تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۵ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۳۶
کد مطلب : ۵۰۱۹۰۳
وال استریت ژورنال نوشت
ایران تاکتیکهای خود را تغییر داده و روزنههایی در دفاع هوایی اسرائیل پیدا کرده / با تداوم جنگ ۱۲ روزه، ایران موشکهای کمتری پرتاب کرد، اما میزان موفقیت آن افزایش یافت
۰
کبنا ؛وال استریت ژورنال نوشت: سوءاستفاده نظاممند ایران از نقاط ضعف شبکه مشهور دفاع موشکی اسرائیل در جریان درگیری ۱۲ روزه ماه ژوئن نشان داد که حتی پیشرفتهترین سامانههای پدافندی نیز میتوانند از طریق تطبیقپذیری تاکتیکی، قابل نفوذ باشند. روزنامه والاستریت ژورنال گزارش داد که نرخ موفقیت ایران در عبور از دفاع اسرائیل، از ۸ درصد به ۱۶ درصد افزایش یافت، که بیانگر توانایی دشمنان سرسخت در شناسایی و بهرهبرداری از خلأهای موجود در سامانههای دفاع چندلایه است.
به گزارش کبنا نیوز، در ادامه این مطلب آمده: افزایش اثربخشی حملات ایران از طریق تحلیل جامع دادههای مربوط به دفاع موشکی که توسط والاستریت ژورنال و با استناد به اندیشکدههایی در اسرائیل و واشنگتن تهیه شده، مشخص شده است. مقاماتی که در جریان این درگیری بودهاند، به گفته والاستریت ژورنال، اظهار داشتند که استراتژی در حال تکامل ایران شامل شلیک موشکهای پیشرفتهتر و دوربردتر از مکانهایی مختلف در عمق خاک ایران بوده که بهطور بنیادین فضای تاکتیکی درگیری را تغییر داده است.
به گفته منابعی که با والاستریت ژورنال گفتوگو کردهاند، رویکرد منظم ایران برای غلبه بر دفاع اسرائیل شامل تغییرات چشمگیر در زمانبندی حملات و الگوهای هدفگیری جغرافیایی بوده است. بهجای ادامه حملات گسترده در طول شب، نیروهای ایرانی به موجهای کوچکتر در ساعات روز روی آوردند که از طیف وسیعتری از مکانها شلیک میشدند و بهطور مؤثری ضعفهای گوناگون در شبکه دفاعی اسرائیل را مورد آزمایش قرار میدادند.
استراتژی تهاجمی ایران بهطور خاص سامانه دفاعی چندلایه اسرائیل را هدف قرار داده بود؛ سامانهای که شامل رهگیرهای «آرو ۳» برای تهدیدات برونجَوی، «آرو ۲» برای رهگیری در جو، سامانه «تاد» برای ارتفاع بالا، «قلاب داوود» برای تهدیدات میانبرد، و «گنبد آهنین» برای موشک های کوتاهبرد میشود. هر لایه در ارتفاع و برد متفاوتی عمل میکند و آنگونه که کارشناسان پدافند موشکی میگویند، یکی از جامعترین شبکههای دفاعی جهان را تشکیل داده است.
مورا دایچ، رئیس مرکز تحلیل داده در مؤسسه مطالعات امنیت ملی دانشگاه تلآویو، دادههای کلیدی ارائه داد که نشان میداد موفقترین حملات ایران در روز ۲۲ ژوئن صورت گرفت، زمانی که ۱۰ فروند از ۲۷ موشک شلیکشده به خاک اسرائیل اصابت کردند. این امر نشاندهنده افزایش قابلتوجهی نسبت به مراحل اولیه درگیری بود، زمانی که نرخ نفوذ ایران بسیار پایینتر بود.
رافائل کوهن، دانشمند ارشد علوم سیاسی در مؤسسه رَند، به والاستریت ژورنال گفت: «هر سامانه موشکی، حتی پیشرفتهای مانند اسرائیل، نهایتاً در جایی نشت خواهد داشت. نکته کلیدی در هر سامانه دفاع هوایی این نیست که یک لایه کامل و بینقص بسازید، بلکه اثر تجمعی لایهها مهم است.»
تحول تاکتیکی ایران شامل بهکارگیری موشکهای هایپرسونیک «فتاح-۱» بود؛ موشکهایی که با سرعتی بیش از ده برابر سرعت صوت و از خارج از جو زمین با زاویهای تند فرود میآیند. این سلاحهای پیشرفته دارای کلاهکهای جداشوندهای هستند که میتوانند مانور دهند تا از رهگیرها فرار کنند؛ مسئلهای که تنها سامانههای بسیار پیشرفتهای مانند «آرو ۳» و «قلاب داوود» را که قابلیت اصلاح مسیر در حین پرواز دارند، به چالش میکشد.
نیروهای ایرانی با تغییر الگوهای شلیک، هدف قرار دادن شهرهایی با پراکندگی جغرافیایی، و تغییر فواصل زمانی بین حملات، سطح بالاتری از پیچیدگی را نشان دادند. یهوشوعا کالیسکی، کارشناس پدافند موشکی در مؤسسه مطالعات امنیت ملی، اظهار داشت: «آنها تلاش کردند سامانه دفاعی اسرائیل را از هم جدا کنند»، و استراتژی تهران را بهعنوان تلاشی برای غرق کردن ظرفیت دفاعی از طریق پراکندگی تاکتیکی توصیف کرد.
تحلیل بیانیههای عمومی اسرائیل، کاهش نرخ رهگیری موشکها را در طول درگیری نشان میدهد. مقامهای اسرائیلی در ابتدا ادعا میکردند که نرخ رهگیری بین ۹۰ تا ۹۵ درصد در زمان درگیری فعال بوده، اما ارزیابیهای پس از آتشبس نشان داد که این نرخ بهطور کلی ۸۶ درصد بوده است؛ طبق بازبینی والاستریت ژورنال از ارتباطات نظامی.
مؤسسه یهودی امنیت ملی آمریکا دادههایی ارائه کرد که نشان میدهد نرخ موفقیت نفوذ موشکی ایران در نیمه دوم درگیری نسبت به نیمه نخست دو برابر شده است. آری سیکورل، معاون مدیر سیاست خارجی این مؤسسه، نتیجه گرفت که ایران بهطور موفقیتآمیز در نحوه، زمان و نوع حملات خود تغییراتی ایجاد کرده و «فرآیندی نظاممند از یادگیری و تحول تاکتیکی» را نشان داده است.
حملات موفق اسرائیل به پرتابگرهای موشکی ایران مانع از آن شد که تهران بتواند سامانههای کوتاهبرد قدیمیتر و کمدقتتر را مستقر کند؛ اما این موفقیت دفاعی بهطور متناقض، ایران را مجبور کرد تا در همان اوایل درگیری، از سلاحهای پیشرفتهتر و دوربردتر استفاده کند.
این تشدید تنش باعث شد تا سامانههای هایپرسونیک و هدایتشونده دقیق زودتر از آنچه در شرایط دیگر رخ میداد، وارد میدان شوند.
پیامدهای این درگیری فراتر از طرفین مستقیم آن است؛ بهویژه در ارتباط با فرمان اجرایی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برای ایجاد سامانه دفاع موشکی ۱۷۵ میلیارد دلاری موسوم به «گنبد طلایی». این شبکه که نام خود را از «گنبد آهنین» اسرائیل گرفته، با چالشی بزرگتر روبهروست: دفاع از قلمرویی بهمراتب وسیعتر از جغرافیای فشرده اسرائیل.
جنگ جاری در اوکراین مدل متفاوتی از دفاع سرزمینی ارائه میدهد، اما پدافند هوایی آن مبتنی بر ترکیبی از فناوریهای آمریکایی، اروپایی و بومی است، نه یک سامانه یکپارچه مانند اسرائیل. کوهن تأکید کرد که سامانه یکپارچه اسرائیل الگوی بهتری برای چیزی است که آمریکا درصدد توسعه آن است.
کاهش تعداد رهگیرها و هزینههای بالا احتمالاً بر تصمیمگیریهای اسرائیل در طول درگیری تأثیر گذاشت و باعث شد مقامهای دفاعی منابع را حفظ کرده و تهدیدهایی را در اولویت قرار دهند که بیشترین خطر را داشتند. این بُعد اقتصادی، بعد تازهای به محاسبات استراتژیک کشورهایی میافزاید که سامانههای پدافند موشکی پرهزینه را اداره میکنند.
موشکهای ایرانی که بین ۱۳ تا ۲۴ ژوئن وارد حریم هوایی اسرائیل شدند، الگوهای واضحی از افزایش موفقیت را نشان دادند؛ بهگونهای که مهمترین نفوذها در مراحل پایانی درگیری رخ داد. بقایای موشکهای ایرانی که در سکونتگاههای کرانه باختری یافت شدهاند، شواهد فیزیکی از موفقیت این نفوذها را ارائه میدهند.
مقامهای اسرائیلی و ایرانی هر دو بهطور مستقل خواستار بازبینیهای جامع در تواناییهای هوایی خود پس از پایان درگیری شدهاند. کالیسکی گفت: «ما هر دو در منحنی یادگیری هستیم»، و افزود: «آنها تلاش میکنند حملاتشان را بهبود ببخشند و ما، دفاعمان را.»
توزیع جغرافیایی نقاط آسیبدیده در سراسر خاک اسرائیل، از جمله مناطقی در نزدیکی تلآویو و کرانه باختری، توانایی ایران را در هدف قرار دادن اهداف متنوع علیرغم تلاشهای دفاعی اسرائیل نشان میدهد. تحلیل دادههای ماهوارهای نقاط برخورد را نمایان ساخت که ابعاد نفوذهای موفق ایران را برجسته میکند.
به گزارش کبنا نیوز، در ادامه این مطلب آمده: افزایش اثربخشی حملات ایران از طریق تحلیل جامع دادههای مربوط به دفاع موشکی که توسط والاستریت ژورنال و با استناد به اندیشکدههایی در اسرائیل و واشنگتن تهیه شده، مشخص شده است. مقاماتی که در جریان این درگیری بودهاند، به گفته والاستریت ژورنال، اظهار داشتند که استراتژی در حال تکامل ایران شامل شلیک موشکهای پیشرفتهتر و دوربردتر از مکانهایی مختلف در عمق خاک ایران بوده که بهطور بنیادین فضای تاکتیکی درگیری را تغییر داده است.
به گفته منابعی که با والاستریت ژورنال گفتوگو کردهاند، رویکرد منظم ایران برای غلبه بر دفاع اسرائیل شامل تغییرات چشمگیر در زمانبندی حملات و الگوهای هدفگیری جغرافیایی بوده است. بهجای ادامه حملات گسترده در طول شب، نیروهای ایرانی به موجهای کوچکتر در ساعات روز روی آوردند که از طیف وسیعتری از مکانها شلیک میشدند و بهطور مؤثری ضعفهای گوناگون در شبکه دفاعی اسرائیل را مورد آزمایش قرار میدادند.
استراتژی تهاجمی ایران بهطور خاص سامانه دفاعی چندلایه اسرائیل را هدف قرار داده بود؛ سامانهای که شامل رهگیرهای «آرو ۳» برای تهدیدات برونجَوی، «آرو ۲» برای رهگیری در جو، سامانه «تاد» برای ارتفاع بالا، «قلاب داوود» برای تهدیدات میانبرد، و «گنبد آهنین» برای موشک های کوتاهبرد میشود. هر لایه در ارتفاع و برد متفاوتی عمل میکند و آنگونه که کارشناسان پدافند موشکی میگویند، یکی از جامعترین شبکههای دفاعی جهان را تشکیل داده است.
مورا دایچ، رئیس مرکز تحلیل داده در مؤسسه مطالعات امنیت ملی دانشگاه تلآویو، دادههای کلیدی ارائه داد که نشان میداد موفقترین حملات ایران در روز ۲۲ ژوئن صورت گرفت، زمانی که ۱۰ فروند از ۲۷ موشک شلیکشده به خاک اسرائیل اصابت کردند. این امر نشاندهنده افزایش قابلتوجهی نسبت به مراحل اولیه درگیری بود، زمانی که نرخ نفوذ ایران بسیار پایینتر بود.
رافائل کوهن، دانشمند ارشد علوم سیاسی در مؤسسه رَند، به والاستریت ژورنال گفت: «هر سامانه موشکی، حتی پیشرفتهای مانند اسرائیل، نهایتاً در جایی نشت خواهد داشت. نکته کلیدی در هر سامانه دفاع هوایی این نیست که یک لایه کامل و بینقص بسازید، بلکه اثر تجمعی لایهها مهم است.»
تحول تاکتیکی ایران شامل بهکارگیری موشکهای هایپرسونیک «فتاح-۱» بود؛ موشکهایی که با سرعتی بیش از ده برابر سرعت صوت و از خارج از جو زمین با زاویهای تند فرود میآیند. این سلاحهای پیشرفته دارای کلاهکهای جداشوندهای هستند که میتوانند مانور دهند تا از رهگیرها فرار کنند؛ مسئلهای که تنها سامانههای بسیار پیشرفتهای مانند «آرو ۳» و «قلاب داوود» را که قابلیت اصلاح مسیر در حین پرواز دارند، به چالش میکشد.
نیروهای ایرانی با تغییر الگوهای شلیک، هدف قرار دادن شهرهایی با پراکندگی جغرافیایی، و تغییر فواصل زمانی بین حملات، سطح بالاتری از پیچیدگی را نشان دادند. یهوشوعا کالیسکی، کارشناس پدافند موشکی در مؤسسه مطالعات امنیت ملی، اظهار داشت: «آنها تلاش کردند سامانه دفاعی اسرائیل را از هم جدا کنند»، و استراتژی تهران را بهعنوان تلاشی برای غرق کردن ظرفیت دفاعی از طریق پراکندگی تاکتیکی توصیف کرد.
تحلیل بیانیههای عمومی اسرائیل، کاهش نرخ رهگیری موشکها را در طول درگیری نشان میدهد. مقامهای اسرائیلی در ابتدا ادعا میکردند که نرخ رهگیری بین ۹۰ تا ۹۵ درصد در زمان درگیری فعال بوده، اما ارزیابیهای پس از آتشبس نشان داد که این نرخ بهطور کلی ۸۶ درصد بوده است؛ طبق بازبینی والاستریت ژورنال از ارتباطات نظامی.
مؤسسه یهودی امنیت ملی آمریکا دادههایی ارائه کرد که نشان میدهد نرخ موفقیت نفوذ موشکی ایران در نیمه دوم درگیری نسبت به نیمه نخست دو برابر شده است. آری سیکورل، معاون مدیر سیاست خارجی این مؤسسه، نتیجه گرفت که ایران بهطور موفقیتآمیز در نحوه، زمان و نوع حملات خود تغییراتی ایجاد کرده و «فرآیندی نظاممند از یادگیری و تحول تاکتیکی» را نشان داده است.
حملات موفق اسرائیل به پرتابگرهای موشکی ایران مانع از آن شد که تهران بتواند سامانههای کوتاهبرد قدیمیتر و کمدقتتر را مستقر کند؛ اما این موفقیت دفاعی بهطور متناقض، ایران را مجبور کرد تا در همان اوایل درگیری، از سلاحهای پیشرفتهتر و دوربردتر استفاده کند.
این تشدید تنش باعث شد تا سامانههای هایپرسونیک و هدایتشونده دقیق زودتر از آنچه در شرایط دیگر رخ میداد، وارد میدان شوند.
پیامدهای این درگیری فراتر از طرفین مستقیم آن است؛ بهویژه در ارتباط با فرمان اجرایی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برای ایجاد سامانه دفاع موشکی ۱۷۵ میلیارد دلاری موسوم به «گنبد طلایی». این شبکه که نام خود را از «گنبد آهنین» اسرائیل گرفته، با چالشی بزرگتر روبهروست: دفاع از قلمرویی بهمراتب وسیعتر از جغرافیای فشرده اسرائیل.
جنگ جاری در اوکراین مدل متفاوتی از دفاع سرزمینی ارائه میدهد، اما پدافند هوایی آن مبتنی بر ترکیبی از فناوریهای آمریکایی، اروپایی و بومی است، نه یک سامانه یکپارچه مانند اسرائیل. کوهن تأکید کرد که سامانه یکپارچه اسرائیل الگوی بهتری برای چیزی است که آمریکا درصدد توسعه آن است.
کاهش تعداد رهگیرها و هزینههای بالا احتمالاً بر تصمیمگیریهای اسرائیل در طول درگیری تأثیر گذاشت و باعث شد مقامهای دفاعی منابع را حفظ کرده و تهدیدهایی را در اولویت قرار دهند که بیشترین خطر را داشتند. این بُعد اقتصادی، بعد تازهای به محاسبات استراتژیک کشورهایی میافزاید که سامانههای پدافند موشکی پرهزینه را اداره میکنند.
موشکهای ایرانی که بین ۱۳ تا ۲۴ ژوئن وارد حریم هوایی اسرائیل شدند، الگوهای واضحی از افزایش موفقیت را نشان دادند؛ بهگونهای که مهمترین نفوذها در مراحل پایانی درگیری رخ داد. بقایای موشکهای ایرانی که در سکونتگاههای کرانه باختری یافت شدهاند، شواهد فیزیکی از موفقیت این نفوذها را ارائه میدهند.
مقامهای اسرائیلی و ایرانی هر دو بهطور مستقل خواستار بازبینیهای جامع در تواناییهای هوایی خود پس از پایان درگیری شدهاند. کالیسکی گفت: «ما هر دو در منحنی یادگیری هستیم»، و افزود: «آنها تلاش میکنند حملاتشان را بهبود ببخشند و ما، دفاعمان را.»
توزیع جغرافیایی نقاط آسیبدیده در سراسر خاک اسرائیل، از جمله مناطقی در نزدیکی تلآویو و کرانه باختری، توانایی ایران را در هدف قرار دادن اهداف متنوع علیرغم تلاشهای دفاعی اسرائیل نشان میدهد. تحلیل دادههای ماهوارهای نقاط برخورد را نمایان ساخت که ابعاد نفوذهای موفق ایران را برجسته میکند.