تاریخ انتشار
شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۴۴
کد مطلب : ۴۹۹۸۸۱
یادداشتی از اسلام ذوالقدرپور؛
کمانه سیاست تهاجمی تاجگردون به خودش
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛یادداشت ارسالی - اسلام ذوالقدرپور - بازاریابی سیاسی مطلوب در فرایند انتخابات، بازاریابی تهاجمی است که رقیبان را با هر سیاست، تاکتیک و ابزار موجود تهدید نموده و حملهای فراگیر به تمام ارکان دشمن را اجرایی میسازد. در چنین رویکردی، برقراری ارتباط مستقیم کاندیدای انتخابات با شهروندان از اهمیت فراوانی برخوردار است.
ارتباط مستقیم و تماس چهرهبهچهره یکی از تاکتیکهای عملیاتی است که طرفداران یک کاندیدای انتخابات را جمع نموده و انسجام میبخشد. این ارتباط مستقیم نامزد انتخابات با شهروندان سبب میشود تا روحیه تهاجمی در هر دو سوی این ارتباط (نامزد - شهروندان) افزایشیافته و گاهی نیز از کنترل خارج شده و آسیبهای جدی به کارزار انتخاباتی یک کاندید یا کل فرایند انتخابات وارد سازد.
این الگوی بازاریابی تهاجمی کاندیدای انتخابات و روحیه تهاجمی طرفداران میتواند پیروزی نامزد مدنظر را تضمین نماید؛ اما درازمدت سبب چالشی بزرگ علیه خود کاندید پیروز نیز میشود. بهمرورزمان که وعدههای فرد پیروز انتخابات برآورده نشده و سرخوردگی بر طرفدارانش چیره گردد، روحیه تهاجمی شهروندان بهسوی پیروز انتخابات که خود طراح و مجری بازاریابی تهاجمی بوده، کمانه نموده و مورد تهاجم هواداران قرار میگیرد.
در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران بهویژه استان کهگیلویه و بویراحمد رویکرد بازاریابی تهاجمی در انتخابات مجلس شورای اسلامی کاربرد فراوانی داشته و بیشتر نامزدهای انتخابات از این الگوی انتخاباتی بهره میگیرند.
نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه گچساران و باشت نیز همواره الگوی بازاریابی تهاجمی را دوست داشته و اجرایی کردهاند. در این الگوی تهاجمی، تهدیدات لفظی و عملی آشکار علیه رقیبان وجود داشته و تا مرز برخورد فیزیکی و مسلحانه نیز پیش میرود.
در چند دوره گذشته انتخابات مجلس در گچساران و باشت، آقای غلامرضا تاجگردون همواره از بازاریابی تهاجمی فراگیر علیه دیگر رقیبان بهره برده و باقدرت تصویرسازی رسانهای خود، توانسته است رقیبان سیاسی و اجتماعی خود را دشمنان خویش و شهروندان نمایش دهد!
این الگوی بازاریابی تهاجمی غلامرضا تاجگردون تنها برای دوران تبلیغات و رأیگیری مناسب بوده و چند ماه پس از انتخابات دچار چرخشی آشکار شده، کمانه نموده و ترکشهای آن به خود آقای تاجگردون برخورد میکند.
نمونه برجسته پیامد بازاریابی سیاسی تهاجمی آقای تاجگردون را میتوان در تنش ایشان با جوان گچساران در مراسم کلنگزنی پتروشیمی سوم گچساران مشاهده نمود. نارضایتی بعضی از شهروندان و جوانان هوادار ایشان که با تهدید مسلحانه عنوان شده بود سبب واکنش تند آقای نماینده شده و فضای این مراسم را تنشی و خوراک مناسبی برای منتقدین سیاستهای نماینده محترم گچساران و باشت در مجلس فراهم نمود.
واکنش تند و سخنان احساسی آقای تاجگردون که ریشه در سیاستها و الگوی انتخاباتی ایشان دارد، همخوانی چندانی با تبلیغات نمایشی و رسانهای نماینده سه دوره مجلس نداشت و در محورهای زیر قابلانتقاد است.
یکم - مقایسه ناتوانی خود با محدودیتهای امام علی (ع): غلامرضا تاجگردون در سخنان خود در مراسم کلنگزنی پتروشیمی سوم گچساران در پاسخ به اعتراض و نارضایتی برخی جوانان، یک جمله معروف را بیان نمودند که: علی با آن عظمت نتوانست عدالت را اجرا کند و من هم نمیتوانم".
بیان این جمله بدون درنظرگرفتن تمام محدودیتهای تاریخی حکومت ۵ساله حضرت امام علی (ع) در سالهای 35 تا 40 هجری قمری و ادعای قدرتمندی غلامرضا تاجگردون در نزدیک به 10 سال نمایندگی مجلس، عقلانی نبوده است.
امام علی (ع) نهتنها در حکومت ۵ساله خویش، بلکه در 29 سال امامت خود نیز مورد تهدید و ظلم رقیبان و دشمنان قرار داشتند و جنگهای بزرگی در حکمرانی 5 ساله خود با دشمنان و خوارج داشتند که سبب شد تا برقراری عدالت و نظام مدینه فاضله اسلامی، سخت و دست نیافتنی گردد.
اما آقای تاجگردون در دوران نمایندگی خود در مجلس با بهرهگیری از توان دانش اقتصاد و بودجه و هنر ارتباطی خود در مجلس به ریاست کمیسیون مهم برنامهوبودجه مجلس دست یافتند و اکنون نیز یک سال از ریاست ایشان بر کمیسیون برنامهوبودجه مجلس دوازدهم گذشته است. ایشان در این نزدیک به ده سال نمایندگی مجلس، همواره به رقیبان سیاسی و اجتماعی خود در گچساران و باشت حمله نموده و با تمام قدرت تلاش در فروپاشی ساختار رقیبان داشته است.
دوم - ترس از رقیبان واقعی و تهاجم به دوستان: بازاریابی سیاسی تهاجمی غلامرضا تاجگردون در انتخابات اسفند 1402 و ضعف ساختاری و تشکیلاتی رقیبان که پیروزی وی را به دنبال داشت، با تغییر دولت و انتخاب دکتر مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهور تقویت شده و آقای تاجگردون در افکار عمومی استان بهویژه هوادارنش در گچساران و باشت به عنوان ابرقدرت مناسبات سیاسی استان و کشور تعریف گردید!
در دوره یکساله اخیر که فرصت کافی برای نمایش قدرت غلامرضا تاجگردون بوده است، میزان اعتراض و نارضایتی شهروندان بهخصوص هوادارانش از ایشان فزونییافته و خروجی این اعتراض و نارضایتی در مراسم پتروشیمی سوم گچساران نمایان شد.
در این مراسم که همراه با تبلیغات و فضاسازی چندروزه رسانههای محلی بود، غلامرضا تاجگردون بهجای بیان واقعیت موجود کشور و برخی محدودیتهای سیاسی و فکری خود، منتقدان و رقیبان را مورد تهاجم داده و مدیران گذشته را محکوم نمودند.
به نظر میرسد آقای تاجگردون در تشخیص دوستان و دشمنان خود دچار یک خطای اساسی بوده و هر فردی که در مقابل ایشان سکوت نماید را دوست قلمداد، منتقدین و رقیبان را دشمن قلمداد میکنند، درحالیکه واقعیت امر سیاسی خلاف این اندیشه ایشان بوده و منتقدین ایشان دلسوزتر و داناتر از دوستان خاموش صف اول وی هستند.
سوم – ترس از مراجع قدرت و بقای قدرت در باج دادن: گویا آقای تاجگردون در دور جدید نمایندگی خود بهجای همراهی با شهروندان رنجدیده و مظلوم گچساران و باشت، مجبور به باج دادن به برخی مسئولین و شخصیتهای استان هستند!
این فرایند باجدهی سبب شده تا برخی جوانان مظلوم اعتراض نموده و جویای عدالت باشند. اما شاید لازم باشد آقای تاجگردون که در برخی جلسات خود بیپروا به تعدادی از مدیران ارشد استان حمله نموده و آنان را به ناکارآمدی و ناآگاهی از مسائل متهم میکنند به پرسشهای زیر پاسخ دهند:
1- نقش معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری کهگیلویه و بویراحمد در نابسامانی اقتصادی استان، چیست؟
2- چرا از ناکارآمدی معاون امور اقتصادی استاندار که حتی در دولت سیزدهم نیز مورد انتقاد و اعتراض قرار داشتند، انتقاد نمیکنید؟
3- چرا در بیشتر مراسمها و همایشهای سیاسی، اجتماعی و تخصصی شما، یک یا چند پیمانکار خاص در صف اول مراسم حضور داشته و جنابعالی را همراهی میکنند؟
4- چرا در ردیف اول جشن اردیبهشت هنر گچساران، هیچ هنرمندی حضور نداشت و یک پیمانکار مانند بادیگار کنار شما نشسته و فقط مدیران ادارات در صف اول بودند؟
و...
رویدادهای چند ماه اخیر نشان داده که بازاریابی سیاسی تهاجمی آقای غلامرضا تاجگردون تنها پس از یک سال بهسوی خود ایشان کمانه کرده و ترکش این بازاریابی تهاجمی، کاخ تصورات آرمانی و ادعای برتری مطلق ایشان در سپهر سیاسی و اجتماعی استان را ویران خواهد نمود. کاخی از تصورات و تصویرهای زیبای نمایشی که در دستهبندی هوادارانش به دوستان نانی و دوستان جانی، تفسیر شده و غلامرضا تاجگردون را قدیس تصویر میکردند.
اکنون آغاز راه آشکارسازی اعتراضها و نارضایتیها از غلامرضا تاجگردون است و ایشان باید ماجرای افطاری نیمه خرداد 1397 روستای دیل را بار دیگر به یاد آورده و بازبینی کنند که چگونه جوانان دیلی اعتراض خود را ابراز نمودند و گویا تاجگردون از این رخدادها درس نگرفتهاند!
در نهایت به آقای غلامرضا تا گردن بهعنوان نماینده شهروندان گچساران و باشت در مجلس توصیه میشود بهجای فرافکنی و متهم نمودن منتقدین، بعضی جوانان و شهروندان ناراضی، از تمام همراهان همیشگی خود و شخصیتهای مسئول استان و شهرستان بترسید که در یک سال اخیر حتی یک اعتراض و انتقاد نمایشی از جنابعالی نداشتهاند؟
آقای تاجگردون؛ از مدیران و پیمانکارانی بترسید که بعضاً در مراسمها همراه شما هستند و اجازه حضور شهروندان و جوانان در کنار شما را نمیدهند!
از مدیرانی بترسید که در دولت سیزدهم هم مورد انتقاد و اعتراض حامیان دولت شهید رئیسی بودند؛ اما اکنون زیر چتر حمایت شما دوران خوشی را در سکوت میگذرانند!
آقای تاجگردون از شهروندان و جوانان ناراضی و معترض نترسید، زیرا انتقاد و اعتراض آرام حق مشروع شهروندان است. از رفتار سیاسی و لشکر مداحان دستبوس خود هراس داشته باشید.
ارتباط مستقیم و تماس چهرهبهچهره یکی از تاکتیکهای عملیاتی است که طرفداران یک کاندیدای انتخابات را جمع نموده و انسجام میبخشد. این ارتباط مستقیم نامزد انتخابات با شهروندان سبب میشود تا روحیه تهاجمی در هر دو سوی این ارتباط (نامزد - شهروندان) افزایشیافته و گاهی نیز از کنترل خارج شده و آسیبهای جدی به کارزار انتخاباتی یک کاندید یا کل فرایند انتخابات وارد سازد.
این الگوی بازاریابی تهاجمی کاندیدای انتخابات و روحیه تهاجمی طرفداران میتواند پیروزی نامزد مدنظر را تضمین نماید؛ اما درازمدت سبب چالشی بزرگ علیه خود کاندید پیروز نیز میشود. بهمرورزمان که وعدههای فرد پیروز انتخابات برآورده نشده و سرخوردگی بر طرفدارانش چیره گردد، روحیه تهاجمی شهروندان بهسوی پیروز انتخابات که خود طراح و مجری بازاریابی تهاجمی بوده، کمانه نموده و مورد تهاجم هواداران قرار میگیرد.
در سپهر سیاسی و اجتماعی ایران بهویژه استان کهگیلویه و بویراحمد رویکرد بازاریابی تهاجمی در انتخابات مجلس شورای اسلامی کاربرد فراوانی داشته و بیشتر نامزدهای انتخابات از این الگوی انتخاباتی بهره میگیرند.
نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی حوزه انتخابیه گچساران و باشت نیز همواره الگوی بازاریابی تهاجمی را دوست داشته و اجرایی کردهاند. در این الگوی تهاجمی، تهدیدات لفظی و عملی آشکار علیه رقیبان وجود داشته و تا مرز برخورد فیزیکی و مسلحانه نیز پیش میرود.
در چند دوره گذشته انتخابات مجلس در گچساران و باشت، آقای غلامرضا تاجگردون همواره از بازاریابی تهاجمی فراگیر علیه دیگر رقیبان بهره برده و باقدرت تصویرسازی رسانهای خود، توانسته است رقیبان سیاسی و اجتماعی خود را دشمنان خویش و شهروندان نمایش دهد!
این الگوی بازاریابی تهاجمی غلامرضا تاجگردون تنها برای دوران تبلیغات و رأیگیری مناسب بوده و چند ماه پس از انتخابات دچار چرخشی آشکار شده، کمانه نموده و ترکشهای آن به خود آقای تاجگردون برخورد میکند.
نمونه برجسته پیامد بازاریابی سیاسی تهاجمی آقای تاجگردون را میتوان در تنش ایشان با جوان گچساران در مراسم کلنگزنی پتروشیمی سوم گچساران مشاهده نمود. نارضایتی بعضی از شهروندان و جوانان هوادار ایشان که با تهدید مسلحانه عنوان شده بود سبب واکنش تند آقای نماینده شده و فضای این مراسم را تنشی و خوراک مناسبی برای منتقدین سیاستهای نماینده محترم گچساران و باشت در مجلس فراهم نمود.
واکنش تند و سخنان احساسی آقای تاجگردون که ریشه در سیاستها و الگوی انتخاباتی ایشان دارد، همخوانی چندانی با تبلیغات نمایشی و رسانهای نماینده سه دوره مجلس نداشت و در محورهای زیر قابلانتقاد است.
یکم - مقایسه ناتوانی خود با محدودیتهای امام علی (ع): غلامرضا تاجگردون در سخنان خود در مراسم کلنگزنی پتروشیمی سوم گچساران در پاسخ به اعتراض و نارضایتی برخی جوانان، یک جمله معروف را بیان نمودند که: علی با آن عظمت نتوانست عدالت را اجرا کند و من هم نمیتوانم".
بیان این جمله بدون درنظرگرفتن تمام محدودیتهای تاریخی حکومت ۵ساله حضرت امام علی (ع) در سالهای 35 تا 40 هجری قمری و ادعای قدرتمندی غلامرضا تاجگردون در نزدیک به 10 سال نمایندگی مجلس، عقلانی نبوده است.
امام علی (ع) نهتنها در حکومت ۵ساله خویش، بلکه در 29 سال امامت خود نیز مورد تهدید و ظلم رقیبان و دشمنان قرار داشتند و جنگهای بزرگی در حکمرانی 5 ساله خود با دشمنان و خوارج داشتند که سبب شد تا برقراری عدالت و نظام مدینه فاضله اسلامی، سخت و دست نیافتنی گردد.
اما آقای تاجگردون در دوران نمایندگی خود در مجلس با بهرهگیری از توان دانش اقتصاد و بودجه و هنر ارتباطی خود در مجلس به ریاست کمیسیون مهم برنامهوبودجه مجلس دست یافتند و اکنون نیز یک سال از ریاست ایشان بر کمیسیون برنامهوبودجه مجلس دوازدهم گذشته است. ایشان در این نزدیک به ده سال نمایندگی مجلس، همواره به رقیبان سیاسی و اجتماعی خود در گچساران و باشت حمله نموده و با تمام قدرت تلاش در فروپاشی ساختار رقیبان داشته است.
دوم - ترس از رقیبان واقعی و تهاجم به دوستان: بازاریابی سیاسی تهاجمی غلامرضا تاجگردون در انتخابات اسفند 1402 و ضعف ساختاری و تشکیلاتی رقیبان که پیروزی وی را به دنبال داشت، با تغییر دولت و انتخاب دکتر مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهور تقویت شده و آقای تاجگردون در افکار عمومی استان بهویژه هوادارنش در گچساران و باشت به عنوان ابرقدرت مناسبات سیاسی استان و کشور تعریف گردید!
در دوره یکساله اخیر که فرصت کافی برای نمایش قدرت غلامرضا تاجگردون بوده است، میزان اعتراض و نارضایتی شهروندان بهخصوص هوادارانش از ایشان فزونییافته و خروجی این اعتراض و نارضایتی در مراسم پتروشیمی سوم گچساران نمایان شد.
در این مراسم که همراه با تبلیغات و فضاسازی چندروزه رسانههای محلی بود، غلامرضا تاجگردون بهجای بیان واقعیت موجود کشور و برخی محدودیتهای سیاسی و فکری خود، منتقدان و رقیبان را مورد تهاجم داده و مدیران گذشته را محکوم نمودند.
به نظر میرسد آقای تاجگردون در تشخیص دوستان و دشمنان خود دچار یک خطای اساسی بوده و هر فردی که در مقابل ایشان سکوت نماید را دوست قلمداد، منتقدین و رقیبان را دشمن قلمداد میکنند، درحالیکه واقعیت امر سیاسی خلاف این اندیشه ایشان بوده و منتقدین ایشان دلسوزتر و داناتر از دوستان خاموش صف اول وی هستند.
سوم – ترس از مراجع قدرت و بقای قدرت در باج دادن: گویا آقای تاجگردون در دور جدید نمایندگی خود بهجای همراهی با شهروندان رنجدیده و مظلوم گچساران و باشت، مجبور به باج دادن به برخی مسئولین و شخصیتهای استان هستند!
این فرایند باجدهی سبب شده تا برخی جوانان مظلوم اعتراض نموده و جویای عدالت باشند. اما شاید لازم باشد آقای تاجگردون که در برخی جلسات خود بیپروا به تعدادی از مدیران ارشد استان حمله نموده و آنان را به ناکارآمدی و ناآگاهی از مسائل متهم میکنند به پرسشهای زیر پاسخ دهند:
1- نقش معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری کهگیلویه و بویراحمد در نابسامانی اقتصادی استان، چیست؟
2- چرا از ناکارآمدی معاون امور اقتصادی استاندار که حتی در دولت سیزدهم نیز مورد انتقاد و اعتراض قرار داشتند، انتقاد نمیکنید؟
3- چرا در بیشتر مراسمها و همایشهای سیاسی، اجتماعی و تخصصی شما، یک یا چند پیمانکار خاص در صف اول مراسم حضور داشته و جنابعالی را همراهی میکنند؟
4- چرا در ردیف اول جشن اردیبهشت هنر گچساران، هیچ هنرمندی حضور نداشت و یک پیمانکار مانند بادیگار کنار شما نشسته و فقط مدیران ادارات در صف اول بودند؟
و...
رویدادهای چند ماه اخیر نشان داده که بازاریابی سیاسی تهاجمی آقای غلامرضا تاجگردون تنها پس از یک سال بهسوی خود ایشان کمانه کرده و ترکش این بازاریابی تهاجمی، کاخ تصورات آرمانی و ادعای برتری مطلق ایشان در سپهر سیاسی و اجتماعی استان را ویران خواهد نمود. کاخی از تصورات و تصویرهای زیبای نمایشی که در دستهبندی هوادارانش به دوستان نانی و دوستان جانی، تفسیر شده و غلامرضا تاجگردون را قدیس تصویر میکردند.
اکنون آغاز راه آشکارسازی اعتراضها و نارضایتیها از غلامرضا تاجگردون است و ایشان باید ماجرای افطاری نیمه خرداد 1397 روستای دیل را بار دیگر به یاد آورده و بازبینی کنند که چگونه جوانان دیلی اعتراض خود را ابراز نمودند و گویا تاجگردون از این رخدادها درس نگرفتهاند!
در نهایت به آقای غلامرضا تا گردن بهعنوان نماینده شهروندان گچساران و باشت در مجلس توصیه میشود بهجای فرافکنی و متهم نمودن منتقدین، بعضی جوانان و شهروندان ناراضی، از تمام همراهان همیشگی خود و شخصیتهای مسئول استان و شهرستان بترسید که در یک سال اخیر حتی یک اعتراض و انتقاد نمایشی از جنابعالی نداشتهاند؟
آقای تاجگردون؛ از مدیران و پیمانکارانی بترسید که بعضاً در مراسمها همراه شما هستند و اجازه حضور شهروندان و جوانان در کنار شما را نمیدهند!
از مدیرانی بترسید که در دولت سیزدهم هم مورد انتقاد و اعتراض حامیان دولت شهید رئیسی بودند؛ اما اکنون زیر چتر حمایت شما دوران خوشی را در سکوت میگذرانند!
آقای تاجگردون از شهروندان و جوانان ناراضی و معترض نترسید، زیرا انتقاد و اعتراض آرام حق مشروع شهروندان است. از رفتار سیاسی و لشکر مداحان دستبوس خود هراس داشته باشید.