تاریخ انتشار
جمعه ۲ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۰۱:۰۴
کد مطلب : ۵۰۵۳۴۲
ادعای ترامپ در گفتوگو با تایم:
عراق و ایران دو قدرت بودند که وقتی با هم میجنگیدند، قلدر نبودند، اما وقتی صدام را نابود کردیم، تهران تبدیل به قلدر واقعی شد/ بعد از حمله اخیر ما، حالا که قلدر دیگر قلدر نیست، هیچکس نگرانشان نیست / سلیمانی آدم مهمی بود؛ او داشت آماده میشد که به پنج پایگاه ما حمله کند
۰
کبنا ؛رئیسجمهور آمریکا مدعی شد توان هستهای ایران پس از حملات وی در جنگ ۱۲ روزه به تأسیسات هستهای فردو، نطنز و اصفهان، از بین رفته است.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در گفتوگو با نشریه تایم، تأکید کرد: بخش زیادی از این ماجرا — بخش زیادی از مشکل — از آنجا شروع شد که بوش وارد عراق شد و آن را منفجر کرد. او منطقه را بیثبات کرد، چون پیش از آن دو قدرت بزرگ وجود داشت: عراق و ایران — و آن دو قدرت یکسان بودند. آنها هزار سال با هم میجنگیدند، تحت نامهای متفاوت و ادیان متفاوت، اما برای قرنهای متمادی با هم میجنگیدند، و در اصل یکی بودند. همان قدرت بودند. میجنگیدند، بعد به بنبست میرسیدند، بعد دوباره میجنگیدند، اما همان چرخه ادامه داشت. و وقتی ما یکی از آن دو قدرت را از بین بردیم، ناگهان فقط یک قلدر باقی ماند — و آن قلدر، ببینید، آنها وقتی با هم میجنگیدند قلدر نبودند، چون درگیر یکدیگر بودند. اما وقتی یکی نابود شد، ایران تبدیل به قلدر واقعی شد. وقتی ما وارد جنگ شدیم، چون در کنار اسرائیل بودیم، و وقتی به جنگ آنها رفتیم و به تمام آن موفقیتها دست یافتیم — و بعد وقتی من رفتم و ظرفیت و توان هستهایشان را از بین بردم — آن توان واقعاً نابود شد. آنها هنوز هم نمیتوانند به آنجا برگردند، چون رسانهٔ جعلی سیانان گفت: «خب، شاید آنقدرها هم بد نبوده.» آنها گفتند: «بد بود، ولی شاید نه تا آن حد.» من گفتم: «نه، این نابودی کامل بود.» و همانطور که میدانید، کمیسیون انرژی اتمی گفت که من درست میگویم. هر بمب دقیقاً به هدف خود خورد. حمله باورکردنی نبود. حملهای بینقص بود. هر هواپیما بینقص بود. حتی یک پیچ از جای خود درنرفته بود. حتی یک موتور از کار نیفتاد. هیچ چیز اشتباه پیش نرفت.
این عملیات ۳۷ ساعت طول کشید، رفت و برگشت، با ۵۲ تانکر سوخترسان و ۱۰۰ هواپیما، چون میدانید، همراه آنها جنگندهها و تجهیزات بسیاری داشتیم.
او تصریح کرد: این یک عملیات نظامی باورنکردنی بود — باید روزی در تاریخ ثبت شود. چون یادتان هست در زمان جیمی کارتر، آن عملیات با بالگردهایی که سقوط کردند و سربازانی که وسط بیابان میدویدند تا فرار کنند؟ وای، چه رسواییای بود. آنها اسیر شدند — و بعد گروگان. درست است؟ آنجا بودند، و بعد گروگان شدند. اما ما هیچکدام از آن مشکلات را نداشتیم. این یک حملهٔ بینقص بود. ما وارد تأسیسات هستهای شدیم و به معنای واقعی کلمه آنها را زیر بمباران گرفتیم. در نتیجه، آن تهدید هستهای دیگر وجود نداشت. از نظر متعارف نیز بهشدت تضعیف شدند. و ما یک خاورمیانه متفاوت داشتیم، چون دیگر قلدر وجود نداشت. پس نمیشد چنین توافقی (صلح) را انجام داد.
ترامپ مدعی شد: حالا، همچنین میشود گفت ما سلیمانی را هم از بین بردیم. میدانید، در واقع این روند سالها پیش شروع شد، چون سلیمانی شخصیتی متفاوت بود نسبت به آنچه امروز دارند. البته آنها سه لایه از رهبران خود را از دست دادند. ما سه لایه از فرماندهان نظامیشان را یکی پس از دیگری از بین بردیم. به هر حال، ایران بسیار متفاوت شد و دیگر قلدر نبود. ما داریم دربارهٔ چند ماه اخیر صحبت میکنیم — دیگر قلدر نبود. ماجرای سلیمانی مهم بود، به نظرم از آنجا شروع شد — در دور اول ریاستجمهوری من. آن دوره فوقالعاده بود. ولی سلیمانی آدم مهمی بود. او داشت آماده میشد که به پنج پایگاه ما حمله کند. در واقع، او همراه با مردی از عراق بود که در طرف آنها قرار داشت و داشتند آماده میشدند — اما بیشتر خودِ سلیمانی بود که آمادهٔ حمله به پنج پایگاه ما بود. میدانید، ما پایگاههای تعبیهشده در مناطق مختلف داریم، و آنها همه آمادهٔ عملیات بودند — اما ما زودتر به سراغشان رفتیم. آن ضربه بزرگی بود. اما بعد که به این مرحله رسید، ما آنها را از میان برداشتیم. بنابراین دیگر تهدیدی نبودند، یا دستکم تهدیدی بسیار جزئیتر بودند.
وی ادامه داد: فرض کنید که آنها هنوز آن توان را داشتند — فرض کنید ما حمله را انجام نداده بودیم — کاری که هر رئیسجمهوری در ۲۲ سال گذشته از آن انتظار میرفت انجام دهد. خلبانان در دفتر من بودند، گفتند: «آقا، ما این مانور را تمرین میکردیم — هم ما و هم پیشینیان ما — به مدت ۲۲ سال.» سه بار در سال، دقیقاً همان مأموریت را تمرین میکردند — پرواز، نحوهٔ انجام عملیات — اما همیشه تمرین آن حمله به تأسیسات هستهای ایران بود. با این حال، هیچ رئیسجمهوری جرأت انجامش را نداشت. ولی من داشتم. و با انجام آن، ما یک خاورمیانه متفاوت داشتیم. چون اگر ایران همچنان قدرتمند و قلدر باقی میماند، انجام چنین توافقی غیرممکن بود. چون آن تهدید سنگین همچنان بر فراز منطقه سایه میانداخت. حالا دیگر آن تهدید وجود ندارد.
او افزود: میگویم حتی اگر توافق را هم انجام داده بودیم — که نمیشد، چون عربستان و دیگر کشورها از آن حمایت نمیکردند — حالا اما ما حمایت همه را داشتیم. آنها پیشتر از ترسِ قلدر حمایت نمیکردند، درست است؟ حالا که قلدر دیگر قلدر نیست، آنها سعی میکنند وانمود کنند که هنوز هستند، ولی دیگر هیچکس نگرانشان نیست. آنها برای بقا میجنگند. کاملاً برای زندگیشان میجنگند.
علاوه بر این، ما تحریمشان کردیم. یعنی واقعاً برای زندهماندن میجنگند، نه برای ساخت سلاح هستهای. باور کنید، آنها بسیار ضعیف شدهاند.
وی اضافه کرد: پس آن تهدید دیگر وجود ندارد. و چون آن تهدید وجود ندارد، همه آمادهٔ صلح هستند. چون آن تهدید دیگر وجود ندارد، که اگر بود، آنها با هر چیزی مخالفت میکردند. آنها بد بودند. و اینجاست که اوباما و بایدن خیلی بد عمل کردند. چون اساساً آنها میخواستند ایران را رهبر همه چیز کنند — و میخواستند کشوری باشد که در نهایت سلاح هستهای بسازد. طبق توافق هستهای ایران، آنها تا حالا سلاح هستهای عظیمی ساخته بودند. میدانید که آن توافق خیلی وقت پیش منقضی شده بود. من آن را لغو کردم، ولی گفتم که بهزودی هم خودش منقضی میشد. اما آن توافق مسیر همواری برای ساخت سلاح هستهای فراهم کرده بود، بدون هیچ مانعی.
رئیسجمهور آمریکا بیان داشت: پس خلاصه اینکه: ما قلدر را از بازی خارج کردیم. همه از این بابت خوشحال بودند، و توافق را امضا کردیم. حالا اگر قلدر را از میان برنداشته بودیم، اولاً توافقی [توافق غزه] امضا نمیشد، چون بسیاری از کشورهای عرب نمیتوانستند آن را انجام دهند. من آن را میدانستم و حتی تلاش نمیکردم. دوماً، فرض کنید همهچیز دقیقاً مثل الان بود — همه با هم متحد، همه توافقنامه را امضا کردهاند، اتفاقی تاریخی پس از سههزار سال — و فرض کنید ما هیچ کاری علیه ایران نکرده بودیم، در آن صورت ابر تاریکی بالای سر آن توافق بود. آن توافق هیچ معنایی نداشت. و این تمام چیزی است که باید گفت. خلاصهاش همین است.
امارات با علم به وجود تهدید از سوی ایران، وارد پیمان ابراهیم شد، آن زمان تهران در اوج قدرت خود بود/ حالا ما دیگر تهدید ایران را نداریم / اسرائیلیها توافق هستهای ایران را که فاجعهبار بود، نمیخواستند، توافقی احمقانه/ مجبور شدیم آن بوی تعفن را پاک کنیم
ترامپ گفت: حالا ما دیگر تهدید ایران را نداریم. دیگر هیچ تهدیدی نداریم. ما صلح را در خاورمیانه داریم. و فکر میکنم پیمان ابراهیم خیلی زود شروع به گسترش میکند. در واقع مطمئنم که همینطور خواهد شد.
آقای رئیسجمهور، حالا که توافق صلح غزه را نهایی کردهاید، چقدر به توافق عادیسازی روابط میان عربستان سعودی و اسرائیل نزدیک هستیم؟ و چه چیزی باید اتفاق بیفتد تا آن توافق به خط پایان برسد؟
ترامپ: فکر میکنم بسیار نزدیک هستیم. فکر میکنم عربستان سعودی پیشقدم خواهد شد. من احترام زیادی برای پادشاه قائلم و همانطور که میدانید، رابطهٔ فوقالعادهای با او داریم، و فکر میکنم عربستان سعودی مسیر را به سمت پیمان ابراهیم رهبری خواهد کرد. این موضوع بزرگی است. پیمان ابراهیم — بایدن هیچ کاری با آن نکرد جز اینکه آن را دشوارتر کند. و نکتهٔ شگفتانگیز این است که ما چهار عضو اولیه را حفظ کردیم، چون آنها در چارچوب پیمان ابراهیم عملکرد بسیار خوبی دارند، و هیچکدام خارج نشدند. اما اگر مسیر ادامه پیدا میکرد، در عرض شش ماه همه امضا میکردند.
اما حالا اوضاع آسانتر است. حالا بهتر شده است. ببینید، ما تهدید ایران را داشتیم. برای همین است که من احترام زیادی برای آن چهار عضو اولیه قائلم، چون آنها در شرایطی وارد پیمان شدند که تهدید ایران وجود داشت. به آن فکر کنید — امارات متحدهٔ عربی، آنها با علم به وجود آن تهدید وارد شدند، چون آن زمان ایران در اوج قدرت خود بود. و آنها باز هم وارد شدند. من به آنها احترام میگذارم. حالا ما دیگر تهدید ایران را نداریم. دیگر هیچ تهدیدی نداریم. ما صلح را در خاورمیانه داریم. و فکر میکنم پیمان ابراهیم خیلی زود شروع به گسترش میکند. در واقع مطمئنم که همینطور خواهد شد.
آیا فکر میکنید عربستان تا پایان سال به پیمان ابراهیم بپیوندد؟
بله، فکر میکنم. کاملاً.
میدانید، آنها دو مشکل داشتند: یک مشکل غزه و یک مشکل ایران. حالا هیچکدام را ندارند.
آقای رئیسجمهور، شما کمتر از یک سال از دور دوم ریاستجمهوریتان را پشت سر گذاشتهاید، و منطقه از اساس دگرگون شده است. بشار اسد با دولتی جایگزین شده که به دنبال عادیسازی روابط است.
بله، و میدانید، تمام آن حملات در هماهنگی با من انجام شد — در واقع با خود من مستقیماً. میدانید، با اسرائیل در انجام آن حملات، از جمله آن عملیات با پیجرها و بقیه موارد. اسرائیل در این زمینه بسیار محترمانه رفتار کرد. آنها همیشه مرا در جریان میگذاشتند. و گاهی من میگفتم نه — و آنها به تصمیم من احترام میگذاشتند. اما اوباما با اسرائیل بسیار بد رفتار کرد. میدانید، اسرائیلیها توافق هستهای ایران را نمیخواستند، که توافقی فاجعهبار بود. توافقی احمقانه، چون به ایران عملاً — راستش تعجب میکنم که موفق نشدند. من مطمئن بودم وقتی کاخ سفید را ترک میکنم، آنها موفق میشوند، چون من بودم که آن موقع مانعشان شدم، ولی اوباما چهار سال دیگر ادامه داد.
خندهدار است وقتی میگویند: «خب، باید کمی اعتبار به او بدهیم.» نه، نباید. دقیقاً برعکس است. آنها با ایران همراه شدند. ما مجبور شدیم آن بوی تعفن را پاک کنیم. آنها با ایران رفتند، نه با طرف دیگر — طرفی که متشکل از کشورهای فراوانی بود. آنها تمام سرمایهٔ خود را روی ایران گذاشتند. و اگر راه آنها پیش میرفت، امروز با ایرانِ کاملاً مسلح به سلاح هستهای روبهرو بودیم — در بالاترین سطح ممکن. این چیزی بود که در واقعیت وجود میداشت. و در آن صورت هیچ گفتوگویی ممکن نبود. هیچ مذاکرهای نمیشد انجام داد.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در گفتوگو با نشریه تایم، تأکید کرد: بخش زیادی از این ماجرا — بخش زیادی از مشکل — از آنجا شروع شد که بوش وارد عراق شد و آن را منفجر کرد. او منطقه را بیثبات کرد، چون پیش از آن دو قدرت بزرگ وجود داشت: عراق و ایران — و آن دو قدرت یکسان بودند. آنها هزار سال با هم میجنگیدند، تحت نامهای متفاوت و ادیان متفاوت، اما برای قرنهای متمادی با هم میجنگیدند، و در اصل یکی بودند. همان قدرت بودند. میجنگیدند، بعد به بنبست میرسیدند، بعد دوباره میجنگیدند، اما همان چرخه ادامه داشت. و وقتی ما یکی از آن دو قدرت را از بین بردیم، ناگهان فقط یک قلدر باقی ماند — و آن قلدر، ببینید، آنها وقتی با هم میجنگیدند قلدر نبودند، چون درگیر یکدیگر بودند. اما وقتی یکی نابود شد، ایران تبدیل به قلدر واقعی شد. وقتی ما وارد جنگ شدیم، چون در کنار اسرائیل بودیم، و وقتی به جنگ آنها رفتیم و به تمام آن موفقیتها دست یافتیم — و بعد وقتی من رفتم و ظرفیت و توان هستهایشان را از بین بردم — آن توان واقعاً نابود شد. آنها هنوز هم نمیتوانند به آنجا برگردند، چون رسانهٔ جعلی سیانان گفت: «خب، شاید آنقدرها هم بد نبوده.» آنها گفتند: «بد بود، ولی شاید نه تا آن حد.» من گفتم: «نه، این نابودی کامل بود.» و همانطور که میدانید، کمیسیون انرژی اتمی گفت که من درست میگویم. هر بمب دقیقاً به هدف خود خورد. حمله باورکردنی نبود. حملهای بینقص بود. هر هواپیما بینقص بود. حتی یک پیچ از جای خود درنرفته بود. حتی یک موتور از کار نیفتاد. هیچ چیز اشتباه پیش نرفت.
این عملیات ۳۷ ساعت طول کشید، رفت و برگشت، با ۵۲ تانکر سوخترسان و ۱۰۰ هواپیما، چون میدانید، همراه آنها جنگندهها و تجهیزات بسیاری داشتیم.
او تصریح کرد: این یک عملیات نظامی باورنکردنی بود — باید روزی در تاریخ ثبت شود. چون یادتان هست در زمان جیمی کارتر، آن عملیات با بالگردهایی که سقوط کردند و سربازانی که وسط بیابان میدویدند تا فرار کنند؟ وای، چه رسواییای بود. آنها اسیر شدند — و بعد گروگان. درست است؟ آنجا بودند، و بعد گروگان شدند. اما ما هیچکدام از آن مشکلات را نداشتیم. این یک حملهٔ بینقص بود. ما وارد تأسیسات هستهای شدیم و به معنای واقعی کلمه آنها را زیر بمباران گرفتیم. در نتیجه، آن تهدید هستهای دیگر وجود نداشت. از نظر متعارف نیز بهشدت تضعیف شدند. و ما یک خاورمیانه متفاوت داشتیم، چون دیگر قلدر وجود نداشت. پس نمیشد چنین توافقی (صلح) را انجام داد.
ترامپ مدعی شد: حالا، همچنین میشود گفت ما سلیمانی را هم از بین بردیم. میدانید، در واقع این روند سالها پیش شروع شد، چون سلیمانی شخصیتی متفاوت بود نسبت به آنچه امروز دارند. البته آنها سه لایه از رهبران خود را از دست دادند. ما سه لایه از فرماندهان نظامیشان را یکی پس از دیگری از بین بردیم. به هر حال، ایران بسیار متفاوت شد و دیگر قلدر نبود. ما داریم دربارهٔ چند ماه اخیر صحبت میکنیم — دیگر قلدر نبود. ماجرای سلیمانی مهم بود، به نظرم از آنجا شروع شد — در دور اول ریاستجمهوری من. آن دوره فوقالعاده بود. ولی سلیمانی آدم مهمی بود. او داشت آماده میشد که به پنج پایگاه ما حمله کند. در واقع، او همراه با مردی از عراق بود که در طرف آنها قرار داشت و داشتند آماده میشدند — اما بیشتر خودِ سلیمانی بود که آمادهٔ حمله به پنج پایگاه ما بود. میدانید، ما پایگاههای تعبیهشده در مناطق مختلف داریم، و آنها همه آمادهٔ عملیات بودند — اما ما زودتر به سراغشان رفتیم. آن ضربه بزرگی بود. اما بعد که به این مرحله رسید، ما آنها را از میان برداشتیم. بنابراین دیگر تهدیدی نبودند، یا دستکم تهدیدی بسیار جزئیتر بودند.
وی ادامه داد: فرض کنید که آنها هنوز آن توان را داشتند — فرض کنید ما حمله را انجام نداده بودیم — کاری که هر رئیسجمهوری در ۲۲ سال گذشته از آن انتظار میرفت انجام دهد. خلبانان در دفتر من بودند، گفتند: «آقا، ما این مانور را تمرین میکردیم — هم ما و هم پیشینیان ما — به مدت ۲۲ سال.» سه بار در سال، دقیقاً همان مأموریت را تمرین میکردند — پرواز، نحوهٔ انجام عملیات — اما همیشه تمرین آن حمله به تأسیسات هستهای ایران بود. با این حال، هیچ رئیسجمهوری جرأت انجامش را نداشت. ولی من داشتم. و با انجام آن، ما یک خاورمیانه متفاوت داشتیم. چون اگر ایران همچنان قدرتمند و قلدر باقی میماند، انجام چنین توافقی غیرممکن بود. چون آن تهدید سنگین همچنان بر فراز منطقه سایه میانداخت. حالا دیگر آن تهدید وجود ندارد.
او افزود: میگویم حتی اگر توافق را هم انجام داده بودیم — که نمیشد، چون عربستان و دیگر کشورها از آن حمایت نمیکردند — حالا اما ما حمایت همه را داشتیم. آنها پیشتر از ترسِ قلدر حمایت نمیکردند، درست است؟ حالا که قلدر دیگر قلدر نیست، آنها سعی میکنند وانمود کنند که هنوز هستند، ولی دیگر هیچکس نگرانشان نیست. آنها برای بقا میجنگند. کاملاً برای زندگیشان میجنگند.
علاوه بر این، ما تحریمشان کردیم. یعنی واقعاً برای زندهماندن میجنگند، نه برای ساخت سلاح هستهای. باور کنید، آنها بسیار ضعیف شدهاند.
وی اضافه کرد: پس آن تهدید دیگر وجود ندارد. و چون آن تهدید وجود ندارد، همه آمادهٔ صلح هستند. چون آن تهدید دیگر وجود ندارد، که اگر بود، آنها با هر چیزی مخالفت میکردند. آنها بد بودند. و اینجاست که اوباما و بایدن خیلی بد عمل کردند. چون اساساً آنها میخواستند ایران را رهبر همه چیز کنند — و میخواستند کشوری باشد که در نهایت سلاح هستهای بسازد. طبق توافق هستهای ایران، آنها تا حالا سلاح هستهای عظیمی ساخته بودند. میدانید که آن توافق خیلی وقت پیش منقضی شده بود. من آن را لغو کردم، ولی گفتم که بهزودی هم خودش منقضی میشد. اما آن توافق مسیر همواری برای ساخت سلاح هستهای فراهم کرده بود، بدون هیچ مانعی.
رئیسجمهور آمریکا بیان داشت: پس خلاصه اینکه: ما قلدر را از بازی خارج کردیم. همه از این بابت خوشحال بودند، و توافق را امضا کردیم. حالا اگر قلدر را از میان برنداشته بودیم، اولاً توافقی [توافق غزه] امضا نمیشد، چون بسیاری از کشورهای عرب نمیتوانستند آن را انجام دهند. من آن را میدانستم و حتی تلاش نمیکردم. دوماً، فرض کنید همهچیز دقیقاً مثل الان بود — همه با هم متحد، همه توافقنامه را امضا کردهاند، اتفاقی تاریخی پس از سههزار سال — و فرض کنید ما هیچ کاری علیه ایران نکرده بودیم، در آن صورت ابر تاریکی بالای سر آن توافق بود. آن توافق هیچ معنایی نداشت. و این تمام چیزی است که باید گفت. خلاصهاش همین است.
امارات با علم به وجود تهدید از سوی ایران، وارد پیمان ابراهیم شد، آن زمان تهران در اوج قدرت خود بود/ حالا ما دیگر تهدید ایران را نداریم / اسرائیلیها توافق هستهای ایران را که فاجعهبار بود، نمیخواستند، توافقی احمقانه/ مجبور شدیم آن بوی تعفن را پاک کنیم
ترامپ گفت: حالا ما دیگر تهدید ایران را نداریم. دیگر هیچ تهدیدی نداریم. ما صلح را در خاورمیانه داریم. و فکر میکنم پیمان ابراهیم خیلی زود شروع به گسترش میکند. در واقع مطمئنم که همینطور خواهد شد.
آقای رئیسجمهور، حالا که توافق صلح غزه را نهایی کردهاید، چقدر به توافق عادیسازی روابط میان عربستان سعودی و اسرائیل نزدیک هستیم؟ و چه چیزی باید اتفاق بیفتد تا آن توافق به خط پایان برسد؟
ترامپ: فکر میکنم بسیار نزدیک هستیم. فکر میکنم عربستان سعودی پیشقدم خواهد شد. من احترام زیادی برای پادشاه قائلم و همانطور که میدانید، رابطهٔ فوقالعادهای با او داریم، و فکر میکنم عربستان سعودی مسیر را به سمت پیمان ابراهیم رهبری خواهد کرد. این موضوع بزرگی است. پیمان ابراهیم — بایدن هیچ کاری با آن نکرد جز اینکه آن را دشوارتر کند. و نکتهٔ شگفتانگیز این است که ما چهار عضو اولیه را حفظ کردیم، چون آنها در چارچوب پیمان ابراهیم عملکرد بسیار خوبی دارند، و هیچکدام خارج نشدند. اما اگر مسیر ادامه پیدا میکرد، در عرض شش ماه همه امضا میکردند.
اما حالا اوضاع آسانتر است. حالا بهتر شده است. ببینید، ما تهدید ایران را داشتیم. برای همین است که من احترام زیادی برای آن چهار عضو اولیه قائلم، چون آنها در شرایطی وارد پیمان شدند که تهدید ایران وجود داشت. به آن فکر کنید — امارات متحدهٔ عربی، آنها با علم به وجود آن تهدید وارد شدند، چون آن زمان ایران در اوج قدرت خود بود. و آنها باز هم وارد شدند. من به آنها احترام میگذارم. حالا ما دیگر تهدید ایران را نداریم. دیگر هیچ تهدیدی نداریم. ما صلح را در خاورمیانه داریم. و فکر میکنم پیمان ابراهیم خیلی زود شروع به گسترش میکند. در واقع مطمئنم که همینطور خواهد شد.
آیا فکر میکنید عربستان تا پایان سال به پیمان ابراهیم بپیوندد؟
بله، فکر میکنم. کاملاً.
میدانید، آنها دو مشکل داشتند: یک مشکل غزه و یک مشکل ایران. حالا هیچکدام را ندارند.
آقای رئیسجمهور، شما کمتر از یک سال از دور دوم ریاستجمهوریتان را پشت سر گذاشتهاید، و منطقه از اساس دگرگون شده است. بشار اسد با دولتی جایگزین شده که به دنبال عادیسازی روابط است.
بله، و میدانید، تمام آن حملات در هماهنگی با من انجام شد — در واقع با خود من مستقیماً. میدانید، با اسرائیل در انجام آن حملات، از جمله آن عملیات با پیجرها و بقیه موارد. اسرائیل در این زمینه بسیار محترمانه رفتار کرد. آنها همیشه مرا در جریان میگذاشتند. و گاهی من میگفتم نه — و آنها به تصمیم من احترام میگذاشتند. اما اوباما با اسرائیل بسیار بد رفتار کرد. میدانید، اسرائیلیها توافق هستهای ایران را نمیخواستند، که توافقی فاجعهبار بود. توافقی احمقانه، چون به ایران عملاً — راستش تعجب میکنم که موفق نشدند. من مطمئن بودم وقتی کاخ سفید را ترک میکنم، آنها موفق میشوند، چون من بودم که آن موقع مانعشان شدم، ولی اوباما چهار سال دیگر ادامه داد.
خندهدار است وقتی میگویند: «خب، باید کمی اعتبار به او بدهیم.» نه، نباید. دقیقاً برعکس است. آنها با ایران همراه شدند. ما مجبور شدیم آن بوی تعفن را پاک کنیم. آنها با ایران رفتند، نه با طرف دیگر — طرفی که متشکل از کشورهای فراوانی بود. آنها تمام سرمایهٔ خود را روی ایران گذاشتند. و اگر راه آنها پیش میرفت، امروز با ایرانِ کاملاً مسلح به سلاح هستهای روبهرو بودیم — در بالاترین سطح ممکن. این چیزی بود که در واقعیت وجود میداشت. و در آن صورت هیچ گفتوگویی ممکن نبود. هیچ مذاکرهای نمیشد انجام داد.





































