کبنا بررسی کرد؛
دستگاههای متولی پاسخ دهند؛ چرا آسیبهای اجتماعی در کهگیلویه و بویراحمد همچنان قربانی میگیرند؟ / (+ نقد عملکرد هشت دستگاه فرهنگی_اجتماعی در استان!)
4 خرداد 1404 ساعت 17:10
با توجه به اینکه آسیبهای اجتماعی، پدیدههای ساختاری و نهادی هستند، به بررسی و نقد عملکرد دستگاههای متولی در کهگیلویه و بویراحمد پرداختیم. در ادامه مجموعه انتقادات به هشت دستگاه فرهنگی استان در زمینه آسیبهای اجتماعی را میخوانید.
با توجه به اینکه آسیبهای اجتماعی، پدیدههای ساختاری و نهادی هستند، به بررسی و نقد عملکرد دستگاههای متولی در کهگیلویه و بویراحمد پرداختیم. در ادامه مجموعه انتقادات به هشت دستگاه فرهنگی استان در زمینه آسیبهای اجتماعی را میخوانید.
به گزارش کبنا، استان کهگیلویه و بویراحمد، همچون بسیاری از مناطق دیگر کشور، با مجموعهای از آسیبهای اجتماعی مواجه است که تأثیرات عمیقی بر زندگی فردی و اجتماعی مردم دارد. اما باید توجه داشت که این آسیبها نتیجه ضعفهای فردی نیستند؛ بلکه ریشههای آنها در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی استان نهفته است. فقر ساختاری، کمبود فرصتهای شغلی، محدودیتهای فرهنگی و تفریحی، و ناکارآمدی نهادهای متولی، از جمله عواملی هستند که بستر بروز آسیبهایی مانند اعتیاد، خشونت، خودکشی و بیهدفی جوانان را فراهم میکنند. بنابراین برای فهم درست و رفع این مشکلات، لازم است به جای تمرکز صرف بر رفتارهای فردی، به تحلیل و اصلاح ساختارهای اجتماعیای پرداخت که زمینهساز این آسیبها هستند. با همین منظور در پایگاه خبری کبنانیوز به مطالبهگری از دستگاههای متولی در استان کهگیلویه و بویراحمد پرداختیم. این مطالبات طی سلسلهگزارشهایی در هشت بخش منتشر شدند. به دلیل اینکه آن یادداشتها طی روزهای مختلف منتشر شدند، در اینجا خلاصه و جمعبندی آنها منتشر میشود.
یکی از متولیهای اصلی این حوزه، دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری است. یکی از انتقادات اصلی به ساختار مدیریتی این دفتر و مدیر آن است که فاقد تحصیلات مرتبط با مسائل اجتماعی است. این امر ممکن است باعث ضعف در درک عمیق و تصمیمگیریهای مؤثر درباره آسیبها شود. همچنین، نبود هماهنگی میان دستگاهها و پراکندگی وظایف، باعث گسست میان سیاستگذاریها و اجرای آنها شده است. مشکل دیگری که مطرح است، سیستم بوروکراتیک پیچیده و بعضاً ناکارآمد است که مانع پاسخدهی سریع و مؤثر به آسیبهای اجتماعی میشود و با محدودیت منابع مالی، شرایط را دشوارتر میکند. در نهایت، دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری بهعنوان متولی اصلی کاهش آسیبها، به نظر میرسد برنامه مشخص و شفافی برای کاهش آسیبهای اجتماعی ندارد.
حوزههای علمیه کهگیلویه و بویراحمد یکی دیگر از دستگاههای متولی این حوزه است؛ نقد اصلی به آن این است که به نظر میرسد همچنان در آموزشهای سنتی و تربیت طلبه محدود مانده و به سمت ارائه برنامههای مشخص، نهادینه و عملی برای مقابله با آسیبهای جدی اجتماعی مانند طلاق، اعتیاد، خشونت خانگی و بحران خانواده حرکت نکرده است. از طرف دیگر اگر حضور فعال و میدانی روحانیون جوان در مساجد، مدارس و مراکز اجتماعی پررنگتر شود، ممکن است بخشی از این مشکلات کاهش یابند. اگرچه تلاشهای فردی برخی مبلغان قابل تقدیر است، اما این کافی نیست و استان به خیزش فرهنگی-دینی گستردهای نیاز دارد تا در برابر تهاجم فرهنگی، سستی بنیان خانواده و بحران هویت نسل جدید ایستادگی کند. حوزه باید فراتر از تبلیغات نمادین عمل کند و برنامههای آموزش اجتماعی، روانشناسی و فرهنگی کاربردی و اثرگذار ارائه دهد. در واقع، حوزههای علمیه اگر نتوانند فراتر از حوزه سنتی خود گام بردارند و در میدان واقعی آسیبهای اجتماعی حضور فعال نداشته باشند، نمیتوانند نقش مؤثر و پیشرو خود را در جامعه ایفا کنند و از این فرصت مهم برای بازسازی فرهنگی و اخلاقی استان بهره ببرند.
ستاد امر به معروف و نهی از منکر از دیگر متولیان آسیبهای اجتماعی است. یکی از انتقادات به این ستاد، عدم شناخت دقیق جامعه هدف است. همچنین، برنامههای ستاد کمتر به چالشهای پیچیده و نوین مانند بیهویتی فرهنگی، گسست نسلی و آسیبهای فضای مجازی میپردازد و به نظر میرسد بیشتر به اقدامات تبلیغاتی محدود شده است. همچنین اگر مأموریت این ستاد به تذکر و امر به حجاب تقلیل نیابد و به موضوعات مهمتر مانند مقابله با فساد اقتصادی، رانتخواری و ناکارآمدی نهادهای فرهنگی توجه کافی داشته باشد، بخشی از مشکلات این حوزه کاهش مییابد.
اما اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد که متولی اصلی فرهنگ استان است میتواند در این زمینه پیشرو باشد، مدیران جوان این ادارهکل پرتلاش و کاربلد؛ ولی انتقاداتی به عملکردش وارد است. این نهاد با وجود بودجه مشخص، کمتر در زمینه پژوهش، حمایت از هنرمندان خشونتزداییکننده، و تولید محتواهای فرهنگی تأثیرگذار فعال بوده است. برنامههای فرهنگی بیشتر به برگزاری جشنوارهها و مناسبتهای مذهبی و... محدود شده که تأثیر عمیق و پایدار ندارد و با واقعیتهای فرهنگی و اجتماعی استان فاصله دارد. به نظر میرسد در حوزه آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد و خشونت نیز ادارهکل ارشاد حضور مؤثری نداشته و فعالیتهای آموزشی و فرهنگی برای خانوادهها و مناطق پرآسیب کمرنگ است. برخی معتقدند ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان به جای ایفای نقش هدایتگر فرهنگی و ترویج گفتوگو، مدارا و فرهنگ انتقاد، بیشتر به اجرای برنامههای کلیشهای اکتفا کرده و نتوانسته جایگزین فرهنگی برای خشونت نمادین و بحرانهای اجتماعی در استان باشد.
یکی از انتقادات به سازمان تبلیغات اسلامی در حوزه آسیبهای اجتماعی، این است که گفته میشود این سازمان بیشتر به فعالیتهای سنتی و نمادین مانند برگزاری مراسم رسمی و جلسه اکتفا کرده و کمتر توانسته خود را با نیازها و زبان نسل جوان و جامعه امروز تطبیق دهد. از سوی دیگر اگر سازمان تبلیغات کهگیلویه و بویراحمد همکاری مستمر با نهادهای علمی، نخبگان و سمنها داشته باشد و صدای واقعی خانوادهها و آسیبدیدگان را بشنود، میتواند نقش مؤثرتری ایفا کند.
ادارهکل اوقاف کهگیلویه و بویراحمد با وجود اینکه در سالهای اخیر اقدامات مثبتی داشته، اما به نظر میرسد در عرصه کاهش آسیبهای اجتماعی نتوانسته بهرهوری لازم را داشته باشد. فعالیتهای تکراری، محدود به ایام خاص است و بقاع متبرکه به درستی به مراکز فرهنگی و تربیتی تبدیل نشدهاند. نقد اصلی این است که گفته میشود ادارهکل اوقاف استان هنوز نتوانسته از ظرفیت عظیم وقف به عنوان ابزاری تحولساز استفاده کند و بیشتر در ثبت موقوفات و فعالیتهای آیینی باقی مانده است. برنامههای فرهنگی و اجتماعی کمتر با آسیبهای متغیر و پیچیده استان هماهنگ و اثرگذار بودهاند. این ضعف موجب شده سازمان اوقاف نتواند نقش پیشگیرانه و حمایتی خود را به شکل واقعی در میدان کاهش آسیبهای اجتماعی ایفا کند.
حوزه هنری کهگیلویه و بویراحمد نیز در مواجهه با آسیبهای اجتماعی استان تلاشهایی مانند تولید آثار تجسمی، برگزاری ورکشاپهای نقاشی، اجرای نمایشهای خیابانی، تولید بیش از ۱۰۰ اثر هنری با موضوع سبک زندگی عشایری، ضبط موسیقیهای در حال فراموشی، و ساخت مستندهای اجتماعی، که به گفته شریف اسلامی، تلاشی برای بازشناسی هویت فرهنگی جنوب کشور و تقویت روحیه اجتماعی در مناطق محروم محسوب میشود و همکاری با نهادهایی چون دادگستری انجام داده است. این فعالیتها به افزایش آگاهی عمومی و ایجاد فضای گفتگو کمک کردهاند و با تمرکز بر نمادها و آیینهای بومی، به تقویت هویت فرهنگی نیز پرداختهاند. با این حال، به نظر میرسد این اقدامات فاقد برنامهریزی دقیق و مکانیزمهای سنجش تأثیر هستند و بیشتر به گامهای اولیه و کوتاهمدت محدود شدهاند. تمرکز عمده بر هنرهای سنتی همچون پوستر و نقاشی است و ظرفیت هنرهای دیجیتال و موسیقی معاصر کمتر به کار گرفته شده است. همچنین، تمرکز فعالیتها بیشتر در مرکز شهر یاسوج بوده و باید بیشازگذشته به مناطق محروم، روستاها و سکونتگاههای عشایری توجه شود. از سوی دیگر، گویا ارتباطات حوزه هنری با سازمانهای مردمنهاد و مؤسسات خیریه ضعیف است و این مسئله مانع استفاده از ظرفیت شبکههای محلی برای شناخت دقیقتر آسیبها و طراحی پروژههای مشارکتی شده است.
معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری نیز نقش کلیدی در شناسایی، پیشگیری و کاهش آسیبهای اجتماعی دارد. با وجود برخی اقدامات مانند تشکیل قرارگاه تخصصی و ارائه آمار، وضعیت آسیبهای اجتماعی در استان همچنان نگرانکننده است: نرخ بالای بیکاری، خودکشی، طلاق، اعتیاد و حاشیهنشینی نشان میدهد که نقش معاونت فراتر از جلسات و گزارشنویسی باید باشد. نقد اصلی این است که تصمیمات و برنامهها اغلب فاقد پیوست اجرایی، ارزیابی مستمر و مشارکت واقعی مردم و نخبگان است و بیشتر به آمار پراکنده و گزارشهای کلی اکتفا شده است. مناطق روستایی و عشایری که بیشترین آسیبها را دارند، کمتر در سیاستگذاریها دیده شدهاند و برنامههای توانمندسازی اقتصادی و فرهنگی برای ماندگاری جوانان در این مناطق تقریباً اجرا نشده است. همچنین ضعف در هماهنگی بینبخشی و ناتوانی در طراحی مداخلات هدفمند و پاسخگو، باعث شده معاونت سیاسی نتواند نقش پیشرو و تحولآفرینی در کاهش آسیبها ایفا کند. کمبود زیرساختهای اساسی در مناطق محروم، ضعف در رصد و تحلیل دقیق دادهها و حضور ناکافی در فضاهای آسیبپذیر از دیگر کاستیهاست.
همانطور که گفته شد آسیبهای اجتماعی، نه مسائل فردی، بلکه پدیدههایی ساختاری و اجتماعی هستند. در شکلگیری آنها نیز، نمیتوان صرفاً به وجود چند فرد منحرف، مجرم و ... اکتفا کرد. در واقع وقتی یک پدیده تبدیل به آسیب اجتماعی میشود منظور آن است که میزان آن بالاست و آن پدیده در سطح جامعه نهادینه شده و در نهایت موجب نگرانی شهروندان شده است. با این توصیف، آسیبهایی همچون خودکشی، اعتیاد، طلاق، نزاع و ... در کهگیلویه و بویراحمد، پدیدههایی ساختاری و نهادینهشده هستند. مبارزه با این آسیبها و کاهش آنها امری است که نیازمند همکاری همه دستگاههای استانی بهویژه دستگاههای متولی فرهنگی است. چنانچه انتقاداتی که در بالا به آنها اشاره شد، رفع شوند، میتوان امیدوار بود در بلندمدت، آسیبهای اجتماعی در استان کاهش یابند.
این یادداشت نافی خدمات دستگاههایی که در بالا به آنها اشاره شد نیست و صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. این پایگاه خبری آمادگی درج جوابیه آن مسئولین محترم را دارد.
کد مطلب: 499939