تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۰۴:۳۶
کد مطلب : ۴۹۶۰۹۰
کبنا گزارش میدهد
لغو ناگهانی انتصاب مدیر بیمارستان شهدای گمنام یاسوج؛ چرا؟
۰
کبنا ؛در روز شنبه، ۲۷ بهمنماه، حکمی از سوی دکتر شاهرخ بهگام، مدیر درمان تأمین اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد، به دکتر علی صدیقی بهعنوان سرپرست جدید بیمارستان شهدای گمنام یاسوج صادر شد. این انتصاب، همراه با تقدیر و تشکر از زحمات دکتر عبدالله آزادی، رئیس سابق بیمارستان، بوده و موجی از خوشحالی و استقبال در فضای رسانهای استان به دنبال داشت. اما این شادی و شور به ناگاه و به دلیل لغو حکمی که به طور رسمی صادر شده بود، تحتتأثیر قرار گرفت؛ موضوعی که تحلیل ابعاد آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
به گزارش کبنا نیوز، صدور یک حکم اداری، بهویژه در سطح مدیریتی و کلان، معمولاً نیازمند بررسیها و ارزیابیهای دقیقی است. در این راستا، لغو ناگهانی چنین حکمی، آن هم بدون ارائه توضیحات شفاف و قانعکننده، به سؤالات جدی در خصوص شفافیت و مدیریت منابع انسانی در حوزه سلامت منجر شده است.
علاوه بر این، چنین اقداماتی میتواند زنگ خطری برای اصول مدیریتی محسوب گردد که در نتیجه آن، احساس عدم اطمینان و سردرگمی در بین کارکنان و مخاطبان به وجود میآید. در این زمینه، طرح این سؤال ضروری است که چرا مدیر درمان تأمین اجتماعی استان، بهرغم صدور حکم رسمی و تأیید صلاحیتها، تصمیم به لغو حکم دکتر صدیقی گرفته است و چه عواملی در پس این تصمیم نهفته است.
زریرحجتی، یکی از روزنامهنگاران باسابقه استان کهگیلویه و بویراحمد، در یادداشتی به این موضوع واکنش نشان داده و خاطرنشان کرده است که برخی از مدعیان جریانات سیاسی که خود را در حاشیه دولت معرفی میکنند، با استفاده از رویکرد دوقطبیسازی و اعمال ارزشگذاریهای بیمورد، قصد دارند منافع شخصی و خانوادگی خود را تأمین کنند. او ضمن انتقاد از رفتارهای تبعیضآمیز و حذف نخبگان علمی و پزشکی، بیان کرده که این برخوردها بهنوعی بازتولید رفتارهای غیرانسانی و غیرحرفهای در جامعه پزشکی تلقی میشود.
حجتی همچنین به این نکته اشاره کرده است که این گروه از مسئولان که مدعی حراست از آرمانهای شهدا و ارزشهای انقلابی هستند، در واقع درک روشنی از این مفاهیم ندارند. آنها بهجای ترویج شایستهسالاری، با پیونددادن روابط شخصی و سیاسی به تصمیمگیریها، به تضعیف روحیه و اعتبار افرادی میپردازند که لازم است مورداحترام قرار گیرند. این امر بیتردید میتواند به کاهش اعتماد عمومی و افزایش نارضایتی اجتماعی منجر شود.
لغو حکم دکتر صدیقی که بهعنوان یک شخصیت علمی و محترم در جامعه شناخته میشود، نهتنها به ایشان بلکه به اعتبار و اعتماد عمومی نسبت به سیستم مدیریتی حوزه پزشکی نیز آسیب میزند. در این راستا، درخواست شفافیت و توضیحات منطقی از سوی مدیرکل مدیریت درمان استان ضروری است. جامعه انتظار دارد که مسئولان بهجای فرار از عواقب تصمیمات خود، به ایجاد فضایی حمایتی و شفاف بپردازند. حفظ آبرو و اعتبار افراد در نظام بهداشت و درمان نهتنها یک مسئولیت اخلاقی محسوب میشود، بلکه به تقویت کارایی و رضایتمندی عمومی نیز کمک شایانی خواهد کرد.
در نهایت، این ماجرا فرصتی مناسب برای بازنگری در فرایندهای مدیریتی و تقویت ارتباطات داخلی در نظام سلامت استان فراهم میآورد. تجربیات مشابه در استانهای دیگر میتواند بهعنوان عنوان مبنایی برای شکلگیری تغییرات مثبت و مؤثر در این حوزه تلقی گردد.
به گزارش کبنا نیوز، صدور یک حکم اداری، بهویژه در سطح مدیریتی و کلان، معمولاً نیازمند بررسیها و ارزیابیهای دقیقی است. در این راستا، لغو ناگهانی چنین حکمی، آن هم بدون ارائه توضیحات شفاف و قانعکننده، به سؤالات جدی در خصوص شفافیت و مدیریت منابع انسانی در حوزه سلامت منجر شده است.
علاوه بر این، چنین اقداماتی میتواند زنگ خطری برای اصول مدیریتی محسوب گردد که در نتیجه آن، احساس عدم اطمینان و سردرگمی در بین کارکنان و مخاطبان به وجود میآید. در این زمینه، طرح این سؤال ضروری است که چرا مدیر درمان تأمین اجتماعی استان، بهرغم صدور حکم رسمی و تأیید صلاحیتها، تصمیم به لغو حکم دکتر صدیقی گرفته است و چه عواملی در پس این تصمیم نهفته است.
زریرحجتی، یکی از روزنامهنگاران باسابقه استان کهگیلویه و بویراحمد، در یادداشتی به این موضوع واکنش نشان داده و خاطرنشان کرده است که برخی از مدعیان جریانات سیاسی که خود را در حاشیه دولت معرفی میکنند، با استفاده از رویکرد دوقطبیسازی و اعمال ارزشگذاریهای بیمورد، قصد دارند منافع شخصی و خانوادگی خود را تأمین کنند. او ضمن انتقاد از رفتارهای تبعیضآمیز و حذف نخبگان علمی و پزشکی، بیان کرده که این برخوردها بهنوعی بازتولید رفتارهای غیرانسانی و غیرحرفهای در جامعه پزشکی تلقی میشود.
حجتی همچنین به این نکته اشاره کرده است که این گروه از مسئولان که مدعی حراست از آرمانهای شهدا و ارزشهای انقلابی هستند، در واقع درک روشنی از این مفاهیم ندارند. آنها بهجای ترویج شایستهسالاری، با پیونددادن روابط شخصی و سیاسی به تصمیمگیریها، به تضعیف روحیه و اعتبار افرادی میپردازند که لازم است مورداحترام قرار گیرند. این امر بیتردید میتواند به کاهش اعتماد عمومی و افزایش نارضایتی اجتماعی منجر شود.
لغو حکم دکتر صدیقی که بهعنوان یک شخصیت علمی و محترم در جامعه شناخته میشود، نهتنها به ایشان بلکه به اعتبار و اعتماد عمومی نسبت به سیستم مدیریتی حوزه پزشکی نیز آسیب میزند. در این راستا، درخواست شفافیت و توضیحات منطقی از سوی مدیرکل مدیریت درمان استان ضروری است. جامعه انتظار دارد که مسئولان بهجای فرار از عواقب تصمیمات خود، به ایجاد فضایی حمایتی و شفاف بپردازند. حفظ آبرو و اعتبار افراد در نظام بهداشت و درمان نهتنها یک مسئولیت اخلاقی محسوب میشود، بلکه به تقویت کارایی و رضایتمندی عمومی نیز کمک شایانی خواهد کرد.
در نهایت، این ماجرا فرصتی مناسب برای بازنگری در فرایندهای مدیریتی و تقویت ارتباطات داخلی در نظام سلامت استان فراهم میآورد. تجربیات مشابه در استانهای دیگر میتواند بهعنوان عنوان مبنایی برای شکلگیری تغییرات مثبت و مؤثر در این حوزه تلقی گردد.