تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۵ شهريور ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۱۹
کد مطلب : ۵۰۴۰۸۶
یادداشت سیاسی؛
غلاممحمد زارعی؛ مسیر سیاسی و رقابتهای انتخاباتی در بویراحمد، دنا و مارگون / از نخستین شکستها تا پیروزی در مجلس و چالشهای پس از آن
۱
کبنا ؛
غلاممحمد زارعی، نماینده ادوار بویراحمد، سالها در صحنه سیاسی استان حضور داشته و مسیرش با رقابتهای پیچیده، شکستها و پیروزیهای انتخاباتی همراه بوده است. از نخستین تجربههای انتخاباتی در برابر چهرههای شاخص گرفته تا حضور در مجلس و چالشهای پس از آن، این یادداشت به بررسی روند سیاسی، رقابتها و نقش او در عرصه انتخابات بویراحمد میپردازد.
در این پایگاه خبری، طی سلسله یادداشتهایی به بررسی وضعیت چهرههای سیاسی و نامزدهای انتخاباتی بویراحمد، دنا و مارگون در دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی پرداختهایم. در سه یادداشت پیشین، به وضعیت نادر منتظریان، مهدی روشنفکر و محمد بهرامی پرداختیم. در یادداشت پیش رو، تمرکز بر غلاممحمد زارعی است.
از نظر کاراکتر شخصیتی، زارعی را میتوان فردی فاقد غرور، مردمی و بیتکلف دانست؛ نمایندهای که هم به مردم نزدیک است و هم به دور از تشریفات رایج سیاسی عمل میکند. او ریشه و منش اصولگرایی داشت، اما گفته میشد از همان ابتدا مورد حسادت برخی جریانهای سیاسی بود و چندان جدی گرفته نمیشد.
زارعی کارمند ساده و متواضع استانداری کهگیلویه و بویراحمد بود و تا حدی فاقد مواضع مشخص سیاسی در بزنگاههای حساس به شمار میآمد؛ بیشتر محافظهکار بود و سابقه حراستی او در شکلگیری این روحیه بیتأثیر نبود.
در خلأ ناشی از رد صلاحیت ناگهانی سیدباقر موسوی، نامزد اصلاحطلبان، زارعی در مقابل ستار هدایتخواه، جوان و شاخص اصولگرایان، در دهه 1380 قرار گرفت. هنوز مشخص نیست که ورود زارعی تصمیم شخصی او بود یا طیف اصولگرایان برای تکمیل میدان رقابت او را به صحنه آوردند. با رد صلاحیت موسوی، رقیب قدرتمندی از اصلاحطلبان باقی نمانده بود و فرصت برنامهریزی از آنان سلب شد. به گفته برخی ناظران، در آن سالها شخصیتهای دیگری مانند مرحوم سیدنورمحمد محمودیان میتوانستند این خلأ را پر کنند، اما چنین امکانی به دلیل اتفاقات ناگهانی از بین رفت.
در ستادهای انتخاباتی هر دو طرف، افراد مشترکی از چنارستان حضور داشتند که از بستگان نزدیک زارعی بودند، اما در هیئت جوانان هدایتخواه فعالیت میکردند؛ به حدی که گفته میشد برنامههای برخی ستادها توسط یک نفر مدیریت میشد.
خواسته یا ناخواسته، زارعی در وسط رقابتهای انتخاباتی مقابل هدایتخواه قرار گرفت. جوان بودن، دانشگاهی بودن و مکتب فکری هدایتخواه، همراه با سخنرانیهای ایدئولوژیک او، در فضای دوقطبی دهه اول 1380 و خلأ شخصیت کاریزمای سیاسی در جبهه اصلاحطلبان، باعث شد زارعی در اولین رویارویی شکست سنگینی متحمل شود.
زارعی در جریان رقابتها از تهمتها و تخریبهای آنزمان بینصیب نماند؛ تبلیغات منفی و تخریب به سوی او سرازیر شد. به این ترتیب، گرچه زارعی حرکت قابل توجهی آغاز کرد، اما در مرحله اول بازنده شد. در چهار سال دوم، زارعی با جدیت بیشتری وارد عرصه شد. آرای او افزایش یافت، اما بار دیگر در برابر هدایتخواه شکست خورد. در دور دوم، اگرچه ریزش شدیدی از آرای هدایتخواه به دلیل عملکرد هیئتها و انحصارگرایی ایجاد شد، اما برخی طرفداران زارعی معتقد بودند که یکدستی هیئتهای نظارت و اجرای انتخابات، هدایتخواه را بار دیگر به مجلس رساند و زارعی را بازنده کرد. به باور آنان، اگر اقدامات نظارتی و اجرایی آن دوره نبود، زارعی میتوانست به مجلس راه یابد.
یکی از بخشداران در محفلی عنوان کرده بود که از سوی یکی از چهرههای سیاسی معروف اصولگرا هشدار داده شده است که هر بخشی که رأی هدایتخواه پایین باشد، فردای انتخابات، بخشدارش لازم نیست سر کار بیاید. معلوم نیست چنین روایتهایی چقدر صحت دارد. اما طرفداران هدایتخواه نیز معتقد بودند در سال 1394، هدایتخواه رأی اکثریت را داشت و باید به مجلس میرفت، اما صحنه انتخابات طوری مدیریت شد که زارعی به مجلس برسد. هیچکدام از این دو روایت را نمیتوان مستقلاً در اینجا تأیید کرد.
در دور سوم رقابتهای انتخاباتی، زارعی با اختلاف حدود ۱۵ هزار رأی از هدایتخواه سبقت گرفت و به مجلس راه یافت. لازم به ذکر است که در همین دوره، بسیاری همچنان از هدایتخواه حمایت میکردند، اما اقبال عمومی مردم به سمت زارعی بود و او در سال ۱۳۹۰ به عنوان نماینده بویراحمد وارد مجلس شد.
در این دوره، تقریباً تمام طایفه زارعی، اعم از اصولگرا و اصلاحطلب، و حتی بخشی از هیئت جوانان هدایتخواه، از زارعی حمایت کردند. در بویراحمد سفلی نیز به دلیل انحصارگرایی برخی حامیان هدایتخواه، برخی از لیدرها و دفتر هدایتخواه از او جدا شدند و به زارعی پیوستند.
گفته میشد حجم هزینههای انتخاباتی ستاد زارعی نیز بیتأثیر نبود، تا جایی که در آن روزها، در میان مردم بویراحمد، شوخی و طنز رایج بود که «علم بهتر است یا ثروت؟»
با وجود تلاشهای سیستم دولتی و به ویژه آموزش و پرورش تحت مدیریت علیمحمد دانشی برای حمایت از هدایتخواه، نتیجه انتخابات به نفع زارعی رقم خورد و هدایتخواه از ورود به مجلس بازماند.
ورود زارعی به مجلس از همان ابتدا با طعنه برخی اصولگرایان مواجه شد. اما اخلاق مردممداری، تواضع و حضور بیپروا در محافل مردمی، به ویژه مراسم ختم، برگ برنده او شد. او را میتوان خالق دیپلماسی فاتحهخوانی در استان دانست؛ شیوهای که با روحیه شخصی و حضور فعال او در محافل مردمی همسو بود، اما بعدها به تدریج از فرط استفاده تبدیل به ابزاری برای جلب رأی شد و از کارایی افتاد.
زارعی یکی از نمایندگان انتقادپذیر بود که هیچگاه از انتقاد عصبانی نمیشد. اگرچه نتوانست جایگاه هدایتخواه را در گفتمانسازی و حرکتهای ملی پر کند، اما با حضور مستمر در بین مردم، آن نقیصه را جبران میکرد.
برخی معتقدند در عرصه انتصابات، زارعی را میتوان شروعکننده روند فامیلگرایی در حوزه دخالت نمایندگان در شهرستانها دانست. وجود چند همشهری در جایگاههای حساس به او کمک کرد تا سرعت انتصابات افزایش یابد. حتی در مقطعی، جایگاههای مهم 9 اداره و دانشگاه در سطح استان و شهرستان را همشهریهای زارعی برعهده داشتند، تا چه رسد به مدیران دیگر.
زارعی در سال ۱۳۹۴ برای دومین بار وارد رقابت شد. این بار، رقابت نفسگیر بین او، هدایتخواه، بهرامی و روشنفکر شکل گرفت. روشنفکر بهطور ناگهانی به عنوان پدیده انتخاباتی مطرح شد و ستاد هدایتخواه با شعار «عزت بویراحمد» هجمه سنگینی علیه زارعی آغاز کرد.
با وجود پیشبینی پیروزی هدایتخواه، در بامداد شنبه پس از رایگیری، خبر پیشتازی زارعی از فرمانداری بویراحمد روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت. از اتاق فرمانداری پیامهایی ارسال میشد که آرای هدایتخواه بیشتر بوده، اما شمارش صندوقها نشان داد زارعی جلو افتاده است.
انتخابات ۹۴، به عنوان پر اعتراضترین انتخابات تاریخ بویراحمد، با تجمعهای اعتراضی طرفداران هدایتخواه، روشنفکر و بهرامی پس از ظهر همان روز همراه شد. شورای نگهبان نیز دو بار حضور یافت و آرا را مجدداً شمارش کرد. نهایتاً صحت انتخابات تأیید شد و در اردیبهشت ۱۳۹۵، جشن پیروزی زارعی در چم و چیت یاسوج برگزار شد.
با این وجود، حضور زارعی در دور دوم مجلس از نظر سطح ملی چندان تأثیرگذار نبود و شکننده ارزیابی میشد. با این حال، اعلام قبولی او و پایان اعتراضهای گسترده برای زارعی و طرفدارانش کافی بود.
در دوره دوم نمایندگی، مسئله استخدامهای گسترده فامیلی و سیاسی در دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه یاسوج و شرکت برق استان نیز مطرح شد. این موضوع به وضوح در رسانهها و محافل محلی مورد بحث بود و همچنان در خاطرهها باقی مانده است.
زارعی در سال ۱۳۹۸ با شرایط شکننده وارد رقابت شد، اما در برابر پیروزی روشنفکر، عرصه را واگذار کرد. گفته میشود در سال ۱۴۰۲ میتوانست خود را بازیابی کند، اما به نفع بهرامی، عرصه را واگذار نمود.
حالا گفته میشود پس از عدم رضایت از عملکرد بهرامی، زارعی بار دیگر وارد میدان رقابت شده است. به دلیل استقبال مردمی و پایگاه اجتماعیاش، اگر در آینده بویراحمد صاحب دو نماینده باشد، زارعی از شانس خوبی برخوردار خواهد بود. به ویژه در بویراحمد سفلی، طرفداران زیادی دارد و در صورتی که مردم بتوانند دو نفر در برگه رأی انتخاب کنند، احتمالاً نام زارعی بسیار نوشته خواهد شد. همچنین از میان طیف همفکران زارعی، افرادی چون فرهاد باقرپور، زمانی (شورای نگهبان)، شاپور رمضانی، منوچهر محمدی (فرماندار فعلی بویراحمد)، و نگینتاجی (عضو سابق شورای شهر) نیز میتوانند گزینههای جایگزین برای کاندیداتوری آینده باشند.
در این پایگاه خبری، طی سلسله یادداشتهایی به بررسی وضعیت چهرههای سیاسی و نامزدهای انتخاباتی بویراحمد، دنا و مارگون در دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی پرداختهایم. در سه یادداشت پیشین، به وضعیت نادر منتظریان، مهدی روشنفکر و محمد بهرامی پرداختیم. در یادداشت پیش رو، تمرکز بر غلاممحمد زارعی است.
از نظر کاراکتر شخصیتی، زارعی را میتوان فردی فاقد غرور، مردمی و بیتکلف دانست؛ نمایندهای که هم به مردم نزدیک است و هم به دور از تشریفات رایج سیاسی عمل میکند. او ریشه و منش اصولگرایی داشت، اما گفته میشد از همان ابتدا مورد حسادت برخی جریانهای سیاسی بود و چندان جدی گرفته نمیشد.
زارعی کارمند ساده و متواضع استانداری کهگیلویه و بویراحمد بود و تا حدی فاقد مواضع مشخص سیاسی در بزنگاههای حساس به شمار میآمد؛ بیشتر محافظهکار بود و سابقه حراستی او در شکلگیری این روحیه بیتأثیر نبود.
در خلأ ناشی از رد صلاحیت ناگهانی سیدباقر موسوی، نامزد اصلاحطلبان، زارعی در مقابل ستار هدایتخواه، جوان و شاخص اصولگرایان، در دهه 1380 قرار گرفت. هنوز مشخص نیست که ورود زارعی تصمیم شخصی او بود یا طیف اصولگرایان برای تکمیل میدان رقابت او را به صحنه آوردند. با رد صلاحیت موسوی، رقیب قدرتمندی از اصلاحطلبان باقی نمانده بود و فرصت برنامهریزی از آنان سلب شد. به گفته برخی ناظران، در آن سالها شخصیتهای دیگری مانند مرحوم سیدنورمحمد محمودیان میتوانستند این خلأ را پر کنند، اما چنین امکانی به دلیل اتفاقات ناگهانی از بین رفت.
در ستادهای انتخاباتی هر دو طرف، افراد مشترکی از چنارستان حضور داشتند که از بستگان نزدیک زارعی بودند، اما در هیئت جوانان هدایتخواه فعالیت میکردند؛ به حدی که گفته میشد برنامههای برخی ستادها توسط یک نفر مدیریت میشد.
خواسته یا ناخواسته، زارعی در وسط رقابتهای انتخاباتی مقابل هدایتخواه قرار گرفت. جوان بودن، دانشگاهی بودن و مکتب فکری هدایتخواه، همراه با سخنرانیهای ایدئولوژیک او، در فضای دوقطبی دهه اول 1380 و خلأ شخصیت کاریزمای سیاسی در جبهه اصلاحطلبان، باعث شد زارعی در اولین رویارویی شکست سنگینی متحمل شود.
زارعی در جریان رقابتها از تهمتها و تخریبهای آنزمان بینصیب نماند؛ تبلیغات منفی و تخریب به سوی او سرازیر شد. به این ترتیب، گرچه زارعی حرکت قابل توجهی آغاز کرد، اما در مرحله اول بازنده شد. در چهار سال دوم، زارعی با جدیت بیشتری وارد عرصه شد. آرای او افزایش یافت، اما بار دیگر در برابر هدایتخواه شکست خورد. در دور دوم، اگرچه ریزش شدیدی از آرای هدایتخواه به دلیل عملکرد هیئتها و انحصارگرایی ایجاد شد، اما برخی طرفداران زارعی معتقد بودند که یکدستی هیئتهای نظارت و اجرای انتخابات، هدایتخواه را بار دیگر به مجلس رساند و زارعی را بازنده کرد. به باور آنان، اگر اقدامات نظارتی و اجرایی آن دوره نبود، زارعی میتوانست به مجلس راه یابد.
یکی از بخشداران در محفلی عنوان کرده بود که از سوی یکی از چهرههای سیاسی معروف اصولگرا هشدار داده شده است که هر بخشی که رأی هدایتخواه پایین باشد، فردای انتخابات، بخشدارش لازم نیست سر کار بیاید. معلوم نیست چنین روایتهایی چقدر صحت دارد. اما طرفداران هدایتخواه نیز معتقد بودند در سال 1394، هدایتخواه رأی اکثریت را داشت و باید به مجلس میرفت، اما صحنه انتخابات طوری مدیریت شد که زارعی به مجلس برسد. هیچکدام از این دو روایت را نمیتوان مستقلاً در اینجا تأیید کرد.
در دور سوم رقابتهای انتخاباتی، زارعی با اختلاف حدود ۱۵ هزار رأی از هدایتخواه سبقت گرفت و به مجلس راه یافت. لازم به ذکر است که در همین دوره، بسیاری همچنان از هدایتخواه حمایت میکردند، اما اقبال عمومی مردم به سمت زارعی بود و او در سال ۱۳۹۰ به عنوان نماینده بویراحمد وارد مجلس شد.
در این دوره، تقریباً تمام طایفه زارعی، اعم از اصولگرا و اصلاحطلب، و حتی بخشی از هیئت جوانان هدایتخواه، از زارعی حمایت کردند. در بویراحمد سفلی نیز به دلیل انحصارگرایی برخی حامیان هدایتخواه، برخی از لیدرها و دفتر هدایتخواه از او جدا شدند و به زارعی پیوستند.
گفته میشد حجم هزینههای انتخاباتی ستاد زارعی نیز بیتأثیر نبود، تا جایی که در آن روزها، در میان مردم بویراحمد، شوخی و طنز رایج بود که «علم بهتر است یا ثروت؟»
با وجود تلاشهای سیستم دولتی و به ویژه آموزش و پرورش تحت مدیریت علیمحمد دانشی برای حمایت از هدایتخواه، نتیجه انتخابات به نفع زارعی رقم خورد و هدایتخواه از ورود به مجلس بازماند.
ورود زارعی به مجلس از همان ابتدا با طعنه برخی اصولگرایان مواجه شد. اما اخلاق مردممداری، تواضع و حضور بیپروا در محافل مردمی، به ویژه مراسم ختم، برگ برنده او شد. او را میتوان خالق دیپلماسی فاتحهخوانی در استان دانست؛ شیوهای که با روحیه شخصی و حضور فعال او در محافل مردمی همسو بود، اما بعدها به تدریج از فرط استفاده تبدیل به ابزاری برای جلب رأی شد و از کارایی افتاد.
زارعی یکی از نمایندگان انتقادپذیر بود که هیچگاه از انتقاد عصبانی نمیشد. اگرچه نتوانست جایگاه هدایتخواه را در گفتمانسازی و حرکتهای ملی پر کند، اما با حضور مستمر در بین مردم، آن نقیصه را جبران میکرد.
برخی معتقدند در عرصه انتصابات، زارعی را میتوان شروعکننده روند فامیلگرایی در حوزه دخالت نمایندگان در شهرستانها دانست. وجود چند همشهری در جایگاههای حساس به او کمک کرد تا سرعت انتصابات افزایش یابد. حتی در مقطعی، جایگاههای مهم 9 اداره و دانشگاه در سطح استان و شهرستان را همشهریهای زارعی برعهده داشتند، تا چه رسد به مدیران دیگر.
زارعی در سال ۱۳۹۴ برای دومین بار وارد رقابت شد. این بار، رقابت نفسگیر بین او، هدایتخواه، بهرامی و روشنفکر شکل گرفت. روشنفکر بهطور ناگهانی به عنوان پدیده انتخاباتی مطرح شد و ستاد هدایتخواه با شعار «عزت بویراحمد» هجمه سنگینی علیه زارعی آغاز کرد.
با وجود پیشبینی پیروزی هدایتخواه، در بامداد شنبه پس از رایگیری، خبر پیشتازی زارعی از فرمانداری بویراحمد روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت. از اتاق فرمانداری پیامهایی ارسال میشد که آرای هدایتخواه بیشتر بوده، اما شمارش صندوقها نشان داد زارعی جلو افتاده است.
انتخابات ۹۴، به عنوان پر اعتراضترین انتخابات تاریخ بویراحمد، با تجمعهای اعتراضی طرفداران هدایتخواه، روشنفکر و بهرامی پس از ظهر همان روز همراه شد. شورای نگهبان نیز دو بار حضور یافت و آرا را مجدداً شمارش کرد. نهایتاً صحت انتخابات تأیید شد و در اردیبهشت ۱۳۹۵، جشن پیروزی زارعی در چم و چیت یاسوج برگزار شد.
با این وجود، حضور زارعی در دور دوم مجلس از نظر سطح ملی چندان تأثیرگذار نبود و شکننده ارزیابی میشد. با این حال، اعلام قبولی او و پایان اعتراضهای گسترده برای زارعی و طرفدارانش کافی بود.
در دوره دوم نمایندگی، مسئله استخدامهای گسترده فامیلی و سیاسی در دانشگاه علوم پزشکی، دانشگاه یاسوج و شرکت برق استان نیز مطرح شد. این موضوع به وضوح در رسانهها و محافل محلی مورد بحث بود و همچنان در خاطرهها باقی مانده است.
زارعی در سال ۱۳۹۸ با شرایط شکننده وارد رقابت شد، اما در برابر پیروزی روشنفکر، عرصه را واگذار کرد. گفته میشود در سال ۱۴۰۲ میتوانست خود را بازیابی کند، اما به نفع بهرامی، عرصه را واگذار نمود.
حالا گفته میشود پس از عدم رضایت از عملکرد بهرامی، زارعی بار دیگر وارد میدان رقابت شده است. به دلیل استقبال مردمی و پایگاه اجتماعیاش، اگر در آینده بویراحمد صاحب دو نماینده باشد، زارعی از شانس خوبی برخوردار خواهد بود. به ویژه در بویراحمد سفلی، طرفداران زیادی دارد و در صورتی که مردم بتوانند دو نفر در برگه رأی انتخاب کنند، احتمالاً نام زارعی بسیار نوشته خواهد شد. همچنین از میان طیف همفکران زارعی، افرادی چون فرهاد باقرپور، زمانی (شورای نگهبان)، شاپور رمضانی، منوچهر محمدی (فرماندار فعلی بویراحمد)، و نگینتاجی (عضو سابق شورای شهر) نیز میتوانند گزینههای جایگزین برای کاندیداتوری آینده باشند.