تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۱۳
کد مطلب : ۵۰۳۶۳۵
گزارش میدانی کبنانیوز (بخش دوم)؛
وقتی بهجای رسانه ملی، مردم مجبورند ماهواره نگاه کنند / روستاهای منطقه پیچاب باشت به شبکههای صدا و سیما دسترسی ندارند / مسجد و حسینیهای برای مراسم مذهبی وجود ندارد / قابل توجه مدیرکل اجتماعی، معاون سیاسی استانداری و مدیرکل تبلیغات اسلامی کهگیلویه و بویراحمد
۰
کبنا ؛دهستان پیچاب باشت سالهاست در حصار محرومیت گرفتار مانده است. مردم این منطقه علیرغم تحمل جادههای خاکی و خدمات درمانی ناکافی، حتی صدای تلویزیون ملی و فضای برگزاری مراسم مذهبی را هم ندارند. نبود پوشش شبکههای صداوسیما آنها را به سمت ماهواره کشانده که موجب شده کودکان و خانوادهها بیدفاع در معرض پیامهای فرهنگی بیگانه قرار میگیرند و در عین حال، فقدان مسجد و حسینیه، عمق این فقر فرهنگی را دوچندان کرده است.
به گزارش کبنا، دهستان پیچاب باشت، با ۲۷ روستا و بیش از ۵۰۰ نفر جمعیت، سالهاست که با مشکلات متعدد دست و پنجه نرم میکند. در بخش نخست این گزارش میدانی به مسأله جاده و راه ارتباطی پرداخته شد. مسیری خاکی و پرمشقت که پروژه آن آغاز شده اما با وجود تخصیص اعتبار و تعیین پیمانکار، روند اجرای آن به کندی پیش میرود. مردم پیچاب همچنان چشمانتظارند این پروژه تسریع شود تا رفتوآمد روزانه آنها آسانتر و زندگیشان از انزوا خارج شود. اما مشکل محرومیت در پیچاب تنها به جاده ختم نمیشود. این منطقه حتی از ابتداییترین امکانات فرهنگی و رسانهای نیز بیبهره است.
یکی از مشکلات بزرگ ساکنان پیچاب، ناتوانی در دریافت شبکههای تلویزیونی داخلی است. مردمان این روستاها میگویند از سالها پیش هیچگاه موفق نشدهاند به راحتی شبکههای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را روی تلویزیونهایشان ببینند. این مسأله در مناطق دورافتاده کشور مسبوق به سابقه است و معمولاً به دلیل نبود زیرساختهای مخابراتی و ضعف در نصب و پوشش فرستندههای دیجیتال رخ میدهد. فرستندههای تلویزیونی در برخی از نقاط کهگیلویه و بویراحمد بهویژه در مناطق کوهستانی و دورافتاده پوشش کامل ندارند و این موجب میشود مناطقی مثل پیچاب عملاً از دایره ارتباطی ملی حذف شوند.
در چنین شرایطی، طبیعی است که مردم برای پر کردن این خلأ ارتباطی، راههای جایگزین را جستوجو کنند. بخشی از اهالی پیچاب برای دسترسی به شبکههای تلویزیونی، ناچار به خرید و نصب ماهواره شدهاند. کافی است به بام خانهها یا حیاط برخی روستاها نگاه کنید؛ دیشهای ماهوارهای به چشم میخورند که به گفته ساکنین، تنها راه دریافت برنامههای تلویزیونی است.
استفاده از ماهواره در این منطقه البته صرفاً به معنای دسترسی به شبکههای داخلی نیست. مردم پیچاب که از دسترسی به صدا و سیمای ایران محروم ماندهاند، برای تماشای تلویزیون مجبور به دریافت شبکههای خارجی میشوند. همین مسأله سبب شده خانوادهها در معرض حجم عظیمی از تبلیغات و محتوای فرهنگی شبکههای بیگانه قرار گیرند. فرزندان و کودکان روستا بیش از همه در معرض این آسیب هستند؛ چرا که ساعتها وقت خود را پای برنامههایی میگذرانند که هیچ نسبتی با فرهنگ بومی، ملی و دینی آنان ندارد.
کارشناسان فرهنگی بارها هشدار دادهاند استفاده گسترده از شبکههای ماهوارهای میتواند تغییرات جدی در سبک زندگی، الگوهای رفتاری و حتی باورهای دینی ایجاد کند. وقتی خانوادهای به دلیل ضعف پوشش تلویزیونی داخلی، ناگزیر میشود ماهواره نصب کند، ناخواسته فرزندانش را در معرض پیامهایی قرار میدهد که با فرهنگ و ارزشهای جامعه ایرانی ناسازگار است. این پیامها میتوانند به تضعیف هویت فرهنگی محلی، افزایش گرایش به الگوهای مصرفی غربی، تغییر در روابط خانوادگی و کاهش پایبندی به ارزشهای مذهبی منجر شوند.
مسأله زمانی جدیتر میشود که بدانیم مردم پیچاب عملاً هیچ جایگزینی ندارند. ما سالها پیش در همین پایگاه خبری از این مشکل گفته بودیم؛ اما صداوسیمای استان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون اقدام موثری برای رفع آن انجام نداده است. نتیجه این بیتوجهی، غلبه محتوای بیگانه بر خانههای مردم محرومترین نقاط استان است.
اما مشکل فرهنگی پیچاب تنها به تلویزیون ختم نمیشود. به گفته ساکنان، در بسیاری از این روستاها حتی حسینیه و مسجدی برای برگزاری مراسم مذهبی وجود ندارد. مبلغ مذهبی نیز در این منطقه حضور ندارد. مردمان پیچاب میگویند برای برگزاری مراسمهای مذهبی مانند محرم و صفر یا اعیاد مذهبی، با مشکلات فراوانی روبهرو هستند. آنها مسلمان و شیعهاند و نیاز دارند همانند سایر نقاط کشور فضایی برای عبادت و برگزاری مناسبتهای دینی داشته باشند.
نبود مسجد و حسینیه در این روستاها به معنای نبود پایگاه فرهنگی و اجتماعی است. در بسیاری از مناطق کشور، مسجد تنها محل عبادت نیست؛ بلکه محلی برای آموزش قرآن، فعالیتهای فرهنگی، جلسات هماندیشی و حتی حل اختلافات محلی است. نبود چنین پایگاهی در پیچاب، محرومیت فرهنگی و اجتماعی مردم را دوچندان کرده است. سازمان تبلیغات اسلامی که وظیفه اصلیاش گسترش فعالیتهای فرهنگی و مذهبی در نقاط مختلف کشور است، باید پاسخ دهد چرا در تمام این سالها برای رفع این خلأ در منطقه پیچاب اقدامی نکرده است.
این وضعیت پرسشهای جدی را متوجه مدیران فرهنگی و اجتماعی استان میکند. مدیرکل اجتماعی و فرهنگی استانداری، معاون سیاسی استانداری، مدیرکل سازمان تبلیغات اسلامی استان و حتی صداوسیمای مرکز کهگیلویه و بویراحمد باید پاسخ دهند چرا مردمان ۲۷ روستای پیچاب، از ابتداییترین نیازهای فرهنگی و رسانهای بیبهرهاند.
چگونه میشود که در قرن بیستویکم، در کشوری که شبکههای تلویزیونیاش دهها کانال را پوشش میدهند، بخشی از مردم حتی امکان دریافت همان کانالها را ندارند؟ چرا باید خانوادهای در پیچاب، تنها برای اینکه فرزندش بتواند تلویزیون تماشا کند، به سمت ماهواره برود و در معرض آسیبهای فرهنگی قرار گیرد؟ چرا باید کودکی در این منطقه بدون مسجد، بدون حسینیه و بدون برنامه فرهنگی رشد کند و تنها منبع ارتباطیاش با جهان، شبکههای ماهوارهای باشد؟ این پرسشها نه فقط دغدغه اهالی پیچاب، بلکه دغدغه همه کسانی است که به عدالت فرهنگی و اجتماعی در کشور باور دارند. محرومیت فرهنگی شاید در نگاه نخست ملموستر از محرومیت اقتصادی به نظر نیاید، اما اثراتش عمیقتر و بلندمدتتر است. مردمی که مسجد و حسینیه ندارند، به تلویزیون ملی دسترسی ندارند و ناچارند شبکههای بیگانه را تماشا کنند، بیش از آنکه درگیر فقر اقتصادی باشند، باید با فقر فرهنگی دست به گریبان شوند.
به گزارش کبنا، دهستان پیچاب باشت، با ۲۷ روستا و بیش از ۵۰۰ نفر جمعیت، سالهاست که با مشکلات متعدد دست و پنجه نرم میکند. در بخش نخست این گزارش میدانی به مسأله جاده و راه ارتباطی پرداخته شد. مسیری خاکی و پرمشقت که پروژه آن آغاز شده اما با وجود تخصیص اعتبار و تعیین پیمانکار، روند اجرای آن به کندی پیش میرود. مردم پیچاب همچنان چشمانتظارند این پروژه تسریع شود تا رفتوآمد روزانه آنها آسانتر و زندگیشان از انزوا خارج شود. اما مشکل محرومیت در پیچاب تنها به جاده ختم نمیشود. این منطقه حتی از ابتداییترین امکانات فرهنگی و رسانهای نیز بیبهره است.
یکی از مشکلات بزرگ ساکنان پیچاب، ناتوانی در دریافت شبکههای تلویزیونی داخلی است. مردمان این روستاها میگویند از سالها پیش هیچگاه موفق نشدهاند به راحتی شبکههای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را روی تلویزیونهایشان ببینند. این مسأله در مناطق دورافتاده کشور مسبوق به سابقه است و معمولاً به دلیل نبود زیرساختهای مخابراتی و ضعف در نصب و پوشش فرستندههای دیجیتال رخ میدهد. فرستندههای تلویزیونی در برخی از نقاط کهگیلویه و بویراحمد بهویژه در مناطق کوهستانی و دورافتاده پوشش کامل ندارند و این موجب میشود مناطقی مثل پیچاب عملاً از دایره ارتباطی ملی حذف شوند.
در چنین شرایطی، طبیعی است که مردم برای پر کردن این خلأ ارتباطی، راههای جایگزین را جستوجو کنند. بخشی از اهالی پیچاب برای دسترسی به شبکههای تلویزیونی، ناچار به خرید و نصب ماهواره شدهاند. کافی است به بام خانهها یا حیاط برخی روستاها نگاه کنید؛ دیشهای ماهوارهای به چشم میخورند که به گفته ساکنین، تنها راه دریافت برنامههای تلویزیونی است.
استفاده از ماهواره در این منطقه البته صرفاً به معنای دسترسی به شبکههای داخلی نیست. مردم پیچاب که از دسترسی به صدا و سیمای ایران محروم ماندهاند، برای تماشای تلویزیون مجبور به دریافت شبکههای خارجی میشوند. همین مسأله سبب شده خانوادهها در معرض حجم عظیمی از تبلیغات و محتوای فرهنگی شبکههای بیگانه قرار گیرند. فرزندان و کودکان روستا بیش از همه در معرض این آسیب هستند؛ چرا که ساعتها وقت خود را پای برنامههایی میگذرانند که هیچ نسبتی با فرهنگ بومی، ملی و دینی آنان ندارد.
کارشناسان فرهنگی بارها هشدار دادهاند استفاده گسترده از شبکههای ماهوارهای میتواند تغییرات جدی در سبک زندگی، الگوهای رفتاری و حتی باورهای دینی ایجاد کند. وقتی خانوادهای به دلیل ضعف پوشش تلویزیونی داخلی، ناگزیر میشود ماهواره نصب کند، ناخواسته فرزندانش را در معرض پیامهایی قرار میدهد که با فرهنگ و ارزشهای جامعه ایرانی ناسازگار است. این پیامها میتوانند به تضعیف هویت فرهنگی محلی، افزایش گرایش به الگوهای مصرفی غربی، تغییر در روابط خانوادگی و کاهش پایبندی به ارزشهای مذهبی منجر شوند.
مسأله زمانی جدیتر میشود که بدانیم مردم پیچاب عملاً هیچ جایگزینی ندارند. ما سالها پیش در همین پایگاه خبری از این مشکل گفته بودیم؛ اما صداوسیمای استان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون اقدام موثری برای رفع آن انجام نداده است. نتیجه این بیتوجهی، غلبه محتوای بیگانه بر خانههای مردم محرومترین نقاط استان است.
اما مشکل فرهنگی پیچاب تنها به تلویزیون ختم نمیشود. به گفته ساکنان، در بسیاری از این روستاها حتی حسینیه و مسجدی برای برگزاری مراسم مذهبی وجود ندارد. مبلغ مذهبی نیز در این منطقه حضور ندارد. مردمان پیچاب میگویند برای برگزاری مراسمهای مذهبی مانند محرم و صفر یا اعیاد مذهبی، با مشکلات فراوانی روبهرو هستند. آنها مسلمان و شیعهاند و نیاز دارند همانند سایر نقاط کشور فضایی برای عبادت و برگزاری مناسبتهای دینی داشته باشند.
نبود مسجد و حسینیه در این روستاها به معنای نبود پایگاه فرهنگی و اجتماعی است. در بسیاری از مناطق کشور، مسجد تنها محل عبادت نیست؛ بلکه محلی برای آموزش قرآن، فعالیتهای فرهنگی، جلسات هماندیشی و حتی حل اختلافات محلی است. نبود چنین پایگاهی در پیچاب، محرومیت فرهنگی و اجتماعی مردم را دوچندان کرده است. سازمان تبلیغات اسلامی که وظیفه اصلیاش گسترش فعالیتهای فرهنگی و مذهبی در نقاط مختلف کشور است، باید پاسخ دهد چرا در تمام این سالها برای رفع این خلأ در منطقه پیچاب اقدامی نکرده است.
این وضعیت پرسشهای جدی را متوجه مدیران فرهنگی و اجتماعی استان میکند. مدیرکل اجتماعی و فرهنگی استانداری، معاون سیاسی استانداری، مدیرکل سازمان تبلیغات اسلامی استان و حتی صداوسیمای مرکز کهگیلویه و بویراحمد باید پاسخ دهند چرا مردمان ۲۷ روستای پیچاب، از ابتداییترین نیازهای فرهنگی و رسانهای بیبهرهاند.
چگونه میشود که در قرن بیستویکم، در کشوری که شبکههای تلویزیونیاش دهها کانال را پوشش میدهند، بخشی از مردم حتی امکان دریافت همان کانالها را ندارند؟ چرا باید خانوادهای در پیچاب، تنها برای اینکه فرزندش بتواند تلویزیون تماشا کند، به سمت ماهواره برود و در معرض آسیبهای فرهنگی قرار گیرد؟ چرا باید کودکی در این منطقه بدون مسجد، بدون حسینیه و بدون برنامه فرهنگی رشد کند و تنها منبع ارتباطیاش با جهان، شبکههای ماهوارهای باشد؟ این پرسشها نه فقط دغدغه اهالی پیچاب، بلکه دغدغه همه کسانی است که به عدالت فرهنگی و اجتماعی در کشور باور دارند. محرومیت فرهنگی شاید در نگاه نخست ملموستر از محرومیت اقتصادی به نظر نیاید، اما اثراتش عمیقتر و بلندمدتتر است. مردمی که مسجد و حسینیه ندارند، به تلویزیون ملی دسترسی ندارند و ناچارند شبکههای بیگانه را تماشا کنند، بیش از آنکه درگیر فقر اقتصادی باشند، باید با فقر فرهنگی دست به گریبان شوند.