تاریخ انتشار
شنبه ۱۴ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۳۵
کد مطلب : ۵۰۱۵۳۷
ریسپانسیبل استیتکرافت؛
چرا روایتهای ترامپ درباره ایران گزارشهای اطلاعاتی را نقض میکنند؟
۰
کبنا ؛ ترامپ در فاصله یک هفته، دو بار با آژانسهای اطلاعاتی آمریکا درباره برنامه هستهای ایران اختلاف نظر پیدا کرد.
به گزارش کبنا نیوز، رئیسجمهوری آمریکا، دونالد ترامپ در فاصله یک هفته، ۲ بار با آژانسهای اطلاعاتی آمریکا درباره برنامه هستهای ایران اختلافنظر پیدا کرد. در هر دو مورد، ترامپ روایت دلخواه خود را مطرح میکرد، اما در هر دو مورد اختلافات اساسی در جهتهای کاملاً متضاد بود.
به نوشته ریسپانسیبل استیتکرافت، قبل از پیوستن آمریکا به حمله اسرائیل علیه ایران، ترامپ شهادت پیشین مدیر اطلاعات ملی، تولسی گابارد، را که در آن نظر جامعه اطلاعاتی مبنی بر اینکه «ایران در حال ساخت سلاح هستهای نیست»، را رد کرد و در پاسخ به سؤال درباره این شهادت گفت: «او اشتباه میکند.»
سپس، پس از حمله هوایی آمریکا که ترامپ مدعی شد که قابلیتهای هستهای کلیدی ایران «به طور کامل و تمام نابود» کرده است. گزارشهای خبری درباره ارزیابی اولیهای که از سوی آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) به بیرون درز کرده بود، حاکی از آن بود که حملات هوایی آمریکا احتمالاً فقط برنامه هستهای ایران را چند ماه به عقب انداخته است. کاخ سفید با این گزارش مخالفت کرد و خود ترامپ بار دیگر از عبارت «نابودی کامل» استفاده کرد. سخنگوی کاخ سفید، کارولین لوییت، اعلام کرد که این ارزیابی اطلاعاتی «کاملاً نادرست» است.
در مورد اول، ترامپ به جامعه اطلاعاتی آمریکا اتهام کمبرآورد کردن تهدید احتمالی را وارد میکرد، اما در مورد دوم عملاً به آنها اتهام بزرگنمایی آنچه پس از حمله آمریکا از این «تهدید» باقی مانده بود، میزد. آژانسهای اطلاعاتی در مورد اول رفتار خوشبینانه نداشتند که ناگهان در مورد دوم هشداردهنده و بدبین شوند.
در عوض، این دو مورد نشاندهنده تلاش ترامپ برای چرخاندن داستان به سمتی است که گویا او با یک تهدید جدی مقابله کرده و با اقدام جسورانهاش آن را از بین برده است.
دولت ترامپ به شدت تلاش کرده هر گونه ادعایی که تأثیر حملات هوایی آمریکا بر برنامه هستهای ایران را ناچیز یا کوتاهمدت میداند، بیاعتبار کند. جان راتکلیف، مدیر سیا، بیانیهای صادر کرد که «مجموعهای از اطلاعات معتبر نشان میدهد برنامه هستهای ایران به شدت توسط حملات هدفمند اخیر آسیب دیده است.» تولسی گابارد نیز در شبکههای اجتماعی تأکید کرد که «اطلاعات جدید تأیید میکند آنچه رئیسجمهوری بارها ادعا کرده است: تأسیسات هستهای ایران نابود شدهاند» و رسانههای «تبلیغاتی» را که درباره ارزیابی درز یافته گزارش داده بودند، مورد تمسخر قرار داد.

آسیب به تاسیسات
واکنشهای مخالف به موضوع اصلی نمیپردازد: اینکه آیا حملات هوایی برای آمریکا تصمیمی درست بودند و مرحله بعدی در مقابله با ایران چه خواهد بود. وزیر امور خارجه ایران نیز خسارت «قابل توجه و جدی» به تأسیسات هستهای در اثر حملات آمریکا را تأیید کرده است.
اما به نوشته این وبسایت، حتی خسارت فیزیکی شدید هم به معنای ناتوانی در بازسازی و احیای برنامه هستهای نیست. همچنین نمیتوان منکر این شد که باوجود خسارتهای شدید به تأسیسات هدف قرار گرفته، مواد و تجهیزات قابل توجهی باقی مانده که میتواند پایهای برای بازسازی باشد.
تأسیسات غنیسازی زیرزمینی فردو - که هدف اصلی بمبهای ۳۰ هزار پوندی بود - بیشترین توجه را در تحلیلهای پس از حمله به خود جلب کرده است. این تأسیسات چنان عمیق زیر زمین قرار دارد که شکهایی وجود دارد که حتی بمبهای متعدد سنگرشکن بتوانند آن را نابود کنند؛ اگرچه رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، معتقد است به دلیل حساسیت سانتریفیوژهای غنیسازی به ارتعاش، احتمالاً این سانتریفیوژها از کار افتادهاند.
نکته به همان اندازه مهم این است که ایران، با پیشبینی حملات، احتمالاً حداقل بخشی از اورانیوم غنی شده خود را به مکانهای نامشخص منتقل کرده است.
همچنین نیروی انسانی علمی و مهندسی که در طول دههها در برنامه هستهای حضور داشته و در ایران پراکنده است، وجود دارد که حذف همه آنها ممکن نیست. این نیروی انسانی میتواند در بازسازی هر یک از تأسیسات هستهای، از جمله کارخانه تبدیل اورانیوم که مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، به آن اشاره کرد، به کار گرفته شود.
برآوردهای زمانی
برآوردهای زمانی برای بازسازی احتمالی برنامه هستهای ایران، به طور بیدقت و بدون پایه و اساس در تلاشهای روایتسازی مطرح شدهاند. هم راتکلیف و هم گابارد از نیاز به «سالها» برای بازسازی سخن گفتهاند. ترامپ گفته برنامه هستهای ایران «برای سالها از بین رفته است.» وقتی پرسیده شد آیا آمریکا دوباره به ایران حمله خواهد کرد، ترامپ پاسخ داد: «نگران آن نخواهم بود»، که به معنای عدم وجود برنامه بازسازی شده در سه سال و نیم باقیمانده از دوره ریاست جمهوری او است.
.jpg)
اما در حال حاضر پیشبینی چنین موضوعاتی فراتر از حدس و گمانها امکانپذیر نیست و نه فقط به این دلیل که پیشبینیهای مستدل نیازمند مشاهدات میدانی است که نه آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نه آمریکا در اختیار ندارند. همچنین جدول زمانی بازسازی به شدت به اولویتی که دولت مسئول بازسازی به این پروژه میدهد و قربانیهایی که حاضر است برای رسیدن به هدف خود متحمل شود، بستگی دارد.
در این زمینه، به یاد میآید که در دهه ۱۹۷۰، نخستوزیر پاکستان، ذوالفقار علی بوتو، اعلام کرد که پاکستانیها «اگر لازم باشد حتی چمن خواهند خورد و گرسنه خواهند ماند» تا به سلاح هستهای دست یابند. عراق صدام حسین نیز پس از آنکه اسرائیل در سال ۱۹۸۱ یک رآکتور هستهای عراقی را بمباران کرد، برنامه هستهای محرمانه و با اولویت بالا را با شتاب آغاز کرد که عراق را بسیار بیشتر از قبل به دستیابی به سلاح هستهای نزدیک کرد.
نیتها
تلاشهای روایتسازی دولت بهویژه در زمینه نیتهای ایران کاملاً اشتباه است. این موضوع همان مسئلهای است که ترامپ ابتدا یک حکم مهم جامعه اطلاعاتی را نادیده گرفت و تعیین میکند آیا اساساً جنگی لازم بود تا از دستیابی ایران به سلاح هستهای جلوگیری شود یا خیر.
اغراق در تهدیدهای خارجی زمانی آسانتر است که بیشتر به نیتها مربوط باشد تا تواناییها. ادعایی درباره تواناییها ممکن است بعداً با شواهد عینی رد شود، اما اثبات یا رد نیتها مستلزم پرسش دشوارتری است: که در ذهن مقامات خارجی چه میگذرد.
اگر هیچ شواهد قابل قبولی درباره نیت ایران برای ساخت سلاح هستهای یافت نشود، ترامپ میتواند ادعا کند که اقدام قاطعانه او موجب ترس یا منصرف شدن ایرانیها از این گام شده است.
برعکس، اگر حملات اسرائیل و آمریکا باعث شود ایران - با مشاهده نیاز به بازدارندگی قویتر - سلاح هستهای بسازند، ترامپ میتواند ادعا کند که این همان نیت واقعی ایران بوده است. تشخیص حقیقت و دروغ در این داستان برای عموم مردم دشوار خواهد بود.
مسیر پیشرو
ترامپ پیشتر به دنبال توافقی با ایران بود که بتواند آن را به عنوان «توافق بهتر» نسبت به دستاوردهای باراک اوباما تبلیغ کند. اما اکنون که نتانیاهو او را به جنگ با ایران کشانده، ترامپ گفته است «برایم مهم نیست توافقی باشد یا نه.» برای او سخت خواهد بود که بتواند شواهد مربوط به تواناییهای هستهای ایران را نادیده بگیرد و ارزیابیهای اطلاعاتی آمریکا در این زمینه را کنار بگذارد.
ترامپ تحت فشار قرار خواهد گرفت تا با این تواناییها مقابله کند و سخت بتواند روی پیشبینیاش مبنی بر اینکه «نگران حملات بیشتری به ایران نخواهد بود» بماند. این فشار بهویژه از سوی اسرائیل خواهد بود که هدفش برای درگیر کردن نظامی آمریکا علیه ایران همچنان پابرجاست و وزیر دفاع اسرائیل، اسرائیل کاتز، از سیاست «اجرایی» برای حملات بیشتر علیه ایران سخن میگوید.
در همین حال، نظارت اطلاعاتی بر باقیمانده برنامه هستهای ایران دشوارتر از همیشه خواهد بود. هیچ جایگزینی برای نظارت میدانی بازرسان بینالمللی وجود ندارد، به ویژه نظارتی که در توافق جامع سال ۲۰۱۵ پیشبینی شده بود و ترامپ سه سال بعد آن را کنار گذاشت. ایران که از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دلیل عدم محکومیت رسمی حملات اسرائیل و آمریکا ناراضی است و آژانس را به همکاری با اسرائیل در تسهیل حملات و ترورها متهم میکند، در احیای دسترسی بازرسان تعجیل نخواهد کرد.
به گزارش کبنا نیوز، رئیسجمهوری آمریکا، دونالد ترامپ در فاصله یک هفته، ۲ بار با آژانسهای اطلاعاتی آمریکا درباره برنامه هستهای ایران اختلافنظر پیدا کرد. در هر دو مورد، ترامپ روایت دلخواه خود را مطرح میکرد، اما در هر دو مورد اختلافات اساسی در جهتهای کاملاً متضاد بود.
به نوشته ریسپانسیبل استیتکرافت، قبل از پیوستن آمریکا به حمله اسرائیل علیه ایران، ترامپ شهادت پیشین مدیر اطلاعات ملی، تولسی گابارد، را که در آن نظر جامعه اطلاعاتی مبنی بر اینکه «ایران در حال ساخت سلاح هستهای نیست»، را رد کرد و در پاسخ به سؤال درباره این شهادت گفت: «او اشتباه میکند.»
سپس، پس از حمله هوایی آمریکا که ترامپ مدعی شد که قابلیتهای هستهای کلیدی ایران «به طور کامل و تمام نابود» کرده است. گزارشهای خبری درباره ارزیابی اولیهای که از سوی آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) به بیرون درز کرده بود، حاکی از آن بود که حملات هوایی آمریکا احتمالاً فقط برنامه هستهای ایران را چند ماه به عقب انداخته است. کاخ سفید با این گزارش مخالفت کرد و خود ترامپ بار دیگر از عبارت «نابودی کامل» استفاده کرد. سخنگوی کاخ سفید، کارولین لوییت، اعلام کرد که این ارزیابی اطلاعاتی «کاملاً نادرست» است.
در مورد اول، ترامپ به جامعه اطلاعاتی آمریکا اتهام کمبرآورد کردن تهدید احتمالی را وارد میکرد، اما در مورد دوم عملاً به آنها اتهام بزرگنمایی آنچه پس از حمله آمریکا از این «تهدید» باقی مانده بود، میزد. آژانسهای اطلاعاتی در مورد اول رفتار خوشبینانه نداشتند که ناگهان در مورد دوم هشداردهنده و بدبین شوند.
در عوض، این دو مورد نشاندهنده تلاش ترامپ برای چرخاندن داستان به سمتی است که گویا او با یک تهدید جدی مقابله کرده و با اقدام جسورانهاش آن را از بین برده است.
دولت ترامپ به شدت تلاش کرده هر گونه ادعایی که تأثیر حملات هوایی آمریکا بر برنامه هستهای ایران را ناچیز یا کوتاهمدت میداند، بیاعتبار کند. جان راتکلیف، مدیر سیا، بیانیهای صادر کرد که «مجموعهای از اطلاعات معتبر نشان میدهد برنامه هستهای ایران به شدت توسط حملات هدفمند اخیر آسیب دیده است.» تولسی گابارد نیز در شبکههای اجتماعی تأکید کرد که «اطلاعات جدید تأیید میکند آنچه رئیسجمهوری بارها ادعا کرده است: تأسیسات هستهای ایران نابود شدهاند» و رسانههای «تبلیغاتی» را که درباره ارزیابی درز یافته گزارش داده بودند، مورد تمسخر قرار داد.

آسیب به تاسیسات
واکنشهای مخالف به موضوع اصلی نمیپردازد: اینکه آیا حملات هوایی برای آمریکا تصمیمی درست بودند و مرحله بعدی در مقابله با ایران چه خواهد بود. وزیر امور خارجه ایران نیز خسارت «قابل توجه و جدی» به تأسیسات هستهای در اثر حملات آمریکا را تأیید کرده است.
اما به نوشته این وبسایت، حتی خسارت فیزیکی شدید هم به معنای ناتوانی در بازسازی و احیای برنامه هستهای نیست. همچنین نمیتوان منکر این شد که باوجود خسارتهای شدید به تأسیسات هدف قرار گرفته، مواد و تجهیزات قابل توجهی باقی مانده که میتواند پایهای برای بازسازی باشد.
تأسیسات غنیسازی زیرزمینی فردو - که هدف اصلی بمبهای ۳۰ هزار پوندی بود - بیشترین توجه را در تحلیلهای پس از حمله به خود جلب کرده است. این تأسیسات چنان عمیق زیر زمین قرار دارد که شکهایی وجود دارد که حتی بمبهای متعدد سنگرشکن بتوانند آن را نابود کنند؛ اگرچه رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی، معتقد است به دلیل حساسیت سانتریفیوژهای غنیسازی به ارتعاش، احتمالاً این سانتریفیوژها از کار افتادهاند.
نکته به همان اندازه مهم این است که ایران، با پیشبینی حملات، احتمالاً حداقل بخشی از اورانیوم غنی شده خود را به مکانهای نامشخص منتقل کرده است.
همچنین نیروی انسانی علمی و مهندسی که در طول دههها در برنامه هستهای حضور داشته و در ایران پراکنده است، وجود دارد که حذف همه آنها ممکن نیست. این نیروی انسانی میتواند در بازسازی هر یک از تأسیسات هستهای، از جمله کارخانه تبدیل اورانیوم که مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، به آن اشاره کرد، به کار گرفته شود.
برآوردهای زمانی
برآوردهای زمانی برای بازسازی احتمالی برنامه هستهای ایران، به طور بیدقت و بدون پایه و اساس در تلاشهای روایتسازی مطرح شدهاند. هم راتکلیف و هم گابارد از نیاز به «سالها» برای بازسازی سخن گفتهاند. ترامپ گفته برنامه هستهای ایران «برای سالها از بین رفته است.» وقتی پرسیده شد آیا آمریکا دوباره به ایران حمله خواهد کرد، ترامپ پاسخ داد: «نگران آن نخواهم بود»، که به معنای عدم وجود برنامه بازسازی شده در سه سال و نیم باقیمانده از دوره ریاست جمهوری او است.
.jpg)
اما در حال حاضر پیشبینی چنین موضوعاتی فراتر از حدس و گمانها امکانپذیر نیست و نه فقط به این دلیل که پیشبینیهای مستدل نیازمند مشاهدات میدانی است که نه آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نه آمریکا در اختیار ندارند. همچنین جدول زمانی بازسازی به شدت به اولویتی که دولت مسئول بازسازی به این پروژه میدهد و قربانیهایی که حاضر است برای رسیدن به هدف خود متحمل شود، بستگی دارد.
در این زمینه، به یاد میآید که در دهه ۱۹۷۰، نخستوزیر پاکستان، ذوالفقار علی بوتو، اعلام کرد که پاکستانیها «اگر لازم باشد حتی چمن خواهند خورد و گرسنه خواهند ماند» تا به سلاح هستهای دست یابند. عراق صدام حسین نیز پس از آنکه اسرائیل در سال ۱۹۸۱ یک رآکتور هستهای عراقی را بمباران کرد، برنامه هستهای محرمانه و با اولویت بالا را با شتاب آغاز کرد که عراق را بسیار بیشتر از قبل به دستیابی به سلاح هستهای نزدیک کرد.
نیتها
تلاشهای روایتسازی دولت بهویژه در زمینه نیتهای ایران کاملاً اشتباه است. این موضوع همان مسئلهای است که ترامپ ابتدا یک حکم مهم جامعه اطلاعاتی را نادیده گرفت و تعیین میکند آیا اساساً جنگی لازم بود تا از دستیابی ایران به سلاح هستهای جلوگیری شود یا خیر.
اغراق در تهدیدهای خارجی زمانی آسانتر است که بیشتر به نیتها مربوط باشد تا تواناییها. ادعایی درباره تواناییها ممکن است بعداً با شواهد عینی رد شود، اما اثبات یا رد نیتها مستلزم پرسش دشوارتری است: که در ذهن مقامات خارجی چه میگذرد.
اگر هیچ شواهد قابل قبولی درباره نیت ایران برای ساخت سلاح هستهای یافت نشود، ترامپ میتواند ادعا کند که اقدام قاطعانه او موجب ترس یا منصرف شدن ایرانیها از این گام شده است.
برعکس، اگر حملات اسرائیل و آمریکا باعث شود ایران - با مشاهده نیاز به بازدارندگی قویتر - سلاح هستهای بسازند، ترامپ میتواند ادعا کند که این همان نیت واقعی ایران بوده است. تشخیص حقیقت و دروغ در این داستان برای عموم مردم دشوار خواهد بود.
مسیر پیشرو
ترامپ پیشتر به دنبال توافقی با ایران بود که بتواند آن را به عنوان «توافق بهتر» نسبت به دستاوردهای باراک اوباما تبلیغ کند. اما اکنون که نتانیاهو او را به جنگ با ایران کشانده، ترامپ گفته است «برایم مهم نیست توافقی باشد یا نه.» برای او سخت خواهد بود که بتواند شواهد مربوط به تواناییهای هستهای ایران را نادیده بگیرد و ارزیابیهای اطلاعاتی آمریکا در این زمینه را کنار بگذارد.
ترامپ تحت فشار قرار خواهد گرفت تا با این تواناییها مقابله کند و سخت بتواند روی پیشبینیاش مبنی بر اینکه «نگران حملات بیشتری به ایران نخواهد بود» بماند. این فشار بهویژه از سوی اسرائیل خواهد بود که هدفش برای درگیر کردن نظامی آمریکا علیه ایران همچنان پابرجاست و وزیر دفاع اسرائیل، اسرائیل کاتز، از سیاست «اجرایی» برای حملات بیشتر علیه ایران سخن میگوید.
در همین حال، نظارت اطلاعاتی بر باقیمانده برنامه هستهای ایران دشوارتر از همیشه خواهد بود. هیچ جایگزینی برای نظارت میدانی بازرسان بینالمللی وجود ندارد، به ویژه نظارتی که در توافق جامع سال ۲۰۱۵ پیشبینی شده بود و ترامپ سه سال بعد آن را کنار گذاشت. ایران که از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دلیل عدم محکومیت رسمی حملات اسرائیل و آمریکا ناراضی است و آژانس را به همکاری با اسرائیل در تسهیل حملات و ترورها متهم میکند، در احیای دسترسی بازرسان تعجیل نخواهد کرد.