تاریخ انتشار
شنبه ۲ فروردين ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۱۴
کد مطلب : ۴۹۷۴۲۹
یادداشت|
یک دهه مدیریت همراه با حاشیه در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج / رئیس جدید «دندان لق بیکفایتی و ناکارآمدی» در علوم پزشکی را بکند و دور بیندازد
۱
کبنا ؛
دانشگاه علوم پزشکی یاسوج سالها مدیریتِ همراه با حاشیه را تجربه کرده است؛ رئیس جدید دانشگاه نیز بی شک خود بیاطلاع از این مسیر پرسنگلاخ نیست. اما در پشت سر او اعتبار و اعتماد استاندار، وزیر و جمعی از شایستهدوستان قرار دارد که به او این فرصت را میدهد تا یکبار برای همیشه این «دندان لق بیکفایتی و ناکارآمدی» در علوم پزشکی را بکند و دور بیندازد.
به گزارش کبنا، از روزی که احتمالاً با نظر نماینده گچساران و باشت، قاضیزاده هاشمی وزیر وقت بهداشت، عذر رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج را بهرغم عدم رضایت استاندار در سال 1395 خواست، تا امروز این دانشگاه بزرگ روز خوش و روی آرامش و آسایش ندیده است.
دانشگاهی بزرگ و لبریز از امکانات مالی، استخدامی و مدیریتی که رؤیای هر کسی است روزی بر مسند آن قرار گیرد. رئیس پیشین دانشگاه در 26 بهمن 1401 بعد از عملکرد نهچندان قابل دفاع رئیس اسبق، بهعنوان سرپرست علوم پزشکی یاسوج منصوب شد و در 13 اسفند 1402 تنها دو روز بعد از انتخابات دوازدهم مجلس شورای اسلامی، حکم ریاستش در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید. حالا او نیز همچون سلف پرحاشیهاش عمری به کوتاهی «گل سرخ» داشت و مردی که در کنار دیگر رئیس دانشگاه استان در دولت چهاردهم خیلی زود کنار گذاشته شد تا درس عبرتی برای دیگرانی شود که دنبال ماندن به هر قیمتی در دولتی هستند که با آن دولت نبودند و نیستند و اگر هستند جرات بیان آن را ندارند.
رئیس سابق دانشگاه احتمالاً هم ریاست را از دست داد و هم سابقه اصولگراییاش حالا مخدوش شده است و بعید است فردا روز اصولگرایان وقتی به یاد خواهند آورد او با هماهنگی نماینده بویراحمد چگونه عمل کرد بهسادگی از این پرونده چشمپوشی نمایند.
او در کنار رئیس سابق دانشگاه یاسوج و برخی دیگر از مسئولین استانی در صف اول سخنرانی حجتالاسلام سید محمود نبویان نماینده عضو جبهه پایداری مجلس نشسته بودند و برای او دست میزدند و ذوقزده رؤیای پیروزی سعید جلیلی را در سر میپروراندند. رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی و همه آن صفاولیها هرگز فکرش را هم نمیکردند که دست حوادث آنقدر زود آنها را در معرض خطر عزل قرار داده باشد و در نهایت نیز بر خلاف رؤیای آنها قرار داد.
رئیس سابق دانشگاه دست به دامان نماینده بویراحمد شد. البته گفته میشود فشارهای زیادی نیز از سوی نزدیکان او بر نماینده وارد گردید و هم از آن جا که نماینده میدانست نیرویی برای جایگزینی رئیس نخواهد داشت او را مورد حمایت قرار داد بهگونهای که در فضای مجازی روایت است نماینده او را به دیدار ظفرفندی برد تا بتواند مجوز ادامه کار وی را بگیرد.
اما رقیب او یک اصلاحطلب شناسنامهدار و موجه در میان جامعه سیاسی و پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد و حتی کشور است و استاندار که از برخی از انتصابات رضایت چندانی ندارد، این بار کوتاه نیامد تا روح تازهای به کالبد پر از حاشیه دانشگاه علومپزشکی بدمد و یک نمره مثبت خوب بهپای یدالله رحمانی ثبت گردد.
سیده رقیه پناهی با شبکهی گسترده ارتباطی، حالا از دست یکی از شایستهترین وزرای بهداشت کشور حکم گرفته و امیدوار به تأیید این حکم در شورایعالی انقلابفرهنگی است.
اصلاح و پیرایش میراثی که از سالها پیش تمایل زیادی به حرکت به سمت حاشیه داشته است و با تحصن و اعتراضات نیروهای شرکتی بیمارستان تازهالتاسیس شهید جلیل آغاز شد و بعدها بسیاری از آنها اخراج و برخی نورچشمیهای دیگر از قضا با همان فرمول بیارتباط با ضوابط قانونی وارد سیستم شدند تا احتمالاً «آه سرد» همان اخراجیها دامن علوم پزشکی را به این زودیها رها نکند.
دورهی شیوع ویروس کرونا، رئیس زیر سایه برادر بزرگتر بود و حاشیه باز هم بر متن غلبه داشت. اما کرونا سپر و حاشیه امن خوبی برای رئیس به وجود آورده بود. حاشیه امنی که باوجود یک نمایندهی نزدیک این خیال را برایش پدید آورده بود که او باقی خواهد ماند. اما فردی که از تاجگردون به سمت سیدناصر حسینیپور شیفت داده بود از بهرام عینالهی حکم ریاست دانشگاه را گرفت. او خیلی سریع در گرداب حاشیهها گیر افتاد. پس از پخش صوتی از وی که علیه رئیس وقت بیمارستان شهید جلیل یاسوج حرف میزد، حکم برکناریاش صادر شد و همان رئیس بیمارستان شهید جلیل، رئیس دانشگاه علوم پزشکی شد. در عمل میراثی که وی به جا نهاد تصمیمات و رفتارهایی بود که در عزل معاون توسعه در ثانیههای آخر توسط وی نمود پیدا کرد تا به تعبیر یکی از رسانهها مدیریت او سطحی و البته که عمیقاً سطحی نام گذاشته شود.
به نظر میرسد گروههای قدرت در بخشهای رفاهی، اداری و مالی علوم پزشکی چنان ریشه دواندهاند که کار از کار گذشته است و این خطر حالا رئیس جدید را نیز تهدید میکند. رئیس اداره حقوقی دانشگاه علیرغم دستاورد نهچندان مطلوبش سالهاست که در این منصب است و گویی اینجا ملک طلقش است و قصد ندارد جایش را به دیگری بسپارد. برخی ذینفوذان آشکار و پنهانی که تخصص خاصی نیز ندارند، برای متخصصین سلامت تصمیم میگیرند.
امروز دانشگاه علوم پزشکی یاسوج فرصت آزمونوخطا ندارد. رئیس جدید دانشگاه نیز بی شک خود بیاطلاع از «خار مغیلان» این مسیر پرسنگلاخ نیست. در پشت سر او اعتبار و اعتماد استاندار، وزیر و جمعی از شایسته دوستان قرار دارد که در صورت عدم موفقیت، تجربهای سخت و تلخ به ثبت خواهد رسید. سرپرست جدید علوم پزشکی که دومین حکم در این دولت برای یک زن در استان است بیش از هر چیز باید مراقب همان نقطه قوت یعنی شبکه دوستان و احیاناً دخالتهای آنان باشد تا بعد بتواند شاید برای یکبار این «دندان لق بیکفایتی و ناکارآمدی» در علوم پزشکی را بکند و دور بیندازد.
به گزارش کبنا، از روزی که احتمالاً با نظر نماینده گچساران و باشت، قاضیزاده هاشمی وزیر وقت بهداشت، عذر رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج را بهرغم عدم رضایت استاندار در سال 1395 خواست، تا امروز این دانشگاه بزرگ روز خوش و روی آرامش و آسایش ندیده است.
دانشگاهی بزرگ و لبریز از امکانات مالی، استخدامی و مدیریتی که رؤیای هر کسی است روزی بر مسند آن قرار گیرد. رئیس پیشین دانشگاه در 26 بهمن 1401 بعد از عملکرد نهچندان قابل دفاع رئیس اسبق، بهعنوان سرپرست علوم پزشکی یاسوج منصوب شد و در 13 اسفند 1402 تنها دو روز بعد از انتخابات دوازدهم مجلس شورای اسلامی، حکم ریاستش در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید. حالا او نیز همچون سلف پرحاشیهاش عمری به کوتاهی «گل سرخ» داشت و مردی که در کنار دیگر رئیس دانشگاه استان در دولت چهاردهم خیلی زود کنار گذاشته شد تا درس عبرتی برای دیگرانی شود که دنبال ماندن به هر قیمتی در دولتی هستند که با آن دولت نبودند و نیستند و اگر هستند جرات بیان آن را ندارند.
رئیس سابق دانشگاه احتمالاً هم ریاست را از دست داد و هم سابقه اصولگراییاش حالا مخدوش شده است و بعید است فردا روز اصولگرایان وقتی به یاد خواهند آورد او با هماهنگی نماینده بویراحمد چگونه عمل کرد بهسادگی از این پرونده چشمپوشی نمایند.
او در کنار رئیس سابق دانشگاه یاسوج و برخی دیگر از مسئولین استانی در صف اول سخنرانی حجتالاسلام سید محمود نبویان نماینده عضو جبهه پایداری مجلس نشسته بودند و برای او دست میزدند و ذوقزده رؤیای پیروزی سعید جلیلی را در سر میپروراندند. رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی و همه آن صفاولیها هرگز فکرش را هم نمیکردند که دست حوادث آنقدر زود آنها را در معرض خطر عزل قرار داده باشد و در نهایت نیز بر خلاف رؤیای آنها قرار داد.
رئیس سابق دانشگاه دست به دامان نماینده بویراحمد شد. البته گفته میشود فشارهای زیادی نیز از سوی نزدیکان او بر نماینده وارد گردید و هم از آن جا که نماینده میدانست نیرویی برای جایگزینی رئیس نخواهد داشت او را مورد حمایت قرار داد بهگونهای که در فضای مجازی روایت است نماینده او را به دیدار ظفرفندی برد تا بتواند مجوز ادامه کار وی را بگیرد.
اما رقیب او یک اصلاحطلب شناسنامهدار و موجه در میان جامعه سیاسی و پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد و حتی کشور است و استاندار که از برخی از انتصابات رضایت چندانی ندارد، این بار کوتاه نیامد تا روح تازهای به کالبد پر از حاشیه دانشگاه علومپزشکی بدمد و یک نمره مثبت خوب بهپای یدالله رحمانی ثبت گردد.
سیده رقیه پناهی با شبکهی گسترده ارتباطی، حالا از دست یکی از شایستهترین وزرای بهداشت کشور حکم گرفته و امیدوار به تأیید این حکم در شورایعالی انقلابفرهنگی است.
اصلاح و پیرایش میراثی که از سالها پیش تمایل زیادی به حرکت به سمت حاشیه داشته است و با تحصن و اعتراضات نیروهای شرکتی بیمارستان تازهالتاسیس شهید جلیل آغاز شد و بعدها بسیاری از آنها اخراج و برخی نورچشمیهای دیگر از قضا با همان فرمول بیارتباط با ضوابط قانونی وارد سیستم شدند تا احتمالاً «آه سرد» همان اخراجیها دامن علوم پزشکی را به این زودیها رها نکند.
دورهی شیوع ویروس کرونا، رئیس زیر سایه برادر بزرگتر بود و حاشیه باز هم بر متن غلبه داشت. اما کرونا سپر و حاشیه امن خوبی برای رئیس به وجود آورده بود. حاشیه امنی که باوجود یک نمایندهی نزدیک این خیال را برایش پدید آورده بود که او باقی خواهد ماند. اما فردی که از تاجگردون به سمت سیدناصر حسینیپور شیفت داده بود از بهرام عینالهی حکم ریاست دانشگاه را گرفت. او خیلی سریع در گرداب حاشیهها گیر افتاد. پس از پخش صوتی از وی که علیه رئیس وقت بیمارستان شهید جلیل یاسوج حرف میزد، حکم برکناریاش صادر شد و همان رئیس بیمارستان شهید جلیل، رئیس دانشگاه علوم پزشکی شد. در عمل میراثی که وی به جا نهاد تصمیمات و رفتارهایی بود که در عزل معاون توسعه در ثانیههای آخر توسط وی نمود پیدا کرد تا به تعبیر یکی از رسانهها مدیریت او سطحی و البته که عمیقاً سطحی نام گذاشته شود.
به نظر میرسد گروههای قدرت در بخشهای رفاهی، اداری و مالی علوم پزشکی چنان ریشه دواندهاند که کار از کار گذشته است و این خطر حالا رئیس جدید را نیز تهدید میکند. رئیس اداره حقوقی دانشگاه علیرغم دستاورد نهچندان مطلوبش سالهاست که در این منصب است و گویی اینجا ملک طلقش است و قصد ندارد جایش را به دیگری بسپارد. برخی ذینفوذان آشکار و پنهانی که تخصص خاصی نیز ندارند، برای متخصصین سلامت تصمیم میگیرند.
امروز دانشگاه علوم پزشکی یاسوج فرصت آزمونوخطا ندارد. رئیس جدید دانشگاه نیز بی شک خود بیاطلاع از «خار مغیلان» این مسیر پرسنگلاخ نیست. در پشت سر او اعتبار و اعتماد استاندار، وزیر و جمعی از شایسته دوستان قرار دارد که در صورت عدم موفقیت، تجربهای سخت و تلخ به ثبت خواهد رسید. سرپرست جدید علوم پزشکی که دومین حکم در این دولت برای یک زن در استان است بیش از هر چیز باید مراقب همان نقطه قوت یعنی شبکه دوستان و احیاناً دخالتهای آنان باشد تا بعد بتواند شاید برای یکبار این «دندان لق بیکفایتی و ناکارآمدی» در علوم پزشکی را بکند و دور بیندازد.