تاریخ انتشار
چهارشنبه ۹ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۴۴
کد مطلب : ۵۰۴۶۴۹
مطالبات فرهنگی کبنانیوز؛
مدرسه؛ سنگر نخست فرهنگ و اخلاق / روایتی از کمکاری فرهنگی در مداس کهگیلویه و بویراحمد / معاونت پرورشی؛ فردی میدانی و خلاق میخواهد نه کارمندی پشت میز نشین!
۰
کبنا ؛آموزش و پرورش هم رسالت تعلیمی دارد و هم رسالت تربیتی. غفلت از هر یک، راه را برای آسیبهای اجتماعی هموار میکند. امروز ضعف نظارت، بیتوجهی به نمازخانهها و کمرمقی معاونت پرورشی نشان میدهد که بعد فرهنگی مدارس نیازمند بازنگری جدی است.
به گزارش کبنا، مسائل فرهنگی و اجتماعی همواره اهمیتی بیش از مسائل سیاسی داشتهاند. یکی از عرصههایی که این اهمیت در آن بهخوبی دیده میشود، آموزش و پرورش است. مدرسه نه تنها محل آموزش دروس علمی است، بلکه وظیفه مهمترِ تربیت نسل آینده نیز بر عهده دارد.
زنگ نماز در مدارس یکی از جلوههای زیبا و معنادار این توجه به تربیت و پرورش است. همانطور که اذان ندایی برای گفتوگو با خالق است، زنگ نماز نیز میتواند به معلمان و دانشآموزان یادآوری کند که مدرسه فقط جای درس نیست، بلکه جایی برای پرورش روح و اخلاق نیز هست. با این حال، این موضوع نباید صرفاً به نواختن یک زنگ محدود شود. اجرای درست این برنامه نیازمند مدیریت، نظارت و جدیت در عمل است.
مردم استان امروز درباره مدیران مدارس پرسشهای جدی دارند. مدیری که از مسائل دینی و اخلاقی سخن میگوید، نمیتواند همزمان اجازه دهد در همان دستگاه، استخدامهای غیرقانونی و بدون آزمون انجام شود. چرا که این تناقض اعتماد مردم را سست میکند.
والدین بارها گله کردهاند که از مدارس غیرانتفاعی انتظار بیشتری دارند. نظارت نباید تنها پشت میزها صورت گیرد. مدیری که مسئولیت میپذیرد، باید هر روز در میدان حضور داشته باشد، مدارس را بازدید کند و با مشکلات از نزدیک آشنا شود. اگر در یک منطقه ۱۵۰ مدرسه وجود دارد، حداقل انتظار این است که هر مدیر یا مسئول، در طول سال به بازدید مستقیم از چند مدرسه بپردازد. کار میدانی نه تنها کارآمد است، بلکه نشانهای از جدیت و مسئولیتپذیری مدیران به شمار میرود.
متأسفانه گاهی نظارتها آنقدر ضعیف است که دیده میشود در برخی مدارس غیرانتفاعی حتی نمازخانهای وجود ندارد. این کمبود، آن هم در محیطی که باید الگوی فرهنگی باشد، بسیار نگرانکننده است. از سوی دیگر، رفتار نامناسب برخی مدیران و معلمان، آسیبهای جدیتری وارد میکند. گاهی شنیده میشود حتی برخی از معلمان نیز رفتارشان با ارزشهای دینی سازگار نیست؛ این در حالی است که معلم الگوی دانشآموز است.
اما معلمی که خود برای نماز و کار خیر پیشقدم نمیشود، چگونه میتواند الگویی برای دانشآموزان باشد؟ قرآن میفرماید: «فاستبقوا الخیرات»؛ در کار خیر باید سبقت گرفت. این اصل باید در مدارس و میان فرهنگیان بهطور عملی دیده شود، و صرفاً به گفتن آن اکتفا نشود.
نهادهای فرهنگی نیز باید نگاه جامعتری داشته باشند. گاهی ستاد امر به معروف و نهی از منکر برای یک موسیقی یا یک رفتار جزئی حساسیت زیادی نشان میدهد، اما باید گفت آیا این ستاد آماری از وضعیت نمازخانههای مدارس دارد؟ آیا توانسته است به مدارسی که نمازخانه ندارند کمک کند یا خیرینی را برای ساخت چنین فضاهایی جذب نماید؟ بدون این نگاه جامع، نتیجهای جز واکنشهای مقطعی حاصل نمیشود.
روشن است که هیچ راهی برای فرار از آسیبهای اجتماعی جز توجه به مسائل فرهنگی وجود ندارد. آموزش و پرورش باید در کنار معاون آموزشی، معاون پرورشی فعالی داشته باشد؛ فردی پرانرژی، دلسوز، پرتلاش و خستگیناپذیر باید این مسئولیت مهم را بر عهده داشته باشد. چنین فردی میتواند روح تازهای در مدارس بدمد و تربیت را در کنار آموزش زنده نگه دارد.
گذشتگان ما معلمانی داشتند که در سختترین شرایط، دانشآموز را بر دوش خود میگذاشتند و از رودخانه عبور میدادند تا درس و تربیت او عقب نماند. امروز نیز معلم باید همانگونه عمل کند. معلم باید دانشآموز را بر دوش بگیرد، نه به معنای جسمانی، بلکه به معنای همراهی با مشکلات او، توجه به آینده او و حمایت از او در مسیر زندگی. همه اینها مسائلی هستند که در حوزه پرورش قرار میگیرند و مسئولیتشان نیز بر عهده معاون پرورشی آموزش و پرورش است.
آموزش و پرورش اگر میخواهد در برابر موج آسیبهای اجتماعی ایستادگی کند، راهی جز این ندارد که فرهنگ و تربیت را در متن مدرسه جدی بگیرد. تنها در این صورت است که میتوان امیدوار بود نسل آینده، نسلی متعهد، آگاه و مسئولیتپذیر باشد.
به گزارش کبنا، مسائل فرهنگی و اجتماعی همواره اهمیتی بیش از مسائل سیاسی داشتهاند. یکی از عرصههایی که این اهمیت در آن بهخوبی دیده میشود، آموزش و پرورش است. مدرسه نه تنها محل آموزش دروس علمی است، بلکه وظیفه مهمترِ تربیت نسل آینده نیز بر عهده دارد.
زنگ نماز در مدارس یکی از جلوههای زیبا و معنادار این توجه به تربیت و پرورش است. همانطور که اذان ندایی برای گفتوگو با خالق است، زنگ نماز نیز میتواند به معلمان و دانشآموزان یادآوری کند که مدرسه فقط جای درس نیست، بلکه جایی برای پرورش روح و اخلاق نیز هست. با این حال، این موضوع نباید صرفاً به نواختن یک زنگ محدود شود. اجرای درست این برنامه نیازمند مدیریت، نظارت و جدیت در عمل است.
مردم استان امروز درباره مدیران مدارس پرسشهای جدی دارند. مدیری که از مسائل دینی و اخلاقی سخن میگوید، نمیتواند همزمان اجازه دهد در همان دستگاه، استخدامهای غیرقانونی و بدون آزمون انجام شود. چرا که این تناقض اعتماد مردم را سست میکند.
والدین بارها گله کردهاند که از مدارس غیرانتفاعی انتظار بیشتری دارند. نظارت نباید تنها پشت میزها صورت گیرد. مدیری که مسئولیت میپذیرد، باید هر روز در میدان حضور داشته باشد، مدارس را بازدید کند و با مشکلات از نزدیک آشنا شود. اگر در یک منطقه ۱۵۰ مدرسه وجود دارد، حداقل انتظار این است که هر مدیر یا مسئول، در طول سال به بازدید مستقیم از چند مدرسه بپردازد. کار میدانی نه تنها کارآمد است، بلکه نشانهای از جدیت و مسئولیتپذیری مدیران به شمار میرود.
متأسفانه گاهی نظارتها آنقدر ضعیف است که دیده میشود در برخی مدارس غیرانتفاعی حتی نمازخانهای وجود ندارد. این کمبود، آن هم در محیطی که باید الگوی فرهنگی باشد، بسیار نگرانکننده است. از سوی دیگر، رفتار نامناسب برخی مدیران و معلمان، آسیبهای جدیتری وارد میکند. گاهی شنیده میشود حتی برخی از معلمان نیز رفتارشان با ارزشهای دینی سازگار نیست؛ این در حالی است که معلم الگوی دانشآموز است.
اما معلمی که خود برای نماز و کار خیر پیشقدم نمیشود، چگونه میتواند الگویی برای دانشآموزان باشد؟ قرآن میفرماید: «فاستبقوا الخیرات»؛ در کار خیر باید سبقت گرفت. این اصل باید در مدارس و میان فرهنگیان بهطور عملی دیده شود، و صرفاً به گفتن آن اکتفا نشود.
نهادهای فرهنگی نیز باید نگاه جامعتری داشته باشند. گاهی ستاد امر به معروف و نهی از منکر برای یک موسیقی یا یک رفتار جزئی حساسیت زیادی نشان میدهد، اما باید گفت آیا این ستاد آماری از وضعیت نمازخانههای مدارس دارد؟ آیا توانسته است به مدارسی که نمازخانه ندارند کمک کند یا خیرینی را برای ساخت چنین فضاهایی جذب نماید؟ بدون این نگاه جامع، نتیجهای جز واکنشهای مقطعی حاصل نمیشود.
روشن است که هیچ راهی برای فرار از آسیبهای اجتماعی جز توجه به مسائل فرهنگی وجود ندارد. آموزش و پرورش باید در کنار معاون آموزشی، معاون پرورشی فعالی داشته باشد؛ فردی پرانرژی، دلسوز، پرتلاش و خستگیناپذیر باید این مسئولیت مهم را بر عهده داشته باشد. چنین فردی میتواند روح تازهای در مدارس بدمد و تربیت را در کنار آموزش زنده نگه دارد.
گذشتگان ما معلمانی داشتند که در سختترین شرایط، دانشآموز را بر دوش خود میگذاشتند و از رودخانه عبور میدادند تا درس و تربیت او عقب نماند. امروز نیز معلم باید همانگونه عمل کند. معلم باید دانشآموز را بر دوش بگیرد، نه به معنای جسمانی، بلکه به معنای همراهی با مشکلات او، توجه به آینده او و حمایت از او در مسیر زندگی. همه اینها مسائلی هستند که در حوزه پرورش قرار میگیرند و مسئولیتشان نیز بر عهده معاون پرورشی آموزش و پرورش است.
آموزش و پرورش اگر میخواهد در برابر موج آسیبهای اجتماعی ایستادگی کند، راهی جز این ندارد که فرهنگ و تربیت را در متن مدرسه جدی بگیرد. تنها در این صورت است که میتوان امیدوار بود نسل آینده، نسلی متعهد، آگاه و مسئولیتپذیر باشد.
نه آزمایشگاه دارد
نه نمازخانه دارد
نه سالن دارد
نه زالن جلسات دارد