تاریخ انتشار
پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۲۲
کد مطلب : ۵۰۲۴۷۱
گزارشی از وضعیت خدماترسانی ادارات استان در این روزها؛
گرمای تابستان در کهگیلویه و بویراحمد / تعطیلیهای زودهنگام و حضورهای دیرهنگام / اربابرجوع پشت درهای بسته ادارات / چرا مردم باید تاوان کمکاری برخی ادارات را بدهند؟
۲
کبنا ؛در حالی که گرمای تابستان بهانهای برای تغییر ساعت کاری و حتی تعطیلی برخی روزها در کهگیلویه و بویراحمد شده، مردم همچنان درگیر بینظمیها، غیبتهای مکرر کارکنان و درهای بسته ادارات هستند. گزارشهای میدانی نشان میدهد برخی کارمندان نهتنها بهموقع در محل کار حاضر نمیشوند، بلکه حتی پیش از پایان وقت اداری نیز اداره را ترک میکنند.
به گزارش کبنا، تابستان، فصل همیشگی گرما، هرساله با خود چالشهای زیادی به همراه دارد. اما آنچه در تابستان امسال در استان کهگیلویه و بویراحمد بیش از گرما جلب توجه کرده، نحوه مواجهه با آن در قالب تعطیلیها، و کاهش ساعات کاری است که در گاهی قالب کمکاری و بیتوجهی به اربابرجوع خودنمایی میکند.
طی هفتههای گذشته، در پی افزایش دمای هوا، کمبود آب و ناترازی برق، مسئولان تصمیم گرفتند برای کاهش مصرف انرژی، ساعت کاری ادارات در بسیاری از استانها از جمله کهگیلویه و بویراحمد به ۶ صبح تا ۱۲ ظهر تغییر یابد. در برخی روزها نیز شاهد تعطیلی کامل ادارات بودهایم. اما آیا صرف تغییر ساعت کاری یا تعطیلی ادارات، راهحلی اصولی برای حل چالش انرژی است؟ مهمتر از آن، آیا در همین چارچوبِ محدودشده زمانی، کارمندان به درستی به وظایف خود عمل کردهاند؟
مشاهدات میدانی خبرنگار کبنا نیوز از ادارات استان نشان میدهد واقعیت، فاصلهای قابل تأمل با تصمیمات روی کاغذ دارد. برخی کارمندان، نه در ساعت مقرر (۶ صبح)، بلکه با همان روال قدیمی و گاه با تأخیرهای بیشتر در محل کار حاضر میشوند. از سوی دیگر، برخی دیگر نیز پیش از ساعت ۱۲، یعنی پایان وقت اداری، اداره را ترک میکنند. در برخی موارد، اربابرجوعها حوالی ساعت ۱۱ به ادارات مراجعه کردهاند، اما با اتاقهایی خالی از نیرو و درهای بسته روبهرو شدهاند. نتیجه این وضعیت چیزی جز سرخوردگی و اتلاف وقت و همچنین گسترش نارضایتی شهروندان نیست.
دیده شده در اتاق برخی مدیران، به جای یک کولر اسپلیت، دو دستگاه اسپلیت فعال است. این در حالی است که فلسفه اصلی تغییر ساعت کاری و حتی تعطیلی ادارات، صرفهجویی در مصرف انرژی عنوان شده است. حال سوال اینجاست که چگونه میتوان از صرفهجویی سخن گفت، اما برخی ادارات و مسئولان آن، به شیوهای مصرفگرایانه و بدون الگوهای بهینه، همچنان به اسراف در انرژی ادامه دهند؟ مگر نه اینکه صرفهجویی از خودمان و از بالا باید شروع شود؟
نکته تلختر ماجرا، بیتفاوتی به نیازها و دغدغههای مردمی است که با هزار زحمت، مسیرهایی طولانی را از شهرها، روستاها و مناطق دورافتاده طی میکنند تا شاید مشکلی از کار اداریشان حل شود. وقتی این اربابرجوع به در بسته میخورد یا باید روزهای بعد مجدداً مسیر را تکرار کند، نهتنها خستگی و اتلاف وقت نصیبش میشود، بلکه اعتماد اجتماعی به ساختار اداری نیز آسیب میبیند.
بازدیدهای سرزده برخی مسئولان نیز بر این وضعیت صحه گذاشتهاند. در بازدید اخیر فرماندار گچساران از چند اداره، مشخص شد که برخی کارمندان حتی در ساعات اداری در محل کار خود حضور نداشتهاند یا در حالی دیده شدهاند که در اتاقها مشغول استراحت و خواب بودند.
بدتر آنکه این اقدامات نامتوازن، با توجیه گرمای هوا صورت میگیرد. گرچه گرمای هوا واقعیتی غیرقابل انکار در تابستان است، اما این پدیده، موضوعی ناگهانی و پیشبینیناپذیر نیست. تابستان همیشه گرم بوده و هست. آیا راهحل اصولی در مقابل گرما، تعطیلی ادارات و کاستن از خدماترسانی است؟ اگر چنین باشد، پس در استانهایی مانند خوزستان یا سیستان و بلوچستان که دمای هوا گاه از ۵۰ درجه نیز فراتر میرود، باید کل تابستان را به تعطیلی ادارات اختصاص داد.
در همین استان کهگیلویه و بویراحمد، به ندرت دمای هوا به بیش از ۴۰ درجه میرسد. با این حال، رفتارهای مدیریتی حاکم بر استان، گویی استان را در مرکز یک بیابان سوزان تصور کردهاند. چرا باید با کمترین چالش اقلیمی، راهحل ما تعطیلی و کاهش خدمات باشد؟ آیا توسعه و پیشرفت از دل تعطیلی حاصل میشود؟
شاید بد نباشد مقایسهای کوتاه داشته باشیم. در کشورهای حوزه خلیج فارس که تابستانهایی با دمای بالاتر از ۵۰ درجه سانتیگراد دارند، نه تنها تعطیلی گستردهای اعمال نمیشود، بلکه با اتکا به سیستمهای مدیریت انرژی، زیرساختهای سرمایشی مناسب، فرهنگسازی مصرف، و انضباط اداری، خدماترسانی به مردم تداوم دارد. چرا ما نمیتوانیم همین الگو را در استان خود، ولو به شکلی سادهتر، پیاده کنیم؟
نکته قابل تأمل دیگر، احساس تبعیض در برخورد با اقشار مختلف جامعه است. اگر گرما واقعاً مانع کار است، پس چرا تنها کارمندان ادارات از مزایای تغییر ساعت و تعطیلی بهرهمند میشوند؟ آیا کارگران، رانندگان، مغازهداران، کشاورزان و هزاران نیروی فعال در جامعه از این گرما در اماناند؟ روشن است که آنان نیز گرما را تحمل میکنند، اما با تعهد، نیاز اقتصادی و حس مسئولیت به فعالیت خود ادامه میدهند.
اگر قرار است ساعت کاری به ۶ صبح تا ۱۲ ظهر تغییر کند، لازم است نظارت دقیقتری بر اجرای این ساعت اعمال شود. حضور منظم کارمندان، ارائه خدمات با کیفیت به اربابرجوع، و پاسخگویی مسئولانه باید بخش جداییناپذیر از این تصمیمات باشد. در غیر این صورت، نهتنها هدف اصلی یعنی صرفهجویی در انرژی محقق نمیشود، بلکه با گسترش نارضایتی عمومی، اعتماد به سیستم اداری نیز تضعیف خواهد شد.
به گزارش کبنا، تابستان، فصل همیشگی گرما، هرساله با خود چالشهای زیادی به همراه دارد. اما آنچه در تابستان امسال در استان کهگیلویه و بویراحمد بیش از گرما جلب توجه کرده، نحوه مواجهه با آن در قالب تعطیلیها، و کاهش ساعات کاری است که در گاهی قالب کمکاری و بیتوجهی به اربابرجوع خودنمایی میکند.
طی هفتههای گذشته، در پی افزایش دمای هوا، کمبود آب و ناترازی برق، مسئولان تصمیم گرفتند برای کاهش مصرف انرژی، ساعت کاری ادارات در بسیاری از استانها از جمله کهگیلویه و بویراحمد به ۶ صبح تا ۱۲ ظهر تغییر یابد. در برخی روزها نیز شاهد تعطیلی کامل ادارات بودهایم. اما آیا صرف تغییر ساعت کاری یا تعطیلی ادارات، راهحلی اصولی برای حل چالش انرژی است؟ مهمتر از آن، آیا در همین چارچوبِ محدودشده زمانی، کارمندان به درستی به وظایف خود عمل کردهاند؟
مشاهدات میدانی خبرنگار کبنا نیوز از ادارات استان نشان میدهد واقعیت، فاصلهای قابل تأمل با تصمیمات روی کاغذ دارد. برخی کارمندان، نه در ساعت مقرر (۶ صبح)، بلکه با همان روال قدیمی و گاه با تأخیرهای بیشتر در محل کار حاضر میشوند. از سوی دیگر، برخی دیگر نیز پیش از ساعت ۱۲، یعنی پایان وقت اداری، اداره را ترک میکنند. در برخی موارد، اربابرجوعها حوالی ساعت ۱۱ به ادارات مراجعه کردهاند، اما با اتاقهایی خالی از نیرو و درهای بسته روبهرو شدهاند. نتیجه این وضعیت چیزی جز سرخوردگی و اتلاف وقت و همچنین گسترش نارضایتی شهروندان نیست.
دیده شده در اتاق برخی مدیران، به جای یک کولر اسپلیت، دو دستگاه اسپلیت فعال است. این در حالی است که فلسفه اصلی تغییر ساعت کاری و حتی تعطیلی ادارات، صرفهجویی در مصرف انرژی عنوان شده است. حال سوال اینجاست که چگونه میتوان از صرفهجویی سخن گفت، اما برخی ادارات و مسئولان آن، به شیوهای مصرفگرایانه و بدون الگوهای بهینه، همچنان به اسراف در انرژی ادامه دهند؟ مگر نه اینکه صرفهجویی از خودمان و از بالا باید شروع شود؟
نکته تلختر ماجرا، بیتفاوتی به نیازها و دغدغههای مردمی است که با هزار زحمت، مسیرهایی طولانی را از شهرها، روستاها و مناطق دورافتاده طی میکنند تا شاید مشکلی از کار اداریشان حل شود. وقتی این اربابرجوع به در بسته میخورد یا باید روزهای بعد مجدداً مسیر را تکرار کند، نهتنها خستگی و اتلاف وقت نصیبش میشود، بلکه اعتماد اجتماعی به ساختار اداری نیز آسیب میبیند.
بازدیدهای سرزده برخی مسئولان نیز بر این وضعیت صحه گذاشتهاند. در بازدید اخیر فرماندار گچساران از چند اداره، مشخص شد که برخی کارمندان حتی در ساعات اداری در محل کار خود حضور نداشتهاند یا در حالی دیده شدهاند که در اتاقها مشغول استراحت و خواب بودند.
بدتر آنکه این اقدامات نامتوازن، با توجیه گرمای هوا صورت میگیرد. گرچه گرمای هوا واقعیتی غیرقابل انکار در تابستان است، اما این پدیده، موضوعی ناگهانی و پیشبینیناپذیر نیست. تابستان همیشه گرم بوده و هست. آیا راهحل اصولی در مقابل گرما، تعطیلی ادارات و کاستن از خدماترسانی است؟ اگر چنین باشد، پس در استانهایی مانند خوزستان یا سیستان و بلوچستان که دمای هوا گاه از ۵۰ درجه نیز فراتر میرود، باید کل تابستان را به تعطیلی ادارات اختصاص داد.
در همین استان کهگیلویه و بویراحمد، به ندرت دمای هوا به بیش از ۴۰ درجه میرسد. با این حال، رفتارهای مدیریتی حاکم بر استان، گویی استان را در مرکز یک بیابان سوزان تصور کردهاند. چرا باید با کمترین چالش اقلیمی، راهحل ما تعطیلی و کاهش خدمات باشد؟ آیا توسعه و پیشرفت از دل تعطیلی حاصل میشود؟
شاید بد نباشد مقایسهای کوتاه داشته باشیم. در کشورهای حوزه خلیج فارس که تابستانهایی با دمای بالاتر از ۵۰ درجه سانتیگراد دارند، نه تنها تعطیلی گستردهای اعمال نمیشود، بلکه با اتکا به سیستمهای مدیریت انرژی، زیرساختهای سرمایشی مناسب، فرهنگسازی مصرف، و انضباط اداری، خدماترسانی به مردم تداوم دارد. چرا ما نمیتوانیم همین الگو را در استان خود، ولو به شکلی سادهتر، پیاده کنیم؟
نکته قابل تأمل دیگر، احساس تبعیض در برخورد با اقشار مختلف جامعه است. اگر گرما واقعاً مانع کار است، پس چرا تنها کارمندان ادارات از مزایای تغییر ساعت و تعطیلی بهرهمند میشوند؟ آیا کارگران، رانندگان، مغازهداران، کشاورزان و هزاران نیروی فعال در جامعه از این گرما در اماناند؟ روشن است که آنان نیز گرما را تحمل میکنند، اما با تعهد، نیاز اقتصادی و حس مسئولیت به فعالیت خود ادامه میدهند.
اگر قرار است ساعت کاری به ۶ صبح تا ۱۲ ظهر تغییر کند، لازم است نظارت دقیقتری بر اجرای این ساعت اعمال شود. حضور منظم کارمندان، ارائه خدمات با کیفیت به اربابرجوع، و پاسخگویی مسئولانه باید بخش جداییناپذیر از این تصمیمات باشد. در غیر این صورت، نهتنها هدف اصلی یعنی صرفهجویی در انرژی محقق نمیشود، بلکه با گسترش نارضایتی عمومی، اعتماد به سیستم اداری نیز تضعیف خواهد شد.