تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۳۹
کد مطلب : ۴۹۹۱۶۰
زنان در مسیر توسعه: رویکرد متفاوت استاندار؛
تحولی آرام اما بنیادین در نظام مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد / آیا در نظر رحمانی «شایستگی مقدم بر جنسیت است»؟
۰
کبنا ؛در حالی که هنوز بسیاری از استانهای کشور در انتصاب زنان در مناصب مدیریتی با تردید و تعلل رفتار میکنند، کهگیلویه و بویراحمد با اتخاذ رویکردی متفاوت، در حال تجربه یک تحول آرام اما مؤثر در مدیریت اجرایی است. یدالله رحمانی، استاندار این استان، با تکیه بر اصل شایستهسالاری و باوری جدی به ظرفیت زنان، مسیری نو در توسعه انسانی و کارآمدسازی ساختارهای اداری را در پیش گرفته؛ مسیری که همزمان هم پاسخ به مطالبات اجتماعی است و هم پاسخی عملی به نیازهای توسعهای استان.
به گزارش کبنا، در بسیاری از نظریههای جامعهشناختی، زنان بهعنوان نیمی از جمعیت جامعه نهتنها در خانواده بلکه در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی باید نقشی برابر و شایسته ایفا کنند. «نظریه مشارکت برابر» یکی از این تئوریهاست که بر مشارکت تمامی اقشار جامعه در فرآیندهای تصمیمگیری و سیاستگذاری تأکید دارد و بر اساس آن، زنان بهطور خاص نباید نادیده گرفته شوند. در جوامع توسعهنیافته یا در حال توسعه، حضور زنان در پستهای مدیریتی، بهویژه در بخشهای کلیدی سیاسی، میتواند موجبات تحول و بهبود در بسیاری از حوزهها، از جمله حکمرانی، عدالت اجتماعی و توسعه پایدار را فراهم آورد. این دیدگاه بهویژه در نهادهای حکومتی و اجرایی اهمیت زیادی دارد، جایی که زنان با توانمندیها و دانش خود قادرند تغییرات مثبتی در عملکرد نظامهای سیاسی و اجتماعی ایجاد کنند.
هر چند در گذشته، تعداد محدودی از پستهای مدیریتی به زنان میرسید اما امروزه انتصاب بانوان در پستهای مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد، دیگر یک اقدام نمادین نیست؛ بلکه به یک سیاست هدفمند و قابل دفاع در چارچوب ارتقای کیفیت نظام اداری و تسریع توسعه منطقهای بدل شده است. در تازهترین نمونه، فرشته ضرغامپور بهعنوان مدیرکل جدید سازمان ملی استاندارد استان منصوب شد تا پرونده انتصاب زنان در سطوح بالای اجرایی استان رنگ تازهای به خود بگیرد.
به نظر میرسد یدالله رحمانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد با شناختی که از بافت اجتماعی، ظرفیت نخبگانی و شرایط توسعهنیافتگی استان دارد، بهخوبی دریافته که نادیدهگرفتن نیمی از ظرفیت انسانی استان، یعنی تداوم رکود و بازماندن از مسیر پیشرفت. بر همین اساس، طی ماههای اخیر، شاهد انتصاب چندین زن در مناصب کلیدی بودهایم؛ مدیرکل تحول اداری استانداری، مدیرکل اقتصادی استانداری، رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، مدیرکل فنی و حرفهای استان و سه تن از مدیران جهاد کشاورزی، همگی به بانوان کهگیلویه و بویراحمدی رسیده است. انتصاب امروز مدیرکل استاندارد استان نیز بخشی دیگر از این پازل را تکمیل کرد؛ ضرغامپور که پیش از این کارشناس امور استاندارد این ادارهکل بود، دارای مدرک تحصیلی فوقدکترای شیمی تجزیه از دانشگاه تهران است و پیشتر دو سال پیاپی بهعنوان پژوهشگر برتر انتخاب شده بود.
روشن است که این انتصابات نهتنها نشان از جسارت مدیریتی استاندار در عبور از موانع سنتی و فرهنگی دارد، بلکه پیام روشنی به بدنه نظام اداری استان میفرستد: شاید بتوان گفت پیام استاندار کهگیلویه و بویراحمد این است که «شایستگی مقدم بر جنسیت است.»
بر اساس مصوبه شورای عالی اداری در سال ۹۶، مقرر شد که ۳۰ درصد پستهای مدیریتی کشور تا پایان برنامه ششم توسعه در اختیار زنان قرار گیرد. بر اساس دادههای موجود از نیمه نخست سال ۱۳۹۸ تا پایان شهریور ۱۴۰۱، نرخ مدیریت زنان به حدود ۲۶ درصد رسید. با تمدید برنامه ششم توسعه تا پایان سال ۱۴۰۲، زنان به جایگاه ۳۰ درصدی مدیریتی در کشور دست یافتند. اما این رقم برای استان کهگیلویه و بویراحمد بسیار کمتر از میانگین کشوری بوده است. پیش از این، حدود 5 تا 8 درصد از زنان در سطوح مدیریتی (مدیران میانی و ارشد) حضور داشتند. با آغاز رویکرد جدید در دولت چهاردهم و در دوران مدیریت رحمانی در استان کهگیلویه و بویراحمد، این عدد در نیمه نخست سال 1404 تقریباً به دو برابر افزایش یافته است؛ چنانچه استاندار کهگیلویه و بویراحمد بتواند سهم زنان از مدیریت استان را به حدود 30 درصد افزایش دهد، این اقدام او در استان برای همیشه ماندگار خواهد بود.
بر اساس آخرین دادهها، نرخ مشارکت اقتصادی زنان در کل کشور معادل 14.6 درصد برآورد شده است. در حالی که بالاترین نرخ مشارکت اقتصادی زنان در میان استانهای کشور مربوط به زنجان برابر با 25.6 درصد محاسبه شده، پایینترین نرخ مشارکت اقتصادی زنان در استان کهگیلویه و بویراحمد اتفاق افتاده و برابر با 8.3 درصد برآورد شده است. بنابراین مسأله در کهگیلویه و بویراحمد تنها در مناصب مدیریتی نیست و به طور کلی نرخ مشارکت اقتصادی زنان بسیار پایینتر از سطح کشوری است. بنابراین لازم است تهمیداتی اندیشیده شود که نرخ مشارکت اقتصادی زنان به طور کلی در استان افزایش یابد.
از سوی دیگر، تجربه انتصاب زنان در مناصب کلیدی استان، علاوه بر افزایش بهرهوری، موجب افزایش رضایتمندی اجتماعی و ارتقای سرمایه اجتماعی در میان اقشار دانشگاهی و نخبگانی میشود؛. زنانی که منصوب شدهاند، نه بهخاطر سهمیه، بلکه بر پایه شایستگی، تخصص، تحصیلات و سابقه اثباتشده در مدیریت منابع انسانی و اجرایی انتخاب شدهاند. بهویژه در شرایطی که برخی از ساختارهای اداری استان دچار رکود، محافظهکاری و روزمرگی هستند، حضور زنان مدیر با انگیزه، تحصیلکرده و جسور، میتواند منشأ تحول باشد. مطالعات دانشگاهی متعددی از جمله پژوهش مشترک دانشگاه شهید بهشتی و سازمان امور اداری و استخدامی کشور در سال ۱۴۰۰، نشان دادهاند که حضور زنان در عرصههای تصمیمسازی، منجر به ارتقای شفافیت، کاهش فساد اداری، و افزایش بهرهوری ساختارها میشود.
از منظر توسعهای، این رویکرد نهتنها به عدالت جنسیتی کمک میکند، بلکه با فعالسازی ظرفیتهای نادیدهگرفتهشده، امکان خلق ارزش افزوده انسانی در استان را فراهم میسازد. در استانی مانند کهگیلویه و بویراحمد که با نرخ بیکاری 9.8 درصدی (بالاتر از میانگین کشوری) مواجه است و نرخ مهاجرت نخبگان آن طی یک دهه گذشته، افزایش یافته، بهرهگیری از توان مدیریتی زنان، نوعی نوآوری راهبردی است.
همچنین، اعتماد به بانوان در مناصب حساس، یک پیام فرهنگی مهم به جامعه میفرستد. دختران جوانی که این روزها در دانشگاهها و مدارس استان تحصیل میکنند، با دیدن این الگوها، امید بیشتری به نقشآفرینی در آینده پیدا میکنند. این امید، پایهگذار اعتمادبهنفس، مشارکت اجتماعی و توسعه پایدار در بلندمدت است. شایستهسالاری، نه یک شعار، بلکه یک الزام برای خروج استان کهگیلویه و بویراحمد از چرخه توسعهنیافتگی است. استاندار کهگیلویه و بویراحمد، با جسارت در این مسیر گام برداشته و حالا لازم است این پازل تکمیل شود.
در نهایت، توسعه زمانی محقق میشود که همه ظرفیتهای انسانی، بدون تبعیض، در ساختن آیندهای بهتر بهکار گرفته شوند. زنان کهگیلویه و بویراحمد، اگر فرصت داشته باشند، میتوانند موتور محرک توسعه این استان باشند.
به گزارش کبنا، در بسیاری از نظریههای جامعهشناختی، زنان بهعنوان نیمی از جمعیت جامعه نهتنها در خانواده بلکه در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی باید نقشی برابر و شایسته ایفا کنند. «نظریه مشارکت برابر» یکی از این تئوریهاست که بر مشارکت تمامی اقشار جامعه در فرآیندهای تصمیمگیری و سیاستگذاری تأکید دارد و بر اساس آن، زنان بهطور خاص نباید نادیده گرفته شوند. در جوامع توسعهنیافته یا در حال توسعه، حضور زنان در پستهای مدیریتی، بهویژه در بخشهای کلیدی سیاسی، میتواند موجبات تحول و بهبود در بسیاری از حوزهها، از جمله حکمرانی، عدالت اجتماعی و توسعه پایدار را فراهم آورد. این دیدگاه بهویژه در نهادهای حکومتی و اجرایی اهمیت زیادی دارد، جایی که زنان با توانمندیها و دانش خود قادرند تغییرات مثبتی در عملکرد نظامهای سیاسی و اجتماعی ایجاد کنند.
هر چند در گذشته، تعداد محدودی از پستهای مدیریتی به زنان میرسید اما امروزه انتصاب بانوان در پستهای مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد، دیگر یک اقدام نمادین نیست؛ بلکه به یک سیاست هدفمند و قابل دفاع در چارچوب ارتقای کیفیت نظام اداری و تسریع توسعه منطقهای بدل شده است. در تازهترین نمونه، فرشته ضرغامپور بهعنوان مدیرکل جدید سازمان ملی استاندارد استان منصوب شد تا پرونده انتصاب زنان در سطوح بالای اجرایی استان رنگ تازهای به خود بگیرد.
به نظر میرسد یدالله رحمانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد با شناختی که از بافت اجتماعی، ظرفیت نخبگانی و شرایط توسعهنیافتگی استان دارد، بهخوبی دریافته که نادیدهگرفتن نیمی از ظرفیت انسانی استان، یعنی تداوم رکود و بازماندن از مسیر پیشرفت. بر همین اساس، طی ماههای اخیر، شاهد انتصاب چندین زن در مناصب کلیدی بودهایم؛ مدیرکل تحول اداری استانداری، مدیرکل اقتصادی استانداری، رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، مدیرکل فنی و حرفهای استان و سه تن از مدیران جهاد کشاورزی، همگی به بانوان کهگیلویه و بویراحمدی رسیده است. انتصاب امروز مدیرکل استاندارد استان نیز بخشی دیگر از این پازل را تکمیل کرد؛ ضرغامپور که پیش از این کارشناس امور استاندارد این ادارهکل بود، دارای مدرک تحصیلی فوقدکترای شیمی تجزیه از دانشگاه تهران است و پیشتر دو سال پیاپی بهعنوان پژوهشگر برتر انتخاب شده بود.
روشن است که این انتصابات نهتنها نشان از جسارت مدیریتی استاندار در عبور از موانع سنتی و فرهنگی دارد، بلکه پیام روشنی به بدنه نظام اداری استان میفرستد: شاید بتوان گفت پیام استاندار کهگیلویه و بویراحمد این است که «شایستگی مقدم بر جنسیت است.»
بر اساس مصوبه شورای عالی اداری در سال ۹۶، مقرر شد که ۳۰ درصد پستهای مدیریتی کشور تا پایان برنامه ششم توسعه در اختیار زنان قرار گیرد. بر اساس دادههای موجود از نیمه نخست سال ۱۳۹۸ تا پایان شهریور ۱۴۰۱، نرخ مدیریت زنان به حدود ۲۶ درصد رسید. با تمدید برنامه ششم توسعه تا پایان سال ۱۴۰۲، زنان به جایگاه ۳۰ درصدی مدیریتی در کشور دست یافتند. اما این رقم برای استان کهگیلویه و بویراحمد بسیار کمتر از میانگین کشوری بوده است. پیش از این، حدود 5 تا 8 درصد از زنان در سطوح مدیریتی (مدیران میانی و ارشد) حضور داشتند. با آغاز رویکرد جدید در دولت چهاردهم و در دوران مدیریت رحمانی در استان کهگیلویه و بویراحمد، این عدد در نیمه نخست سال 1404 تقریباً به دو برابر افزایش یافته است؛ چنانچه استاندار کهگیلویه و بویراحمد بتواند سهم زنان از مدیریت استان را به حدود 30 درصد افزایش دهد، این اقدام او در استان برای همیشه ماندگار خواهد بود.
بر اساس آخرین دادهها، نرخ مشارکت اقتصادی زنان در کل کشور معادل 14.6 درصد برآورد شده است. در حالی که بالاترین نرخ مشارکت اقتصادی زنان در میان استانهای کشور مربوط به زنجان برابر با 25.6 درصد محاسبه شده، پایینترین نرخ مشارکت اقتصادی زنان در استان کهگیلویه و بویراحمد اتفاق افتاده و برابر با 8.3 درصد برآورد شده است. بنابراین مسأله در کهگیلویه و بویراحمد تنها در مناصب مدیریتی نیست و به طور کلی نرخ مشارکت اقتصادی زنان بسیار پایینتر از سطح کشوری است. بنابراین لازم است تهمیداتی اندیشیده شود که نرخ مشارکت اقتصادی زنان به طور کلی در استان افزایش یابد.
از سوی دیگر، تجربه انتصاب زنان در مناصب کلیدی استان، علاوه بر افزایش بهرهوری، موجب افزایش رضایتمندی اجتماعی و ارتقای سرمایه اجتماعی در میان اقشار دانشگاهی و نخبگانی میشود؛. زنانی که منصوب شدهاند، نه بهخاطر سهمیه، بلکه بر پایه شایستگی، تخصص، تحصیلات و سابقه اثباتشده در مدیریت منابع انسانی و اجرایی انتخاب شدهاند. بهویژه در شرایطی که برخی از ساختارهای اداری استان دچار رکود، محافظهکاری و روزمرگی هستند، حضور زنان مدیر با انگیزه، تحصیلکرده و جسور، میتواند منشأ تحول باشد. مطالعات دانشگاهی متعددی از جمله پژوهش مشترک دانشگاه شهید بهشتی و سازمان امور اداری و استخدامی کشور در سال ۱۴۰۰، نشان دادهاند که حضور زنان در عرصههای تصمیمسازی، منجر به ارتقای شفافیت، کاهش فساد اداری، و افزایش بهرهوری ساختارها میشود.
از منظر توسعهای، این رویکرد نهتنها به عدالت جنسیتی کمک میکند، بلکه با فعالسازی ظرفیتهای نادیدهگرفتهشده، امکان خلق ارزش افزوده انسانی در استان را فراهم میسازد. در استانی مانند کهگیلویه و بویراحمد که با نرخ بیکاری 9.8 درصدی (بالاتر از میانگین کشوری) مواجه است و نرخ مهاجرت نخبگان آن طی یک دهه گذشته، افزایش یافته، بهرهگیری از توان مدیریتی زنان، نوعی نوآوری راهبردی است.
همچنین، اعتماد به بانوان در مناصب حساس، یک پیام فرهنگی مهم به جامعه میفرستد. دختران جوانی که این روزها در دانشگاهها و مدارس استان تحصیل میکنند، با دیدن این الگوها، امید بیشتری به نقشآفرینی در آینده پیدا میکنند. این امید، پایهگذار اعتمادبهنفس، مشارکت اجتماعی و توسعه پایدار در بلندمدت است. شایستهسالاری، نه یک شعار، بلکه یک الزام برای خروج استان کهگیلویه و بویراحمد از چرخه توسعهنیافتگی است. استاندار کهگیلویه و بویراحمد، با جسارت در این مسیر گام برداشته و حالا لازم است این پازل تکمیل شود.
در نهایت، توسعه زمانی محقق میشود که همه ظرفیتهای انسانی، بدون تبعیض، در ساختن آیندهای بهتر بهکار گرفته شوند. زنان کهگیلویه و بویراحمد، اگر فرصت داشته باشند، میتوانند موتور محرک توسعه این استان باشند.