تاریخ انتشار
جمعه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۱۵
کد مطلب : ۴۹۹۲۹۰
نماینده بویراحمد در پاسخ به مطالبات مردم: اگر نتوانستم، میگویم نمیشود!
وقتی نماینده مردم به جای عمل، از «یادگیری» سخن میگوید / آقای بهرامی مجلس، کلاس کارآموزی نیست! / آیا این مردم باید منتظر بمانند نمایندهشان الفبای قانونگذاری را یاد بگیرد؟
۰
کبنا ؛
صحبتهای نماینده بویراحمد، دنا و مارگون درباره تازهکاریاش در مجلس، این نگرانی را ایجاد کرده که شاید چهار سال پیش رو صرف آشنایی با الفبای قانونگذاری شود. در حالی که مردم این منطقه، سالهاست بهای ناکارآمدی و ناتوانی را پرداخت کردهاند.
به گزارش کبنا، محمد بهرامی، نماینده شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون، در نخستین اظهارنظرهای میدانی خود در جمع مردم کالوس جملهای گفت که جای تأمل بسیار دارد: «برای اولین بار در مجلس حضور پیدا کردهام، عجله نکنید تا مسلط شوم». همین یک جملهی در ظاهر ساده، در باطن، حامل یک نگرانی عمیق است؛ نگرانی از آنکه چهار سال از زمان نمایندگی قرار است صرف «یادگیری» شود، در حالی که مردم سالهاست منتظر نتیجهاند.
روشن است که نمایندگی مجلس، عرصه آزمون و خطا نیست؛ مردم برای اینکه کسی تازهکار باشد و تجربه کسب کند، پای صندوقهای رأی نرفتند. آنها انتظار داشتند فردی کارآمد، آماده و آشنا به سازوکار سیاستگذاری و چانهزنیهای ملی و منطقهای راهی مجلس شود، نه کسی که حالا پس از 16 سال شرکت در انتخابات و سه بار شکست پیدرپی، بگوید: «اجازه دهید مسلط شوم».
بهرامی با صراحت گفت: «نوبت ماست که هرجا بتوانیم صادقانه کمک میکنیم و اگر نشد، میگوییم شرایط فراهم نیست». این جمله شاید از منظر اخلاقی پسندیده باشد، اما از منظر کارآمدی، به نوعی اعلام پیشاپیش ناتوانی است؛ آقای بهرامی نمایندگی مجلس عرصه سخنان اخلاقی زدن نیست؛ بلکه میدان منازعه و نبرد بر سر قدرت و چانهزنی برای منافع مردم است. شهروندان بویراحمد، دنا و مارگون که سالهاست با مشکلات مزمنی مانند بیکاری، نابرابری، مهاجرت، تبعیض در انتصابات، و توسعهنیافتگی مواجهاند، دیگر مجالی برای آزمون و خطای نمایندگان تازهکار ندارند. نمایندهای که به مجلس میرود، باید نه فقط عزم و نیت، بلکه راهبرد، شبکه ارتباطی، شناخت از بودجه، تسلط بر آییننامه داخلی مجلس، و توان اثرگذاری بر تصمیمات کلان داشته باشد.
در بخشی دیگر، نماینده از «فشار حامیان» گلایه کرد و گفت برخی از همان کسانی که در انتخابات حمایت کردهاند، حالا توقعاتی دارند و مدام مطالبه میکنند. بله، این پدیده، واقعیتی است در فضای سیاسی ایران؛ اما سؤال اینجاست: مگر نه اینکه نماینده مردم باید با معیار شایستهسالاری حرکت کند؟ چرا بهجای گلایه، مسیر روشنی از پاسخگویی، شفافیت و ملاکهای انتصاب نیروها ترسیم نمیشود؟ اگر در برابر فشارها ایستادگی شود و معیار، کارآمدی و صلاحیت باشد، دیگر نه فشاری اثر دارد و نه بیمهریای معنا پیدا میکند.
بهرامی همچنین از «حفظ حرمتها» سخن گفت. اما حرمت مردم، پیش از هرچیز، در عمل به وعدهها، پاسخگویی، شفافیت در عملکرد و ایستادگی در برابر رانتطلبی حفظ میشود. مردم از نمایندهشان نمیخواهند با همه مهربان باشد، بلکه میخواهند با بیعدالتی، تبعیض و ناکارآمدی بیملاحظه برخورد کند.
و در نهایت، او گفت: «شأن و شخصیت اهالی این روستا خیلی بالاست». این سخن در ظاهر احترامآمیز است، اما نباید فراموش کنیم که شأن مردم را نباید فقط در کلام پاس داشت، بلکه در بهبود زیرساختها، رسیدگی به خواستههایشان، و پیگیری جدی مسائل آنها باید اثبات کرد. مردم دیگر دلخوش به تعارفات نیستند؛ آنها رفتار را میسنجند، نه گفتار را.
در کنار این موارد، موج انتقادات از نحوه عملکرد دفتر نماینده در یاسوج، خصوصاً در زمینه پاسخگویی به مراجعات مردمی و بیتوجهی به مطالبات روزمره شهروندان، نیز رو به افزایش است و بسیاری معتقدند که دفتر باید نه تنها بازوی ارتباطی میان مردم و نماینده باشد، بلکه با رویکردی مسئولانهتر، در جهت کاهش فاصلهها و رفع دغدغههای واقعی مردم حرکت کند. همچنین انتصابات صورتگرفته تا کنون، نتوانسته رضایت عمومی را جلب کند و این موضوع، بهعنوان نقطه ضعف دیگر در کارنامه آغازین نماینده مورد نقد جدی قرار گرفته است.
در این میان، استفاده از افرادی که بیشتر بهعنوان بلاگرهای پرحاشیه شناخته میشوند تا خبرنگارانی با اصول حرفهای، هرچند بهطور مقطعی موجب پوشش برخی مطالبات عامهپسند شده، اما بهواسطه سبک گفتار تند و نگاه کاملاً منفعتمحور، نهتنها از شأن رسانه فاصله گرفته، بلکه موجب نگرانی جدی در میان اهالی رسانه، برخی صاحبنظران و حتی بدنه دولت شده است. غلبه چنین نگاهی بر جریان رسانهای پیرامون یک نماینده، این شائبه را تقویت میکند که کارکرد رسانه به جای نقد منصفانه، به ابزار تحقیر، تخریب یا تطهیر تبدیل شده است و این پرسش را مطرح کرده که آیا مسیر رسانهای نماینده محترم، قرار است بهجای شفافسازی و نقد منصفانه، به روایتسازیهای شخصی و جهتدار محدود شود؟
بهرامی باید بداند که فرصت چهار ساله نمایندگی، به سرعت خواهد گذشت و این دوران، جای تمرین و یادگیری نیست. ضمناً یادآوری این نکته ضروری است که احترام به مردم، تنها با بیان جملههایی در وصف شخصیت آنها بهدست نمیآید؛ مردم کالوس و سایر مناطق، بهدنبال عملاند. اعتماد عمومی با شعار بهدست نمیآید و با تاخیر و تردید از بین میرود.
به گزارش کبنا، محمد بهرامی، نماینده شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون، در نخستین اظهارنظرهای میدانی خود در جمع مردم کالوس جملهای گفت که جای تأمل بسیار دارد: «برای اولین بار در مجلس حضور پیدا کردهام، عجله نکنید تا مسلط شوم». همین یک جملهی در ظاهر ساده، در باطن، حامل یک نگرانی عمیق است؛ نگرانی از آنکه چهار سال از زمان نمایندگی قرار است صرف «یادگیری» شود، در حالی که مردم سالهاست منتظر نتیجهاند.
روشن است که نمایندگی مجلس، عرصه آزمون و خطا نیست؛ مردم برای اینکه کسی تازهکار باشد و تجربه کسب کند، پای صندوقهای رأی نرفتند. آنها انتظار داشتند فردی کارآمد، آماده و آشنا به سازوکار سیاستگذاری و چانهزنیهای ملی و منطقهای راهی مجلس شود، نه کسی که حالا پس از 16 سال شرکت در انتخابات و سه بار شکست پیدرپی، بگوید: «اجازه دهید مسلط شوم».
بهرامی با صراحت گفت: «نوبت ماست که هرجا بتوانیم صادقانه کمک میکنیم و اگر نشد، میگوییم شرایط فراهم نیست». این جمله شاید از منظر اخلاقی پسندیده باشد، اما از منظر کارآمدی، به نوعی اعلام پیشاپیش ناتوانی است؛ آقای بهرامی نمایندگی مجلس عرصه سخنان اخلاقی زدن نیست؛ بلکه میدان منازعه و نبرد بر سر قدرت و چانهزنی برای منافع مردم است. شهروندان بویراحمد، دنا و مارگون که سالهاست با مشکلات مزمنی مانند بیکاری، نابرابری، مهاجرت، تبعیض در انتصابات، و توسعهنیافتگی مواجهاند، دیگر مجالی برای آزمون و خطای نمایندگان تازهکار ندارند. نمایندهای که به مجلس میرود، باید نه فقط عزم و نیت، بلکه راهبرد، شبکه ارتباطی، شناخت از بودجه، تسلط بر آییننامه داخلی مجلس، و توان اثرگذاری بر تصمیمات کلان داشته باشد.
در بخشی دیگر، نماینده از «فشار حامیان» گلایه کرد و گفت برخی از همان کسانی که در انتخابات حمایت کردهاند، حالا توقعاتی دارند و مدام مطالبه میکنند. بله، این پدیده، واقعیتی است در فضای سیاسی ایران؛ اما سؤال اینجاست: مگر نه اینکه نماینده مردم باید با معیار شایستهسالاری حرکت کند؟ چرا بهجای گلایه، مسیر روشنی از پاسخگویی، شفافیت و ملاکهای انتصاب نیروها ترسیم نمیشود؟ اگر در برابر فشارها ایستادگی شود و معیار، کارآمدی و صلاحیت باشد، دیگر نه فشاری اثر دارد و نه بیمهریای معنا پیدا میکند.
بهرامی همچنین از «حفظ حرمتها» سخن گفت. اما حرمت مردم، پیش از هرچیز، در عمل به وعدهها، پاسخگویی، شفافیت در عملکرد و ایستادگی در برابر رانتطلبی حفظ میشود. مردم از نمایندهشان نمیخواهند با همه مهربان باشد، بلکه میخواهند با بیعدالتی، تبعیض و ناکارآمدی بیملاحظه برخورد کند.
و در نهایت، او گفت: «شأن و شخصیت اهالی این روستا خیلی بالاست». این سخن در ظاهر احترامآمیز است، اما نباید فراموش کنیم که شأن مردم را نباید فقط در کلام پاس داشت، بلکه در بهبود زیرساختها، رسیدگی به خواستههایشان، و پیگیری جدی مسائل آنها باید اثبات کرد. مردم دیگر دلخوش به تعارفات نیستند؛ آنها رفتار را میسنجند، نه گفتار را.
در کنار این موارد، موج انتقادات از نحوه عملکرد دفتر نماینده در یاسوج، خصوصاً در زمینه پاسخگویی به مراجعات مردمی و بیتوجهی به مطالبات روزمره شهروندان، نیز رو به افزایش است و بسیاری معتقدند که دفتر باید نه تنها بازوی ارتباطی میان مردم و نماینده باشد، بلکه با رویکردی مسئولانهتر، در جهت کاهش فاصلهها و رفع دغدغههای واقعی مردم حرکت کند. همچنین انتصابات صورتگرفته تا کنون، نتوانسته رضایت عمومی را جلب کند و این موضوع، بهعنوان نقطه ضعف دیگر در کارنامه آغازین نماینده مورد نقد جدی قرار گرفته است.
در این میان، استفاده از افرادی که بیشتر بهعنوان بلاگرهای پرحاشیه شناخته میشوند تا خبرنگارانی با اصول حرفهای، هرچند بهطور مقطعی موجب پوشش برخی مطالبات عامهپسند شده، اما بهواسطه سبک گفتار تند و نگاه کاملاً منفعتمحور، نهتنها از شأن رسانه فاصله گرفته، بلکه موجب نگرانی جدی در میان اهالی رسانه، برخی صاحبنظران و حتی بدنه دولت شده است. غلبه چنین نگاهی بر جریان رسانهای پیرامون یک نماینده، این شائبه را تقویت میکند که کارکرد رسانه به جای نقد منصفانه، به ابزار تحقیر، تخریب یا تطهیر تبدیل شده است و این پرسش را مطرح کرده که آیا مسیر رسانهای نماینده محترم، قرار است بهجای شفافسازی و نقد منصفانه، به روایتسازیهای شخصی و جهتدار محدود شود؟
بهرامی باید بداند که فرصت چهار ساله نمایندگی، به سرعت خواهد گذشت و این دوران، جای تمرین و یادگیری نیست. ضمناً یادآوری این نکته ضروری است که احترام به مردم، تنها با بیان جملههایی در وصف شخصیت آنها بهدست نمیآید؛ مردم کالوس و سایر مناطق، بهدنبال عملاند. اعتماد عمومی با شعار بهدست نمیآید و با تاخیر و تردید از بین میرود.
جناب آقای بهرامی
مردم خسته اند از شنیدن عبارات
به زودی
در دست بررسی است
انشاالله
شرایط کشور
پیگیری می شود
در حال پیگیری است
لطفا بس است.