تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۲۲:۱۳
کد مطلب : ۴۹۹۴۳۷
یادداشت ارسالی؛
لزوم بازتعریف «انتظارات عقلانی» از مدیران ملی کهگیلویه و بویراحمدی
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛یادداشت ارسالی - یکی از مخاطبان کبنا نیوز با ارسال یادداشتی به این پایگاه خبری، از لزوم بازتعریف انتظارات عقلانی از مدیران ملی کهگیلویه و بویراحمدی نوشته است. در ادامه میتوانید این یادداشت را بخوانید.
کلیدواژه مدیران ملی در کهگیلویه و بویراحمد به آنگروه از مدیرانی اشاره دارد که دارای مناصب ملی همچون وزیر، معاون وزیر، مدیران کل در وزارتخانه و مسئولیت در نهادها و سازمان های کشوری میباشند و اهل استان کهگیلویه و بویراحمد هستند.
موقعیتی که در دولت فعلی به شکل چشمگیری شاهد رشد آن بودهایم و تعداد زیادی از نیروهای هم استانی در مناصب و جایگاه های مهم بویژه در دولت چهاردهم حضور دارند.
اوج این توجه به معرفی و رای اعتماد مجلس به سید ستار هاشمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بر می گردد.
مدیری جوان و خلاق که در طی مدت حضور در وزارت چهره ای فعال و دارای طرح و ایده از خود نشان داده است و برغم برخی فشارها و انتظارات از سوی گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی و با وجود یک میراث محل بحث در وزارتخانه متبوع اما توانسته است عملکرد قابل قبولی ارایه دهد.
مدیران ملی هر کدام زادگاه خود را دارند و مجموعه مدیران این دولت از پراکندگی قابل قبولی از جهت زادگاه و گرایشهای قومی، سیاسی و مذهبی برخوردارند. اما این مدیران قبل و مقدم بر هر چیزی متعلق به همه ایران هستند و محدود کردن آنان به یک استان و منطقه جز نشانه ای از تنگنظری و نگاه محدود چیز دیگری نیست.
در اینکه تعلق مدیر به یک منطقه میتواند مایه افتخار آن منطقه باشد بحثی وجود ندارد که اتفاقا چنین موضوعی خود بیانگر توسعه انسانی در آن منطقه و جغرافیا است. حتی انتظار داشتن از چنین مدیری به جهت اشراف و شناخت مدیر از جغرافیا و استان خود فینفسه ایرادی ندارد منتها منوط به آن که این انتظار عقلانی و مطابق امکانات و ظرفیتهای وزارتخانه و به دور از هر گونه نگرش تبعیضآمیز باشد. غیر از این اگر قرار باشد هر مدیری که متعلق به یک استان خاص است در برنامه کاریاش اولویتبندی برای استان خود لحاظ کند سنگ روی سنگ بند نمیماند.
نیت حمایت از یک فرد خاص بدون در نظر گرفتن ضوابط اداری و مدیریتی یعنی انحراف از انتظارات معقول از مدیران ملی و نادیده گرفتن زحمات و تلاش های صورت گرفته در یک مجموعه میباشد.
اشتباه بزرگتر دیگر در این گونه نقد و شبهمطالبات مقایسه کردن میان مدیران ملی بدون در نظر گرفتن مجموع شرایط زمانی و مکانی است و حکم صادر کردن برای همه با یک خطکش تکراری و بدون سنجش است.
عملکرد یک وزیر در سطح ملی و حتی بالاتر از آن سنجیده میشود هر چند رضایت عمومی از وی یک مولفه ابتدایی است اما تفسیر به رای این رضایت عمومی و اعمال نگاه تمایزنگر و تبعیضی همان انحراف بزرگی است که در بالا نسبت به آن هشدار داده شد.
عملکرد سید ستار هاشمی در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و دو بار بازدید و حضور رئیس جمهور در این وزارتخانه که حالا دارای یک جایگاه مهم و استراتژیک در مجموعه دولت میباشد روشن تر از آن است که با نگاه های محدود نگر از ارزش و اهمیت آن کاسته شود.
مدیر ملی متعلق به همه ایران است و ستار هاشمی در نگاه اول با عرق و تعصب به ایران و دوم با عشق و علاقه به زادگاه خود آماده شنیدن مطالبات مردم در جهت رشد و اعتلای سیاستها و برنامههای دولت چهاردهم است.
کلیدواژه مدیران ملی در کهگیلویه و بویراحمد به آنگروه از مدیرانی اشاره دارد که دارای مناصب ملی همچون وزیر، معاون وزیر، مدیران کل در وزارتخانه و مسئولیت در نهادها و سازمان های کشوری میباشند و اهل استان کهگیلویه و بویراحمد هستند.
موقعیتی که در دولت فعلی به شکل چشمگیری شاهد رشد آن بودهایم و تعداد زیادی از نیروهای هم استانی در مناصب و جایگاه های مهم بویژه در دولت چهاردهم حضور دارند.
اوج این توجه به معرفی و رای اعتماد مجلس به سید ستار هاشمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بر می گردد.
مدیری جوان و خلاق که در طی مدت حضور در وزارت چهره ای فعال و دارای طرح و ایده از خود نشان داده است و برغم برخی فشارها و انتظارات از سوی گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی و با وجود یک میراث محل بحث در وزارتخانه متبوع اما توانسته است عملکرد قابل قبولی ارایه دهد.
مدیران ملی هر کدام زادگاه خود را دارند و مجموعه مدیران این دولت از پراکندگی قابل قبولی از جهت زادگاه و گرایشهای قومی، سیاسی و مذهبی برخوردارند. اما این مدیران قبل و مقدم بر هر چیزی متعلق به همه ایران هستند و محدود کردن آنان به یک استان و منطقه جز نشانه ای از تنگنظری و نگاه محدود چیز دیگری نیست.
در اینکه تعلق مدیر به یک منطقه میتواند مایه افتخار آن منطقه باشد بحثی وجود ندارد که اتفاقا چنین موضوعی خود بیانگر توسعه انسانی در آن منطقه و جغرافیا است. حتی انتظار داشتن از چنین مدیری به جهت اشراف و شناخت مدیر از جغرافیا و استان خود فینفسه ایرادی ندارد منتها منوط به آن که این انتظار عقلانی و مطابق امکانات و ظرفیتهای وزارتخانه و به دور از هر گونه نگرش تبعیضآمیز باشد. غیر از این اگر قرار باشد هر مدیری که متعلق به یک استان خاص است در برنامه کاریاش اولویتبندی برای استان خود لحاظ کند سنگ روی سنگ بند نمیماند.
نیت حمایت از یک فرد خاص بدون در نظر گرفتن ضوابط اداری و مدیریتی یعنی انحراف از انتظارات معقول از مدیران ملی و نادیده گرفتن زحمات و تلاش های صورت گرفته در یک مجموعه میباشد.
اشتباه بزرگتر دیگر در این گونه نقد و شبهمطالبات مقایسه کردن میان مدیران ملی بدون در نظر گرفتن مجموع شرایط زمانی و مکانی است و حکم صادر کردن برای همه با یک خطکش تکراری و بدون سنجش است.
عملکرد یک وزیر در سطح ملی و حتی بالاتر از آن سنجیده میشود هر چند رضایت عمومی از وی یک مولفه ابتدایی است اما تفسیر به رای این رضایت عمومی و اعمال نگاه تمایزنگر و تبعیضی همان انحراف بزرگی است که در بالا نسبت به آن هشدار داده شد.
عملکرد سید ستار هاشمی در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و دو بار بازدید و حضور رئیس جمهور در این وزارتخانه که حالا دارای یک جایگاه مهم و استراتژیک در مجموعه دولت میباشد روشن تر از آن است که با نگاه های محدود نگر از ارزش و اهمیت آن کاسته شود.
مدیر ملی متعلق به همه ایران است و ستار هاشمی در نگاه اول با عرق و تعصب به ایران و دوم با عشق و علاقه به زادگاه خود آماده شنیدن مطالبات مردم در جهت رشد و اعتلای سیاستها و برنامههای دولت چهاردهم است.