کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

چگونه می‌توانیم از فرصت استقرار مدیران ملی برای رشد استفاده کنیم؟

سه سال تا نجات کهگیلویه و بویراحمد / فرصتی که شاید هر نیم‌قرن یک‌بار به سراغ استان بیاید / شورای هماهنگی توسعه استان در تهران تشکیل دهید!

31 تير 1404 ساعت 18:06

شاید هیچ‌گاه تا این حد در سطح ملی، چهره‌های اثرگذار از کهگیلویه و بویراحمد در جایگاه تصمیم‌سازی حضور نداشته‌اند. حالا نه تنها در دولت، بلکه در قلب مجلس نیز برخی از جایگاه‌های مهم در اختیار فرزندان این استان است. حالا زمان آن است که این سرمایه انسانی، به توسعه‌ای ملموس و پایدار برای مردم استان تبدیل شود. اما زمان محدود است. فقط سه سال برای جهش اقتصادی استان فرصت وجود دارد.


شاید هیچ‌گاه تا این حد در سطح ملی، چهره‌های اثرگذار از کهگیلویه و بویراحمد در جایگاه تصمیم‌سازی حضور نداشته‌اند. حالا نه تنها در دولت، بلکه در قلب مجلس نیز برخی از جایگاه‌های مهم در اختیار فرزندان این استان است. حالا زمان آن است که این سرمایه انسانی، به توسعه‌ای ملموس و پایدار برای مردم استان تبدیل شود. اما زمان محدود است. فقط سه سال برای جهش اقتصادی استان فرصت وجود دارد.
به گزارش کبنا، تاریخ توسعه‌ جوامع همواره تابعی از فرصت‌های نادری بوده که در لحظاتی خاص فراهم شده‌اند. این لحظات که می‌توان آن‌ها را بزنگاه‌های تاریخی نام نهاد، بیش از آنکه متکی بر منابع طبیعی یا امکانات موجود باشند، وابسته به ترکیب‌ مناسبی از اراده‌ی سیاسی و همسویی ساخت قدرت هستند. اما نکته‌ تلخ تاریخ این است که بسیاری از این فرصت‌ها، بی‌استفاده از دست می‌روند، و در حافظه‌ جمعی تنها حسرتی به‌جا می‌گذارند.
در تاریخ معاصر ایران، یکی از این بزنگاه‌ها در دوره‌ ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد رقم خورد. با رشد بی‌سابقه‌ بهای نفت و تزریق درآمدی بالغ بر ۷۵۰ میلیارد دلار به اقتصاد کشور، این امکان فراهم شد که کشور گامی اساسی در جهت زیرساخت‌سازی، کاهش فقر، گسترش عدالت فضایی و رشد اقتصادی بردارد. اما بی‌برنامگی و توزیع نامناسب منابع موجب شد این فرصت تاریخی بر باد رود. به‌گونه‌ای که حتی پس از گذشت بیش از دوازده سال، ایران هنوز نتوانسته به تراز توسعه‌ قبل از آن دوره بازگردد.
امروز، مشابه همان فرصت تاریخی، این بار در مقیاسی منطقه‌ای، پیش‌روی استان کهگیلویه و بویراحمد قرار گرفته است. اما باید دید این بار تصمیم‌سازان و مدیران هوشیار خواهند بود یا بار دیگر فرصت از دست خواهد رفت.
در شرایط کنونی، استان کهگیلویه و بویراحمد از موقعیتی بی‌سابقه در معادلات قدرت ملی برخوردار است. یکی از نمایندگان استان، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و اثرگذارترین جایگاه‌های مجلس است. دیگر نماینده، از کهنه‌کاران مجلس است که تجربیات قانون‌گذاری فراوانی در کارنامه دارد. سومین نماینده‌ استان، با وجود نخستین تجربه‌ حضور در مجلس، همسو با دولت است و از حمایت‌های ساختار اجرایی برخوردار است. این سطح از هم‌سویی بین نمایندگان مجلس و دولت، بسیار نادر است و شاید سال‌ها طول بکشد تا مجدداً تکرار شود.
افزون بر این، چهره‌های ملی استان اکنون در جایگاه‌هایی نشسته‌اند که می‌توانند نقشی تعیین‌کننده در سیاست‌گذاری تخصیص منابع ایفا کنند. از جمله سید ستار هاشمی، وزیر ارتباطات به‌عنوان یکی از نیروهای جوان و مؤثر در دولت کنونی که عملکردش تاکنون رضایت‌ عمومی بالایی را به همراه داشته است. سید کامل تقوی‌نژاد، دبیر هیئت دولت، که گزینه‌ وزارت اقتصاد نیز بوده و از تجربه‌ای طولانی در حوزه‌ بودجه و دارایی برخوردار است. سید ضیا هاشمی، معاون فرهنگی و اجتماعی در نهاد ریاست‌جمهوری با حکم معاون اول رئیس‌جمهور، از نخبگان دانشگاهی و چهره‌ای ملی است که سال‌ها در بدنه‌ سیاست‌گذاری فرهنگی کشور نقش داشته است. سعید شجاعی، معاون برنامه‌ریزی، نوآوری و هوشمندسازی در وزارت صمت است. این وزارت‌خانه یکی از بزرگ‌ترین بودجه‌های کشور را در اختیار دارد و نقش آن در توسعه‌ صنعتی استان‌ها حیاتی است.
علاوه بر این‌ها، جمع قابل توجهی از مدیران و نخبگان استان در لایه‌های میانی و بالای مدیریتی کشور حضور دارند. خداداد غریب‌پور، رحمت‌الله پریچهر، گرشاسب جمشیدنژاد، لطیف رستاد، علی محقق، غلامرضا پناه، جهانبخش احمدی، سالار حسین‌پور، سیدعلی لدنی‌نژاد، پروانه نیک‌مرام، اله‌داد محمدی‌مفرد، جعفر گوهرگانی، آرش حبیبی و دیگرانی که هر کدام می‌توانند در نقش ضلع‌های قدرت ملی برای توسعه‌ استان نقش‌آفرینی کنند.
در درون استان نیز، استاندار کنونی از متخصصان و مدیران باتجربه در حوزه‌ برنامه و بودجه است که می‌تواند بر هماهنگی بیشتر با نهادهای تخصیص‌دهنده‌ منابع و سیاست‌گذار تأثیرگذار باشد.
با وجود این چینش بی‌سابقه‌ قدرت، هنوز حرکت جدی و ملموسی برای دگرگونی توسعه‌ای در کهگیلویه و بویراحمد دیده نمی‌شود. اول، بخشی از دستگاه‌های اجرایی استان در اختیار افرادی قرار گرفته که نه تجربه‌ کافی در توسعه‌ی اقتصادی و نه انگیزه‌ لازم برای تحرک‌آفرینی دارند. دوم، به‌رغم حضور نیروهای قدرتمند در پایتخت، مکانیزم مشخص و سازمان‌یافته برای ارتباط هدفمند بین آن‌ها و توسعه‌ استان وجود ندارد. سوم، انسجام نخبگان استان، چه در سطح ملی و چه در سطح استانی، برای پیگیری پروژه‌های اولویت‌دار، ضعیف است.
روشن است که فرصت‌ها بی‌انتها و همیشگی نیستند. اکنون یک سال از عمر دولت چهاردهم گذشته و تنها سه سال دیگر باقی مانده است. این سه سال اگر به برنامه‌ریزی و اجرای پروژه‌های بزرگ اختصاص نیابد، استان ممکن است برای چند دهه دیگر از مدار توجه خارج شود. و این بار، نه تنها نمی‌توان شرایط را به قبل بازگرداند، بلکه شاید مسیر توسعه‌ای استان بسیار کند شود.
در این شرایط، آنچه بیش از هر چیز ضروری است، آغاز عملیات اجرایی پروژه‌های بزرگ اقتصادی و صنعتی در استان است. اگر نیروهای سیاسی و اقتصادی استان بتوانند از ظرفیت بودجه‌ای شرکت‌هایی همچون شستا یا مجموعه‌های زیرمجموعه‌ وزارت صمت استفاده کنند و تنها یک شعبه‌ فعال از این شرکت‌ها را در کهگیلویه و بویراحمد مستقر سازند، موجی از اشتغال و رونق اقتصادی کلید خواهد خورد.
جالب آن‌که بودجه‌ برخی از این شرکت‌ها تا ده برابر کل بودجه‌ استان در یک سال است. همین مقایسه، نشان می‌دهد که تمرکز بر جذب یک سرمایه‌گذاری مؤثر، می‌تواند اثرگذاری بیشتری نسبت به افزایش بودجه‌ استانی داشته باشد.
در این مسیر، تجربه‌ی افرادی مثل غلامرضا تاجگردون، که سابقه‌ تخصیص و هدایت بودجه‌های ملی به سمت پروژه‌های زیرساختی را دارد، می‌تواند راهگشا باشد. باید هم‌اکنون آغاز به کلنگ‌زنی پروژه‌های مشخص با برآورد اقتصادی روشن کرد.
با وجود خیل عظیم نیروهای کهگیلویه و بویراحمدیِ اثرگذار در سطح ملی، همان‌طور که گفته شد، هماهنگی و یکسویی چندانی بین آنها دیده نمی‌شود. بنابراین نخستین گام برای توسعه شاید تشکیل شورای هماهنگی توسعه استان در تهران باشد. این شورا می‌تواند متشکل از چهره‌های ملی کهگیلویه و بویراحمدی برای پیگیری مستمر پروژه‌های اولویت‌دار استان با دولت و نهادهای ملی باشد.
همزمان با تشکیل چنین شورایی در تهران، نمونه استانی آن تحت عنوان اتاق فکر توسعه استان تشکیل شود. این اتاق فکر می‌تواند متشکل از نخبگان دانشگاهی، مدیران باسابقه، کارآفرینان و کارشناسان اقتصادی باشد و برای توسعه استان برنامه میان‌مدت مثلاً پنج‌ساله بنویسند تا دیگر تمام پروژه‌ها حول همین برنامه پیش برود.
اما به‌هرحال با توجه به خلأ توسعه در کهگیلویه و بویراحمد بهتر است تمرکز شورای هماهنگی و اتاق فکر بر صنایع مزیت‌دار همانند صنایع پایین‌دستی پتروشیمی، گیاهان دارویی، انرژی‌های تجدیدپذیر، و گردشگری باشد. این بخش‌ها ضمن اشتغال‌زایی، با اقلیم و شرایط استان سازگارند. اما مهمتر از این به دلیل عدم توسعه صنعتی ، بهتر است یک اقدام اساسی در جذب شعب شرکت‌های ملی هم صورت گیرد. ما در استان‌های دیگر به وفور شاهد اتحاد هدفمند نیروهای آن استان‌ها برای استقرار دفاتر یا کارخانه‌های وابسته به شرکت‌هایی مانند ایمیدرو، شستا، و فولاد بوده‌اند. پس چرا نباید در کهگیلویه و بویراحمد نیز چنین اقدامی صورت گیرد؟
اما همزمان با این اقدامات، لازم است تحولی اساسی در سطح نظام اداری در کهگیلویه و بویراحمد نیز رخ دهد. بدون اصلاح نظام اداری، ممکن است تمامی تلاش‌های بیرونی از مرکز نیز به نتیجه نرسند.


کد مطلب: 502152

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/report/502152/سه-سال-نجات-کهگیلویه-بویراحمد-فرصتی-شاید-نیم-قرن-یک-بار-سراغ-استان-بیاید-شورای-هماهنگی-توسعه-تهران-تشکیل-دهید

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1