تاریخ انتشار
شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۵۲
کد مطلب : ۴۹۶۸۶۶
احمد الشرع؛ دوراهی بزرگ و تصمیم سرنوشتساز
نتانیاهو و دکترین حرمون؛ بازی خطرناک در جنوب دمشق
۰
کبنا ؛دیوید هرست سردبیر وب سایت میدل ایست آی و نویسنده سابق روزنامه گاردین در نوشت، طی سه ماه گذشته، رژیم جدید دمشق به طرق مختلف بیان کرده که تمایلی به درگیری با اسرائیل ندارد. این پیام بهطور محرمانه و از طریق واسطهها و همچنین مصاحبههای متعدد اعلام شده است. احمد الشرع رهبر جدید سوریه در مصاحبهای با روزنامهی تایمز لندن گفت: «ما خواهان درگیری با اسرائیل یا هیچ کشور دیگری نیستیم و نمیگذاریم سوریه به پایگاهی برای حملات تبدیل شود. مردم سوریه نیازمند آرامشاند. حملات باید متوقف شوند و اسرائیل به مواضع قبلیاش بازگردد.»، اما اسرائیل این پیامهای مکرر صلح را بهعنوان نشانه ضعف تعبیر کرده و بر شدت اقدامات تهاجمی خود افزوده است.
از حمایت اقلیتها تا اشغال تدریجی؛ استراتژی گامبهگام اسرائیل در سوریه
اسرائیل اعلام کرده که بهصورت یکجانبه مأموریتی برای حمایت از دو اقلیت سوری یعنی دروزیهای جنوب و کردهای شمال را آغاز کرده است. همزمان، جنگندههای اسرائیلی حملات هوایی پیدرپیای را اجرا کردهاند که منجر به نابودی بخشهای عمدهای از نیروی دریایی و تسلیحات سنگین سوریه شده است. این حملات همچنان ادامه دارد.
روز سهشنبه، جنگندههای اسرائیلی به اهداف نظامی در منطقه کسوه، واقع در جنوب دمشق و همچنین در استان جنوبی درعا حمله کردند. پس از تسلط بر کوه حرمون و مناطق وسیعی در جنوب سوریه، یسرائیل کاتز، وزیر جنگ اسرائیل اعلام کرد که نیروهای نظامی این کشور آمادهاند تا برای مدت طولانی در این مناطق مستقر بمانند.
در ابتدا، مقامهای امنیتی اسرائیل از ایجاد یک منطقه غیرنظامی به شعاع ۱۵ کیلومتر و همچنین یک «منطقه نفوذ» به شعاع ۶۰ کیلومتر در خاک سوریه خبر دادند تا بدین ترتیب تهدیدهای احتمالی در این محدوده کنترل شود. یکی از منابع خبری در مصاحبهای با پایگاه خبری «ینت» اعلام کرد: «ما در حال تدوین یک چارچوب عملیاتی برای این شرایط جدید هستیم.» این چارچوب عملیاتی خیلی زود به یک دکترین نظامی جامع تبدیل شد. با این وجود، اسرائیلیها همچنان در بیان اهداف ارضی خود که به مراتب فراتر از مرزهایشان بود، محتاط عمل کردند.
روز یکشنبه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل با اظهاراتی جسورانه خواستار «غیرنظامیسازی کامل» جنوب سوریه از نیروهای رژیم دمشق شد. او تصریح کرد که نیروهای اسرائیلی برای مدت نامحدود در کوه حرمون و منطقه حائل جولان باقی خواهند ماند. نتانیاهو تاکید کرد: «ما اجازه نخواهیم داد که نیروهای هیئت تحریر الشام یا ارتش جدید سوریه به مناطق جنوبی دمشق نفوذ کنند.» این موضعگیری حتی از سیاست اسرائیل در جنوب لبنان هم فراتر میرود. در لبنان، اسرائیل حداقل به طور محدود و بر اساس منافع خود، ارتش لبنان را به رسمیت میشناسد. اما در سوریه، اسرائیل از به رسمیت شناختن دولت جدید سوریه خودداری میکند.
حتی ممکن است اظهارات اخیر نتانیاهو کمتر از آنچه در واقع رخ میدهد، باشند. دامنه واقعی ماجراجوییهای نظامی اسرائیل شاید در جهت ایجاد یک منطقه شبهدولتی باشد که نهتنها شامل مناطق مرزی جولان و جنوب سوریه، بلکه مناطق تحت کنترل کردها در شمالشرق این کشور را نیز دربرگیرد. حتی در غیاب تشکیل یک دولت حائل تحت کنترل اسرائیل، به نظر میرسد احمد الشرع که در آستانه اعلام تشکیل یک دولت موقت قرار دارد، عملاً نفوذ و کنترل محدودی بر بخش عمدهای از خاک سوریه داشته باشد. این وضعیت نه تنها موقعیت رژیم جدید دمشق را متزلزلتر میکند، بلکه میتواند برای اسرائیل فرصتی فراهم سازد تا عمق استراتژیک خود را در منطقه گسترش دهد.
اقتصاد جنگزده؛ آیا سوریه توان بازگشت از ورشکستگی را دارد؟
کردها اکنون نه تنها یکسوم از خاک سوریه را در اختیار دارند، بلکه کنترل بر بهترین میادین نفتی، زمینهای کشاورزی حاصلخیز و یک سد کلیدی که بخش عمدهای از برق شرق سوریه را تأمین میکند، در دست آنها است. این تغییرات در قدرت و کنترل منابع، در کنار جنگ طولانیمدت، به کاهش شدید اقتصاد سوریه منجر شده است. طبق گزارشها، اقتصاد این کشور بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۱ تقریباً نصف شده و بیش از ۹۰ درصد از جمعیت ۲۳ میلیونی سوریه اکنون زیر خط فقر زندگی میکنند. تا اوایل سال ۲۰۱۷، نزدیک به یکسوم واحدهای مسکونی آسیب دیده یا کاملاً ویران شده بودند و نیمی از تأسیسات پزشکی و آموزشی نیز تخریب شدهاند.
کشور عملاً در وضعیت ورشکستگی قرار دارد و دولت سوریه حتی نتوانسته است حقوق کارمندان خود را در ماه ژانویه پرداخت کند. کمکهای فوری نیز در دسترس نیست. عربستان سعودی که با کسری حساب جاری دست به گریبان است، دیگر توان توزیع پولهای کلان گذشته را ندارد؛ بهطوری که عبدالفتاح سیسی بهطور غیرمستقیم اشاره کرده که روزهای «پولپاشی» ریاض به پایان رسیده است.
اسرائیل، تمام تلاش خود را معطوف به حفظ تحریمهای بینالمللی علیه سوریه کرده است. گیدئون ساعر، وزیر امور خارجه اسرائیل، با جسارت در جلسهای با ۲۰ همتای اروپایی استدلال کرد که اروپا نباید به دولت جدید سوریه اعتماد کند. وی اظهار داشت: «گزارشهایی درباره انتقال قدرت در سوریه میشنوم که به نظرم مضحک است. این دولت جدید چیزی جز یک گروه تروریستی جهادی اسلامگرا از ادلب نیست.» وی همچنین بر این عقیده بود که تنها راه برای دستیابی به یک سوریه باثبات، ایجاد یک نظام فدرالی است. البته همین استدلال میتواند در مورد اسرائیل نیز مطرح شود.
اما سوال اصلی اینجاست: وزیر امور خارجه اسرائیل چه حقی دارد که تعیین کند یک کشور همسایه چگونه باید اداره شود؟ اسرائیل بر چه اساسی تلاش میکند تا آینده این کشور عربی مهم را رقم بزند، حاکمیت آن را محدود کند و آن را به مناطقی که از دید خودش حیاتی است، تقلیل دهد؟ این رویکرد نه بر پایه ادعاهای مذهبی، بلکه بر مبنای تکیه بر قدرت نظامی و برتری تسلیحاتی اتخاذ شده است. اسرائیل که احساس میکند از طریق قدرت میتواند اهداف خود را به پیش ببرد، دیگر چندان به ادعاهای تاریخی متکی نیست و بیش از همه به شرایط موجود و تواناییهای نظامی خود تکیه کرده است.
ترکیه و معمای سوریه؛ از دیپلماسی محتاطانه تا تقابل اجتنابناپذیر
در میان همسایگان سوریه، تنها ترکیه است که ظرفیت کمک به بازسازی توان دفاعی این کشور را دارد. احمد الشرع و اردوغان وارد مذاکراتی برای یک پیمان دفاعی شدهاند، اما پیشرفت این مذاکرات تاکنون ناچیز بوده است. با اینکه ترکیه به طور علنی بر شراکت برابر تأکید کرده و گفته که از سوریه به نیابت از خود استفاده نخواهد کرد، اما روند کند پیشرفت ناامیدکننده است، بهویژه وقتی این روند را با اقدامات سریع و قاطع اسرائیل در ایجاد تغییرات جدید در سوریه مقایسه کنیم.
این احتیاط دوطرفه به دلیل پیچیدگیهای منطقهای است. ترکیه که پیشتر نیز در برابر اسرائیل رویکرد محتاطانهای اتخاذ کرده بود، اکنون تلاش دارد از اشتباهات گذشته اجتناب کند. در جریان جنگ غزه، ترکیه برای ایجاد یک گروه تماس گستردهتر با حمایت کشورهای عربی پیشرو تلاش کرد و با اولویت دادن به دیپلماسی منطقهای نشان داد که آنکارا بهدنبال حفظ تعادل و پرهیز از درگیری مستقیم است. حزب حاکم ترکیه که پس از انتخابات ناموفق خود تلاش میکرد جایگاهش را بازسازی کند، حدود هفت ماه زمان نیاز داشت تا تحریمهای جدی تجاری علیه اسرائیل اعمال کند. با این حال، حتی اکنون نیز جریان نفت آذربایجان از طریق بنادر ترکیه به اسرائیل ادامه دارد
برای مدتها، محافل نظامی اسرائیل، ترکیه را به عنوان تهدیدی نظامی جدیتر از ایران میدیدند. با این حال، ترکیه برای مدتی طولانی از درگیری مستقیم با اسرائیل اجتناب کرده بود. اما افزایش مداوم پیشرویهای نظامی اسرائیل در خاک سوریه و حمایت علنی این کشور از تشکیل ائتلاف با کردها و دروزیها باعث شد که لحن آنکارا تغییر کند. این هفته، هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، با لحنی قاطع اعلام کرد که تمامیت ارضی سوریه برای ترکیه یک خط قرمز است. او هشدار داد: «هرگونه تلاشی برای تجزیه سوریه خواه از طریق نفوذ حزب کارگران کردستان یا مداخلات اسرائیل تنها به بیثباتی بیشتر منجر خواهد شد.»
یک سوریه باثبات و مستقل برای امنیت ملی ترکیه ضرورت حیاتی دارد. از یک طرف، دمشق باید حاکمیت خود را بر تمام خاک کشور بازپس گیرد و از طرف دیگر، ترکیه به مرزهایی پایدار و همسایگانی باثبات نیازمند است. این دو هدف بهطور ناگسستنی به یکدیگر پیوند خوردهاند. همزمان، تحولات داخلی ترکیه نیز بر این سیاست تأثیرگذار بوده است. عبدالله اوجالان، رهبر زندانی پ. ک. ک اخیراً اعلام کرده است که این گروه باید سلاحهای خود را زمین بگذارد. این بیانیه میتواند فضای سیاسی بیشتری برای احزاب کرد فراهم کند.
در حالی که تلاشها برای پایان دادن به شورشهای چند دههای در جریان است، ترکیه بهشدت تمایل دارد که اسرائیل از دخالت در امور کردها خودداری کند. علاوه بر این، موضوع بازگشت سه میلیون پناهجوی ثبتشده سوری به میهنشان نیز آنچه بیش از همه قابل توجه است، احتیاط ترکیه بهعنوان یک قدرت منطقهای نوظهور در پیشبرد اهداف خود است. این در حالی است که رژیم جدید دمشق همچنان نسبت به دریافت کمک نظامی از ترکیه تردید دارد. یکی از دلایل کلیدی است که موضع آنکارا را در برابر اقدامات اسرائیل در سوریه سختتر خواهد کرد.
معادله جدید در جنوب دمشق؛ چالش احمد الشرع و سایه سنگین اسرائیل
اظهارات بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، مبنی بر اینکه اجازه نخواهد داد نیروهای هیئت تحریر الشام یا ارتش جدید سوریه به مناطق جنوب دمشق نفوذ کنند، موجی از اعتراضات را در سوریه، بهویژه در جنوب کشور به دنبال داشته است. در شهر سویدا، معترضان دروزی با برگزاری تظاهرات، مخالفت خود را با حضور اسرائیل در منطقه اعلام کردند. معترضان پلاکاردهایی در دست داشتند که قانون سوریه را بهعنوان «حامی مردم و تضمینکننده حقوق آنان» معرفی میکرد.
رابین یاسینکساب، کارشناس مسائل سوریه، در مصاحبهای با سایت میدلایستآی عنوان کرد: «منع ارتش سوریه از استقرار در جنوب دمشق کاملاً غیرقابل قبول است. دولت سوریه چنین شرایطی را نخواهد پذیرفت، زیرا این اقدام آنها را در موقعیت بسیار دشواری قرار میدهد. این سیاست نشان میدهد که اسرائیل در صدد اتخاذ رویکردی مشابه با آنچه علیه حزبالله در پیش گرفته، نسبت به ارتش سوریه است.» در این میان، احمد الشرع، رهبر جدید سوریه با محدودیت زمانی مواجه است. اگر او به سیاست فعلی خود مبنی بر چشمپوشی ادامه دهد، ممکن است اعتبار و قدرتش بهطور جدی زیر سوال رود.
اسرائیل، با ماجراجوییهای مداومش، نه تنها تهدیدی برای سوریه بلکه تهدیدی مستقیم برای احمد الشرع باقی مانده است. این کشور، اگرچه از نظر جغرافیایی کوچک و از لحاظ جمعیتی محدود است، اما همچون یک هژمون منطقهای عمل میکند. مقابله با اسرائیل، هرچند دشوار، برای بقای سوریه امری ضروری است و این اقدام باید هرچه زودتر صورت گیرد.
از حمایت اقلیتها تا اشغال تدریجی؛ استراتژی گامبهگام اسرائیل در سوریه
اسرائیل اعلام کرده که بهصورت یکجانبه مأموریتی برای حمایت از دو اقلیت سوری یعنی دروزیهای جنوب و کردهای شمال را آغاز کرده است. همزمان، جنگندههای اسرائیلی حملات هوایی پیدرپیای را اجرا کردهاند که منجر به نابودی بخشهای عمدهای از نیروی دریایی و تسلیحات سنگین سوریه شده است. این حملات همچنان ادامه دارد.
روز سهشنبه، جنگندههای اسرائیلی به اهداف نظامی در منطقه کسوه، واقع در جنوب دمشق و همچنین در استان جنوبی درعا حمله کردند. پس از تسلط بر کوه حرمون و مناطق وسیعی در جنوب سوریه، یسرائیل کاتز، وزیر جنگ اسرائیل اعلام کرد که نیروهای نظامی این کشور آمادهاند تا برای مدت طولانی در این مناطق مستقر بمانند.
در ابتدا، مقامهای امنیتی اسرائیل از ایجاد یک منطقه غیرنظامی به شعاع ۱۵ کیلومتر و همچنین یک «منطقه نفوذ» به شعاع ۶۰ کیلومتر در خاک سوریه خبر دادند تا بدین ترتیب تهدیدهای احتمالی در این محدوده کنترل شود. یکی از منابع خبری در مصاحبهای با پایگاه خبری «ینت» اعلام کرد: «ما در حال تدوین یک چارچوب عملیاتی برای این شرایط جدید هستیم.» این چارچوب عملیاتی خیلی زود به یک دکترین نظامی جامع تبدیل شد. با این وجود، اسرائیلیها همچنان در بیان اهداف ارضی خود که به مراتب فراتر از مرزهایشان بود، محتاط عمل کردند.
روز یکشنبه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل با اظهاراتی جسورانه خواستار «غیرنظامیسازی کامل» جنوب سوریه از نیروهای رژیم دمشق شد. او تصریح کرد که نیروهای اسرائیلی برای مدت نامحدود در کوه حرمون و منطقه حائل جولان باقی خواهند ماند. نتانیاهو تاکید کرد: «ما اجازه نخواهیم داد که نیروهای هیئت تحریر الشام یا ارتش جدید سوریه به مناطق جنوبی دمشق نفوذ کنند.» این موضعگیری حتی از سیاست اسرائیل در جنوب لبنان هم فراتر میرود. در لبنان، اسرائیل حداقل به طور محدود و بر اساس منافع خود، ارتش لبنان را به رسمیت میشناسد. اما در سوریه، اسرائیل از به رسمیت شناختن دولت جدید سوریه خودداری میکند.
حتی ممکن است اظهارات اخیر نتانیاهو کمتر از آنچه در واقع رخ میدهد، باشند. دامنه واقعی ماجراجوییهای نظامی اسرائیل شاید در جهت ایجاد یک منطقه شبهدولتی باشد که نهتنها شامل مناطق مرزی جولان و جنوب سوریه، بلکه مناطق تحت کنترل کردها در شمالشرق این کشور را نیز دربرگیرد. حتی در غیاب تشکیل یک دولت حائل تحت کنترل اسرائیل، به نظر میرسد احمد الشرع که در آستانه اعلام تشکیل یک دولت موقت قرار دارد، عملاً نفوذ و کنترل محدودی بر بخش عمدهای از خاک سوریه داشته باشد. این وضعیت نه تنها موقعیت رژیم جدید دمشق را متزلزلتر میکند، بلکه میتواند برای اسرائیل فرصتی فراهم سازد تا عمق استراتژیک خود را در منطقه گسترش دهد.
اقتصاد جنگزده؛ آیا سوریه توان بازگشت از ورشکستگی را دارد؟
کردها اکنون نه تنها یکسوم از خاک سوریه را در اختیار دارند، بلکه کنترل بر بهترین میادین نفتی، زمینهای کشاورزی حاصلخیز و یک سد کلیدی که بخش عمدهای از برق شرق سوریه را تأمین میکند، در دست آنها است. این تغییرات در قدرت و کنترل منابع، در کنار جنگ طولانیمدت، به کاهش شدید اقتصاد سوریه منجر شده است. طبق گزارشها، اقتصاد این کشور بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۱ تقریباً نصف شده و بیش از ۹۰ درصد از جمعیت ۲۳ میلیونی سوریه اکنون زیر خط فقر زندگی میکنند. تا اوایل سال ۲۰۱۷، نزدیک به یکسوم واحدهای مسکونی آسیب دیده یا کاملاً ویران شده بودند و نیمی از تأسیسات پزشکی و آموزشی نیز تخریب شدهاند.
کشور عملاً در وضعیت ورشکستگی قرار دارد و دولت سوریه حتی نتوانسته است حقوق کارمندان خود را در ماه ژانویه پرداخت کند. کمکهای فوری نیز در دسترس نیست. عربستان سعودی که با کسری حساب جاری دست به گریبان است، دیگر توان توزیع پولهای کلان گذشته را ندارد؛ بهطوری که عبدالفتاح سیسی بهطور غیرمستقیم اشاره کرده که روزهای «پولپاشی» ریاض به پایان رسیده است.
اسرائیل، تمام تلاش خود را معطوف به حفظ تحریمهای بینالمللی علیه سوریه کرده است. گیدئون ساعر، وزیر امور خارجه اسرائیل، با جسارت در جلسهای با ۲۰ همتای اروپایی استدلال کرد که اروپا نباید به دولت جدید سوریه اعتماد کند. وی اظهار داشت: «گزارشهایی درباره انتقال قدرت در سوریه میشنوم که به نظرم مضحک است. این دولت جدید چیزی جز یک گروه تروریستی جهادی اسلامگرا از ادلب نیست.» وی همچنین بر این عقیده بود که تنها راه برای دستیابی به یک سوریه باثبات، ایجاد یک نظام فدرالی است. البته همین استدلال میتواند در مورد اسرائیل نیز مطرح شود.
اما سوال اصلی اینجاست: وزیر امور خارجه اسرائیل چه حقی دارد که تعیین کند یک کشور همسایه چگونه باید اداره شود؟ اسرائیل بر چه اساسی تلاش میکند تا آینده این کشور عربی مهم را رقم بزند، حاکمیت آن را محدود کند و آن را به مناطقی که از دید خودش حیاتی است، تقلیل دهد؟ این رویکرد نه بر پایه ادعاهای مذهبی، بلکه بر مبنای تکیه بر قدرت نظامی و برتری تسلیحاتی اتخاذ شده است. اسرائیل که احساس میکند از طریق قدرت میتواند اهداف خود را به پیش ببرد، دیگر چندان به ادعاهای تاریخی متکی نیست و بیش از همه به شرایط موجود و تواناییهای نظامی خود تکیه کرده است.
ترکیه و معمای سوریه؛ از دیپلماسی محتاطانه تا تقابل اجتنابناپذیر
در میان همسایگان سوریه، تنها ترکیه است که ظرفیت کمک به بازسازی توان دفاعی این کشور را دارد. احمد الشرع و اردوغان وارد مذاکراتی برای یک پیمان دفاعی شدهاند، اما پیشرفت این مذاکرات تاکنون ناچیز بوده است. با اینکه ترکیه به طور علنی بر شراکت برابر تأکید کرده و گفته که از سوریه به نیابت از خود استفاده نخواهد کرد، اما روند کند پیشرفت ناامیدکننده است، بهویژه وقتی این روند را با اقدامات سریع و قاطع اسرائیل در ایجاد تغییرات جدید در سوریه مقایسه کنیم.
این احتیاط دوطرفه به دلیل پیچیدگیهای منطقهای است. ترکیه که پیشتر نیز در برابر اسرائیل رویکرد محتاطانهای اتخاذ کرده بود، اکنون تلاش دارد از اشتباهات گذشته اجتناب کند. در جریان جنگ غزه، ترکیه برای ایجاد یک گروه تماس گستردهتر با حمایت کشورهای عربی پیشرو تلاش کرد و با اولویت دادن به دیپلماسی منطقهای نشان داد که آنکارا بهدنبال حفظ تعادل و پرهیز از درگیری مستقیم است. حزب حاکم ترکیه که پس از انتخابات ناموفق خود تلاش میکرد جایگاهش را بازسازی کند، حدود هفت ماه زمان نیاز داشت تا تحریمهای جدی تجاری علیه اسرائیل اعمال کند. با این حال، حتی اکنون نیز جریان نفت آذربایجان از طریق بنادر ترکیه به اسرائیل ادامه دارد
برای مدتها، محافل نظامی اسرائیل، ترکیه را به عنوان تهدیدی نظامی جدیتر از ایران میدیدند. با این حال، ترکیه برای مدتی طولانی از درگیری مستقیم با اسرائیل اجتناب کرده بود. اما افزایش مداوم پیشرویهای نظامی اسرائیل در خاک سوریه و حمایت علنی این کشور از تشکیل ائتلاف با کردها و دروزیها باعث شد که لحن آنکارا تغییر کند. این هفته، هاکان فیدان، وزیر امور خارجه ترکیه، با لحنی قاطع اعلام کرد که تمامیت ارضی سوریه برای ترکیه یک خط قرمز است. او هشدار داد: «هرگونه تلاشی برای تجزیه سوریه خواه از طریق نفوذ حزب کارگران کردستان یا مداخلات اسرائیل تنها به بیثباتی بیشتر منجر خواهد شد.»
یک سوریه باثبات و مستقل برای امنیت ملی ترکیه ضرورت حیاتی دارد. از یک طرف، دمشق باید حاکمیت خود را بر تمام خاک کشور بازپس گیرد و از طرف دیگر، ترکیه به مرزهایی پایدار و همسایگانی باثبات نیازمند است. این دو هدف بهطور ناگسستنی به یکدیگر پیوند خوردهاند. همزمان، تحولات داخلی ترکیه نیز بر این سیاست تأثیرگذار بوده است. عبدالله اوجالان، رهبر زندانی پ. ک. ک اخیراً اعلام کرده است که این گروه باید سلاحهای خود را زمین بگذارد. این بیانیه میتواند فضای سیاسی بیشتری برای احزاب کرد فراهم کند.
در حالی که تلاشها برای پایان دادن به شورشهای چند دههای در جریان است، ترکیه بهشدت تمایل دارد که اسرائیل از دخالت در امور کردها خودداری کند. علاوه بر این، موضوع بازگشت سه میلیون پناهجوی ثبتشده سوری به میهنشان نیز آنچه بیش از همه قابل توجه است، احتیاط ترکیه بهعنوان یک قدرت منطقهای نوظهور در پیشبرد اهداف خود است. این در حالی است که رژیم جدید دمشق همچنان نسبت به دریافت کمک نظامی از ترکیه تردید دارد. یکی از دلایل کلیدی است که موضع آنکارا را در برابر اقدامات اسرائیل در سوریه سختتر خواهد کرد.
معادله جدید در جنوب دمشق؛ چالش احمد الشرع و سایه سنگین اسرائیل
اظهارات بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، مبنی بر اینکه اجازه نخواهد داد نیروهای هیئت تحریر الشام یا ارتش جدید سوریه به مناطق جنوب دمشق نفوذ کنند، موجی از اعتراضات را در سوریه، بهویژه در جنوب کشور به دنبال داشته است. در شهر سویدا، معترضان دروزی با برگزاری تظاهرات، مخالفت خود را با حضور اسرائیل در منطقه اعلام کردند. معترضان پلاکاردهایی در دست داشتند که قانون سوریه را بهعنوان «حامی مردم و تضمینکننده حقوق آنان» معرفی میکرد.
رابین یاسینکساب، کارشناس مسائل سوریه، در مصاحبهای با سایت میدلایستآی عنوان کرد: «منع ارتش سوریه از استقرار در جنوب دمشق کاملاً غیرقابل قبول است. دولت سوریه چنین شرایطی را نخواهد پذیرفت، زیرا این اقدام آنها را در موقعیت بسیار دشواری قرار میدهد. این سیاست نشان میدهد که اسرائیل در صدد اتخاذ رویکردی مشابه با آنچه علیه حزبالله در پیش گرفته، نسبت به ارتش سوریه است.» در این میان، احمد الشرع، رهبر جدید سوریه با محدودیت زمانی مواجه است. اگر او به سیاست فعلی خود مبنی بر چشمپوشی ادامه دهد، ممکن است اعتبار و قدرتش بهطور جدی زیر سوال رود.
اسرائیل، با ماجراجوییهای مداومش، نه تنها تهدیدی برای سوریه بلکه تهدیدی مستقیم برای احمد الشرع باقی مانده است. این کشور، اگرچه از نظر جغرافیایی کوچک و از لحاظ جمعیتی محدود است، اما همچون یک هژمون منطقهای عمل میکند. مقابله با اسرائیل، هرچند دشوار، برای بقای سوریه امری ضروری است و این اقدام باید هرچه زودتر صورت گیرد.