تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۲۳:۱۴
کد مطلب : ۵۰۲۹۵۶
گزارشی از یک مقاله

ساختارشکنی «انگاره درماندگی جامعه ایرانی» در پرتو نقد کتاب «جامعه‌شناسی خودمانیِ» حسن نراقی / چگونه ژانر خلقیات، تصویری منفی از ما می‌سازد و موجب بازتولید ناهنجاری‌های اجتماعی می‌شود؟

۰
ساختارشکنی «انگاره درماندگی جامعه ایرانی» در پرتو نقد کتاب «جامعه‌شناسی خودمانیِ» حسن نراقی / چگونه ژانر خلقیات، تصویری منفی از ما می‌سازد و موجب بازتولید ناهنجاری‌های اجتماعی می‌شود؟
کبنا ؛چرا همیشه تصویر جامعه ایرانی از کاستی‌ها پر است؟ کتاب پرفروش «جامعه‌شناسی خودمانی» بار دیگر این پرسش را مطرح می‌کند، اما پژوهشی تازه نشان می‌دهد که این تصویر، تا چه حد واقعی است و چه میزان ساخته و پرداخته نگاه نویسنده‌ای جانبدار است.
به گزارش کبنا، در جامعه ایران، یکی از حوزه‌های خاص اجتماعی که سال‌هاست بحث‌برانگیز باقی مانده، ژانری است که به «خلقیات ایرانیان» معروف شده است. این ژانر به بررسی و فهرست‌کردن ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری ایرانیان می‌پردازد و از نیمه قرن گذشته تاکنون آثار متعددی در این قالب منتشر شده‌اند. در نگاه نخست، این آثار می‌خواهند تصویری واقعی از جامعه ارائه دهند، اما بسیاری از این نوشته‌ها، به جای بازتاب بی‌طرفانه واقعیت، بیشتر در جهت برجسته‌سازی ضعف‌ها و کاستی‌های جامعه ایران حرکت می‌کنند. اگرچه این آثار اغلب مدعی نگاهی اصلاح‌گرایانه و حقیقت‌جویانه‌اند، اما همواره با این پرسش اساسی مواجه بوده‌اند که آیا تصویری که ارائه می‌دهند واقعاً بازتابی از واقعیت است یا ساخته و پرداخته یک نگاه جانبدارانه و گاه ایدئولوژیک؟
یکی از مهم‌ترین و پرفروش‌ترین نمونه‌های این ژانر، کتاب «جامعه‌شناسی خودمانی؛ چرا درمانده‌ایم؟» نوشته حسن نراقی است که از سال ۱۳۸۰ تا امروز بیش از سی‌وهفت بار تجدید چاپ شده و همچنان خوانندگان فراوانی دارد. نراقی در این کتاب مدعی است که قصد دارد از شهروند ایرانی «آشنایی‌زدایی» کند و حرف‌هایی را بزند که «همه می‌دانند ولی کمتر کسی جرئت بیانشان را دارد». پژوهش جدیدی که به قلم احسان خان‌محمدی و رامین مرادی، انجام و در فصلنامه «مطالعات انتقادی متون و برنامه‌های علوم انسانی» منتشر شده، این کتاب را از منظر تحلیل گفتمان انتقادی ون‌دایک مورد بررسی دقیق قرار داده است.
به گفته نویسندگان این مقاله، ژانر خلقیات از آثار پیشگام محمدعلی جمالزاده آغاز شده و در نوشته‌های شخصیت‌هایی مانند مهدی بازرگان، علی محمد ایزدی، علی رضاقلی، محمود سریع‌القلم، حسن قاضی‌مرادی و حسن نراقی ادامه یافته است. گرچه این آثار گاهی از محبوبیت زیادی برخوردارند، اما وجه مشترک بسیاری از آن‌ها، استفاده از رویکرد «خودانتقادی افراطی» یا حتی «خودشرقی‌سازی» است؛ یعنی نوعی نگاه که در آن، جامعه ایرانی از منظر استانداردهای غربی سنجیده و عمدتاً ناکام تصویر می‌شود.
خان‌محمدی و مرادی برای تحلیل این کتاب، از مدل مربع ایدئولوژیک ون‌دایک استفاده کرده‌اند؛ مدلی که نشان می‌دهد چگونه در یک متن، «ما» و «آن‌ها» به‌صورت قطبی و متضاد تصویر می‌شوند: تأکید بر نکات مثبت خودی و نکات منفی دیگری، یا برعکس، کمرنگ‌کردن نکات مثبت خودی و پررنگ‌کردن نکات مثبت دیگری. این چهارگانه ساده، ابزاری قدرتمند برای فهم چگونگی بازنمایی قدرت و ایدئولوژی در متون است. پژوهشگران نشان می‌دهند که نراقی از طیف گسترده‌ای از ابزارهای گفتمانی مانند اغراق، تعمیم، استعاره، پیش‌فرض‌سازی، استدلال‌های احساسی و حذف برخی واقعیت‌ها برای ساخت این تصویر استفاده کرده است.
فهرست بلندبالایی از ویژگی‌های منفی در کتاب نراقی به ایرانیان نسبت داده شده: از «کار مفید کمتر از نیم ساعت در روز»، «توهم توطئه»، «اهل تظاهر بودن» و «رشوه‌گیری» تا «خودخواهی»، «غیبت»، «حسادت»، «کمبود صراحت لهجه» و «دروغگویی»، و حتی «بوقلمون‌صفتی» یا «نان به نرخ روز خوردن». در مقابل، فضائل ذکر شده انگشت‌شمارند؛ از جمله باهوشی، مهمان‌نوازی، تدبیر و داشتن احساسات مثبت. پژوهشگران تأکید می‌کنند که این نوع توصیف، نه صرفاً بازتابی از واقعیت بلکه «ساخت» یک تصویر است که بر ذهنیت مخاطب اثر می‌گذارد و می‌تواند اعتمادبه‌نفس جمعی را تضعیف کند.
یکی از نقدهای اصلی این پژوهش آن است که نراقی عمدتاً مسئولیت مشکلات اخلاقی را به دوش افراد می‌اندازد و نقش عوامل ساختاری، تاریخی و سیاسی را کم‌رنگ یا نادیده می‌گیرد. برای مثال، در بحث تصادفات جاده‌ای، نویسنده مردم را مقصر می‌داند اما به کیفیت خودروها یا وضعیت جاده‌ها اشاره‌ای نمی‌کند. یا در موضوع ریاکاری، بدون بررسی نقش محدودیت‌های سیاسی، آن را صرفاً به ویژگی‌های فردی نسبت می‌دهد.
تحلیل خان‌محمدی و مرادی نشان می‌دهد که نراقی برای ایجاد این تصویر منفی، از مجموعه‌ای متنوع از ابزارهای گفتمانی بهره برده است
یکی از این ابزارها، اغراق و بزرگ‌نمایی برخی ضعف‌ها تا حدی است که به ویژگی ذاتی کل جامعه تعمیم یابد. تعمیم، یکی دیگر از ابزارهای مورد استفاده نراقی است. در این ابزار نراقی، از نمونه‌های محدود و فردی برای نتیجه‌گیری درباره کل مردم استفاده می‌کند.
علاوه بر این، او از استعاره و تشبیه هم به معنای به کار بردن استعاره‌هایی که بار ارزشی منفی دارند و ذهنیت مخاطب را هدایت می‌کنند، استفاده می‌نماید.
پیش‌فرض‌سازی یکی دیگر از این ابزارهاست و به معنای بیان جملاتی است که پیشاپیش نتیجه را در خود دارند و امکان بحث یا انکار را محدود می‌کنند.
در نهایت نراقی، دست به حذف عوامل ساختاری نیز می‌زند که منظور از آن، نادیده گرفتن نقش شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و نسبت دادن همه چیز به ویژگی‌های فردی است.
به باور نویسندگان این مقاله، این گونه آثار در چارچوب «گفتمان خودانتقادی» حرکت می‌کنند که به نوعی مشابه «گفتمان شرق‌شناسی» است؛ هر دو از منظر «دیگری برتر» به خود می‌نگرند و در نهایت، تصویر جامعه را ناتوان و نیازمند هدایت بیرونی نشان می‌دهند. چنین نگاهی، علاوه بر اینکه تصویر نادرستی از واقعیت می‌سازد، می‌تواند موجب افزایش بدبینی متقابل در میان مردم شود و حتی رفتارهای منفی را بازتولید کند.
مقاله خان‌محمدی و مرادی با صراحت می‌گوید که ژانر خلقیات باید مورد نقد جدی قرار گیرد. اگرچه نقد رفتارهای اجتماعی لازم است، اما این نقد باید جامع، متوازن و مبتنی بر شواهد باشد، نه اینکه صرفاً فهرستی از معایب ارائه دهد و آن‌ها را به ذات مردم نسبت دهد. از نگاه این پژوهش، تصویرسازی‌های افراطی و غیرواقع‌بینانه، بیش از آنکه به اصلاح رفتار کمک کنند، به تضعیف سرمایه اجتماعی و هویت ملی منجر می‌شوند.
به‌طور کلی این مطالعه نشان می‌دهد که نقدهای تند و یک‌سویه، هرچند ممکن است برای برخی مخاطبان جذاب و تلخ‌گویانه به نظر برسد، اما در بلندمدت، آثار مخربی بر درک جمعی و اعتماد اجتماعی دارد. جامعه‌ای که مدام خود را در آینه‌ای کج و مبالغه‌آمیز می‌بیند، به جای اصلاح، ممکن است در دام خودپنداره منفی گرفتار شود. به همین دلیل، نویسندگان مقاله پیشنهاد می‌کنند که رویکرد به نقد اجتماعی در ایران، از «محکوم‌کردن فرد» به سمت «درک بسترهای ساختاری و فرهنگی» حرکت کند. چنین تغییری، هم تصویر واقع‌بینانه‌تری ارائه می‌دهد و هم امکان راه‌حل‌های مؤثرتر را فراهم می‌آورد.
این پژوهش در زمستان ۱۴۰۳ در فصلنامه علمی–پژوهشی «مطالعات انتقادی متون و برنامه‌های علوم انسانی» منتشر شده و به‌طور کامل در دسترس پژوهشگران و علاقه‌مندان است. به دلیل ارائه تحلیل دقیق، مستند و مبتنی بر چارچوب نظری قوی، می‌تواند به عنوان منبع مرجع برای پژوهشگران علوم اجتماعی، رسانه‌ها و نویسندگان علاقه‌مند به نقد فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد.
نام شما

آدرس ايميل شما

قدرت هسته‌ای کدامیک بیشتر است؛ روسیه یا آمریکا؟ | پوتین، ترامپ را بازی داد

قدرت هسته‌ای کدامیک بیشتر است؛ روسیه یا آمریکا؟ | پوتین، ترامپ را بازی داد

پوتین با تحریک غرور ترامپ، دامن زدن به‌احتمال قطع روابط روسیه با چین و ارائه روابط تجاری ...
پاچه‌دارها و پاچه‌خوارها | چرا چاپلوسی در نظام اداری رواج یافته است؟

پاچه‌دارها و پاچه‌خوارها | چرا چاپلوسی در نظام اداری رواج یافته است؟

مهاجری با بیان اینکه جامعه باید راهی برای بیان آزادانه احترام و تحسین افراد قائل شود،...
1