تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۰۳
کد مطلب : ۵۰۰۵۲۱
یک بدعت جدید؛ تشکر از مقامات، فراموشی مردم!
تغییرات آرام و نگرانکننده در مراسمات فاتحهخوانی در کهگیلویه و بویراحمد / پس از «انتخاباتیشدن» فاتحهخوانیها، حالا به «نامرئیسازی مردم عادی» رسیدهایم / چرا در برخی از این مراسمات، تنها ورود و خروج مدیران و مسئولین در بلندگو اعلام میشود؟
۰
کبنا ؛مراسم فاتحهخوانی در کهگیلویه و بویراحمد، از دیرباز علاوه بر اینکه از مناسک دینی بوده، نمادی از همبستگی و وحدت اجتماعی نیز بوده است. بااینحال، تغییراتی در سالهای اخیر در این مراسمات رخ داده که برخی از آنها، انتخاباتیشدن فاتحهخوانیها و نامرئیسازی ساختاری مردم عادی و در مقابل، برجستهسازی صاحبان قدرت و منصب است.
به گزارش کبنا، در نخستین روزهای پس از یک فقدان و سوگ، در کهگیلویه و بویراحمد، صدای قرآن و ذکر از بلندگوهای مراسمات فاتحهخونی شنیده میشود. این مراسم علیرغم چیزی که در ظاهری دیده میشود، دارای معانی و مناسک عمیق دینی و اجتماعی است و ریشه در همدلی و ایمان دارد.
در سنت شیعیان، بهویژه در فرهنگ غنی استان همچون کهگیلویه و بویراحمد، از دیرباز رسم بر آن بوده که با قرائت فاتحه، ذکر و دعا، ثوابی برای روح متوفی طلب کنند و همزمان، به بازماندگان او تسلای خاطر ببخشند. حضور در این مراسمها، هم یک وظیفه اخلاقی، و هم نوعی بازتولید سرمایه اجتماعی و اعلام همبستگی است. افراد در این مراسمات حضور پیدا میکنند تا به خانواده متوفی احترام بگذارنند و اعلام کنند در غم و فقدان آن مرحوم شریک هستند.
اما این سنت انسانی و دینی، در سالهای اخیر، در برخی موارد با تغییراتی همراه شده است که شاید بتوان آنها را «بدعتهای اجتماعی در آیینهای عزاداری» نامید. یکی از این بدعتها، ورود پررنگ محاسبات قدرت و سیاست در مناسک سوگ و فاتحهخوانی است. در یک دهه اخیر، این روند شدتی بیشتری گرفته و برخی افراد با انگیزههای انتخاباتی یا نمایشی، خود را میهمان دائمالورود این مراسمها میدانند، بیآنکه غمخوار واقعی باشند. برخی از آنها تبدیل به گل سر سبد همه این مراسمات شدهاند؛ چند نفر آنها را همراهی میکند و عدهای هم فیلم و عکس میگیرند و این عمل، معمولاً هر هفته از سوی آنها تکرار میشود. روشن است که بسیاری از این افراد، نه از سر همدردی و حتی برای قرائت فاتحه، بلکه برای نمایش چهرهای مردمی و جمعآوری رأی به این مراسمات میروند؛ شاید بتوان نام این وضعیت را «انتخاباتیشدن مراسمات فاتحهخوانی در کهگیلویه و بویراحمد» گذاشت.
اما مسأله تنها محدود به این نیست. شکل تازهتری از «نامرئیسازی اجتماعی» نیز در حال ریشه دواندن در آیینهای فاتحهخوانیهای استان است. در برخی از مراسمهای فاتحهخوانی، آنچه از تریبونها شنیده میشود نه ذکر و دعا و فاتحه، بلکه لیستی از خوشامدها و خداحافظیهاست؛ و جالب آنکه این لیست، غالباً تنها به افراد دارای قدرت و منصب محدود میشود. تشکرها فقط برای آنانی است که رئیساند، نمایندهاند، فرماندار یا مدیرکلاند؛ گویی سایر حاضران، سایر مردمان عادی، اساساً به چشم نمیآیند. تریبونداران، افراد عادی را طی یک فرایند، نامرئی میکنند تا تنها بخشی از حاضران که به دالانهای قدرت وصل هستند دیده شوند. تریبوندار هر چند دقیقه یکبار در بلندگو داد میزند: «فلان مدیر آمد؛ فلان مدیر پنج دقیقه دیگر میرود؛ فلان مدیر رفت؛ از فلان مدیر تشکر میکنیم که آمده است؛ از فلان مدیر که وقت گذاشته است ممنونیم». این جملات مدام تکرار میشوند فقط نام مدیر و مسئول عوض میشود.
این پدیده، نشانهای از تداوم و تعمیق نابرابری نمادین در بافت اجتماعی است. آنچه ما در سطح تریبون میشنویم، بازتابی از ترجیح جایگاه بر تقوا، و اولویت قدرت بر انسانیت، است و نباید صرفاً آن را یک خوشامدگویی خشکوخالی دانست. این در حالی است که در آموزههای اسلامی، صراحتاً معیار برتری، تقوا است.
در گذشته مراسمات سوگواری، صحنهای برای وحدت، همبستگی، برابری، احترام، همدلی و مواردی از این دست بود. البته حالا هم بسیاری از مردمانی که در این مراسمات در کهگیلویه و بویراحمد شرکت میکنند، با همین قصد میآیند، اما به تدریج تغییراتی در حال رخ دادن است که به برخی از نمودهای آن در بالا اشاره کردیم.
این یادداشت هشداری برای اعلام خطر برخی ابداعات در آیینهای فاتحهخوانی است؛ چرا که از نگاه جامعهشناختی، این گونه از آیینهای جمعی، فرصتی برای تقویت انسجام اجتماعی هستنند، اما اگر به ابزاری برای تمایزگذاری و برجستهسازی صاحبان قدرت تبدیل شوند، کارکرد همبستگی، جای خود را به بازتولید شکافهای اجتماعی و تعمیق نابرابری خواهد داد.
ازاینرو، اگر این روند ادامه یابد، بیم آن میرود که مراسم فاتحهخوانی، که میتواند لحظهای برای اتحاد نمادین مردم استان باشد، به یک صحنه قدرتنمایی فرادستان و بیقدری فرودستان تبدیل شود.
به گزارش کبنا، در نخستین روزهای پس از یک فقدان و سوگ، در کهگیلویه و بویراحمد، صدای قرآن و ذکر از بلندگوهای مراسمات فاتحهخونی شنیده میشود. این مراسم علیرغم چیزی که در ظاهری دیده میشود، دارای معانی و مناسک عمیق دینی و اجتماعی است و ریشه در همدلی و ایمان دارد.
در سنت شیعیان، بهویژه در فرهنگ غنی استان همچون کهگیلویه و بویراحمد، از دیرباز رسم بر آن بوده که با قرائت فاتحه، ذکر و دعا، ثوابی برای روح متوفی طلب کنند و همزمان، به بازماندگان او تسلای خاطر ببخشند. حضور در این مراسمها، هم یک وظیفه اخلاقی، و هم نوعی بازتولید سرمایه اجتماعی و اعلام همبستگی است. افراد در این مراسمات حضور پیدا میکنند تا به خانواده متوفی احترام بگذارنند و اعلام کنند در غم و فقدان آن مرحوم شریک هستند.
اما این سنت انسانی و دینی، در سالهای اخیر، در برخی موارد با تغییراتی همراه شده است که شاید بتوان آنها را «بدعتهای اجتماعی در آیینهای عزاداری» نامید. یکی از این بدعتها، ورود پررنگ محاسبات قدرت و سیاست در مناسک سوگ و فاتحهخوانی است. در یک دهه اخیر، این روند شدتی بیشتری گرفته و برخی افراد با انگیزههای انتخاباتی یا نمایشی، خود را میهمان دائمالورود این مراسمها میدانند، بیآنکه غمخوار واقعی باشند. برخی از آنها تبدیل به گل سر سبد همه این مراسمات شدهاند؛ چند نفر آنها را همراهی میکند و عدهای هم فیلم و عکس میگیرند و این عمل، معمولاً هر هفته از سوی آنها تکرار میشود. روشن است که بسیاری از این افراد، نه از سر همدردی و حتی برای قرائت فاتحه، بلکه برای نمایش چهرهای مردمی و جمعآوری رأی به این مراسمات میروند؛ شاید بتوان نام این وضعیت را «انتخاباتیشدن مراسمات فاتحهخوانی در کهگیلویه و بویراحمد» گذاشت.
اما مسأله تنها محدود به این نیست. شکل تازهتری از «نامرئیسازی اجتماعی» نیز در حال ریشه دواندن در آیینهای فاتحهخوانیهای استان است. در برخی از مراسمهای فاتحهخوانی، آنچه از تریبونها شنیده میشود نه ذکر و دعا و فاتحه، بلکه لیستی از خوشامدها و خداحافظیهاست؛ و جالب آنکه این لیست، غالباً تنها به افراد دارای قدرت و منصب محدود میشود. تشکرها فقط برای آنانی است که رئیساند، نمایندهاند، فرماندار یا مدیرکلاند؛ گویی سایر حاضران، سایر مردمان عادی، اساساً به چشم نمیآیند. تریبونداران، افراد عادی را طی یک فرایند، نامرئی میکنند تا تنها بخشی از حاضران که به دالانهای قدرت وصل هستند دیده شوند. تریبوندار هر چند دقیقه یکبار در بلندگو داد میزند: «فلان مدیر آمد؛ فلان مدیر پنج دقیقه دیگر میرود؛ فلان مدیر رفت؛ از فلان مدیر تشکر میکنیم که آمده است؛ از فلان مدیر که وقت گذاشته است ممنونیم». این جملات مدام تکرار میشوند فقط نام مدیر و مسئول عوض میشود.
این پدیده، نشانهای از تداوم و تعمیق نابرابری نمادین در بافت اجتماعی است. آنچه ما در سطح تریبون میشنویم، بازتابی از ترجیح جایگاه بر تقوا، و اولویت قدرت بر انسانیت، است و نباید صرفاً آن را یک خوشامدگویی خشکوخالی دانست. این در حالی است که در آموزههای اسلامی، صراحتاً معیار برتری، تقوا است.
در گذشته مراسمات سوگواری، صحنهای برای وحدت، همبستگی، برابری، احترام، همدلی و مواردی از این دست بود. البته حالا هم بسیاری از مردمانی که در این مراسمات در کهگیلویه و بویراحمد شرکت میکنند، با همین قصد میآیند، اما به تدریج تغییراتی در حال رخ دادن است که به برخی از نمودهای آن در بالا اشاره کردیم.
این یادداشت هشداری برای اعلام خطر برخی ابداعات در آیینهای فاتحهخوانی است؛ چرا که از نگاه جامعهشناختی، این گونه از آیینهای جمعی، فرصتی برای تقویت انسجام اجتماعی هستنند، اما اگر به ابزاری برای تمایزگذاری و برجستهسازی صاحبان قدرت تبدیل شوند، کارکرد همبستگی، جای خود را به بازتولید شکافهای اجتماعی و تعمیق نابرابری خواهد داد.
ازاینرو، اگر این روند ادامه یابد، بیم آن میرود که مراسم فاتحهخوانی، که میتواند لحظهای برای اتحاد نمادین مردم استان باشد، به یک صحنه قدرتنمایی فرادستان و بیقدری فرودستان تبدیل شود.