تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۲۸
کد مطلب : ۵۰۰۵۰۸
کبنا گزارش میدهد؛
اختصاص مبالغ میلیاردی به برخی سمنها در کهگیلویه و بویراحمد / استانداری و ادارهکل ورزش و جوانان کهگیلویه و بویراحمد در خصوص پرداختها به سمنها شفافسازی کنند و عملکرد آنها را منتشر کنید / بهازای مبالغ پرداختی چه تأثیراتی بر کاهش یا کنترل آسیبهای اجتماعی داشتهاند؟
۱
کبنا ؛در حالی که نرخ آسیبهای اجتماعی در کهگیلویه و بویراحمد در طول سالهای گذشته، افزایشی بوده، اما همچنان به برخی از سمنها در استان بودجههای میلیاردی داده میشود. لازم است ادارهکل ورزش و جوانان استان شفافسازی کند که مبلغ چندمیلیارد تومانی را به کدام سمن، با کدام سابقه و با چه استدلالی پرداخت کرده است.
به گزارش کبنا، جامعه مدنی بهعنوان حلقه واسط بین دولت و مردم، شامل شبکهای از نهادهای غیردولتی است که مستقل از قدرت رسمی، اما در تعامل با آن، مطالبات اجتماعی را بازنمایی میکنند و نقشی کلیدی در افزایش سرمایه اجتماعی، مسئولیتپذیری عمومی، کاهش آسیبهای اجتماعی و توسعه مشارکت ایفا میکنند. سازمانهای مردمنهاد، یا همان سمنها، از مصادیق بارز این جامعه مدنیاند. رشد کمی و کیفی این سازمانها، معمولاً نشانهای از بلوغ یک جامعه در عرصه مسئولیتپذیری مدنی تلقی میشود و حمایت دولت از آنها، بخشی از سیاستهای دولت است.
در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز، طی سالهای گذشته شاهد گسترش نسبی سمنها در حوزههای مختلف مانند محیط زیست، خیریه، پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، مسائل جوانان و زنان بودهایم. اما نکتهای که نمیتوان نادیده گرفت، فاصلهای است که بین نقش ایدهآل و نقش واقعی برخی از این نهادها وجود دارد. این فاصلهای گاهاً ناشی از ساختار معیوب حمایت مالی و گاهی هم ناشی از ضعف در سازوکارهای نظارتی است.
صحبتهای غیررسمی نشان میدهد که در این سالها برخی از سمنها در استان، از محل منابع دولتی و از طریق برخی دستگاهها از جمله اداره کل ورزش و جوانان، مبلغی چند میلیارد تومانی دریافت کرده است. این در حالی است که همزمان، بسیاری از سمنهای دیگر با مشکلات مالی جدی مواجهاند و در تأمین حداقل هزینههای فعالیت اجتماعی خود ناتواناند. بررسی تجربه سالهای گذشته در استان نشان میدهد که توزیع بودجه بین سازمانهای مردمنهاد، با حواشی و شائبههایی همراه بوده است. گفته میشود برخی سمنها که روابط نزدیکتری با نهادهای تصمیمگیر داشتهاند، سهم بیشتری از منابع را دریافت کردهاند، در حالی که نهادهای کوچکتر و مستقلتر، با کمتوجهی مواجه شدهاند.
اگر این ادعا درست باشد که برخی سمنها صرفاً بهدلیل قدرت یا ارتباطات بیشتر، سهم عمدهای از منابع عمومی را به خود اختصاص دهند، معنای مشارکت مدنی و غیردولتی بودن این نهادها نیز زیر سؤال میرود.
از سوی دیگر، متأسفانه گاهی تشکیل سمن تبدیل به پوششی برای کسب درآمد شده و سمنها از اهداف اصلی خود دور شدهاند. البته واضح است که نمیتوان این امر را به کل سمنهای استان کهگیلویه و بویراحمد تعمیم داد، اما بههرحال برخی، تشکیل سمن را به چشم یک شغل جانبی و گاهی شغل اول نگاه میکنند. ماجرا از این قرار است که برخی دست به ایجاد یک سمن میزنند تا از مواهب مالی آن استفاده کنند، بدون آنکه دستاورد چندان اثرگذاری داشته باشند.
انتظار میرود دستگاههای مختلف از جمله ادارهکل ورزش و جوانان کهگیلویه و بویراحمد، بهعنوان متولی بخشی از این منابع، به صراحت اعلام کند که مبالغ تخصیصیافته به سمنها و برخی سمنهای خاص، دقیقاً چقدر بوده، به کدام سازمان مردم نهاد تعلق گرفته و قرار است صرف چه نوع فعالیتهایی شود. همچنین، باید مشخص شود که معیارهای تخصیص این منابع چه بوده و عملکرد پیشین این سازمانها در چه سطحی ارزیابی شده که شایسته دریافت چنین مبلغی شناخته شده است.
در ادبیات جامعهشناسی، همواره بر ضرورت دوگانه حمایت-پاسخگویی در مورد نهادهای مدنی تأکید شده است. اگر حمایت از این نهادها، بدون شفافیت و ارزیابی دقیق همراه باشد، بهجای تقویت جامعه مدنی، به شکلگیری گروههای شبهمدنی میانجامد که بیشتر به نهادهای وابسته بدل میشوند که دیگر استقلالی ندارند و نمیتوانند به اهداف و وظایف خود عمل کنند.
متأسفانه بسیاری از مسائل اجتماعی و فرهنگی در استان کهگیلویه و بویراحمد، همچنان رو به افزایش است. آمارهای رسمی و غیررسمی در حوزههای خودکشی، طلاق، اعتیاد، بعضاً ترک تحصیل و خشونت خانگی، گاهی بیانگر تثبیت و گاهی هم حتی نشان دهنده افزایش این پدیدهها هستند. در چنین شرایطی لازم است بررسی شود سازمانهای مردمنهادی که بودجه دریافت کردهاند، دقیقاً چه تأثیرات عملی و مشخصی بر کاهش این آسیبها داشتهاند، گزارشهای عملکرد آنها کجاست، آیا نهادهای نظارتی، ارزیابی دورهای از این سازمانها داشتهاند؟
استان کهگیلویه و بویراحمد نیازمند بازسازی سرمایه اجتماعی و افزایش مشارکت عمومی است تا شاهد کاهش شکافهای فرهنگی و اجتماعی و آسیبهای اجتماعی باشیم. سازمانهای مردمنهاد، اگر به درستی عمل کنند، میتوانند موتور محرک این تغییرات باشند. اما وقتی که حمایت از این نهادها به رویکردی سلیقهای و غیرپاسخگو تبدیل میشود، جامعه مدنی واقعی به جامعه مدنی نمایشی تنزل مییابد که در آن، نهادهای مردمی بیشتر به ابزاری برای تزئین گزارشها تبدیل میشوند و دیگر نقش واسطهایِ واقعی برای بهبود کیفیت زندگی مردم را از دست میدهند.
کبنا نیوز آمادگی درج پاسخ مسئولان مربوطه دارد. این گزارش نافی خدمات سازمانهای مردم نهاد نیست، بلکه در راستای اصلاح امور و فرایندها منتشر شده است.
به گزارش کبنا، جامعه مدنی بهعنوان حلقه واسط بین دولت و مردم، شامل شبکهای از نهادهای غیردولتی است که مستقل از قدرت رسمی، اما در تعامل با آن، مطالبات اجتماعی را بازنمایی میکنند و نقشی کلیدی در افزایش سرمایه اجتماعی، مسئولیتپذیری عمومی، کاهش آسیبهای اجتماعی و توسعه مشارکت ایفا میکنند. سازمانهای مردمنهاد، یا همان سمنها، از مصادیق بارز این جامعه مدنیاند. رشد کمی و کیفی این سازمانها، معمولاً نشانهای از بلوغ یک جامعه در عرصه مسئولیتپذیری مدنی تلقی میشود و حمایت دولت از آنها، بخشی از سیاستهای دولت است.
در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز، طی سالهای گذشته شاهد گسترش نسبی سمنها در حوزههای مختلف مانند محیط زیست، خیریه، پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، مسائل جوانان و زنان بودهایم. اما نکتهای که نمیتوان نادیده گرفت، فاصلهای است که بین نقش ایدهآل و نقش واقعی برخی از این نهادها وجود دارد. این فاصلهای گاهاً ناشی از ساختار معیوب حمایت مالی و گاهی هم ناشی از ضعف در سازوکارهای نظارتی است.
صحبتهای غیررسمی نشان میدهد که در این سالها برخی از سمنها در استان، از محل منابع دولتی و از طریق برخی دستگاهها از جمله اداره کل ورزش و جوانان، مبلغی چند میلیارد تومانی دریافت کرده است. این در حالی است که همزمان، بسیاری از سمنهای دیگر با مشکلات مالی جدی مواجهاند و در تأمین حداقل هزینههای فعالیت اجتماعی خود ناتواناند. بررسی تجربه سالهای گذشته در استان نشان میدهد که توزیع بودجه بین سازمانهای مردمنهاد، با حواشی و شائبههایی همراه بوده است. گفته میشود برخی سمنها که روابط نزدیکتری با نهادهای تصمیمگیر داشتهاند، سهم بیشتری از منابع را دریافت کردهاند، در حالی که نهادهای کوچکتر و مستقلتر، با کمتوجهی مواجه شدهاند.
اگر این ادعا درست باشد که برخی سمنها صرفاً بهدلیل قدرت یا ارتباطات بیشتر، سهم عمدهای از منابع عمومی را به خود اختصاص دهند، معنای مشارکت مدنی و غیردولتی بودن این نهادها نیز زیر سؤال میرود.
از سوی دیگر، متأسفانه گاهی تشکیل سمن تبدیل به پوششی برای کسب درآمد شده و سمنها از اهداف اصلی خود دور شدهاند. البته واضح است که نمیتوان این امر را به کل سمنهای استان کهگیلویه و بویراحمد تعمیم داد، اما بههرحال برخی، تشکیل سمن را به چشم یک شغل جانبی و گاهی شغل اول نگاه میکنند. ماجرا از این قرار است که برخی دست به ایجاد یک سمن میزنند تا از مواهب مالی آن استفاده کنند، بدون آنکه دستاورد چندان اثرگذاری داشته باشند.
انتظار میرود دستگاههای مختلف از جمله ادارهکل ورزش و جوانان کهگیلویه و بویراحمد، بهعنوان متولی بخشی از این منابع، به صراحت اعلام کند که مبالغ تخصیصیافته به سمنها و برخی سمنهای خاص، دقیقاً چقدر بوده، به کدام سازمان مردم نهاد تعلق گرفته و قرار است صرف چه نوع فعالیتهایی شود. همچنین، باید مشخص شود که معیارهای تخصیص این منابع چه بوده و عملکرد پیشین این سازمانها در چه سطحی ارزیابی شده که شایسته دریافت چنین مبلغی شناخته شده است.
در ادبیات جامعهشناسی، همواره بر ضرورت دوگانه حمایت-پاسخگویی در مورد نهادهای مدنی تأکید شده است. اگر حمایت از این نهادها، بدون شفافیت و ارزیابی دقیق همراه باشد، بهجای تقویت جامعه مدنی، به شکلگیری گروههای شبهمدنی میانجامد که بیشتر به نهادهای وابسته بدل میشوند که دیگر استقلالی ندارند و نمیتوانند به اهداف و وظایف خود عمل کنند.
متأسفانه بسیاری از مسائل اجتماعی و فرهنگی در استان کهگیلویه و بویراحمد، همچنان رو به افزایش است. آمارهای رسمی و غیررسمی در حوزههای خودکشی، طلاق، اعتیاد، بعضاً ترک تحصیل و خشونت خانگی، گاهی بیانگر تثبیت و گاهی هم حتی نشان دهنده افزایش این پدیدهها هستند. در چنین شرایطی لازم است بررسی شود سازمانهای مردمنهادی که بودجه دریافت کردهاند، دقیقاً چه تأثیرات عملی و مشخصی بر کاهش این آسیبها داشتهاند، گزارشهای عملکرد آنها کجاست، آیا نهادهای نظارتی، ارزیابی دورهای از این سازمانها داشتهاند؟
استان کهگیلویه و بویراحمد نیازمند بازسازی سرمایه اجتماعی و افزایش مشارکت عمومی است تا شاهد کاهش شکافهای فرهنگی و اجتماعی و آسیبهای اجتماعی باشیم. سازمانهای مردمنهاد، اگر به درستی عمل کنند، میتوانند موتور محرک این تغییرات باشند. اما وقتی که حمایت از این نهادها به رویکردی سلیقهای و غیرپاسخگو تبدیل میشود، جامعه مدنی واقعی به جامعه مدنی نمایشی تنزل مییابد که در آن، نهادهای مردمی بیشتر به ابزاری برای تزئین گزارشها تبدیل میشوند و دیگر نقش واسطهایِ واقعی برای بهبود کیفیت زندگی مردم را از دست میدهند.
کبنا نیوز آمادگی درج پاسخ مسئولان مربوطه دارد. این گزارش نافی خدمات سازمانهای مردم نهاد نیست، بلکه در راستای اصلاح امور و فرایندها منتشر شده است.