تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰
کد مطلب : ۵۰۰۴۲۳
کبنا بررسی کرد؛
در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج همچنان درب بر همان پاشنه میچرخد / آیا سرپرست جدید میتواند دست به اصلاحات ساختاری بزند؟
۰
کبنا ؛دانشگاه علوم پزشکی یاسوج با وجود آنکه حدود سه ماه است که با سرپرست جدید اداره میشود، به نظر میرسد همچنان گرفتار همان آسیبها و مکشلاتی است که در دوره سایر رؤسا نیز وجود داشت.
به گزارش کبنا، دانشگاه علوم پزشکی یاسوج به عنوان مهمترین نهاد ارائهدهنده خدمات بهداشتی و درمانی در استان کهگیلویه و بویراحمد، سالهاست که درگیر مجموعهای از مشکلات ساختاری و مدیریتی است که بر کیفیت خدمات سلامت در این استان تأثیرات زیادی گذاشته است. بخش زیادی از این مشکلات ناشی از ناکارآمدی و سوءمدیریتهایی در ردههای بالای مدیریتی دانشگاه است که در طول سالهای گذشته انباشت شده است. البته نباید فراموش کنیم که نظام سلامت استان و دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در شرایط بسیار پیچیدهای قرار دارند و تغییرات و اصلاحات آن نیازمند زمان و اراده جدی مسئولان است.
متأسفانه طی سالهای گذشته رؤسای دانشگاه علوم پزشکی یاسوج بخش قابل توجهی از وقت و انرژی خود را صرف مسائل سیاسی و روابط با نمایندگان مجلس کردند. این اقدامات بهجای مدیریت تخصصی باعث شده بخشهایی از دانشگاه و نظام سلامت دچار تزلزل شود. انتصابات برخی معاونان بدون داشتن تجربه کافی و شایستگی لازم و با اتکا به روابط سیاسی، منجر به افزایش ناهماهنگیها و بوروکراسی پیچیدهای شده که روند اجرای پروژههای بهداشتی و درمانی را کند و گاه متوقف کرده است. از سوی دیگر، برخی استخدامهای فلهای به این رویه دامن زد. هر چند بعداً این رویه مورد بازبینی قرار گرفت، اما رسوبات آن هنوز باقی مانده است.
مشکلات دانشگاه حالا دیگر در بین معاونتهای آن نیز قابل رؤیت است. مثلاً این وضعیت در معاونت درمان دانشگاه که وظیفه ارائه خدمات مستقیم به بیماران و بهبود شاخصهای سلامت دارد، تا حدی دیده میشود. گفته میشود ناهماهنگی در این معاونت آسیبهایی به کیفیت خدمات وارد کرده است. تعطیلی دستگاههای حیاتی مانند MRI به خاطر خرابیهای جزئی که ماهها به طول میانجامد، نمونهای از مشکلاتی است که بیمارستانهای استان با آن دست به گریبان هستند. این اتفاق علاوه بر نارضایتی شهروندان، باعث بلاتکلیفی کارکنان نیز شده است. چنین مشکلاتی در کنار بدهیهای مالی، پروژههای نیمهتمام و ضعف در زیرساختها، زنگ خطری برای سلامت مردم استان است.
علاوه بر این، در معاونت توسعه نیز خلأهایی وجود دارد. نارضایتی برخی از پرسنل درمان از وضعیت نامناسب مالی و رفاهی و فشارهای کاری، یکی دیگر از مشکلات دانشگاه است. گفته میشود کارکنان بهداشت و درمان، حمایت کافی را ندارند. از سوی دیگر پدیدهای که گفته میشود افزایش یافته و این پایگاه خبری آن را تأیید یا رد نمیکند، گسترش پرداخت و دریافت زیرمیزی است. با وجود اینکه برخی از شهروندان از چنین پدیدهای سخن میگویند، اما تا به حال رسماً این پدیده تأیید نشده است. بنابراین لازم است که بررسی و در صورت صحت، با آن برخورد شود.
در بستری که چنین مشکلاتی از پیش وجود داشت، در اواخر سال ۱۴۰۳، سرپرست جدیدی برای دانشگاه علوم پزشکی یاسوج منصوب شد که از سوی بسیاری، فردی با دیدگاهی تازه و ارتباطاتی با دولت جدید دانسته شده است. اگرچه این سرپرست سابقه مدیریتی قبلی در چنین جایگاهی نداشته، اما وجود اجماع نسبی بر انتخاب او و ارتباطاتش با دولت چهاردهم، امیدهایی برای تغییر و اصلاح به وجود آورده است. با این همه، نباید انتظار داشت که مشکلاتی که طی سالها انباشته شدهاند، در کوتاهمدت و به سرعت برطرف شوند. نبود تجهیزات لازم، کمبود نیروی انسانی متخصص، مرگ مادران باردار به دلیل کمبود امکانات، ناوگان فرسوده اورژانس و مشکلات درون سازمانی مانند حاشیههای معاونین و مسئولین، همگی موانع بزرگی هستند که این سرپرست جدید باید با آنها مقابله کند.
از سوی دیگر، نبود چشمانداز روشن و برنامههای عملیاتی منسجم و استراتژیک، یکی از مشکلات ساختاری است که بار اصلاحات را سنگینتر میکند. فقدان انسجام و هماهنگی بین معاونتها، نبود یک سیستم مدیریت بحران و تصمیمگیری مبتنی بر دادههای دقیق، موجب شده اقدامات اصلاحی به شکل پراکنده و ناکافی اجرا شوند. همچنین عدم بهرهمندی کافی از نیروهای مجرب و کارشناسان متخصص در ردههای مدیریتی میانی، باعث شده اجرای طرحهای نوآورانه و اصلاحات اساسی به تعویق بیفتد.
نکته مهم دیگری که نباید از نظر دور داشت، لزوم تقویت روحیه و انگیزه نیروی انسانی است. بدون حمایت واقعی و ایجاد شرایط کاری مناسب، هرگونه برنامه توسعهای محکوم به شکست خواهد بود. بنابراین، توجه به معیشت، امنیت شغلی، آموزش و بهروزرسانی مهارتهای کارکنان، و فراهم کردن فضای کاری سالم و امن، باید در رأس اولویتهای مدیریتی قرار گیرد.
به گزارش کبنا، دانشگاه علوم پزشکی یاسوج به عنوان مهمترین نهاد ارائهدهنده خدمات بهداشتی و درمانی در استان کهگیلویه و بویراحمد، سالهاست که درگیر مجموعهای از مشکلات ساختاری و مدیریتی است که بر کیفیت خدمات سلامت در این استان تأثیرات زیادی گذاشته است. بخش زیادی از این مشکلات ناشی از ناکارآمدی و سوءمدیریتهایی در ردههای بالای مدیریتی دانشگاه است که در طول سالهای گذشته انباشت شده است. البته نباید فراموش کنیم که نظام سلامت استان و دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در شرایط بسیار پیچیدهای قرار دارند و تغییرات و اصلاحات آن نیازمند زمان و اراده جدی مسئولان است.
متأسفانه طی سالهای گذشته رؤسای دانشگاه علوم پزشکی یاسوج بخش قابل توجهی از وقت و انرژی خود را صرف مسائل سیاسی و روابط با نمایندگان مجلس کردند. این اقدامات بهجای مدیریت تخصصی باعث شده بخشهایی از دانشگاه و نظام سلامت دچار تزلزل شود. انتصابات برخی معاونان بدون داشتن تجربه کافی و شایستگی لازم و با اتکا به روابط سیاسی، منجر به افزایش ناهماهنگیها و بوروکراسی پیچیدهای شده که روند اجرای پروژههای بهداشتی و درمانی را کند و گاه متوقف کرده است. از سوی دیگر، برخی استخدامهای فلهای به این رویه دامن زد. هر چند بعداً این رویه مورد بازبینی قرار گرفت، اما رسوبات آن هنوز باقی مانده است.
مشکلات دانشگاه حالا دیگر در بین معاونتهای آن نیز قابل رؤیت است. مثلاً این وضعیت در معاونت درمان دانشگاه که وظیفه ارائه خدمات مستقیم به بیماران و بهبود شاخصهای سلامت دارد، تا حدی دیده میشود. گفته میشود ناهماهنگی در این معاونت آسیبهایی به کیفیت خدمات وارد کرده است. تعطیلی دستگاههای حیاتی مانند MRI به خاطر خرابیهای جزئی که ماهها به طول میانجامد، نمونهای از مشکلاتی است که بیمارستانهای استان با آن دست به گریبان هستند. این اتفاق علاوه بر نارضایتی شهروندان، باعث بلاتکلیفی کارکنان نیز شده است. چنین مشکلاتی در کنار بدهیهای مالی، پروژههای نیمهتمام و ضعف در زیرساختها، زنگ خطری برای سلامت مردم استان است.
علاوه بر این، در معاونت توسعه نیز خلأهایی وجود دارد. نارضایتی برخی از پرسنل درمان از وضعیت نامناسب مالی و رفاهی و فشارهای کاری، یکی دیگر از مشکلات دانشگاه است. گفته میشود کارکنان بهداشت و درمان، حمایت کافی را ندارند. از سوی دیگر پدیدهای که گفته میشود افزایش یافته و این پایگاه خبری آن را تأیید یا رد نمیکند، گسترش پرداخت و دریافت زیرمیزی است. با وجود اینکه برخی از شهروندان از چنین پدیدهای سخن میگویند، اما تا به حال رسماً این پدیده تأیید نشده است. بنابراین لازم است که بررسی و در صورت صحت، با آن برخورد شود.
در بستری که چنین مشکلاتی از پیش وجود داشت، در اواخر سال ۱۴۰۳، سرپرست جدیدی برای دانشگاه علوم پزشکی یاسوج منصوب شد که از سوی بسیاری، فردی با دیدگاهی تازه و ارتباطاتی با دولت جدید دانسته شده است. اگرچه این سرپرست سابقه مدیریتی قبلی در چنین جایگاهی نداشته، اما وجود اجماع نسبی بر انتخاب او و ارتباطاتش با دولت چهاردهم، امیدهایی برای تغییر و اصلاح به وجود آورده است. با این همه، نباید انتظار داشت که مشکلاتی که طی سالها انباشته شدهاند، در کوتاهمدت و به سرعت برطرف شوند. نبود تجهیزات لازم، کمبود نیروی انسانی متخصص، مرگ مادران باردار به دلیل کمبود امکانات، ناوگان فرسوده اورژانس و مشکلات درون سازمانی مانند حاشیههای معاونین و مسئولین، همگی موانع بزرگی هستند که این سرپرست جدید باید با آنها مقابله کند.
از سوی دیگر، نبود چشمانداز روشن و برنامههای عملیاتی منسجم و استراتژیک، یکی از مشکلات ساختاری است که بار اصلاحات را سنگینتر میکند. فقدان انسجام و هماهنگی بین معاونتها، نبود یک سیستم مدیریت بحران و تصمیمگیری مبتنی بر دادههای دقیق، موجب شده اقدامات اصلاحی به شکل پراکنده و ناکافی اجرا شوند. همچنین عدم بهرهمندی کافی از نیروهای مجرب و کارشناسان متخصص در ردههای مدیریتی میانی، باعث شده اجرای طرحهای نوآورانه و اصلاحات اساسی به تعویق بیفتد.
نکته مهم دیگری که نباید از نظر دور داشت، لزوم تقویت روحیه و انگیزه نیروی انسانی است. بدون حمایت واقعی و ایجاد شرایط کاری مناسب، هرگونه برنامه توسعهای محکوم به شکست خواهد بود. بنابراین، توجه به معیشت، امنیت شغلی، آموزش و بهروزرسانی مهارتهای کارکنان، و فراهم کردن فضای کاری سالم و امن، باید در رأس اولویتهای مدیریتی قرار گیرد.