تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۳۰
کد مطلب : ۵۰۵۰۵۴
در نشستی با عنوان «ایران پسابرجام و آینده نظم جهانی»؛
کدام دوگانهسازی؟
۰
کبنا ؛وزیر پیشین امور خارجه، چند روز قبل در نشستی با عنوان «ایران پسابرجام و آینده نظم جهانی» در موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) شرکت کرد. همانطور که انتظار میرفت، صحبتهای محمدجواد ظریف، رئیس پیشین دستگاه دیپلماسی باعث جنجال رسانهای، مجازی و حملاتی مطبوعاتی علیه او شد. حملاتی که با تمرکز بر کلیدواژه «موشک مهم است اما مردم مهمتر هستند» طراحی و تلاش شد که از مجموع این اظهارات، دوگانه موشک و معیشت ایجاد شود. حملاتی که دوام چندانی نداشت و برخلاف تجربیات مشابه، نه در شبکههای اجتماعی و نه در فضای رسانهها پایدار نشد.
به گزارش ایسنا، روزنامه هم میهن نوشت: همانطور که انتظار میرفت، صحبتهای محمدجواد ظریف، رئیس پیشین دستگاه دیپلماسی باعث جنجال رسانهای، مجازی و حملاتی مطبوعاتی علیه او شد. حملاتی که با تمرکز بر کلیدواژه «موشک مهم است اما مردم مهمتر هستند» طراحی و تلاش شد که از مجموع این اظهارات، دوگانه موشک و معیشت ایجاد شود. حملاتی که دوام چندانی نداشت و برخلاف تجربیات مشابه، نه در شبکههای اجتماعی و نه در فضای رسانهها پایدار نشد.
موشک مهم است اما مردم مهمتر هستند
آنچه مورد توجه جریان تندرو قرار گرفت، در واقع بخش پایانی صحبتهای ظریف و پیش از پرسش و پاسخها بود. او گفت: «همیشه گفتم موشک بسیار مهم است اما مردم مهمترهستند و مردم، ایران را در قرنهای گذشته نگه داشتند، هر که به ایران حمله کرده نتوانسته ایرانی را شبیه خودش کند، برای این توان ارزش قائل شویم، بنابراین عامل عمده قدرت خود را حفظ کنیم. یکی از مسیرهای آن این است که مردم را از نظر اقتصادی تامین کنیم. برای این کار سرمایه ایرانی برای ساخت ایران کافی است اما سرمایه نیاز به امنیت دارد که راه آن مقابله با رانت و فساد است.
اولویت دوم تقویت بنیه نظامی است. مرحله سوم افزایش روابط با کشورهای منطقه است و اینکه اجازه ندهیم فاصله اهداف آنها و اسرائیل توسط خود ما پر شود. ضرورت دیگر اینکه گفتوگو کنیم. همین جنگ اخیر با گفتوگو تمام شد. بالاخره یکی ساعت ۴ صبح تماس گرفت و گفت ما نمیزنیم آن یکی هم گفت ما هم نمیزنیم، جنگ با گفتوگو تمام میشود اما بهتراست این گفتوگو وقتی انجام شود که اهرم قدرت داریم.»
همچنین قسمت دیگری از صحبتهای او که معطوف به موضوع مذاکرات بود و در بخش پرسش و پاسخ مطرح شد نیز مدنظر مهاجمان قرار گرفت. او در پاسخ به سوالی در مورد موضوعات احتمالی مذاکره احتمالی نیز تصریح کرد: «دوستان سابقم میگویند چرا در رابطه با آمریکا فقط یک موضوع را حل کردی، مگر نمیدانی مشکل روابط ایران و آمریکا فراتر از هستهای است؟ میگویم اجازه نداشتم اما امروز میگویم اینکه تلاش کنیم مشکل هستهای را با هستهای حل کنیم امروز نشدنی است.
آن روز میشد و قدر آن دانسته نشد اما امروز نمیشود. لذا ناگزیریم برای بحثهای دیگر طراحی داشته باشیم که اگر بخواهیم درباره آنها صحبت کنیم به معنای تسلیم نیست بلکه به معنای امتیاز گرفتن است. برادران عزیز نظامی گفته بودند ما موشک بالای دو هزار کیلومتر نمیسازیم، چرا این امتیاز بدون گرفتن امتیازی داده شد؟ چون وقتی قرار نیست درباره موضوعی گفتوگو و بدهبستان شود، مجبوریم برای دفع شر امتیازاتی را مجانی بدهید کما اینکه بازرسیهای آژانس را بعد از قانون راهبردی مجلس فقط برای دفع شر دادیم و در دولت شهید رئیسی هم همین بود.»
دوگانه توان دفاعی و مردم
روزنامه کیهان واکنشی عصبی به این اظهارات نشان داد و در واقع میتوان آن را بلندترین صدایی دانست که شنیده شد. نه از لحاظ منطق بلکه از لحاظ نحوه پرداخت به صحبتهای ظریف. نویسنده کیهان با پشت سر هم آوردن برخی ادعاهای سیاسی تکراری در حوزههای مختلف از سیاست داخلی تا دیپلماسی، در یادداشتی با عنوان «آقای ظریف! با امنیت ملی بازی نکنید» با اندکی پس و پیش کردن و به هم چسباندن صحبتهای ظریف نوشت: «جناب آقای «محمدجواد ظریف» وزیر اسبق امور خارجه، اخیراً در اظهارنظری تأملبرانگیز گفته است: اجازه مذاکرات غیرهستهای را نداشتم، اما امروز دیگر حل مشکل هستهای با هستهای ممکن نیست.
موشک بسیار مهم است اما مردم مهمتر هستند و مردم، ایران را در قرنهای گذشته نگه داشتند.» در ابتدا باید از ایشان پرسید که شما بهزعم خودتان با همان «اجازه مذاکرات هستهای» چه دستاوردی کسب کردید؟! خودتان میدانید که «تقریباً هیچ» دستاوردی کسب نکردید؛ ولی ای کاش صرفاً همان «تقریباً هیچ» بود. مذاکرات هستهای که شما سکاندار آن بودید، نهتنها هیچ دستاوردی نداشت، بلکه خسارت محض در پی داشت. به واسطه آن مذاکرات، هم تحریمها دو برابر شد و هم در قلب راکتور هستهای که حاصل مجاهدت و تلاش شبانهروزی دانشمندان کشورمان بود، بتن ریخته شد.
متاسفانه جناب ظریف در سخنان اخیر خود، عملاً دو عنصر اساسی کشور یعنی «امنیت ملی» و «رفاه عمومی» را در مقابل یکدیگر قرار داده است. این اظهارات در بطن خود حامل پیامی خطرناک است که تلاش دارد جایگاه «توان دفاعی» را در برابر «مردم» قرار دهد. این اظهارنظر جناب ظریف از آن جهت قابل تأمل است که درست در زمانی مطرح شده است که بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و تجربه تهدیدات مستقیم دشمن، اهمیت توان موشکی ایران در دفاع از جان و مال مردم بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است.
اگر امروز تهران و اصفهان و مشهد و اهواز و سنندج و تبریز و خرمآباد و زاهدان و اقصی نقاط کشور در آرامشاند، به دلیل همان توان موشکی است که هر متجاوزی را از فکر حمله باز میدارد. امروزه و بهخصوص پس از جنگ ۱۲ روزه، آحاد ملت ایران بر این مسئله تاکید دارد که قدرت دفاعی ایران اهرم قدرتمندی برای دفاع از جان و مال و زندگی مردم است.» این بخش از یادداشت کیهان هم مورد توجه قرار گرفت: «اینکه آقای ظریف میگوید «مردم مهمترند» در ظاهر سخنی درست است، اما وقتی از زبان کسی مطرح میشود که تصمیماتش فشار بیسابقهای بر دوش همین مردم گذاشت، معنای دیگری پیدا میکند.
مردم در دهه ۹۰ و در دولت مدعی تدبیر و امید به واسطه خسارت محض برجام و قصور و تقصیرهای برخی دولتمردان، با گرانی افسارگسیخته دست و پنجه نرم کردند. در آن مقطع تحریمها دو برابر شد و همزمان صنعت هستهای با محدودیتهای شدید مواجه شد. آن وضعیت حاصل همان برجامی بود که قرار بود هم چرخ سانتریفیوژها را بچرخاند و هم چرخ زندگی مردم را.»
با امنیت ملی بازی نکنید!
روزنامه خراسان دیروز در یکی از صفحات خود، چکیدهای از یادداشت طولانی کیهان در شماره ۱۹ مهر را بدون ذکر منبع و با تیتر «بازی ظریف با امنیت ملی» را چاپ کرد که با عنوان واکنش خراسان مورد توجه رسانههای آنلاین قرار گرفت: «وزیر اسبق امور خارجه، اخیراً در اظهارنظری تأملبرانگیز گفته است:«اجازه مذاکرات غیرهستهای را نداشتم، اما امروز دیگر حل مشکل هستهای با هستهای ممکن نیست. موشک بسیار مهم است اما مردم مهمتر هستند و مردم، ایران را در قرنهای گذشته نگه داشتند.»
در واقع اکنون که گفتمان «هستهای در مقابل زندگی مردم» پس از شکستهای پی درپی کاملاً بیاعتبار شده، ظریف با تغییر تاکتیک همان استراتژی را در قالب جدیدی تکرار میکند: «موشک در مقابل مردم». این در حالی است که اکثریت قاطع ملت ایران، فارغ از جناحبندیهای سیاسی، بهخوبی میدانند که امنیت و مردم از یکدیگر جدا نیستند. در حقیقت امنیت و مردم، دو روی یک سکهاند و در جنگ ۱۲ روزه نیز، همگان به عیان دیدند که چگونه موشکهای مقاومت، امنیت و عزت را برای امت اسلامی به ارمغان آورد. اگر موشکهای ایران نبودند، کشورمان بارها و بارها توسط دشمنان این مرز و بوم شخم زده شده بود و اگر مردم نبودند، آیا این موشکها معنا و ارادهای برای استفاده داشتند؟
بنابراین این دو، نه در تقابل، بلکه در تکامل یکدیگر معنا پیدا میکنند. افکار عمومی به خاطر دارد که یک جریان سیاسی در داخل کشور طی سالیان گذشته مدعی بود «دنیای فردا، دنیای گفتمان است و نه موشک». تصور کنید که اگر بر فرض، حاکمیت در ایران، این طرز فکر را پیادهسازی میکرد و تعطیلی قدرت دفاعی و توان نظامی را رقم میزد، در حال حاضر در چه وضعیتی بودیم؟! افزون بر این دولتهایی که بدون قدرت دفاعی سر میز مذاکره نشستهاند، معمولاً نه شریک، بلکه قربانی دیپلماسی بودهاند.
نمونهاش را میتوان در سرنوشت لیبی دید؛ کشوری که پس از خلع سلاح، طعمه تجاوز شد. بنابراین، سخن گفتن از دوگانه «موشک یا مردم» عملاً باز تکرار همان خط تبلیغی غرب است که میخواهد ایران را از مؤلفههای قدرت تهی کند. واقعیت این است که دشمنان بیرونی در تحقق این هدف شکست خوردهاند و حالا برخی در داخل، آگاهانه یا ناآگاهانه، ادامهدهنده همان پروژهاند.»
موشک مهم و زندگی مردم اولویت اول کشور است
ابراهیم رحیمپور، معاون پیشین وزارت امور خارجه در تحلیل حملهها به ظریف، به خبرنگار هممیهن گفت: «نوسانات مواضع آقای ظریف پیش، حین و پس از وزارت بسیار کم بوده است. نکاتی که به آن معتقد است را ابراز میکند و معمولاً هم این صحبتها با گرفتاری و برخورد از سوی گروهی مواجه میشود که خیلی هم در مملکت ما خوشنام نیستند. وقتی با آقای ظریف صحبت میکنیم، به ایشان میگوییم کمتر موضعگیری کنید که این تعرضات هم کم شود.
ولی قبول نمیکند و میگوید که من وظیفه انسانی، ملی و دینی دارم به این تعرضها هم عادت کردهام. بنابراین موضعش این است که به عنوان یک فرد سابقاً دارای منصب در حاکمیت که دارای موقعیت و محبوبیت بوده، باید حرف و تحلیلش را ارائه کند. چرا این تحلیلها بار دیگر تکرار میشود؟ به این دلیل که پس از خروجمان از جنگ ۱۲ روزه در یک وضعیت مهم و حساسی هستیم؛ وضعیتی که اگر به درستی مدیریت نشود، احتمال دارد که وارد یک جنگ دیگر هم بشویم.»
او ادامه داد: «ما در خاورمیانه شاهد تغییرات و چینش یک صحنه جدید هستیم و آن نیز اتفاقی است که در خصوص بحران غزه و پایان آن جنگ رخ داد. بعد از آنچه از سوی حماس به دنبال تبادل نظر با طرفهای دیگر اتفاق افتاد، با توجه به این تحولات بااهمیت به نظر میرسد که باید در مشارکتها، اظهارنظرها و گفتوگوها دقت لازم را داشته باشیم که تمام زحمتهای کشیدهشده در منطقه از بین نرود یا وضعیت صرفاً به نفع دشمنان و رقبای ما تغییر نکند. ما در این منطقه حضور بسیاری داشتیم، اشتباهاتی هم مرتکب شدیم و صحنه هم به شکلی بود که تحولات خیلی به نفع ما پیش نرفت.
اما زمانی که محاسبات حماس را میبینیم که راضی شد با دشمن یا دشمنان خود به صلح برسد و یک جنگ دوساله و به نحوی یک منازعه ۸۰ ساله را با تمام مشکلات به نقطهای برساند، متوجه میشویم که از طریق دیپلماسی هوشمندانه میتوانیم منافع ملی و مردم خودمان را حفظ کنیم. در این میان عدهای ظاهراً راه خود را انتخاب کردند که ادامه تنش و جنگ است. آنچه من از صحبتهای ظریف استنباط میکنم، این است که باید از ابزارهای خود برای جلوگیری از بروز این شرایط استفاده کنیم.»
این دیپلمات پیشین درباره دوگانه موشک و معیشت که تلاش زیادی برای استخراج آن از صحبتهای ظریف صورت گرفت نیز گفت: «آنچه من در طول زمان از مواضع آقای ظریف دریافت کردم، این است که طبیعتاً در اختیار داشتن سلاح متعارف برای دفاع از خود در منطقه پرتلاطم خاورمیانه را حتماً برای کشور ضروری میداند. نه ظریف و نه هیچ آدم عاقل دیگری در این خصوص تردید ندارد که سلاح نداشته باشیم و صرفاً به عنوان اخلاق خوب در دنیا جلو برویم.
چنین چیزی در قاموس دنیا وجود ندارد. در مورد مسئله هستهای هم که در این صحبتها به آن اشاره شد و جای خاصی هم در حملات دارد هم باید بگویم که ما غنیسازی خود را از دنیا گرفتیم اما اتفاقاتی رخ داد که در نهایت به این نقطه رسیدیم و طرف مقابل میگوید نباید غنیسازی داشته باشید. فکر میکنم با استفاده از ابزار دیپلماسی میتوان این حق را زنده کرد و از طریق مکانیسمهای موجود اطمینان طرف مقابل را جلب کرد. باید به این نکته توجه کنید که موضوع ایران هستهای نیست. آقای ظریف و کارشناسان دیگر به این موضوع اشاره کردند که موضوع قطعنامههای دوران آقای احمدینژاد به بهانه هستهای صادر شد اما علت اصلی آن، برانگیختن حساسیت قدرتهای دنیا با طرح مسائلی مثل نفی هولوکاست و آن دست صحبتها بود.
لذا باید به این توجه کنیم که موضعگیریهای ما در مورد مسائل خارجی و به خصوص مواردی که ارتباطی به ما ندارد، خود یکی از عوامل مضری هستند که منجر به ایجاد وضعیت فعلی ما شده است.» رحیمپور تاکید کرد: «بنابراین هیچکس نمیگوید نباید موشک داشته باشیم. ظریف هم میداند و میگوید که اگر همین توانایی حداقلی موشکی را در اختیار نداشتیم، با حملات اسرائیل باید تسلیم میشدیم یا تخریب کامل کشورمان را به چشم میدیدیم. مسئله رفاه مردم و معیشت آنها نیز اولویت اصلی کشور است که باید کنار موشک یا هر سلاح دیگری و رزمندگانی که میجنگند، باید وجود داشته باشد.
اگر نه، در مسیر به موانعی میخوریم که ممکن است مردم خود ما حمایت کاملی نشان ندهند. در شرایط فعلی که هنوز خطر جنگ وجود دارد، طبیعی است که باید با هوشمندی بالا، کار مذاکرات و حضور خود را جدی بگیریم و جلو ببریم. در همین حال بعضی دوستان خوشفکر میگویند چرا ما در شرمالشیخ نیستیم و یک حضور نمادین نداریم؟ چرا ثابت نمیکنیم که مثل بیانیه منتشرشده وزارت امور خارجه – که خیلی خوب بود – موافق این هستیم که تنش در خاورمیانه از بین برود؟»
ظریف تاوان شکست جلیلی را پس میدهد
غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز درباره انگیزه و پشت صحنه این حملات به هممیهن گفت: «ظریف در صدر لیست حمله تندروها و جریان پایداری قرار دارد. در واقع حالا حالاها با او کار دارند و به این قانع نیستند که او را از دولت بیرون انداختند. اتفاقی که متاسفانه آقای پزشکیان هم در مقابل آن تسلیم شد درحالیکه میتوانست با رهبری رایزنی و مشورت کند و اجازه حضور او را بگیرد. ظریف در جریان انتخابات گذشته دولتسازی کرد و تاوان این کار را به پایداری و امثال روزنامه میدان توپخانه پس میدهد. هم او و هم حسن روحانی به خاطر تاثیراتی که میتوانند در مسائل امروز و آینده داشته باشند، سیبل آنها هستند.»
او ادامه داد: «دولتی که بر سر کار آمد، جلوی ورود آنها به پاستور را گرفت. آقای جلیلی در انتخابات ۱۴۰۳ برای چندمین بار شکست خورد؟ این موضوع فراموش نمیشود. اینکه میگویم تحلیل نیست بلکه خبر است که آنها میخواهند دوره حضور پزشکیان در پاستور، دوره اول و آخر او باشد. حسن روحانی را هم به دلایل دیگر حذف کردند، از خبرگان کنار گذاشتند و مسائل دیگر. این افراط و تفریطهایشان هم به جایی نمیرسد. همینها یک روز ظریف و صالحی و دیگران را در مجلس تهدید میکردند که شما را در فلان راکتور دفن میکنیم و رویتان سیمان میریزیم، گفتند ظریف به رهبری دروغ گفته در حالی که رهبری متدین بودن ظریف را ستوده است.»
رجایی تاکید کرد: «دورهای آقای هاشمی سیبل آنها بود. از ۱۸ نقطه به هاشمی حمله میکردند که احمدینژاد فقط یکی از آنها بود و بعد خودش فهمید به ابزاری برایشان تبدیل شده. موفق هم نشدند. زمانی دنبال تخریب خاتمی بودند با خبرهای جعلی مثل قصه ملاقات با جرج سوروس و مانند آن که هیچ وقت اسنادشان را هم نشان هیچ کس ندادند. الان هم که دوره ظریف و یک پله پایینتر روحانی است. ظریف هم باید تحمل کند. یک روز میگویند محاکمهاش کنید، یک روز میگویند سکهها را پس بده. بازی بیهودهای است و در این شرایط هم کسی از ظریف آنطور که باید دفاع نمیکند. آقای پزشکیان هم خطای فاحشی کرد که پشت ظریف را خالی کرد.
هیچکس نمیتواند انکار کند که ظریف نقش محوری در ریاستجمهوری پزشکیان داشت. آن جایی که میتوانست خودش میرفت و آنجایی که نمیتوانست یعنی توان بدنی آن حجم از دوندگیها اجازه نمیداد، پیام میفرستاد و سعی میکرد به نتیجه برسد. با آنچه رخ داد و ناسپاسی که اتفاق افتاد هم بعید میدانم که دیگر آقای ظریف در این موضوع و دولتسازی ورود کند. توصیه من به ایشان این است که تحمل کنند و کمتر پاسخ بدهند.
چه کسی باور میکند ظریف برجام را نخوانده است؟ صحبتهایی که میکنند خندهدار است.» این فعال سیاسی اصلاحطلب با تاکید مجدد بر اهمیت انتخابات ۱۴۰۳، ادامه داد: «موضوع شکست آقای جلیلی و ناکامی آنها برای حفظ پاستور موضوع کمی نیست که به راحتی فراموش شود. اما توصیهام به دلواپسان این است که به جای ساختن این روایتهای غیرواقعی، خودشان را اثبات کنند و بدون زدن امثال ظریف بگویند چه میخواهند مثلاً برای همین موضوع معیشت مردم چه میکنند.»
به گزارش ایسنا، روزنامه هم میهن نوشت: همانطور که انتظار میرفت، صحبتهای محمدجواد ظریف، رئیس پیشین دستگاه دیپلماسی باعث جنجال رسانهای، مجازی و حملاتی مطبوعاتی علیه او شد. حملاتی که با تمرکز بر کلیدواژه «موشک مهم است اما مردم مهمتر هستند» طراحی و تلاش شد که از مجموع این اظهارات، دوگانه موشک و معیشت ایجاد شود. حملاتی که دوام چندانی نداشت و برخلاف تجربیات مشابه، نه در شبکههای اجتماعی و نه در فضای رسانهها پایدار نشد.
موشک مهم است اما مردم مهمتر هستند
آنچه مورد توجه جریان تندرو قرار گرفت، در واقع بخش پایانی صحبتهای ظریف و پیش از پرسش و پاسخها بود. او گفت: «همیشه گفتم موشک بسیار مهم است اما مردم مهمترهستند و مردم، ایران را در قرنهای گذشته نگه داشتند، هر که به ایران حمله کرده نتوانسته ایرانی را شبیه خودش کند، برای این توان ارزش قائل شویم، بنابراین عامل عمده قدرت خود را حفظ کنیم. یکی از مسیرهای آن این است که مردم را از نظر اقتصادی تامین کنیم. برای این کار سرمایه ایرانی برای ساخت ایران کافی است اما سرمایه نیاز به امنیت دارد که راه آن مقابله با رانت و فساد است.
اولویت دوم تقویت بنیه نظامی است. مرحله سوم افزایش روابط با کشورهای منطقه است و اینکه اجازه ندهیم فاصله اهداف آنها و اسرائیل توسط خود ما پر شود. ضرورت دیگر اینکه گفتوگو کنیم. همین جنگ اخیر با گفتوگو تمام شد. بالاخره یکی ساعت ۴ صبح تماس گرفت و گفت ما نمیزنیم آن یکی هم گفت ما هم نمیزنیم، جنگ با گفتوگو تمام میشود اما بهتراست این گفتوگو وقتی انجام شود که اهرم قدرت داریم.»
همچنین قسمت دیگری از صحبتهای او که معطوف به موضوع مذاکرات بود و در بخش پرسش و پاسخ مطرح شد نیز مدنظر مهاجمان قرار گرفت. او در پاسخ به سوالی در مورد موضوعات احتمالی مذاکره احتمالی نیز تصریح کرد: «دوستان سابقم میگویند چرا در رابطه با آمریکا فقط یک موضوع را حل کردی، مگر نمیدانی مشکل روابط ایران و آمریکا فراتر از هستهای است؟ میگویم اجازه نداشتم اما امروز میگویم اینکه تلاش کنیم مشکل هستهای را با هستهای حل کنیم امروز نشدنی است.
آن روز میشد و قدر آن دانسته نشد اما امروز نمیشود. لذا ناگزیریم برای بحثهای دیگر طراحی داشته باشیم که اگر بخواهیم درباره آنها صحبت کنیم به معنای تسلیم نیست بلکه به معنای امتیاز گرفتن است. برادران عزیز نظامی گفته بودند ما موشک بالای دو هزار کیلومتر نمیسازیم، چرا این امتیاز بدون گرفتن امتیازی داده شد؟ چون وقتی قرار نیست درباره موضوعی گفتوگو و بدهبستان شود، مجبوریم برای دفع شر امتیازاتی را مجانی بدهید کما اینکه بازرسیهای آژانس را بعد از قانون راهبردی مجلس فقط برای دفع شر دادیم و در دولت شهید رئیسی هم همین بود.»
دوگانه توان دفاعی و مردم
روزنامه کیهان واکنشی عصبی به این اظهارات نشان داد و در واقع میتوان آن را بلندترین صدایی دانست که شنیده شد. نه از لحاظ منطق بلکه از لحاظ نحوه پرداخت به صحبتهای ظریف. نویسنده کیهان با پشت سر هم آوردن برخی ادعاهای سیاسی تکراری در حوزههای مختلف از سیاست داخلی تا دیپلماسی، در یادداشتی با عنوان «آقای ظریف! با امنیت ملی بازی نکنید» با اندکی پس و پیش کردن و به هم چسباندن صحبتهای ظریف نوشت: «جناب آقای «محمدجواد ظریف» وزیر اسبق امور خارجه، اخیراً در اظهارنظری تأملبرانگیز گفته است: اجازه مذاکرات غیرهستهای را نداشتم، اما امروز دیگر حل مشکل هستهای با هستهای ممکن نیست.
موشک بسیار مهم است اما مردم مهمتر هستند و مردم، ایران را در قرنهای گذشته نگه داشتند.» در ابتدا باید از ایشان پرسید که شما بهزعم خودتان با همان «اجازه مذاکرات هستهای» چه دستاوردی کسب کردید؟! خودتان میدانید که «تقریباً هیچ» دستاوردی کسب نکردید؛ ولی ای کاش صرفاً همان «تقریباً هیچ» بود. مذاکرات هستهای که شما سکاندار آن بودید، نهتنها هیچ دستاوردی نداشت، بلکه خسارت محض در پی داشت. به واسطه آن مذاکرات، هم تحریمها دو برابر شد و هم در قلب راکتور هستهای که حاصل مجاهدت و تلاش شبانهروزی دانشمندان کشورمان بود، بتن ریخته شد.
متاسفانه جناب ظریف در سخنان اخیر خود، عملاً دو عنصر اساسی کشور یعنی «امنیت ملی» و «رفاه عمومی» را در مقابل یکدیگر قرار داده است. این اظهارات در بطن خود حامل پیامی خطرناک است که تلاش دارد جایگاه «توان دفاعی» را در برابر «مردم» قرار دهد. این اظهارنظر جناب ظریف از آن جهت قابل تأمل است که درست در زمانی مطرح شده است که بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و تجربه تهدیدات مستقیم دشمن، اهمیت توان موشکی ایران در دفاع از جان و مال مردم بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است.
اگر امروز تهران و اصفهان و مشهد و اهواز و سنندج و تبریز و خرمآباد و زاهدان و اقصی نقاط کشور در آرامشاند، به دلیل همان توان موشکی است که هر متجاوزی را از فکر حمله باز میدارد. امروزه و بهخصوص پس از جنگ ۱۲ روزه، آحاد ملت ایران بر این مسئله تاکید دارد که قدرت دفاعی ایران اهرم قدرتمندی برای دفاع از جان و مال و زندگی مردم است.» این بخش از یادداشت کیهان هم مورد توجه قرار گرفت: «اینکه آقای ظریف میگوید «مردم مهمترند» در ظاهر سخنی درست است، اما وقتی از زبان کسی مطرح میشود که تصمیماتش فشار بیسابقهای بر دوش همین مردم گذاشت، معنای دیگری پیدا میکند.
مردم در دهه ۹۰ و در دولت مدعی تدبیر و امید به واسطه خسارت محض برجام و قصور و تقصیرهای برخی دولتمردان، با گرانی افسارگسیخته دست و پنجه نرم کردند. در آن مقطع تحریمها دو برابر شد و همزمان صنعت هستهای با محدودیتهای شدید مواجه شد. آن وضعیت حاصل همان برجامی بود که قرار بود هم چرخ سانتریفیوژها را بچرخاند و هم چرخ زندگی مردم را.»
با امنیت ملی بازی نکنید!
روزنامه خراسان دیروز در یکی از صفحات خود، چکیدهای از یادداشت طولانی کیهان در شماره ۱۹ مهر را بدون ذکر منبع و با تیتر «بازی ظریف با امنیت ملی» را چاپ کرد که با عنوان واکنش خراسان مورد توجه رسانههای آنلاین قرار گرفت: «وزیر اسبق امور خارجه، اخیراً در اظهارنظری تأملبرانگیز گفته است:«اجازه مذاکرات غیرهستهای را نداشتم، اما امروز دیگر حل مشکل هستهای با هستهای ممکن نیست. موشک بسیار مهم است اما مردم مهمتر هستند و مردم، ایران را در قرنهای گذشته نگه داشتند.»
در واقع اکنون که گفتمان «هستهای در مقابل زندگی مردم» پس از شکستهای پی درپی کاملاً بیاعتبار شده، ظریف با تغییر تاکتیک همان استراتژی را در قالب جدیدی تکرار میکند: «موشک در مقابل مردم». این در حالی است که اکثریت قاطع ملت ایران، فارغ از جناحبندیهای سیاسی، بهخوبی میدانند که امنیت و مردم از یکدیگر جدا نیستند. در حقیقت امنیت و مردم، دو روی یک سکهاند و در جنگ ۱۲ روزه نیز، همگان به عیان دیدند که چگونه موشکهای مقاومت، امنیت و عزت را برای امت اسلامی به ارمغان آورد. اگر موشکهای ایران نبودند، کشورمان بارها و بارها توسط دشمنان این مرز و بوم شخم زده شده بود و اگر مردم نبودند، آیا این موشکها معنا و ارادهای برای استفاده داشتند؟
بنابراین این دو، نه در تقابل، بلکه در تکامل یکدیگر معنا پیدا میکنند. افکار عمومی به خاطر دارد که یک جریان سیاسی در داخل کشور طی سالیان گذشته مدعی بود «دنیای فردا، دنیای گفتمان است و نه موشک». تصور کنید که اگر بر فرض، حاکمیت در ایران، این طرز فکر را پیادهسازی میکرد و تعطیلی قدرت دفاعی و توان نظامی را رقم میزد، در حال حاضر در چه وضعیتی بودیم؟! افزون بر این دولتهایی که بدون قدرت دفاعی سر میز مذاکره نشستهاند، معمولاً نه شریک، بلکه قربانی دیپلماسی بودهاند.
نمونهاش را میتوان در سرنوشت لیبی دید؛ کشوری که پس از خلع سلاح، طعمه تجاوز شد. بنابراین، سخن گفتن از دوگانه «موشک یا مردم» عملاً باز تکرار همان خط تبلیغی غرب است که میخواهد ایران را از مؤلفههای قدرت تهی کند. واقعیت این است که دشمنان بیرونی در تحقق این هدف شکست خوردهاند و حالا برخی در داخل، آگاهانه یا ناآگاهانه، ادامهدهنده همان پروژهاند.»
موشک مهم و زندگی مردم اولویت اول کشور است
ابراهیم رحیمپور، معاون پیشین وزارت امور خارجه در تحلیل حملهها به ظریف، به خبرنگار هممیهن گفت: «نوسانات مواضع آقای ظریف پیش، حین و پس از وزارت بسیار کم بوده است. نکاتی که به آن معتقد است را ابراز میکند و معمولاً هم این صحبتها با گرفتاری و برخورد از سوی گروهی مواجه میشود که خیلی هم در مملکت ما خوشنام نیستند. وقتی با آقای ظریف صحبت میکنیم، به ایشان میگوییم کمتر موضعگیری کنید که این تعرضات هم کم شود.
ولی قبول نمیکند و میگوید که من وظیفه انسانی، ملی و دینی دارم به این تعرضها هم عادت کردهام. بنابراین موضعش این است که به عنوان یک فرد سابقاً دارای منصب در حاکمیت که دارای موقعیت و محبوبیت بوده، باید حرف و تحلیلش را ارائه کند. چرا این تحلیلها بار دیگر تکرار میشود؟ به این دلیل که پس از خروجمان از جنگ ۱۲ روزه در یک وضعیت مهم و حساسی هستیم؛ وضعیتی که اگر به درستی مدیریت نشود، احتمال دارد که وارد یک جنگ دیگر هم بشویم.»
او ادامه داد: «ما در خاورمیانه شاهد تغییرات و چینش یک صحنه جدید هستیم و آن نیز اتفاقی است که در خصوص بحران غزه و پایان آن جنگ رخ داد. بعد از آنچه از سوی حماس به دنبال تبادل نظر با طرفهای دیگر اتفاق افتاد، با توجه به این تحولات بااهمیت به نظر میرسد که باید در مشارکتها، اظهارنظرها و گفتوگوها دقت لازم را داشته باشیم که تمام زحمتهای کشیدهشده در منطقه از بین نرود یا وضعیت صرفاً به نفع دشمنان و رقبای ما تغییر نکند. ما در این منطقه حضور بسیاری داشتیم، اشتباهاتی هم مرتکب شدیم و صحنه هم به شکلی بود که تحولات خیلی به نفع ما پیش نرفت.
اما زمانی که محاسبات حماس را میبینیم که راضی شد با دشمن یا دشمنان خود به صلح برسد و یک جنگ دوساله و به نحوی یک منازعه ۸۰ ساله را با تمام مشکلات به نقطهای برساند، متوجه میشویم که از طریق دیپلماسی هوشمندانه میتوانیم منافع ملی و مردم خودمان را حفظ کنیم. در این میان عدهای ظاهراً راه خود را انتخاب کردند که ادامه تنش و جنگ است. آنچه من از صحبتهای ظریف استنباط میکنم، این است که باید از ابزارهای خود برای جلوگیری از بروز این شرایط استفاده کنیم.»
این دیپلمات پیشین درباره دوگانه موشک و معیشت که تلاش زیادی برای استخراج آن از صحبتهای ظریف صورت گرفت نیز گفت: «آنچه من در طول زمان از مواضع آقای ظریف دریافت کردم، این است که طبیعتاً در اختیار داشتن سلاح متعارف برای دفاع از خود در منطقه پرتلاطم خاورمیانه را حتماً برای کشور ضروری میداند. نه ظریف و نه هیچ آدم عاقل دیگری در این خصوص تردید ندارد که سلاح نداشته باشیم و صرفاً به عنوان اخلاق خوب در دنیا جلو برویم.
چنین چیزی در قاموس دنیا وجود ندارد. در مورد مسئله هستهای هم که در این صحبتها به آن اشاره شد و جای خاصی هم در حملات دارد هم باید بگویم که ما غنیسازی خود را از دنیا گرفتیم اما اتفاقاتی رخ داد که در نهایت به این نقطه رسیدیم و طرف مقابل میگوید نباید غنیسازی داشته باشید. فکر میکنم با استفاده از ابزار دیپلماسی میتوان این حق را زنده کرد و از طریق مکانیسمهای موجود اطمینان طرف مقابل را جلب کرد. باید به این نکته توجه کنید که موضوع ایران هستهای نیست. آقای ظریف و کارشناسان دیگر به این موضوع اشاره کردند که موضوع قطعنامههای دوران آقای احمدینژاد به بهانه هستهای صادر شد اما علت اصلی آن، برانگیختن حساسیت قدرتهای دنیا با طرح مسائلی مثل نفی هولوکاست و آن دست صحبتها بود.
لذا باید به این توجه کنیم که موضعگیریهای ما در مورد مسائل خارجی و به خصوص مواردی که ارتباطی به ما ندارد، خود یکی از عوامل مضری هستند که منجر به ایجاد وضعیت فعلی ما شده است.» رحیمپور تاکید کرد: «بنابراین هیچکس نمیگوید نباید موشک داشته باشیم. ظریف هم میداند و میگوید که اگر همین توانایی حداقلی موشکی را در اختیار نداشتیم، با حملات اسرائیل باید تسلیم میشدیم یا تخریب کامل کشورمان را به چشم میدیدیم. مسئله رفاه مردم و معیشت آنها نیز اولویت اصلی کشور است که باید کنار موشک یا هر سلاح دیگری و رزمندگانی که میجنگند، باید وجود داشته باشد.
اگر نه، در مسیر به موانعی میخوریم که ممکن است مردم خود ما حمایت کاملی نشان ندهند. در شرایط فعلی که هنوز خطر جنگ وجود دارد، طبیعی است که باید با هوشمندی بالا، کار مذاکرات و حضور خود را جدی بگیریم و جلو ببریم. در همین حال بعضی دوستان خوشفکر میگویند چرا ما در شرمالشیخ نیستیم و یک حضور نمادین نداریم؟ چرا ثابت نمیکنیم که مثل بیانیه منتشرشده وزارت امور خارجه – که خیلی خوب بود – موافق این هستیم که تنش در خاورمیانه از بین برود؟»
ظریف تاوان شکست جلیلی را پس میدهد
غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز درباره انگیزه و پشت صحنه این حملات به هممیهن گفت: «ظریف در صدر لیست حمله تندروها و جریان پایداری قرار دارد. در واقع حالا حالاها با او کار دارند و به این قانع نیستند که او را از دولت بیرون انداختند. اتفاقی که متاسفانه آقای پزشکیان هم در مقابل آن تسلیم شد درحالیکه میتوانست با رهبری رایزنی و مشورت کند و اجازه حضور او را بگیرد. ظریف در جریان انتخابات گذشته دولتسازی کرد و تاوان این کار را به پایداری و امثال روزنامه میدان توپخانه پس میدهد. هم او و هم حسن روحانی به خاطر تاثیراتی که میتوانند در مسائل امروز و آینده داشته باشند، سیبل آنها هستند.»
او ادامه داد: «دولتی که بر سر کار آمد، جلوی ورود آنها به پاستور را گرفت. آقای جلیلی در انتخابات ۱۴۰۳ برای چندمین بار شکست خورد؟ این موضوع فراموش نمیشود. اینکه میگویم تحلیل نیست بلکه خبر است که آنها میخواهند دوره حضور پزشکیان در پاستور، دوره اول و آخر او باشد. حسن روحانی را هم به دلایل دیگر حذف کردند، از خبرگان کنار گذاشتند و مسائل دیگر. این افراط و تفریطهایشان هم به جایی نمیرسد. همینها یک روز ظریف و صالحی و دیگران را در مجلس تهدید میکردند که شما را در فلان راکتور دفن میکنیم و رویتان سیمان میریزیم، گفتند ظریف به رهبری دروغ گفته در حالی که رهبری متدین بودن ظریف را ستوده است.»
رجایی تاکید کرد: «دورهای آقای هاشمی سیبل آنها بود. از ۱۸ نقطه به هاشمی حمله میکردند که احمدینژاد فقط یکی از آنها بود و بعد خودش فهمید به ابزاری برایشان تبدیل شده. موفق هم نشدند. زمانی دنبال تخریب خاتمی بودند با خبرهای جعلی مثل قصه ملاقات با جرج سوروس و مانند آن که هیچ وقت اسنادشان را هم نشان هیچ کس ندادند. الان هم که دوره ظریف و یک پله پایینتر روحانی است. ظریف هم باید تحمل کند. یک روز میگویند محاکمهاش کنید، یک روز میگویند سکهها را پس بده. بازی بیهودهای است و در این شرایط هم کسی از ظریف آنطور که باید دفاع نمیکند. آقای پزشکیان هم خطای فاحشی کرد که پشت ظریف را خالی کرد.
هیچکس نمیتواند انکار کند که ظریف نقش محوری در ریاستجمهوری پزشکیان داشت. آن جایی که میتوانست خودش میرفت و آنجایی که نمیتوانست یعنی توان بدنی آن حجم از دوندگیها اجازه نمیداد، پیام میفرستاد و سعی میکرد به نتیجه برسد. با آنچه رخ داد و ناسپاسی که اتفاق افتاد هم بعید میدانم که دیگر آقای ظریف در این موضوع و دولتسازی ورود کند. توصیه من به ایشان این است که تحمل کنند و کمتر پاسخ بدهند.
چه کسی باور میکند ظریف برجام را نخوانده است؟ صحبتهایی که میکنند خندهدار است.» این فعال سیاسی اصلاحطلب با تاکید مجدد بر اهمیت انتخابات ۱۴۰۳، ادامه داد: «موضوع شکست آقای جلیلی و ناکامی آنها برای حفظ پاستور موضوع کمی نیست که به راحتی فراموش شود. اما توصیهام به دلواپسان این است که به جای ساختن این روایتهای غیرواقعی، خودشان را اثبات کنند و بدون زدن امثال ظریف بگویند چه میخواهند مثلاً برای همین موضوع معیشت مردم چه میکنند.»