تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۵۶
کد مطلب : ۴۹۹۱۲۴
سفره مدیریت در استان چگونه پهن شده است؟

نگاهی به توزیع منطقه‌ای و سیاسی مدیران ارشد کهگیلویه و بویراحمد / کهگیلویه پررنگ، گچساران کم‌رنگ؛ بویراحمد در میانه! / (+ پیامدهای شیوه کنونی چینش مدیران بر توسعه استان)

۰
نگاهی به توزیع منطقه‌ای و سیاسی مدیران ارشد کهگیلویه و بویراحمد / کهگیلویه پررنگ، گچساران کم‌رنگ؛ بویراحمد در میانه! / (+ پیامدهای شیوه کنونی چینش مدیران بر توسعه استان)
کبنا ؛
در حالی که کهگیلویه و بویراحمد همچنان در مسیر توسعه گرفتار است، نگاهی به ترکیب مدیران ارشد استان نشان می‌دهد که نسبت‌های سیاسی و جغرافیاییِ تعیین‌کننده برخی کرسی‌های مدیریتی‌اند؛ روشن است که سهم‌خواهی‌های پنهان، می‌تواند تهدیدی بزرگ برای نظام اداری استان باشد.
به گزارش کبنا، در روزگاری که کهگیلویه و بویراحمد بیش از هر زمان دیگری نیازمند انسجام، شایسته‌سالاری و توسعه متوازن است، نگاه به ترکیب مدیران ارشد استان، به‌ویژه در سطح استانداری، سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی، این نگرانی را تقویت می‌کند که ممکن است بخشی از مدیریت استان نه بر مبنای کارآمدی و شایستگی، بلکه در سایه توافقات سیاسی، گرایش‌های جناحی و سهم‌خواهی‌های منطقه‌ای چیده شده باشد.
مروری بر اسامی مدیران ارشد استان، از معاونان استاندار گرفته تا مدیران‌کل و مشاوران، نشان می‌دهد که چگونه سهم شهرستان‌ها و چهره‌های سیاسی در این چیدمان لحاظ شده است؛ البته این سهم‌بندی‌ها هم به نسبت جمعیت و نیروی انسانی، چندان برابر نیست. در حالی که برخی از مدیران، بی‌واسطه به جریان‌های سیاسیِ خاص یا ستادهای انتخاباتیِ معین انتخاب شده‌اند، برخی دیگر تنها به صرف نزدیکی جغرافیایی یا وابستگی قومی، پست‌های حساس را در اختیار گرفته‌اند. روشن است که اگر چیدمان مدیران نه بر اساس کارنامه و تجربه، بلکه بر مبنای رضایت چهره‌های سیاسی و موازنه‌های پشت‌پرده باشد، نخبگان واقعی و مدیران حرفه‌ای، که نه وابسته‌اند و نه مطیع، را خانه‌نشین و منزوی می‌کند و در نتیجه به عدم توسعه استان منجر می‌شود.  
بر اساس لیستی که از بخشی از مناصب کهگیلویه و بویراحمد، در این پایگاه خبری تهیه شده و شامل 30 تن از مدیران کهگیلویه و بویراحمدی است، تحلیلی از سهم‌های سیاسی، جغرافیایی و منطقه‌ای به دست داده‌ایم. بر این اساس، بررسی دقیق ترکیب مدیران کل، معاونین استاندار، مدیران ستادی و دستگاه‌های اجرایی نشان می‌دهد که بیشترین سهم انتصابات به منطقه کهگیلویه و جریان وابسته به نماینده آن تعلق دارد. حدود ۴۵ درصد مدیران بررسی‌شده از این منطقه هستند. پس از آن بویراحمد، دنا و مارگون با حدود ۳۵ درصد و گچساران و باشت با کمتر از ۱۵ درصد قرار دارند. این در حالی است که استان در ساختار اداری و سیاسی خود باید توازن نسبیِ جغرافیایی و فکری را رعایت کند.
بر اساس تحلیل این 30 جایگاه اداری، از نظر وابستگی سیاسی، گرایش به نماینده کهگیلویه و جریان اصولگرایی (بعضاً با حمایت یکی از نمایندگان اسبق بویراحمد) بیشترین نفوذ را دارد. در مرتبه بعد نماینده بویراحمد به همراه یکی از نامزدهای انتخابات مجلس قرار دارند و در این‌جا نیز باز کمترین سهم مربوط به نماینده گچساران و باشت است.

به هر حال تحلیل این یافته‌ها نشان می‌دهد که بخشی از این مدیران نه از مسیر تشکل‌های رسمی، رقابت سالم و شایسته‌سالاری، بلکه بر اساس نسبت‌های سیاسی و ملاحظاتِ انتخاباتی منصوب شده‌اند. در واقع سهم‌خواهی‌های منطقه‌ای و سیاسی در این میان بر مدار «انتصاب» چرخیده نه «انتخاب»، و از دل آن، نیروهایی بیرون آمده‌اند که نه پاسخ‌گو هستند، نه پیشران توسعه. روشن است مدیری که خود را مدیون یک نماینده یا جناح خاص می‌داند، معمولاً نخواهد توانست مستقل تصمیم بگیرد، عملکرد شفاف ارائه دهد یا در برابر فساد و ناکارآمدی بایستد. چنین مدیری، خود را بیشتر «وامدار» می‌بیند تا «مسئول».
این روند، علاوه بر تضعیف ساختار اداری، پیامدهای گسترده‌تری دارد. شهروندان وقتی می‌بینند مدیریت‌ها به‌جای تخصص، بر اساس رابطه و وابستگی شکل می‌گیرد، ممکن است از سیستم اداری ناامید شوند. از سوی دیگر، مدیری که صرفاً به‌دلیل حمایت سیاسی به صندلی رسیده، از جسارت اصلاحات و ریسک‌پذیری خالی است. علاوه بر این موارد، وقتی مدیران از یک منطقه خاص باشند، احتمال اولویت‌دهی به منافع همان منطقه و بی‌توجهی به دیگر شهرستان‌ها بیشتر می‌شود. در نهایت، اگر این روند ادامه یابد، موجب می‌شود نخبگان مستقل و شایسته، جایی در این معادله نیابند و به ناچار عطای ماندن را به لقای رفتن ببخشند.
در این شرایط، زمان آن رسیده که نخبگان، رسانه‌ها، دانشگاه‌ها و دلسوزان استان، صدای خود را بلندتر کنند؛ چرا که مدیریت یک استان نمی‌تواند ملک مشاع سیاسیون باشد. نمی‌توان توسعه را از کسانی انتظار داشت که بر اساس بده‌بستان‌های انتخاباتی یا منافع منطقه‌ای منصوب شده‌اند.
استانداری و دستگاه‌های نظارتی باید فرایندی شفاف برای انتصاب مدیران تدوین کنند. معیارهایی چون سابقه کاری، تخصص، عملکرد گذشته و ارزیابی مستقل باید جایگزین توصیه‌نامه‌های سیاسی شود. اگر می‌خواهیم کهگیلویه و بویراحمد از چرخه محرومیت، بی‌اعتمادی و ناکارآمدی خارج شود، باید اصلاح را از همین نقطه آغاز کرد: شایسته‌سالاری در انتصاب مدیران.
به‌طور کلی لازم است در ساختار انتصابات، یک بازنگری اساسی صورت گیرد؛ باید سازوکار شفاف و مبتنی بر شایسته‌سالاری برای تعیین مدیران در استان ایجاد شود؛ نه سهم‌بندی قومی و انتخاباتی. از سوی دیگر می‌توان سند توازن جغرافیایی مدیریتی را نیز تدوین کرد؛ به عنوان یک مطالبه عمومی، هر منطقه باید بر اساس ظرفیت جمعیتی و تخصصی خود سهمی عادلانه در ساختار مدیریتی داشته باشد. علاوه بر این لازم است از انحصار سیاسی جلوگیری شود؛ حضور چهره‌هایی از همه گرایش‌ها در مدیریت استان باید به یک اصل تبدیل شود تا مشارکت عمومی و اعتماد دوباره احیا شود.
گفتنی است امروز نه زمان تسویه‌حساب سیاسی است، نه فرصت مچ‌گیری. این یادداشت نیز نه از سر تخریب و نفی عملکرد مدیران، بلکه از سر هشدار و توصیه نوشته شده است؛ چرا که معتقدیم تا وقتی که مدیریت استان، آیینه‌ای از تعادل سیاسی و قومی باشد و نه کفایت حرفه‌ای، توسعه‌ای ایجاد نخواهد شد. 
نام شما

آدرس ايميل شما

چرا سطح انتظارات آمریکایی‌ها از مذاکره مدام تغییر می‌کند؟

چرا سطح انتظارات آمریکایی‌ها از مذاکره مدام تغییر می‌کند؟

در بحث موشکی من با خلع سلاح ایران موافق نیستم، اما به هر حال، باید در این زمینه، به توافقی ...
ترامپ توافق بهتری از اوباما با ایران می‌بندد؟ / موقعیت تهران در برخی زمینه‌ها قوی‌تر شده و یک تضمین مهم می‌خواهد

ترامپ توافق بهتری از اوباما با ایران می‌بندد؟ / موقعیت تهران در برخی زمینه‌ها قوی‌تر شده و یک تضمین مهم می‌خواهد

ترامپ باید نشان دهد که می‌تواند به توافقی بهتر از آنچه که بهم زد، با تهران دست یابد.
چهار عبارتی که می‌توانند ازدواج را نابود کنند

چهار عبارتی که می‌توانند ازدواج را نابود کنند

پرهیز از جملات مخربی مانند «تو همیشه...»، «باشه هر کاری می‌خوای بکن»، «من خوبم» و «چقدر ...
1