تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۴ ساعت ۲۱:۱۴
کد مطلب : ۵۰۱۶۴۱
نقدی بر کلیپ منتشرشده با عنوان جلسه مهم با تامرادیهای مخالف بهرامی؛
عبور از طایفهگرایی با نشستهای طایفهای امکانپذیر است؟ / بازتولید گفتمان قوممحوری و جغرافیاگرایی در نشستهای نماینده بویراحمد، دنا و مارگون / آنگاه که نماینده هنوز در میدان رقابت باقی مانده است / بهرامی و روشنفکر؛ دو روی یک سکه؟
۱
کبنا ؛بیش از یک سال و نیم از انتخابات اسفند ۱۴۰۲ گذشته، اما گویی محمد بهرامی، نماینده بویراحمد، دنا و مارگون، هنوز نتوانسته از فضای رقابتی آن روزها فاصله بگیرد. نمایندهای که در بحبوحه رقابتها بر عبور از طایفهگرایی و ایجاد همبستگی و وحدت منطقهای تأکید میکرد، امروز با کنشهایی شناخته میشود که نشان چندانی از عبور از مرزهای تنگ قومی و طایفهای در آن دیده نمیشود.
به گزارش کبنا، بهتازگی کلیپی توسط یکی از بلاگرهای استان و با همکاری نزدیکان نماینده تهیه و در فضای مجازی منتشر شده است. در این کلیپ، عنوان «جلسه مهم تامرادیهای مخالف دکتر بهرامی» دیده میشود. به نظر میرسد این نشست بهجای آنکه نمایانگر درک از نقد درونطایفهای یا شنیدن صدای متفاوت باشد، بیش از هر چیز، بازتولید همان گفتمان طایفهگرایانهای است که سالهاست توسعهنیافتگی استان را تئوریزه کرده و بازتولید میکند.
در شرایطی که کشور از یک جنگ ۱۲ روزه عبور کرده و فضای عمومی ایران بیش از هر زمان دیگری به انسجام، همدلی و عبور از شکافهای قومیتی نیاز دارد، اینکه یک نماینده مجلس، مستقیم یا غیرمستقیم، به تداوم فضاهای طایفهای دامن میزند، نگرانکننده است.
اینکه نشست مذکور در فضایی خانوادگی، در یک منزل و با صدای ظروف و پذیرایی برگزار شده، و همزمان فیلم آن منتشر میشود، به نظر میرسد حاکی از آن است که نشست نه برای گفتوگو، بلکه شاید برای نمایش بوده است. نمایش انسجام درونی؟ یا بهرهبرداری از ظرفیتهای طایفهای برای تداوم قدرت؟ پرسشی است که مسئولیت پاسخگویی به آن با شخص نماینده است.
در نقد این نوع کنشها باید با صراحت گفت امروز دیگر طایفه، نه پاسخگوی نیازهای منطقه است، نه سازگار با منطق حکمرانی خوب، و نه همراستا با عقلانیت توسعه. دلبستگی به طایفه، اگرچه در حوزه عاطفه قابل احترام است، اما در میدان سیاست و مدیریت، اغلب بدل به مانعی برای شایستهسالاری و توزیع متوازن منابع میشود. سالهاست که کهگیلویه و بویراحمد از زخمهای طایفهای رنج میبرد، و نسل جوان این دیار، بهدرستی، دیگر حوصله بازتولید این زخمها را ندارد.
بهرامی پیش از این هم چهار بار در رقابتهای انتخاباتی شرکت کرده بود که سه بار آن را با شکست پشت سر گذاشت. او نهایتاً در آخرین دور انتخابات، پیروز شد. اما گویی این پیروزی، بهجای آنکه آغاز مسئولیتپذیری باشد، او را در همان فضای پیشین نگه داشته است. گویی او همیشه برای ماندن در رقابت برنامه ریخته و شاید برنامهای برای فردای پس از پیروزی نداشته است. این روزها شواهد چندانی از نماینده دیده نمیشود که حاکی از عبور او از فاز انتخاباتی و ورود جدی به عرصه قانونگذاری و توسعهیافتگی منطقه باشد.
نمونهای دیگر از این ذهنیت، سخنرانی نماینده در جمع مردم کالوس بود که گویی مجلس را کلاس درس و یادگیری در نظر گرفته بود. البته گرچه تواضع در برابر تجربهنیاموختگی، یک فضیلت است، اما مجلس شورای اسلامی نه کلاس درس، که میدان کنش قانونگذارانه و مسئولیتپذیری ملی است. مردم حوزه انتخابیه، نماینده نمیفرستند که تازه یاد بگیرد؛ آنها نیازمند کنشگریاند که با برنامه و تدبیر بتواند راهی برای حل مسائل پیچیده منطقهای باز کند.
افزون بر این، جای خالی پیگیری مسائل اصلی مردم در عملکرد نماینده به چشم میخورد. از تنش آبی در برخی مناطق روستایی، تا مشکل اشتغال و وضعیت زیرساختهای شهری، از وضعیت نابسامان آسیبهای اجتماعی تا نابسامانی در تخصیص اعتبارات، همه و همه مسائلی هستند که مردم انتظار دارند نمایندهشان صدای آنها در مجلس باشد، نه مجری جلسات درونطایفهای.
سیاستورزی امروز در کهگیلویه و بویراحمد، نیازمند عبور از مرزهای قومی و طایفهای است. مردمان این استان، از تکرار الگوهای نخنمایی که هر دوره با لباسی تازه بازمیگردند اما ریشه در همان نظام طایفهای گذشته دارند، خسته شدهاند. آنان که با وعده عبور از طایفهگرایی رأی مردم را به دست آوردند، امروز باید پاسخ دهند که چرا خود در دام همان گفتمان گرفتار شدهاند؟ البته روشن است که این انتقادات به معنای عدم طایفهگرایی نماینده پیشین نیست. چرا که شواهد نشان میدهد نماینده پیشین بویراحمد، دنا و مارگون نیز در در مواردی در همین گفتمان طایفهگرایانه عمل میکرد. گویی روشنفکر و بهرامی دو روی یک سکه هستند. این در حالی است که یکی از شعارهای بهرامی عبور از طایفهگرایی و چغرافیامحوری بود.
بههرحال نمایندهای که هنوز در هوای انتخابات تنفس میکند و با نشستها و جلساتش به بازتولید گفتمان طایفهگرایی دامن میزند، شاید نتواند آیندهای روشن برای حوزه انتخابیهاش بسازد.
به گزارش کبنا، بهتازگی کلیپی توسط یکی از بلاگرهای استان و با همکاری نزدیکان نماینده تهیه و در فضای مجازی منتشر شده است. در این کلیپ، عنوان «جلسه مهم تامرادیهای مخالف دکتر بهرامی» دیده میشود. به نظر میرسد این نشست بهجای آنکه نمایانگر درک از نقد درونطایفهای یا شنیدن صدای متفاوت باشد، بیش از هر چیز، بازتولید همان گفتمان طایفهگرایانهای است که سالهاست توسعهنیافتگی استان را تئوریزه کرده و بازتولید میکند.
در شرایطی که کشور از یک جنگ ۱۲ روزه عبور کرده و فضای عمومی ایران بیش از هر زمان دیگری به انسجام، همدلی و عبور از شکافهای قومیتی نیاز دارد، اینکه یک نماینده مجلس، مستقیم یا غیرمستقیم، به تداوم فضاهای طایفهای دامن میزند، نگرانکننده است.
اینکه نشست مذکور در فضایی خانوادگی، در یک منزل و با صدای ظروف و پذیرایی برگزار شده، و همزمان فیلم آن منتشر میشود، به نظر میرسد حاکی از آن است که نشست نه برای گفتوگو، بلکه شاید برای نمایش بوده است. نمایش انسجام درونی؟ یا بهرهبرداری از ظرفیتهای طایفهای برای تداوم قدرت؟ پرسشی است که مسئولیت پاسخگویی به آن با شخص نماینده است.
در نقد این نوع کنشها باید با صراحت گفت امروز دیگر طایفه، نه پاسخگوی نیازهای منطقه است، نه سازگار با منطق حکمرانی خوب، و نه همراستا با عقلانیت توسعه. دلبستگی به طایفه، اگرچه در حوزه عاطفه قابل احترام است، اما در میدان سیاست و مدیریت، اغلب بدل به مانعی برای شایستهسالاری و توزیع متوازن منابع میشود. سالهاست که کهگیلویه و بویراحمد از زخمهای طایفهای رنج میبرد، و نسل جوان این دیار، بهدرستی، دیگر حوصله بازتولید این زخمها را ندارد.
بهرامی پیش از این هم چهار بار در رقابتهای انتخاباتی شرکت کرده بود که سه بار آن را با شکست پشت سر گذاشت. او نهایتاً در آخرین دور انتخابات، پیروز شد. اما گویی این پیروزی، بهجای آنکه آغاز مسئولیتپذیری باشد، او را در همان فضای پیشین نگه داشته است. گویی او همیشه برای ماندن در رقابت برنامه ریخته و شاید برنامهای برای فردای پس از پیروزی نداشته است. این روزها شواهد چندانی از نماینده دیده نمیشود که حاکی از عبور او از فاز انتخاباتی و ورود جدی به عرصه قانونگذاری و توسعهیافتگی منطقه باشد.
نمونهای دیگر از این ذهنیت، سخنرانی نماینده در جمع مردم کالوس بود که گویی مجلس را کلاس درس و یادگیری در نظر گرفته بود. البته گرچه تواضع در برابر تجربهنیاموختگی، یک فضیلت است، اما مجلس شورای اسلامی نه کلاس درس، که میدان کنش قانونگذارانه و مسئولیتپذیری ملی است. مردم حوزه انتخابیه، نماینده نمیفرستند که تازه یاد بگیرد؛ آنها نیازمند کنشگریاند که با برنامه و تدبیر بتواند راهی برای حل مسائل پیچیده منطقهای باز کند.
افزون بر این، جای خالی پیگیری مسائل اصلی مردم در عملکرد نماینده به چشم میخورد. از تنش آبی در برخی مناطق روستایی، تا مشکل اشتغال و وضعیت زیرساختهای شهری، از وضعیت نابسامان آسیبهای اجتماعی تا نابسامانی در تخصیص اعتبارات، همه و همه مسائلی هستند که مردم انتظار دارند نمایندهشان صدای آنها در مجلس باشد، نه مجری جلسات درونطایفهای.
سیاستورزی امروز در کهگیلویه و بویراحمد، نیازمند عبور از مرزهای قومی و طایفهای است. مردمان این استان، از تکرار الگوهای نخنمایی که هر دوره با لباسی تازه بازمیگردند اما ریشه در همان نظام طایفهای گذشته دارند، خسته شدهاند. آنان که با وعده عبور از طایفهگرایی رأی مردم را به دست آوردند، امروز باید پاسخ دهند که چرا خود در دام همان گفتمان گرفتار شدهاند؟ البته روشن است که این انتقادات به معنای عدم طایفهگرایی نماینده پیشین نیست. چرا که شواهد نشان میدهد نماینده پیشین بویراحمد، دنا و مارگون نیز در در مواردی در همین گفتمان طایفهگرایانه عمل میکرد. گویی روشنفکر و بهرامی دو روی یک سکه هستند. این در حالی است که یکی از شعارهای بهرامی عبور از طایفهگرایی و چغرافیامحوری بود.
بههرحال نمایندهای که هنوز در هوای انتخابات تنفس میکند و با نشستها و جلساتش به بازتولید گفتمان طایفهگرایی دامن میزند، شاید نتواند آیندهای روشن برای حوزه انتخابیهاش بسازد.