثیر مثبتی در بهبود شرایط داشته است؟
توجه و تمرکز بر تعداد مناصب طایفهای، قومی و منطقهای نهتنها تأثیر مثبتی بر وضعیت استان و زندگی مردم ندارد؛ بلکه بر وحدت و توسعه استان بهویژه به دلیل بافت عشیرهای و طایفهای استان اثرات بسیار منفی دارد و کار تا جایی پیش میرود که هر طایفه، بخش، دهستان و حوزه انتخابیه به دنبال توازن مدیران خود با دیگر مناطق و طوایف است؛ یعنی علناً شایستگی، کارآمدی و عملکرد افراد به حاشیه میرود و مسائل سطحی و حاشیهای و مرزبندیهای تأسفبار جای مسائل اصلی، اولویتها، وحدت و همدلی مردم را غصب میکند! کافیست فقط یکبار از خود بپرسیم اگر بدون توجه به شایستهسالاری، مدیران بهصورت مساوی بین همه طوایف و مناطق توزیع شوند آیا مشکلات و موانع پیشروی توسعه کنار زده خواهند شد؟ اتفاقاً شاهد خواهیم بود که بهترین فرصتها بر اثر ناکارآمدی به تهدید تبدیل خواهند شد! و منابع بر اثر عدم تعهد و ناکارآمدی بهصورت غیرعادلانه بین مناطق مختلف توزیع میشوند و بر عکس؛ همه مدیران در یک برهه از یک طایفه یا منطقه باشند؛ اما شایستهترین و دلسوزترین باشند آیا استان در مسیر توسعه قرار خواهد گرفت؟ آیا حتی بزرگترین تهدیدات به فرصت تبدیل نمیشوند.
یعنی آن چیزی که عزیزان رسانه باید در صورت نیاز نقد کنند و بر آن تمرکز کنند میزان کارآمدی و شایستگی مدیران است و نباید به جغرافیا، طایفه و منطقه این افراد توجه کرد و مدیر کارآمد و دلسوز بدون توجه به محل تولد و سکونت خود، در تقسیم منابع عادلانه رفتار خواهد کرد.
پس نگاه صفر و صدی در نقد عملکرد مدیران و نگاههای طایفهای و منطقهای، نهتنها غیرمنصفانه، بلکه عامل انشقاق مردم و مانع رشد و توسعه پایدار استان خواهد شد. استاندار محترم، آقای یدالله رحمانی، از ابتدای مسئولیت خود، به دلیل تجربه و درک بالای خود در اقتصاد و توسعه، و با درک شرایط حساس و پیچیده موجود استان و کشور، و به دلیل کمبود منابع دولتی تلاش کردهاند تا مسیر جذب سرمایهگذاری را در استان هموار سازند و بر اساساً تجارب تلخ استان در حوزه سرمایهگذاری، موانع پیشروی سرمایهگذاران را بر طرف سازند ایشان باتکیهبر تجربه گسترده اقتصادی و رویکرد توسعهمحور، اقداماتی را برای بهرهگیری از ظرفیتهای بومی استان آغاز کردهاند که میتواند در آینده نزدیک، نتایج ملموسی به همراه داشته باشد اولویتهایی که در قالب زنجیرههای ارزشی شامل گیاهان دارویی، نفت و گاز و پتروشیمی، گردشگری، بلوط و صنایع وابسته، شیلات و آبزیان و....در حال پیگیری جهت سرمایهگذاری و توسعه هستند.
راهاندازی «پنجشنبههای اقتصادی» در هفته با محوریت رفع موانع تولید و جذب سرمایهگذار، نشاندهنده اهتمام و توجه ویژه ایشان به توسعه اقتصادی استان است. یعنی یدالله رحمانی به دلیل کمبود منابع دولتی و ناتوانی دولت در سرمایهگذاری در این حوزهها به سراغ بخش خصوصی رفته است و بر اساس برنامه زمانبندی انتظار میرود این تلاشها، به کلنگزنی و اجرای دهها پروژه اقتصادی باارزش تقریبی ۸.۲ میلیارد دلار منجر شود. کافیست این مبلغ سرمایهگذاری را با جنگ و دعواهای روی مبالغ چند دهمیلیاردی در سالهای گذشته مقایسه کنید؟
رسانههای استان کهگیلویه و بویراحمد نیز باید به دلیل عدم تأثیرگذاری رویههای اشتباه سابق، مسیر و سازگار جدیدی در پیش بگیرند—مسیری که در آن نقد منصفانه، همراه با تحلیل همهجانبه و ارائه راهکارهای عملی، و همزمان حمایت از مدیران جایگزین سیاهنمایی و تعصبات غیرمنطقی شود. باید از خود بپرسیم که اگر رسانههای استان، سالها در مسیر انتقاد صرف حرکت کردهاند و نتیجهای ملموس حاصل نشده، آیا زمان آن نرسیده است که در شیوههای خود بازنگری کنند؟ ما اصحاب و فعالان رسانه بهتر میدانیم و همیشه تکرار کردهایم پافشاری بر مسیر اشتباه عقلانی و علمی نیست.
توجه صرف به انتصابات منطقهای و شمارش مدیران بر اساس طایفه و جغرافیا، نهتنها کمکی به توسعه استان نمیکند، بلکه موجب تعمیق شکافها و تضعیف وحدت عمومی خواهد شد. اصل اساسی، شایستگی مدیران و اثرگذاری آنها در پیشبرد برنامههای توسعهای است. عزت هر طایفه، منطقه و استان به رفتار ما با دیگران و بهادادن به نخبگان و شایستگان به توجه به طبقه ضعیف و به تواضع و همدلی ما با مردم و دفاع ما از مظلوم بستگی دارد شمارش مدیران و مرزبندی و تعداد مدیران را برابر عزت معرفیکردن نتیجهاش سوختن فرصتها و هدررفت منابع و تفرقه میان مردم و در نهایت عقبماندگی و ذلت خواهد بود.
در نهایت، انصاف حکم میکند که عملکرد استاندار بر اساس نتایج ملموس ارزیابی شود. اگر وعدههای ایشان محقق نشد، نقد ضروری است. اگر طبق برنامه زمانبندی وی شاهد اصلاحات و تغییرات ملموس نبودیم وارد فضای نقد شویم اگر مدیری ناکارآمد در جایگاه خود باقی ماند، برخورد قاطع لازم است. اما نقدهای عجولانه، غیرواقعبینانه و مبتنی بر تعصبات بیپایه، نهتنها کمکی به اصلاح امور نمیکند، بلکه استان را از مسیر توسعه دور خواهد کرد.
باید بیاموزیم که نقد صحیح، ترکیبی از دیدن نقاط قوت و ضعف است. برای تغییر شرایط استان، رسانهها و فعالان اجتماعی باید شیوههای خود را بازبینی کنند و بهجای تقابل و سیاهنمایی، در مسیر ارائه راهکارهای عملی و حمایت از تلاشهای سازنده حرکت کنند اگر در نقدها، شاهد انصاف و اخلاق در قضاوت بودیم اگر نقدهای ما منتج به همدلی و وفاق مردم با هم و مردم با مسئولین شد اگر نقدهای ما امنیت فاسدان و ناکارآمدان را بر هم زد و اگر نقدهای ما باعث تزریق امید و انگیزه در میان مردم و مسئولین شد اگر نقدهای ما منتج به توجه به طبقه ضعیف و نخبه جامعه شد و اگر ما اصحاب رسانه توانستیم با کمک مردم و مسئولین تهدیدات در حوزههای مختلف را به فرصت تبدیل کنیم راهی که ما میرویم قطعاً به سربلندی و عزت ختم خواهد شد.
و من الله توفیق