تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۴ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۴۴
کد مطلب : ۵۰۱۸۷۵
گزارشی از یک واقعیت تلخ که بالاخره تأیید شد
نیروهای مازاد، پروژههای معطل؛ دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در تنگنای گذشته / روایت صریح از بحران جذب بیضابطه؛ تأییدی که میتواند آغاز اصلاح باشد / آیا سرپرست دانشگاه میتواند یکبار برای همیشه به جذب بیضابطه پایان دهد؟
۱
کبنا ؛هشدارهایی که سالهای اخیر درباره جذب فلهای نیرو در علوم پزشکی یاسوج داده میشد، بالاخره تأیید شدند. سرپرست فعلی دانشگاه، با ابراز نگرانی از شمار بالای نیروهای شرکتی بیضابطه، از مسألهای پرده برداشته که شاید کمترین پیامدهایش، تعویق پروژهها، معوقات کارانهها و تنگنای مالی باشد.
به گزارش کبنا، در استان کهگیلویه و بویراحمد، یکی از مباحث پرتکرار در افکار عمومی، مسأله بهکارگیریهای خارج از ضابطه در برخی دستگاههای اداری بوده است. این نگرانیها نشانهای از یک مسأله زیرپوستی و دیرپا در نظام اداری استان به شمار میآید که هر از گاهی سر باز میکند.
در این بین، نام دانشگاه علوم پزشکی یاسوج به درست یا غلط، همواره در تیررس این انتقادات و گمانهزنیها بوده است. طی سالهای گذشته، بارها هشدارهایی از سوی همین رسانه درباره جذب بیضابطه و فلهای نیرو در زیرمجموعههای این دانشگاه منتشر شد. متأسفانه این هشدارها غالباً با سکوت یا بیاعتنایی مسئولان وقت مواجه میشدند. گویی یک اراده جدی برای مقابله با این پدیده وجود نداشت.
اما اکنون، شرایط بهگونهای دیگر رقم خورده است. اخیراً اسنادی به دست این پایگاه خبری رسیده که حکایت از تحولی مهم دارند. این اسناد نشان میدهند گویا خودِ سرپرست فعلی دانشگاه علوم پزشکی، مسأله جذب فلهای و خارج از ضابطه نیرو در گذشته را تأیید کرده است.
بر اساس این اسناد، سرپرست فعلی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، نسبت به تعداد بالای نیروهای شرکتی که در گذشته بدون رعایت ضوابط اداری به دانشگاه تزریق شدهاند، ابراز نگرانی کرده است. بهگفته او، حجم این نیروهای مازاد بهحدی است که دانشگاه از تأمین منابع مالی برای پرداخت حقوق آنان ناتوان مانده است. شاید این مسأله در ادامه، تعادل بودجهای و حتی اجرایی دانشگاه را با مشکل مواجه کند.
نکته نگرانکنندهتر آنجاست که به نظر میرسد این نیروها از محل درآمد اختصاصی دانشگاه، یعنی منابعی که باید صرف ارتقای آموزش، پژوهش و خدمات درمانی شود، حقوق میگیرند. درواقع، دانشگاه اکنون با پدیدهای مواجه است که میتوان آن را نوعی توسعه منفی منابع انسانی نامید. گفته میشود جذب چنین نیروهایی تحت تأثیر برخی فشارها و اعمال نفوذها در گذشته ممکن است انجام شده باشد.
در همین زمینه، به نظر میرسد دانشگاه علوم پزشکی یاسوج اکنون درگیر پرداخت معوقات کارانه پزشکان و پرستارانی است که در خط مقدم درمان و سلامت مردم قرار دارند. این درحالی است که بخش قابلتوجهی از منابع دانشگاه، صرف پرداخت به نیروهایی میشود که حضور یا تعدادشان در ساختار رسمی دانشگاه توجیهپذیر نیست. در واقع، با نوعی واژگونی اولویتها مواجهیم. به این صورت که نیروهای اصلی و تخصصی دانشگاه در تنگنای مالی قرار دارند، درحالیکه منابع صرف نیروهایی میشود که بسیاری از آنان نه تنها بر اساس نیاز جذب نشدهاند، بلکه در روند استخدام آنها، تمامی فرآیندهای لازم طی نشده است.
بخش دیگری از این مسأله، به نیروهای طرحی دانشگاه مربوط میشود. گفته میشود تعداد این نیروها، تقریباً دو برابر ظرفیت واقعی دانشگاه است. این موضوع باعث شده دانشگاه ناچار به تعدیل برخی از این نیروها شود.
یکی دیگر از تبعات این وضعیت، عقبافتادگی پروژههای زیربنایی دانشگاه است. برای نمونه، ساختمان جدید دانشکده بهداشت، پرستاری و مامایی که قرار بود تا مهرماه افتتاح شود، حالا با تأخیر و ابهام مواجه است. البته شاید این تنها پروژهای نباشد که قربانی سوءمدیریت و انباشت نیروهای مازاد شده است. ممکن است برخی دیگر از طرحهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه با مشکل مواجه شوند.
با همه این اوصاف، میتوان گفت وضعیت امروز دانشگاه علوم پزشکی یاسوج تابلویی از روندهایی است که اگر اصلاح نشوند، آینده را نیز خواهند بلعید. اما در این میان، یک نقطه امیدواری جدی وجود دارد و آن هم تأیید سرپرست فعلی دانشگاه در باب این مسأله است.
در گذشته، چنین شفافیتی کمتر دیده شده بود. برخی از مدیران پیشین، یا انکار میکردند، یا مسأله را کماهمیت جلوه میدادند. اما اکنون، سرپرست دانشگاه اذعان کرده که روند جذب بیضابطه نیرو در گذشته، نادرست و مخرب بوده است. این اقرار، گامی بزرگ و مهم در مسیر اصلاح امور است. چراکه تا زمانی که یک مسأله انکار میشود، هیچ راهی برای حل آن وجود ندارد.
اکنون که این درِ شفافیت گشوده شده، انتظار میرود سرپرست دانشگاه با جدیت و شفافیت، فرآیند اصلاح را ادامه دهد. در این مسیر، رسانهها نیز آمادهاند نقش خود را ایفا کنند. رسانهها در استان، صدای مردم و مدافع شفافیت خواهند بود. همان رسانههایی که سالها پیش درباره جذب فلهای نیرو هشدار دادند، حالا نیز با همان جدیت، فرآیند اصلاحات را رصد خواهند کرد و اگر روزی ببینند که روندهای نادرست گذشته در لباس جدیدی ادامه یافتهاند، بدون تردید بار دیگر صدای اعتراض بلند خواهد شد.
به گزارش کبنا، در استان کهگیلویه و بویراحمد، یکی از مباحث پرتکرار در افکار عمومی، مسأله بهکارگیریهای خارج از ضابطه در برخی دستگاههای اداری بوده است. این نگرانیها نشانهای از یک مسأله زیرپوستی و دیرپا در نظام اداری استان به شمار میآید که هر از گاهی سر باز میکند.
در این بین، نام دانشگاه علوم پزشکی یاسوج به درست یا غلط، همواره در تیررس این انتقادات و گمانهزنیها بوده است. طی سالهای گذشته، بارها هشدارهایی از سوی همین رسانه درباره جذب بیضابطه و فلهای نیرو در زیرمجموعههای این دانشگاه منتشر شد. متأسفانه این هشدارها غالباً با سکوت یا بیاعتنایی مسئولان وقت مواجه میشدند. گویی یک اراده جدی برای مقابله با این پدیده وجود نداشت.
اما اکنون، شرایط بهگونهای دیگر رقم خورده است. اخیراً اسنادی به دست این پایگاه خبری رسیده که حکایت از تحولی مهم دارند. این اسناد نشان میدهند گویا خودِ سرپرست فعلی دانشگاه علوم پزشکی، مسأله جذب فلهای و خارج از ضابطه نیرو در گذشته را تأیید کرده است.
بر اساس این اسناد، سرپرست فعلی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، نسبت به تعداد بالای نیروهای شرکتی که در گذشته بدون رعایت ضوابط اداری به دانشگاه تزریق شدهاند، ابراز نگرانی کرده است. بهگفته او، حجم این نیروهای مازاد بهحدی است که دانشگاه از تأمین منابع مالی برای پرداخت حقوق آنان ناتوان مانده است. شاید این مسأله در ادامه، تعادل بودجهای و حتی اجرایی دانشگاه را با مشکل مواجه کند.
نکته نگرانکنندهتر آنجاست که به نظر میرسد این نیروها از محل درآمد اختصاصی دانشگاه، یعنی منابعی که باید صرف ارتقای آموزش، پژوهش و خدمات درمانی شود، حقوق میگیرند. درواقع، دانشگاه اکنون با پدیدهای مواجه است که میتوان آن را نوعی توسعه منفی منابع انسانی نامید. گفته میشود جذب چنین نیروهایی تحت تأثیر برخی فشارها و اعمال نفوذها در گذشته ممکن است انجام شده باشد.
در همین زمینه، به نظر میرسد دانشگاه علوم پزشکی یاسوج اکنون درگیر پرداخت معوقات کارانه پزشکان و پرستارانی است که در خط مقدم درمان و سلامت مردم قرار دارند. این درحالی است که بخش قابلتوجهی از منابع دانشگاه، صرف پرداخت به نیروهایی میشود که حضور یا تعدادشان در ساختار رسمی دانشگاه توجیهپذیر نیست. در واقع، با نوعی واژگونی اولویتها مواجهیم. به این صورت که نیروهای اصلی و تخصصی دانشگاه در تنگنای مالی قرار دارند، درحالیکه منابع صرف نیروهایی میشود که بسیاری از آنان نه تنها بر اساس نیاز جذب نشدهاند، بلکه در روند استخدام آنها، تمامی فرآیندهای لازم طی نشده است.
بخش دیگری از این مسأله، به نیروهای طرحی دانشگاه مربوط میشود. گفته میشود تعداد این نیروها، تقریباً دو برابر ظرفیت واقعی دانشگاه است. این موضوع باعث شده دانشگاه ناچار به تعدیل برخی از این نیروها شود.
یکی دیگر از تبعات این وضعیت، عقبافتادگی پروژههای زیربنایی دانشگاه است. برای نمونه، ساختمان جدید دانشکده بهداشت، پرستاری و مامایی که قرار بود تا مهرماه افتتاح شود، حالا با تأخیر و ابهام مواجه است. البته شاید این تنها پروژهای نباشد که قربانی سوءمدیریت و انباشت نیروهای مازاد شده است. ممکن است برخی دیگر از طرحهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه با مشکل مواجه شوند.
با همه این اوصاف، میتوان گفت وضعیت امروز دانشگاه علوم پزشکی یاسوج تابلویی از روندهایی است که اگر اصلاح نشوند، آینده را نیز خواهند بلعید. اما در این میان، یک نقطه امیدواری جدی وجود دارد و آن هم تأیید سرپرست فعلی دانشگاه در باب این مسأله است.
در گذشته، چنین شفافیتی کمتر دیده شده بود. برخی از مدیران پیشین، یا انکار میکردند، یا مسأله را کماهمیت جلوه میدادند. اما اکنون، سرپرست دانشگاه اذعان کرده که روند جذب بیضابطه نیرو در گذشته، نادرست و مخرب بوده است. این اقرار، گامی بزرگ و مهم در مسیر اصلاح امور است. چراکه تا زمانی که یک مسأله انکار میشود، هیچ راهی برای حل آن وجود ندارد.
اکنون که این درِ شفافیت گشوده شده، انتظار میرود سرپرست دانشگاه با جدیت و شفافیت، فرآیند اصلاح را ادامه دهد. در این مسیر، رسانهها نیز آمادهاند نقش خود را ایفا کنند. رسانهها در استان، صدای مردم و مدافع شفافیت خواهند بود. همان رسانههایی که سالها پیش درباره جذب فلهای نیرو هشدار دادند، حالا نیز با همان جدیت، فرآیند اصلاحات را رصد خواهند کرد و اگر روزی ببینند که روندهای نادرست گذشته در لباس جدیدی ادامه یافتهاند، بدون تردید بار دیگر صدای اعتراض بلند خواهد شد.