تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۰۱:۱۰
کد مطلب : ۵۰۰۱۸۲
یادداشت ارسالی؛
در حمایت از فرزندان ملی کهگیلویه و بویراحمد / تیشه بر ریشههایشان نزنید؛ حتی اگر به شما و من و دیگری میوه نمیدهند، سایهاند
۴
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛یادداشت ارسالی - پریچهر زعیمی
خواهی که تو را دولت ابرار رسد
مپسند کز تو بر کس آزار رسد
فرزندان این سرزمین زرخیز، نفتخیز، آبخیز، جنگل خیز و خاک خوردهی، مهجور، مغفول مانده، بهسختی تماموکمال با رنج فراوان از دل این صخرهها و جنگلها سر برآوردهاند و دست بر زانوی خویش نهادهاند کمر همت خویش بسته اند و هر چه داشته اند از سعی و کوشش و جوشش خویش بوده است.
نه پشتوانه سیاسی داشتهاند و نه آقازاده بودهاند و نه دست بر گرده کسی گذاشتهاند و نه نان کسی بریدهاند، تا اکنون اینجا باشند در لابهلای پستو و دالانها تاریک و پر پیچوخم و خطرناک قدرت جایی برای خود داشته باشند.
در این آشفتهبازار سیاست ایران که افسار اسب قدرت هر گوشهاش به دست کسی است
و به سمتی میکشند هر از چند گاهی فرزندی از سرزمینمان، سرزمین مادریمان پا فراتر از جغرافیای نحیف و سخت و کوچکمان گذاشتهاند؛ اما حال مستأصل ماندهاند که در آن شاخ و برگهای ترسان و لرزان قدرت و سیاست خود را از گزند شکسته شدن و بریده شدن و زخم شدن و زخم خوردن در امان نگه دارند یا نگران ریشریششدن ریشههایشان در دامن مادرشان سرزمین اجدادیشان باشند.
سرمایه را که هدر نمیدهند، جوهر را نمیریزند، نخشکانید این درختان تناور را حتی اگر به شما و من و دیگری میوه نمیدهند، سایهاند، سایه که دارند، بگذارید وسیع شوند هر چه وسیعتر پر سایه تر، هر چه پر سایه تر پر غرور تر، هر چه پرغرورتر پر هنرتر، فرزندان کهگیلویه و بویراحمد زیبا و طناز هستند.
هر کدام از بزرگانی که نامشان را نمیتوان برد؛ اما همه میدانیم و میشناسیم، نخبهاند، بزرگاند و نشان از بزرگی دارند، رشد کردهاند و پروبال گرفتهاند، توانمند بودهاند و اگر نیک بنگرند و چشم به آینده داشته باشند توانمند میسازند و پرورش میدهند، رشد میدهند و فرزندان و آیندهسازانی شبیه به خود در عرصه سیاسی میسازند، توانستهاند و به ما یاد دادهاند که میتوان از همین سرزمین کوچک بزرگان ساخت.
جای بسی غرور است هم تباران و همقطاران و همزبانان و همدردهای زنان و مردان این سرزمین در جایگاهی ایستادهاند به انتظار تشویقها و دلگرمیهایمان، بودنشان بهتر از یورو خالی است و جنگ بی سرباز و سرباز بی تفنگ.
اگر ما قدر ندانیم دیگران هم نمیدانند و آنگاه نو جامگان و نو رسیدگان و زورمندان سیاست و قدرت مجال مییابند این سربازان سرزمین مادریمان را ذبح کنند چرا که اول تیشه را هم تبارانشان زدهاند.
گویند درگذشته کسی را ضرباتی بر شکم میزدند، ناله میکرد که ایوای پشتم گفتند ما به شکمت میزنیم تو نالهای وای پشتم سر میدهی گفت اگر من پشت داشتم شما توان و مجال. زدن بر شکمم را نمیبافتید.
-------------------------
خواهی که تو را دولت ابرار رسد
مپسند کز تو بر کس آزار رسد
فرزندان این سرزمین زرخیز، نفتخیز، آبخیز، جنگل خیز و خاک خوردهی، مهجور، مغفول مانده، بهسختی تماموکمال با رنج فراوان از دل این صخرهها و جنگلها سر برآوردهاند و دست بر زانوی خویش نهادهاند کمر همت خویش بسته اند و هر چه داشته اند از سعی و کوشش و جوشش خویش بوده است.
نه پشتوانه سیاسی داشتهاند و نه آقازاده بودهاند و نه دست بر گرده کسی گذاشتهاند و نه نان کسی بریدهاند، تا اکنون اینجا باشند در لابهلای پستو و دالانها تاریک و پر پیچوخم و خطرناک قدرت جایی برای خود داشته باشند.
در این آشفتهبازار سیاست ایران که افسار اسب قدرت هر گوشهاش به دست کسی است
و به سمتی میکشند هر از چند گاهی فرزندی از سرزمینمان، سرزمین مادریمان پا فراتر از جغرافیای نحیف و سخت و کوچکمان گذاشتهاند؛ اما حال مستأصل ماندهاند که در آن شاخ و برگهای ترسان و لرزان قدرت و سیاست خود را از گزند شکسته شدن و بریده شدن و زخم شدن و زخم خوردن در امان نگه دارند یا نگران ریشریششدن ریشههایشان در دامن مادرشان سرزمین اجدادیشان باشند.
سرمایه را که هدر نمیدهند، جوهر را نمیریزند، نخشکانید این درختان تناور را حتی اگر به شما و من و دیگری میوه نمیدهند، سایهاند، سایه که دارند، بگذارید وسیع شوند هر چه وسیعتر پر سایه تر، هر چه پر سایه تر پر غرور تر، هر چه پرغرورتر پر هنرتر، فرزندان کهگیلویه و بویراحمد زیبا و طناز هستند.
هر کدام از بزرگانی که نامشان را نمیتوان برد؛ اما همه میدانیم و میشناسیم، نخبهاند، بزرگاند و نشان از بزرگی دارند، رشد کردهاند و پروبال گرفتهاند، توانمند بودهاند و اگر نیک بنگرند و چشم به آینده داشته باشند توانمند میسازند و پرورش میدهند، رشد میدهند و فرزندان و آیندهسازانی شبیه به خود در عرصه سیاسی میسازند، توانستهاند و به ما یاد دادهاند که میتوان از همین سرزمین کوچک بزرگان ساخت.
جای بسی غرور است هم تباران و همقطاران و همزبانان و همدردهای زنان و مردان این سرزمین در جایگاهی ایستادهاند به انتظار تشویقها و دلگرمیهایمان، بودنشان بهتر از یورو خالی است و جنگ بی سرباز و سرباز بی تفنگ.
اگر ما قدر ندانیم دیگران هم نمیدانند و آنگاه نو جامگان و نو رسیدگان و زورمندان سیاست و قدرت مجال مییابند این سربازان سرزمین مادریمان را ذبح کنند چرا که اول تیشه را هم تبارانشان زدهاند.
گویند درگذشته کسی را ضرباتی بر شکم میزدند، ناله میکرد که ایوای پشتم گفتند ما به شکمت میزنیم تو نالهای وای پشتم سر میدهی گفت اگر من پشت داشتم شما توان و مجال. زدن بر شکمم را نمیبافتید.
-------------------------