تاریخ انتشار
چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۴۴
کد مطلب : ۵۰۴۶۵۰
کبنا بررسی کرد؛
نقد یک رسم غلط؛ چرا آئین استقبال از مسئولین ملی در کهگیلویه و بویراحمد همیشه باید همراه با خوشآمد گویی کودکان باشد؟ / آسیبشناسی رسمی که میتواند به مشکلات فرهنگی، تبعیض و الگوسازی غلط دامن بزند!
۰
کبنا ؛در حالی که آیین استقبال از مسئولان در کهگیلویه و بویراحمد که قرار است جلوهای از مهماننوازی اصیل باشد، گاهی بدل به نمایشی سطحی میشود؛ گاهی کودکانی با لباس محلی در صف اول قرار میگیرند، بیآنکه الگویی برای همسالان خود باشند.
به گزارش کبنا، ورود مسئولان کشوری به استانها همواره با آیینهای خاصی همراه است. این آیینها در استان کهگیلویه و بویراحمد، که مردمانی با فرهنگ مهماننوازی اصیل دارد، جلوهای ویژه دارد؛ در بدو ورود هر مقام کشوری، گروهی از مسئولان استانی به استقبال میروند. این رسم، بهویژه با توجه به جایگاه فرهنگی مردم استان در تکریم مهمان، قابل تقدیر است. با این حال، در بین تمام زیباییهای این مراسم، یک سؤال مهم وجود دارد که چرا در بیشتر این استقبالها کودکانی را با لباس محلی به استقبال میآورند، بدون آنکه توجهی به شاخصههای فرهنگی، هویتی و الگوسازی صحیح داشته باشند؟
روشن است که مهماننوازی یکی از سرمایههای فرهنگی و اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد است. مردمان این استان از دیرباز به بزرگواری، صفا و سادگی شهرهاند. استقبال گرم از یک مسئول کشوری، اگر درست مدیریت شود، فرصتی برای بازنمایی فرهنگ بومی در سطح ملی است. استفاده از لباسهای محلی، آواهای بومی یا آیینهای سنتی در چنین مراسمهایی در ذات خود اقدامی ارزشمند است. این رفتار نوعی بازنمایی فرهنگی محسوب میشود که میتواند بخشی از هویت استان را به نمایش بگذارد. اما نکته اصلی اینجاست که بازنمایی هویت باید با دقت و ظرافت همراه باشد، نه با شتابزدگی و نمایش سطحی.
در اغلب این مراسمها دیده میشود که یک یا چند کودک را با لباس محلی به استقبال میآورند. اما باید پرسید چرا کودک؟ مگر در استان ما چهرههای شاخص علمی، ورزشی، فرهنگی و هنری اندکاند؟ آیا سزاوارتر نیست که از ظرفیت این چهرهها استفاده شود تا هم شأن مهمان را بالا ببرد و هم الگوسازی مؤثری برای نسل جوان باشد؟
چرا گزینشهای غیرشفاف؟ گاه کودکانی انتخاب میشوند که هیچ شاخصه خاصی ندارند جز آنکه فرزند یکی از افراد خاصاند. این انتخاب نه تنها هیچ پیام مثبتی به جامعه منتقل نمیکند، بلکه ممکن است در ذهن سایر کودکان و خانوادهها نوعی سرخوردگی ایجاد کند؛ چرا که پیام پنهان آن چنین است که اگر پدر یا خانوادهات در جایگاه خاصی نباشد، دیده نخواهی شد.
در برخی موارد، دخترانی با پوششهایی به استقبال میآیند که با معیارهای حجاب رسمی جامعه همخوانی ندارد. این امر خودبهخود نوعی تناقض ایجاد میکند؛ از یکسو هدف نمایش فرهنگ اصیل و بومی است، اما از سوی دیگر ناخواسته الگویی به نمایش گذاشته میشود که با ارزشهای رسمی و حتی سنتی استان ناسازگار است.
به طور کلی، هر حرکت نمادین در سطح عمومی میتواند کارکرد الگوسازی داشته باشد. وقتی کودکی به استقبال یک مقام میرود، در واقع به سایر کودکان این پیام را منتقل میکند که این جایگاه ارزشمند است و میتوانی تو هم روزی آن را به دست بیاوری. اما نکته مهم این است که چه کسی باید در چنین جایگاهی قرار گیرد؟ اگر فردی نخبه علمی، دانشآموز ممتاز، قهرمان ورزشی یا هنرمند خلاق به استقبال برود، پیام آن برای سایر نوجوانان روشن و امیدبخش است و آنها فکر میکنند با تلاش میتوانی دیده شوی. اما وقتی کودکی صرفاً به دلیل وابستگی خانوادگی در این جایگاه قرار میگیرد، پیام دیگری منتقل میشود و آن هم اینکه جایگاهها ارثی است. این پیام دوم، نوعی یأس و سرخوردگی اجتماعی را دامن میزند.
همانطور که گفته شد یکی دیگر از ابعاد مسئله، موضوع حجاب است. جامعه ایرانی نسبت به مسئله حجاب و پوشش حساس است. اگر در مراسمی رسمی دختری با پوششی نامتناسب حاضر شود، این تصویر در رسانهها بازتاب پیدا میکند و ناخواسته نوعی ترویج بیتوجهی به حجاب صورت میگیرد. این موضوع با سنتهای اصیل محلی نیز ناسازگار است. لباس محلی کهگیلویه و بویراحمد در اصل لباسی پوشیده، فاخر و متناسب با فرهنگ عشایری و روستایی است. پس اگر این لباس بهگونهای ناقص یا تحریفشده بر تن کودکان پوشانده شود، به جای معرفی درست فرهنگ، تصویری تحریفشده از آن ارائه میگردد.
نکته جالب این است که این روند محدود به یک دولت خاص نیست. در دورههای مختلف، از دولت روحانی گرفته تا دولت مرحوم رئیسی و اکنون دولت پزشکیان، همگی شاهد تکرار این رویه بودهایم. این نشان میدهد که مسئله، ریشهایتر از آن است که بخواهیم آن را به سیاستهای یک دولت خاص نسبت دهیم. مشکل در اصل نگاه سطحی به آیینهای استقبال و فقدان مدیریت فرهنگی دقیق است.
استان کهگیلویه و بویراحمد مملو از استعدادهای درخشان است. دانشآموزان المپیادی، ورزشکاران ملی، هنرمندان برجسته و مخترعان جوانی در این استان زندگی میکنند که هر یک میتوانند بهعنوان نماد و نمایندهای شایسته در مراسم استقبال حاضر شوند. حضور چنین چهرههایی، تصویری از پیشرفت و تلاش فرزندان این استان به نمایش میگذارد. این امر، الگویی سازنده برای نسل آینده نیز خواهد بود.
به گزارش کبنا، ورود مسئولان کشوری به استانها همواره با آیینهای خاصی همراه است. این آیینها در استان کهگیلویه و بویراحمد، که مردمانی با فرهنگ مهماننوازی اصیل دارد، جلوهای ویژه دارد؛ در بدو ورود هر مقام کشوری، گروهی از مسئولان استانی به استقبال میروند. این رسم، بهویژه با توجه به جایگاه فرهنگی مردم استان در تکریم مهمان، قابل تقدیر است. با این حال، در بین تمام زیباییهای این مراسم، یک سؤال مهم وجود دارد که چرا در بیشتر این استقبالها کودکانی را با لباس محلی به استقبال میآورند، بدون آنکه توجهی به شاخصههای فرهنگی، هویتی و الگوسازی صحیح داشته باشند؟
روشن است که مهماننوازی یکی از سرمایههای فرهنگی و اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد است. مردمان این استان از دیرباز به بزرگواری، صفا و سادگی شهرهاند. استقبال گرم از یک مسئول کشوری، اگر درست مدیریت شود، فرصتی برای بازنمایی فرهنگ بومی در سطح ملی است. استفاده از لباسهای محلی، آواهای بومی یا آیینهای سنتی در چنین مراسمهایی در ذات خود اقدامی ارزشمند است. این رفتار نوعی بازنمایی فرهنگی محسوب میشود که میتواند بخشی از هویت استان را به نمایش بگذارد. اما نکته اصلی اینجاست که بازنمایی هویت باید با دقت و ظرافت همراه باشد، نه با شتابزدگی و نمایش سطحی.
در اغلب این مراسمها دیده میشود که یک یا چند کودک را با لباس محلی به استقبال میآورند. اما باید پرسید چرا کودک؟ مگر در استان ما چهرههای شاخص علمی، ورزشی، فرهنگی و هنری اندکاند؟ آیا سزاوارتر نیست که از ظرفیت این چهرهها استفاده شود تا هم شأن مهمان را بالا ببرد و هم الگوسازی مؤثری برای نسل جوان باشد؟
چرا گزینشهای غیرشفاف؟ گاه کودکانی انتخاب میشوند که هیچ شاخصه خاصی ندارند جز آنکه فرزند یکی از افراد خاصاند. این انتخاب نه تنها هیچ پیام مثبتی به جامعه منتقل نمیکند، بلکه ممکن است در ذهن سایر کودکان و خانوادهها نوعی سرخوردگی ایجاد کند؛ چرا که پیام پنهان آن چنین است که اگر پدر یا خانوادهات در جایگاه خاصی نباشد، دیده نخواهی شد.
در برخی موارد، دخترانی با پوششهایی به استقبال میآیند که با معیارهای حجاب رسمی جامعه همخوانی ندارد. این امر خودبهخود نوعی تناقض ایجاد میکند؛ از یکسو هدف نمایش فرهنگ اصیل و بومی است، اما از سوی دیگر ناخواسته الگویی به نمایش گذاشته میشود که با ارزشهای رسمی و حتی سنتی استان ناسازگار است.
به طور کلی، هر حرکت نمادین در سطح عمومی میتواند کارکرد الگوسازی داشته باشد. وقتی کودکی به استقبال یک مقام میرود، در واقع به سایر کودکان این پیام را منتقل میکند که این جایگاه ارزشمند است و میتوانی تو هم روزی آن را به دست بیاوری. اما نکته مهم این است که چه کسی باید در چنین جایگاهی قرار گیرد؟ اگر فردی نخبه علمی، دانشآموز ممتاز، قهرمان ورزشی یا هنرمند خلاق به استقبال برود، پیام آن برای سایر نوجوانان روشن و امیدبخش است و آنها فکر میکنند با تلاش میتوانی دیده شوی. اما وقتی کودکی صرفاً به دلیل وابستگی خانوادگی در این جایگاه قرار میگیرد، پیام دیگری منتقل میشود و آن هم اینکه جایگاهها ارثی است. این پیام دوم، نوعی یأس و سرخوردگی اجتماعی را دامن میزند.
همانطور که گفته شد یکی دیگر از ابعاد مسئله، موضوع حجاب است. جامعه ایرانی نسبت به مسئله حجاب و پوشش حساس است. اگر در مراسمی رسمی دختری با پوششی نامتناسب حاضر شود، این تصویر در رسانهها بازتاب پیدا میکند و ناخواسته نوعی ترویج بیتوجهی به حجاب صورت میگیرد. این موضوع با سنتهای اصیل محلی نیز ناسازگار است. لباس محلی کهگیلویه و بویراحمد در اصل لباسی پوشیده، فاخر و متناسب با فرهنگ عشایری و روستایی است. پس اگر این لباس بهگونهای ناقص یا تحریفشده بر تن کودکان پوشانده شود، به جای معرفی درست فرهنگ، تصویری تحریفشده از آن ارائه میگردد.
نکته جالب این است که این روند محدود به یک دولت خاص نیست. در دورههای مختلف، از دولت روحانی گرفته تا دولت مرحوم رئیسی و اکنون دولت پزشکیان، همگی شاهد تکرار این رویه بودهایم. این نشان میدهد که مسئله، ریشهایتر از آن است که بخواهیم آن را به سیاستهای یک دولت خاص نسبت دهیم. مشکل در اصل نگاه سطحی به آیینهای استقبال و فقدان مدیریت فرهنگی دقیق است.
استان کهگیلویه و بویراحمد مملو از استعدادهای درخشان است. دانشآموزان المپیادی، ورزشکاران ملی، هنرمندان برجسته و مخترعان جوانی در این استان زندگی میکنند که هر یک میتوانند بهعنوان نماد و نمایندهای شایسته در مراسم استقبال حاضر شوند. حضور چنین چهرههایی، تصویری از پیشرفت و تلاش فرزندان این استان به نمایش میگذارد. این امر، الگویی سازنده برای نسل آینده نیز خواهد بود.