تاریخ انتشار
شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۹
کد مطلب : ۵۰۴۷۶۲
واکنش به روند نگرانکننده برخی از انتصابات مدیریتی در استان؛
نامهای به رئیس کمیسون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی / آقای تاجگردون! نظارت فقط در بودجه خلاصه نمیشود / چرا باید برخی انتصابات، موجب کاهش بهرهوری و انگیزه کارکنان شود؟ / نگذارید کارچاقکنی در فرایند انتصابات استان کهگیلویه و بویراحمد نهادینه شود
۰
کبنا ؛
بیاعتمادی از جایی آغاز میشود که کارمندان ببینند تلاش و تجربهشان نادیده گرفته میشود و جای شایستگی را رابطه میگیرد. این روزها در کهگیلویه و بویراحمد، زمزمههایی از چنین مصادیقی شنیده میشوند؛ مردم انتظار دارند غلامرضا تاجگردون، بهجای سکوت، صدای مردم باشد.
آقای غلامرضا تاجگردون، شما سالهاست نامی آشنا در عرصه سیاست و اقتصاد ایران هستید. شما نمایندهای هستید که بهواسطه ریاست بر کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، یکی از اثرگذارترین چهرهها در تصمیمسازیهای کلان کشور محسوب میشوید. طبیعی است که مردم استان از شما بیش از هر کس دیگری انتظار دارند نه فقط در تقسیم بودجهها، بلکه در پاسداری از عدالت اداری و سلامت نظام مدیریتی نیز نقشی فعال داشته باشید.
در ماههای اخیر، در کهگیلویه و بویراحمد زمزمههایی از انتصابهایی شنیده میشود که افکار عمومی را به خود مشغول کرده است. مردم از خود میپرسند چگونه ممکن است افرادی که حتی استخدام رسمی دولت نیستند، بر صندلی سرپرستی برخی از دستگاههای اجرایی استان بنشینند؟ و از آن عجیبتر، وقتی دوره سرپرستیشان به پایان میرسد، به جای بازگشت به جایگاه اولیه یا خروج از مسئولیت، به دنبال رایزنی برای حکم مدیرکلی خود باشند. آیا انتصابها در نظام اداری کشور بر پایه شایستگی و کارنامه صورت میگیرد یا بر اساس رابطه و مصلحتهای کوتاهمدت سیاسی؟
آقای تاجگردون! شما بهتر از هر کسی میدانید عدالت اداری، پایه اعتماد مردم به حاکمیت است. وقتی کارمند رسمی یک اداره میبیند که فردی از بیرون دستگاه، بدون سابقه و حتی بدون استخدام رسمی، با عنوان سرپرست یا مدیرکل منصوب میشود، چه انگیزهای برای تلاش بیشتر باقی میماند؟ چگونه میتوان از کارمندان انتظار داشت برای ارتقای بهرهوری و خدمترسانی بهتر تلاش کنند، وقتی احساس میکنند مسیر پیشرفت در دستگاهی که در آن سالها کار کردهاند، نه از کارنامه که از ارتباط میگذرد؟
هیچ چیز برای بدنه اداری کشور زیانبارتر از بیانگیزگی نیست. و بیانگیزگی زمانی شکل میگیرد که کارمندان ببینند مسیر رشد و ارتقا، غیرقابل پیشبینی و غیرعادلانه است. امروز برخی از کارکنان در کهگیلویه و بویراحمد، با خود میگویند اگر مدیران از بیرون مجموعهها آورده شوند، دیگر چه نیازی به تجربه و تخصص است؟
آقای تاجگردون، شما رئیس کمیسیونی هستید که دیوان محاسبات زیر نظر آن فعالیت میکند. یعنی همان نهادی که وظیفه دارد بر درستی و قانونمندی عملکرد مالی و اداری دستگاهها نظارت کند. وقتی چنین انتصابهایی رخ میدهد، مردم انتظار دارند صدای شما بلند شود. انتظار دارند بگویید: «نظارت فقط بر بودجه نیست، بر قانونمداری هم هست.»
چرا باید افرادی که دارای حکم قضایی هستند به عنوان سرپرست منصوب شود؟ مگر نباید انتصاب مدیران بر پایه صلاحیتهای عمومی، تخصصی و اخلاقی باشد؟
مسئولان عالیرتبه کشور بارها تأکید کردهاند که دشمنان، از جمله رژیم صهیونیستی، بیش از هر سلاحی بر شکاف داخلی و نارضایتی مردم سرمایهگذاری میکنند. حال چه عاملی بیش از انتصابهای بیضابطه میتواند نارضایتی را در بدنه جامعه گسترش دهد؟
اعتماد عمومی زمانی ساخته میشود که مردم احساس کنند همه، بدون استثناء، در برابر قانون برابرند؛ که فرصت رشد برای همه فراهم است، نه فقط برای کسانی که روابط قویتری دارند. وقتی شهروندی در استان کهگیلویه و بویراحمد ببیند افرادی با رفتوآمدهای پنهان، در پی حکم مدیرکلی هستند، چگونه میتوان از او خواست که به عدالت باور داشته باشد؟
آقای تاجگردون، شما بارها از لزوم توسعه متوازن سخن گفتهاید. توسعه اما فقط در ساخت پل و جاده نیست؛ توسعه واقعی یعنی استقرار عدالت در ذهن و رفتار مدیران. یعنی کارمندی که سالها صادقانه خدمت کرده، بداند که مسیر رشدش باز است. یعنی مدیرکل شدن نتیجهی عملکرد باشد، نه حاصل کارچاقکنی پشت درهای بسته.
در فضای عمومی شنیده میشود عدهای به دنبال استفاده از واسطهها و کارچاقکنها برای تثبیت جایگاههای مدیریتیاند. شاید همه این شایعات درست نباشد، اما صرف وجود چنین باورهایی، نشانه نوعی بیاعتمادی است.
هیچ نظام اداریای بدون معیار مشخص عملکرد نمیتواند سالم بماند. وزارت کشور اخیراً طرحی را آغاز کرده که طی آن، عملکرد کارکنان بر اساس شاخصهای واقعی ارزیابی میشود و ارتقا، وابسته به نتایج این ارزیابی است. این طرح گامی در جهت نهادینه کردن شایستهسالاری است و باید به الگویی برای همه دستگاهها تبدیل شود. چرا نباید چنین سازوکاری در تمام ادارات کشور اجرا شود تا مسیر ارتقا شفاف، قابلپیگیری و عادلانه باشد؟
اجرای نظام ارزیابی عملکرد، هم به کارکنان انگیزه میدهد و هم از بروز انتصابهای سلیقهای جلوگیری میکند. وقتی معیار، عملکرد باشد، دیگر کسی برای گرفتن حکم مدیرکلی، راهی پایتخت نمیشود. دیگر نیازی به واسطه و سفارش و لابی نیست.
آقای تاجگردون، این مردم هستند که شما را نماینده خود در مجلس کردهاند تا مطالبهگر قانون و عدالت باشید. انتظار آنها از شما، فقط تخصیص بودجه برای پروژههای عمرانی نیست، بلکه نظارت بر روندهایی است که مستقیماً بر روحیه و انگیزه مردم تأثیر میگذارد. آقای تاجگردون! آیا در برابر این نوع انتصابها، سکوت رواست؟ آیا مجلس و کمیسیون شما نباید فرایندی برای جلوگیری از چنین مواردی در سطح ملی طراحی کنند؟
آقای تاجگردون، شما میتوانید با یک موضعگیری شفاف، نشان دهید مجلس در برابر این روندها بیتفاوت نیست. شما میتوانید الگویی باشید برای دیگر نمایندگان، که مسئولیت نظارتیشان را بهدرستی معنا کنند. اگر امروز از کنار این موضوعات به سادگی عبور کنیم، فردا ممکن است بیاعتمادی جایگزین امید شود. و بیاعتمادی، بزرگترین تهدید برای هر جامعه است.
آقای غلامرضا تاجگردون، شما سالهاست نامی آشنا در عرصه سیاست و اقتصاد ایران هستید. شما نمایندهای هستید که بهواسطه ریاست بر کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، یکی از اثرگذارترین چهرهها در تصمیمسازیهای کلان کشور محسوب میشوید. طبیعی است که مردم استان از شما بیش از هر کس دیگری انتظار دارند نه فقط در تقسیم بودجهها، بلکه در پاسداری از عدالت اداری و سلامت نظام مدیریتی نیز نقشی فعال داشته باشید.
در ماههای اخیر، در کهگیلویه و بویراحمد زمزمههایی از انتصابهایی شنیده میشود که افکار عمومی را به خود مشغول کرده است. مردم از خود میپرسند چگونه ممکن است افرادی که حتی استخدام رسمی دولت نیستند، بر صندلی سرپرستی برخی از دستگاههای اجرایی استان بنشینند؟ و از آن عجیبتر، وقتی دوره سرپرستیشان به پایان میرسد، به جای بازگشت به جایگاه اولیه یا خروج از مسئولیت، به دنبال رایزنی برای حکم مدیرکلی خود باشند. آیا انتصابها در نظام اداری کشور بر پایه شایستگی و کارنامه صورت میگیرد یا بر اساس رابطه و مصلحتهای کوتاهمدت سیاسی؟
آقای تاجگردون! شما بهتر از هر کسی میدانید عدالت اداری، پایه اعتماد مردم به حاکمیت است. وقتی کارمند رسمی یک اداره میبیند که فردی از بیرون دستگاه، بدون سابقه و حتی بدون استخدام رسمی، با عنوان سرپرست یا مدیرکل منصوب میشود، چه انگیزهای برای تلاش بیشتر باقی میماند؟ چگونه میتوان از کارمندان انتظار داشت برای ارتقای بهرهوری و خدمترسانی بهتر تلاش کنند، وقتی احساس میکنند مسیر پیشرفت در دستگاهی که در آن سالها کار کردهاند، نه از کارنامه که از ارتباط میگذرد؟
هیچ چیز برای بدنه اداری کشور زیانبارتر از بیانگیزگی نیست. و بیانگیزگی زمانی شکل میگیرد که کارمندان ببینند مسیر رشد و ارتقا، غیرقابل پیشبینی و غیرعادلانه است. امروز برخی از کارکنان در کهگیلویه و بویراحمد، با خود میگویند اگر مدیران از بیرون مجموعهها آورده شوند، دیگر چه نیازی به تجربه و تخصص است؟
آقای تاجگردون، شما رئیس کمیسیونی هستید که دیوان محاسبات زیر نظر آن فعالیت میکند. یعنی همان نهادی که وظیفه دارد بر درستی و قانونمندی عملکرد مالی و اداری دستگاهها نظارت کند. وقتی چنین انتصابهایی رخ میدهد، مردم انتظار دارند صدای شما بلند شود. انتظار دارند بگویید: «نظارت فقط بر بودجه نیست، بر قانونمداری هم هست.»
چرا باید افرادی که دارای حکم قضایی هستند به عنوان سرپرست منصوب شود؟ مگر نباید انتصاب مدیران بر پایه صلاحیتهای عمومی، تخصصی و اخلاقی باشد؟
مسئولان عالیرتبه کشور بارها تأکید کردهاند که دشمنان، از جمله رژیم صهیونیستی، بیش از هر سلاحی بر شکاف داخلی و نارضایتی مردم سرمایهگذاری میکنند. حال چه عاملی بیش از انتصابهای بیضابطه میتواند نارضایتی را در بدنه جامعه گسترش دهد؟
اعتماد عمومی زمانی ساخته میشود که مردم احساس کنند همه، بدون استثناء، در برابر قانون برابرند؛ که فرصت رشد برای همه فراهم است، نه فقط برای کسانی که روابط قویتری دارند. وقتی شهروندی در استان کهگیلویه و بویراحمد ببیند افرادی با رفتوآمدهای پنهان، در پی حکم مدیرکلی هستند، چگونه میتوان از او خواست که به عدالت باور داشته باشد؟
آقای تاجگردون، شما بارها از لزوم توسعه متوازن سخن گفتهاید. توسعه اما فقط در ساخت پل و جاده نیست؛ توسعه واقعی یعنی استقرار عدالت در ذهن و رفتار مدیران. یعنی کارمندی که سالها صادقانه خدمت کرده، بداند که مسیر رشدش باز است. یعنی مدیرکل شدن نتیجهی عملکرد باشد، نه حاصل کارچاقکنی پشت درهای بسته.
در فضای عمومی شنیده میشود عدهای به دنبال استفاده از واسطهها و کارچاقکنها برای تثبیت جایگاههای مدیریتیاند. شاید همه این شایعات درست نباشد، اما صرف وجود چنین باورهایی، نشانه نوعی بیاعتمادی است.
هیچ نظام اداریای بدون معیار مشخص عملکرد نمیتواند سالم بماند. وزارت کشور اخیراً طرحی را آغاز کرده که طی آن، عملکرد کارکنان بر اساس شاخصهای واقعی ارزیابی میشود و ارتقا، وابسته به نتایج این ارزیابی است. این طرح گامی در جهت نهادینه کردن شایستهسالاری است و باید به الگویی برای همه دستگاهها تبدیل شود. چرا نباید چنین سازوکاری در تمام ادارات کشور اجرا شود تا مسیر ارتقا شفاف، قابلپیگیری و عادلانه باشد؟
اجرای نظام ارزیابی عملکرد، هم به کارکنان انگیزه میدهد و هم از بروز انتصابهای سلیقهای جلوگیری میکند. وقتی معیار، عملکرد باشد، دیگر کسی برای گرفتن حکم مدیرکلی، راهی پایتخت نمیشود. دیگر نیازی به واسطه و سفارش و لابی نیست.
آقای تاجگردون، این مردم هستند که شما را نماینده خود در مجلس کردهاند تا مطالبهگر قانون و عدالت باشید. انتظار آنها از شما، فقط تخصیص بودجه برای پروژههای عمرانی نیست، بلکه نظارت بر روندهایی است که مستقیماً بر روحیه و انگیزه مردم تأثیر میگذارد. آقای تاجگردون! آیا در برابر این نوع انتصابها، سکوت رواست؟ آیا مجلس و کمیسیون شما نباید فرایندی برای جلوگیری از چنین مواردی در سطح ملی طراحی کنند؟
آقای تاجگردون، شما میتوانید با یک موضعگیری شفاف، نشان دهید مجلس در برابر این روندها بیتفاوت نیست. شما میتوانید الگویی باشید برای دیگر نمایندگان، که مسئولیت نظارتیشان را بهدرستی معنا کنند. اگر امروز از کنار این موضوعات به سادگی عبور کنیم، فردا ممکن است بیاعتمادی جایگزین امید شود. و بیاعتمادی، بزرگترین تهدید برای هر جامعه است.