تاریخ انتشار
شنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۱۲
کد مطلب : ۵۰۲۷۵۹
نیمه اول تابستان هم گذشت!
آسیبهای اجتماعی در کهگیلویه و بویراحمد / از اعتیاد و خودکشی تا سگگردانی در روستاهای استان! / چرا برخی مسئولین فرهنگی و اجتماعی استان گوش شنوایی برای هشدارها ندارند؟ / راهکار نخنما شده برای کاهش آسیبهای اجتماعی در کهگیلویه و بویراحمد؛ جشنواره موسیقی و فروش محصولات سنتی!
۰
کبنا ؛اعتیاد، خودکشی، دور دورهای شبانه و فرهنگی مانند سگگردانی که زمانی در شهرهای بزرگ بود، حالا به روستاهای استان کهگیلویه و بویراحمد هم رسیدهاند. در حالی که در همین پایگاه خبری بارها هشدارها داده شده، اما هنوز راهکار جدی و مستمری برای مقابله با این آسیبهای اجتماعی اجرا نشده است.
به گزارش کبنا، استان کهگیلویه و بویراحمد، علیرغم برخورداری از یک تاریخ و فرهنگ غنی، امروز درگیر مجموعهای از آسیبهای اجتماعی است که به شکل روزافزونی در سطح شهرها و حتی روستاهایش دیده میشود. اعتیاد به مواد مخدر، خودکشی، دور دورهای شبانه، رفتارهای پرخطر و پدیدههایی مثل فرهنگ سگگردانی، از جمله معضلاتی هستند که نمیتوان آنها را صرفاً به مسائل شهری یا گروههای خاصی محدود کرد.
مشاهدات میدانی خبرنگار کبنا نیوز و برخی گزارشها حاکی از آن است که این آسیبها تقریباً در سراسر استان رخ میدهد و ابعاد گستردهتری دارد.
فرهنگ سگگردانی، پدیدهای است که زمانی محدود به شهرهای بزرگ بود، اما امروز حتی به روستاهای استان نیز سرایت کرده است. برخی روایتها ممکن است بگویند این پدیده نامطلوب نیست یا حتی بیخطر است، اما نگاه جامعهشناسانه و روانشناسانه به این موضوع متفاوت است. کودکان در دوره حساس رشد خود باید با انسانها همبازی شوند تا قواعد اجتماعی را یاد بگیرند و بتوانند در جامعه به درستی جامعهپذیر شوند.
وقتی کودکان بیشتر با سگ و گربه بازی میکنند و کمتر با همسالان انسانی تعامل دارند، این فرایند جامعهپذیری دچار اختلال میشود. این موضوع در بلندمدت میتواند منجر به بروز رفتارهای ناهنجار و ناتوانی در برقراری روابط اجتماعی سالم شود. پس سگگردانی را نباید فقط به عنوان یک سرگرمی نگاه کرد.
از سوی دیگر، آمارهای ستاد مبارزه با مواد مخدر نشان میدهد تعداد معتادان در کهگیلویه و بویراحمد رو به افزایش است. این مسئله نه محدود به یک شهر که در همه مناطق استان فراگیر شده است. تفاوتها در میزان رشد وجود دارد، اما روند کلی هشداردهنده است. چرا که اعتیاد، زمینهساز بروز دیگر آسیبها مانند بزهکاری و خشونتهای خانگی است.
با این حال، مشاهده میشود که اقدامات مقابلهای و پیشگیرانه دستگاههای مسئول هنوز نتوانستهاند تأثیر قابلتوجهی بر کاهش این بحران داشته باشند. روشن نیست چرا با وجود منابع و بودجههای تخصیص یافته، نرخ آسیبها کاهش نیافته و گاهی حتی افزایش یافته است؟
اما مهمتر از دو آسیب بالا که به آنها اشاره شد، خبر خودکشیها در استان مکرراً شنیده میشود. در برخی شهرستانهای کمجمعیت، تنها در عرض کمتر از ده روز شاهد سه مورد خودکشی بودیم. این آمارها نگرانکننده هستند و نیاز به توجه ویژه دارند. متأسفانه، دستگاههای متولی نه تنها پاسخ قاطع و هماهنگ به این مسائل ندادهاند، بلکه برخی اوقات گزارشها و هشدارهای رسانهها نیز بهندرت مورد توجه قرار گرفته و اقدامات پیشگیرانه به شکل جدی اجرا نشده است.
پیش از شروع فصل تابستان در همین پایگاه خبری هشدار دادیم تابستان که میرسد، دور دورهای شبانه در خیابانهای شهرهای استان به وفور دیده میشود. گفتیم و نوشتیم که این رفتارهای پرخطر، علاوه بر ایجاد مزاحمت و ناآرامی در سطح جامعه، نمادی از بیکاری، بیهدف بودن و فقدان سرگرمیهای سالم در میان جوانان است. اما گویا برخی از دستگاهها فرهنگی گوش خود را نسبت به این هشدارها بستهاند و توجهی نمیکنند.
متأسفانه علیرغم هشدارهای مکرر، به جای اقدامات اثرگذار میبینیم که برخی دستگاههای فرهنگی و اجتماعی استان به برگزاری جشنوارههای تکراری و محدود اکتفا کردهاند. در این جشنوارها شاید موسیقی محلی و فروش محصولات سنتی شنیده و دیده میشود، اما چنین جشنوارههایی ارتباط چندانی با رفع معضلات و آسیبهای اجتماعی و فرهنگی ندارند. این جشنوارهها، موقت هستند و تنها چند روز طول میکشند، در حالی که فرهنگ و آسیبهای اجتماعی، مسائلی زمانبر و مستمرند که نیاز به کار مداوم، برنامهریزی بلندمدت و سیاستگذاری علمی دارد. رهبر انقلاب هم فرهنگ را مانند اکسیژن دانستهاند. یعنی چیزی که باید به صورت مستمر و فراگیر در همه ابعاد جامعه جاری باشد.
یکی از بزرگترین مشکلات استان کهگیلویه و بویراحمد، نبود جلسات و هماهنگیهای مداوم بین دستگاههای متولی مسائل فرهنگی و اجتماعی است. حتی اگر هم چنین جلساتی برگزار میشود، خروجی و اثربخشی مشخصی دیده نشده است.
سازمانهای مردمنهاد هم که وظیفهای مهم در این حوزه دارند نیز علیرغم دریافت بودجههای کلان، نتوانستهاند نرخ آسیبها را کاهش دهند. این سوال اساسی مطرح میشود که چرا حسابرسی و ارزیابی دقیق عملکرد این سازمانها به طور جدی دنبال نمیشود؟ آیا این هزینهها واقعا به حل معضلات منجر شدهاند یا صرفاً در قالب هزینههای جاری باقی ماندهاند؟
یکی دیگر از واقعیتهای تلخ استان، محرومیت شدید فرهنگی است. یاسوج، مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد، سالهاست فاقد حتی یک سینماست و فضاهای فرهنگی محدود و ناکافیاند. این کمبود امکانات، زمینه را برای افزایش آسیبهای اجتماعی فراهم کرده است. در عوض، خیابانهای شهر و مسیر جاده آبشار یاسوج به کافههایی تبدیل شدهاند که برخی از آنها بهجای اینکه محیطی سالم برای تفریح و گذران وقت باشند، باعث افزایش برخی آسیبهای اجتماعی شدهاند.
روشن است که اگر برنامههای بلندمدت برای حل مسائل اجتماعی و فرهنگی در استان طرح و اجرا نشوند، ممکن است در آینده نزدیک شاهد افزایش نرخ انواع آسیبها باشیم.
به گزارش کبنا، استان کهگیلویه و بویراحمد، علیرغم برخورداری از یک تاریخ و فرهنگ غنی، امروز درگیر مجموعهای از آسیبهای اجتماعی است که به شکل روزافزونی در سطح شهرها و حتی روستاهایش دیده میشود. اعتیاد به مواد مخدر، خودکشی، دور دورهای شبانه، رفتارهای پرخطر و پدیدههایی مثل فرهنگ سگگردانی، از جمله معضلاتی هستند که نمیتوان آنها را صرفاً به مسائل شهری یا گروههای خاصی محدود کرد.
مشاهدات میدانی خبرنگار کبنا نیوز و برخی گزارشها حاکی از آن است که این آسیبها تقریباً در سراسر استان رخ میدهد و ابعاد گستردهتری دارد.
فرهنگ سگگردانی، پدیدهای است که زمانی محدود به شهرهای بزرگ بود، اما امروز حتی به روستاهای استان نیز سرایت کرده است. برخی روایتها ممکن است بگویند این پدیده نامطلوب نیست یا حتی بیخطر است، اما نگاه جامعهشناسانه و روانشناسانه به این موضوع متفاوت است. کودکان در دوره حساس رشد خود باید با انسانها همبازی شوند تا قواعد اجتماعی را یاد بگیرند و بتوانند در جامعه به درستی جامعهپذیر شوند.
وقتی کودکان بیشتر با سگ و گربه بازی میکنند و کمتر با همسالان انسانی تعامل دارند، این فرایند جامعهپذیری دچار اختلال میشود. این موضوع در بلندمدت میتواند منجر به بروز رفتارهای ناهنجار و ناتوانی در برقراری روابط اجتماعی سالم شود. پس سگگردانی را نباید فقط به عنوان یک سرگرمی نگاه کرد.
از سوی دیگر، آمارهای ستاد مبارزه با مواد مخدر نشان میدهد تعداد معتادان در کهگیلویه و بویراحمد رو به افزایش است. این مسئله نه محدود به یک شهر که در همه مناطق استان فراگیر شده است. تفاوتها در میزان رشد وجود دارد، اما روند کلی هشداردهنده است. چرا که اعتیاد، زمینهساز بروز دیگر آسیبها مانند بزهکاری و خشونتهای خانگی است.
با این حال، مشاهده میشود که اقدامات مقابلهای و پیشگیرانه دستگاههای مسئول هنوز نتوانستهاند تأثیر قابلتوجهی بر کاهش این بحران داشته باشند. روشن نیست چرا با وجود منابع و بودجههای تخصیص یافته، نرخ آسیبها کاهش نیافته و گاهی حتی افزایش یافته است؟
اما مهمتر از دو آسیب بالا که به آنها اشاره شد، خبر خودکشیها در استان مکرراً شنیده میشود. در برخی شهرستانهای کمجمعیت، تنها در عرض کمتر از ده روز شاهد سه مورد خودکشی بودیم. این آمارها نگرانکننده هستند و نیاز به توجه ویژه دارند. متأسفانه، دستگاههای متولی نه تنها پاسخ قاطع و هماهنگ به این مسائل ندادهاند، بلکه برخی اوقات گزارشها و هشدارهای رسانهها نیز بهندرت مورد توجه قرار گرفته و اقدامات پیشگیرانه به شکل جدی اجرا نشده است.
پیش از شروع فصل تابستان در همین پایگاه خبری هشدار دادیم تابستان که میرسد، دور دورهای شبانه در خیابانهای شهرهای استان به وفور دیده میشود. گفتیم و نوشتیم که این رفتارهای پرخطر، علاوه بر ایجاد مزاحمت و ناآرامی در سطح جامعه، نمادی از بیکاری، بیهدف بودن و فقدان سرگرمیهای سالم در میان جوانان است. اما گویا برخی از دستگاهها فرهنگی گوش خود را نسبت به این هشدارها بستهاند و توجهی نمیکنند.
متأسفانه علیرغم هشدارهای مکرر، به جای اقدامات اثرگذار میبینیم که برخی دستگاههای فرهنگی و اجتماعی استان به برگزاری جشنوارههای تکراری و محدود اکتفا کردهاند. در این جشنوارها شاید موسیقی محلی و فروش محصولات سنتی شنیده و دیده میشود، اما چنین جشنوارههایی ارتباط چندانی با رفع معضلات و آسیبهای اجتماعی و فرهنگی ندارند. این جشنوارهها، موقت هستند و تنها چند روز طول میکشند، در حالی که فرهنگ و آسیبهای اجتماعی، مسائلی زمانبر و مستمرند که نیاز به کار مداوم، برنامهریزی بلندمدت و سیاستگذاری علمی دارد. رهبر انقلاب هم فرهنگ را مانند اکسیژن دانستهاند. یعنی چیزی که باید به صورت مستمر و فراگیر در همه ابعاد جامعه جاری باشد.
یکی از بزرگترین مشکلات استان کهگیلویه و بویراحمد، نبود جلسات و هماهنگیهای مداوم بین دستگاههای متولی مسائل فرهنگی و اجتماعی است. حتی اگر هم چنین جلساتی برگزار میشود، خروجی و اثربخشی مشخصی دیده نشده است.
سازمانهای مردمنهاد هم که وظیفهای مهم در این حوزه دارند نیز علیرغم دریافت بودجههای کلان، نتوانستهاند نرخ آسیبها را کاهش دهند. این سوال اساسی مطرح میشود که چرا حسابرسی و ارزیابی دقیق عملکرد این سازمانها به طور جدی دنبال نمیشود؟ آیا این هزینهها واقعا به حل معضلات منجر شدهاند یا صرفاً در قالب هزینههای جاری باقی ماندهاند؟
یکی دیگر از واقعیتهای تلخ استان، محرومیت شدید فرهنگی است. یاسوج، مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد، سالهاست فاقد حتی یک سینماست و فضاهای فرهنگی محدود و ناکافیاند. این کمبود امکانات، زمینه را برای افزایش آسیبهای اجتماعی فراهم کرده است. در عوض، خیابانهای شهر و مسیر جاده آبشار یاسوج به کافههایی تبدیل شدهاند که برخی از آنها بهجای اینکه محیطی سالم برای تفریح و گذران وقت باشند، باعث افزایش برخی آسیبهای اجتماعی شدهاند.
روشن است که اگر برنامههای بلندمدت برای حل مسائل اجتماعی و فرهنگی در استان طرح و اجرا نشوند، ممکن است در آینده نزدیک شاهد افزایش نرخ انواع آسیبها باشیم.