تاریخ انتشار
سه شنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۱:۵۷
کد مطلب : ۴۹۹۷۳۳
یادداشت ارسالی مخاطبین کبنا
در سوگ کتابهای درسی؛ تأملی بر بحران انگیزه در نسل امروز/ پیشنهادی به مدیران آموزش و پرورش
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛
این روزها که فصل امتحانات پایانی دانش آموزان است، اگر از جلوی درب بعضی از مدارس و یا سالنهایی که امتحانات در آنها برگزار می شود، گُذر کنیم ، اتفاقی ناخوشایند توجه هر عابر پیاده ای را به خود جلب می کند. کتاب هایی که فصل پاییز شان فرا رسیده و برگ برگ روی زمین می افتند.
کوروش فتحی، دانش آموخته مقطع دکترا، مشاور و پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت سالها در زمینه مشاوره تحصیلی با دانشآموزان و دانشجویان فعالیت دارد. او پیرامون این اتفاق تلخ چنین نوشته و در انتها نیز پیشنهادی کاربردی به مدیران آموزش و پرورش داده است.
فتحی نوشت:
تأسف بار اینکه ؛ این بی زبانها را، دستانی زخمی و تکه تکه کرده اند که اتفاقا ، فلسفه ی آمدن کتاب ، این بوده تا همین دستان را ، در زمستان جهل و تاریکی در آغوش بگیرند و آنان را تا رسیدن به سرمنزل مقصود ، با دلگرمی همراهی کنند. مگر همین کتاب نبود که نامش را ، مهربانِ بی زبان ، پند دانِ خوش بیان ، دوست هنرمند و یارِغارِ تنهایی، نام گذاشته بودیم ؟!امروزه ما را چه شده است ، که اینگونه بعضی از دانش آموزانمان ، پنجه در رویش انداخته ، خشم و بغضِ فروخفته ی خود را بر این رفیق و همراهِ حداقل یکساله ی خود ، تخلیه می کنند؟
کجای مسیر را به ناصواب رفته ایم که اینگونه برخی از دانش آموزان ، از این بی زبانانِ گویا ! انتقام سخت می گیرند ؟! به طور کلی ، عوامل فردی، خانوادگی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، سیاستهای حاکم بر نظام تعلیم و تربیت و جامعه ...در ایجاد آن موثرند.
کجای مسیر را به ناصواب رفته ایم که اینگونه برخی از دانش آموزان ، از این بی زبانانِ گویا ! انتقام سخت می گیرند ؟! به طور کلی ، عوامل فردی، خانوادگی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، سیاستهای حاکم بر نظام تعلیم و تربیت و جامعه ...در ایجاد آن موثرند.
با توجه به تخصص ، زمینه ی کار و تجاربی که سالها در مشاوره ی تحصیلی با دانش آموزان و دانشجویان داشته ام ، عواملی را که از نظرم در این مسأله موثرترند را به صورت خلاصه عرض و در پایان پیشنهادی را ارائه خواهم داد. متهم ردیف اول در این مسأله ی نگران کننده را این عامل می دانم ؛ "حضور بی رویه ی این نسل از دانش آموزان در فضای مجازی ."
آنچه بر همگان مُبرهَن است، قدرت جذابیت بیشتر فضای مجازی و شبکه های مرتبط با آن ، نسبت به محتوای کتابهای آموزشی است. با همه ی مزایایی که فضای مجازی دارد و حضور در آن تقریبا اجتناب ناپذیر است ، اما؛ این واقعیت را نمی شود کتمان کرد که ، به دلیل این حضور افراطی نوجوانان در این فضا، آنان به سمت *لذت محوریِ* هرچه بیشتر ، سوق داده می شوند.
از لحاظ فیزیولوژیک، با حضور مستمر و نگاه کردن افراطی و مداوم فرد به صفحات جذاب شبکه ی بسیار گسترده ای مانند اینیستاگرام، احساس خوشایندی به آنان دست داده و به دنبال آن ، از مغز فرد، انتقال دهنده ی عصبی به نام *دوپامین*، ترشح و فعال می شود. ترشح دوپامین همراه با فعالیتهای لذت بخش دیگری مانند ، غذا خوردن ، رابطه ی جنسی و...نیز اتفاق می افتد.
سیستم عصبی مغزیِ دانش آموزی که، به دلیل استفاده ی افراطی از این صفحات، عادت به لذت گرایی کرده است، در مواجهه با صفحات کتاب و مفاهیم درسی، که محتوای آن ، چندان جذاب به نظر نمی رسند، دچار تناقض می شود و آرام آرام و شاید ناخودآگاه ، نگاه به کتاب برایش عذاب آور خواهد بود و هر لحظه مُترصِد فاصله گرفتن از کتاب و رفتن مجدد به فضای مجازی است.
سیستم عصبی مغزیِ دانش آموزی که، به دلیل استفاده ی افراطی از این صفحات، عادت به لذت گرایی کرده است، در مواجهه با صفحات کتاب و مفاهیم درسی، که محتوای آن ، چندان جذاب به نظر نمی رسند، دچار تناقض می شود و آرام آرام و شاید ناخودآگاه ، نگاه به کتاب برایش عذاب آور خواهد بود و هر لحظه مُترصِد فاصله گرفتن از کتاب و رفتن مجدد به فضای مجازی است.
به دور از سیاه نمایی، اگر منصفانه اظهار نظر کنیم ، باید به این موضوع اشاره کنم که،بسیاری از افراد، به واسطه ی تلاش در راستای تحصیلِ علم ،به جایگاههای رفیعی در این جامعه دست یافته اند که هم برایشان نام داشت و هم نان!
با این وجود ، در چند سال اخیر ، به دلیل عدم تناسب بین میزان پذیرش سالانه ی دانشجو و شرایط "بازار کار"، سهمیه های ناعادلانه برای پذیرش کنکور و مهمتر از همه اشباع شدن بیش از پیش برخی از رشته های کاربردی مانند پزشکی ، مهندسی و...، شمعِ اُمید برای ادامه ی تحصیل در این نسل رو به خاموشی گرایید.
بر من و شما پوشیده نیست که، امروزه دانش آموزان از برکتِ همین فضای مجازی و اطلاع رسانی ، خوب می دانند که،بعضی از رشته های تخصص پزشکی( رزیدنتی) به تعداد انگشتان یک دست متقاضی ثبت نام برای ادامه تحصیل ندارند!
آنها میدانند که بسیاری از پزشکان ، مهندسان و فارغالتحصیلان دانشگاههای معتبر چندان از شرایط اکنون خود راضی نیستند.
در کنار عواملی که اشاره شد، شیوه های تدریس از مُد افتاده و قدیمی که هنوز بر محفوظات تکیه دارد، به روز نبودن بعضی از معلمان ، مدیران و مشاوران مدارس،نحوه ی گزینش و ورود به عرصه ی معلمی ، عدم کارایی مناسب برخی از دروس برای دانش آموزان ،عدم تناسب بین محتوای آموزشی با نیازهایِ اکنون دانش آموزان و دانشجویان، حجم زیاد بعضی از مطالب درسی ، دخالت سیاست حاکم و گاهی تعصب و تغییر مطابق با خواسته ی گروه و یا طبقه ای خاص در محتوای کتب درسی، سایه افکندن مؤسسات آموزشی مختلف بر آموزش در وزارت آ. پ ،چاپ بی رویه ی کتابهای کمکی با اهداف منفعت طلبانه ، دشواری و یا سهل گیری بیش از اندازه ی برخی از معلمان و مدیران ، عدم توجه کافی و عملی به آسیبها ی اجتماعی نوپدید ، شرایط اقتصادی حاکم بر زندگی معلمان که مجبورند در کنار معلمی،برای تأمین معاش خانواده به شغلی دیگر روی یاورند و... در این مسأله بی تاثیر نیست.
جذاب کردن محتوای کتابها با توجه به نیاز امروز دانش آموزان ، توجه به افزایش مهارت محوری در مقابل محفوظات کتب، به روز و فراهم کردن وسایل کمک آموزشی ،اموزش عملی مهارتهای زندگی، آموزش علمی کاربردی و برنامه ریزی شده ی نحوه ی استفاده از فضای مجازی و... از جمله راهکارهای موثر در پیشگیری از وقوع چنین مسأله ای است
از آنجاییکه،در بعضی از کشورها، در پایان سال تحصیلی ، دانش آموزان موظف به تحویل دادن کتب درسی خود هستند، پیشنهاد می شود که اداره کل آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد ، این خلاقیت را به خرج دهد و ترتیبی اتخاذ کند که، در سال بعد ،از دانش آموزانی که کتب خود را سالم به مدرسه تحویل دهند،از طرف مدیر هر منطقه، و یا مدرسه، تقدیر به عمل آید.