تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۳۳
کد مطلب : ۴۹۹۰۶۵
نگاهی انتقادی به پروژه احداث کارخانه تولید خودرو در مارگون؛
پروژه خودروهای هیبریدی سقاوه: رویای صنعتیشدن کهگیلویه و بویراحمد و چند سؤال و ابهام؟!
۰
کبنا ؛پروژه احداث کارخانه تولید خودروهای هیبریدی در سقاوه امیدهای زیادی را در دلهای جوانان جویای کار جوانه زد و اگر این مسیر بهخوبی و با موفقیت طی شود، میتواند برای همیشه نام استان کهگیلویه و بویراحمد و شهرستان مارگون را در دنیا سر زبانها بیندازد و بهطور کلی این پروژه با وجود پتانسیلهای اقتصادی، به دلیل فقدان اطلاعات درباره هویت و اهلیت سرمایهگذار، ابهامات مالی، ظرفیت غیرواقعی، زمانبندی خوشبینانه و دیگر موارد کمی سؤالبرانگیز است.
به گزارش کبنا، پروژه احداث کارخانه تولید خودروهای هیبریدی با ظرفیت ۱۰۰,۰۰۰ دستگاه در سال در شهرک صنعتی سقاوه شهرستان مارگون، با سرمایهگذاری اعلامشده ۵۰۴ میلیون دلار، بهعنوان یک طرح عظیم اقتصادی در کهگیلویه و بویراحمد معرفی شده است. این پروژه، که قرار است توسط شرکت خودرو زاگرس آسیا اجرا شود، با اهدافی نظیر اشتغالزایی، تولید قطعات داخلی، و تحقق شعار سال ۱۴۰۴ («سرمایهگذاری برای تولید») همراه است. بااینحال، بررسی این طرح نشاندهنده ابهامات جدی، ریسکهای متعدد، و نگرانیهایی است که این سؤالات را در افکار عمومی تقویت میکند. در ادامه، این پروژه از جنبههای مختلف نقد و بررسی میشود.
سؤالاتی در خصوص سرمایهگذار
یکی از مهمترین نقاط ضعف این پروژه، فقدان کامل اطلاعات درباره سرمایهگذار، یعنی شرکت خودرو زاگرس آسیا، و اهلیت اقتصادی و فنی آن است. دادهای درباره سوابق این شرکت در صنعت خودروسازی، پروژههای قبلی، توان مالی، یا شرکای داخلی و خارجی آن در گزارشهای رسمی یا رسانهای ارائه نشده است. برای پروژهای با مقیاس ۵۰۴ میلیون دلار، انتظار میرود که سرمایهگذار دارای رزومهای معتبر در حوزه خودروسازی یا صنایع مرتبط باشد، اما عدم شفافیت در این زمینه سؤالات جدی ایجاد میکند. آیا این شرکت تجربهای در تولید خودروهای هیبریدی دارد؟ آیا توان جذب سرمایه خارجی در این شرایط تحریم را دارد؟ این ابهامات، سؤالات زیادی را در خصوص معرفی سرمایهگذار مطرح میکند، که در پروژههای مشابه گاهی بهعنوان ابزاری برای توجیه تخصیص منابع استفاده شده است. بدون ارائه مدارک و سوابق مشخص، اعتماد به این پروژه دشوار است. ذکر این نکته لازم که نگارنده همانند همه مردم از حضوز سرمایهگذاران این پروژه در استان خرسند است.
عدم شفافیت در جزئیات مالی و اجرایی
علاوه بر عدم شناخت کافی از شرکت سرمایهگذار، پروژه از نظر مالی و اجرایی نیز فاقد شفافیت است. مبلغ ۵۰۴ میلیون دلار بدون تفکیک هزینهها (زیرساخت، تجهیزات، فناوری، سرمایه در گردش) اعلام شده و هیچ مطالعه امکانسنجی یا گزارش اولیهای درباره زنجیره تأمین، بازار هدف، یا شرکای فناوری منتشر نشده است. این فقدان اطلاعات، بهویژه در کنار نبود سوابق سرمایهگذار، سوالاتی را در خصوص بزرگنمایی پروژه تقویت میکند. در برخی از موارد مشابه، پروژههای صنعتی با اعداد کلان معرفی شدهاند، اما در عمل به دلیل نبود برنامهریزی دقیق یا صلاحیتهای کافی، متوقف شده و منابع تخصیصیافته به انحراف رفته است.
ظرفیت اعلام شده و عدم تناسب با بازار
ظرفیت اعلامشده ۱۰۰,۰۰۰ خودرو هیبریدی در سال برای منطقهای مانند مارگون، که فاقد زیرساختهای صنعتی و لجستیکی قوی است، بسیار بلندپروازانه به نظر میرسد. بازار خودروهای هیبریدی در ایران، به دلیل قیمت بالا (۵۷۵ میلیون تا ۱.۴۷ میلیارد تومان در سالهای گذشته) و درآمد متوسط خانوارها، محدود است. برای مقایسه، کل تولید خودرو در ایران توسط غولهایی مانند ایرانخودرو و سایپا حدود ۸۰۰,۰۰۰ تا ۱ میلیون دستگاه در سال است که عمدتاً خودروهای بنزینی ارزانتر هستند. تولید ۱۰۰,۰۰۰ خودرو هیبریدی نیازمند تقاضای قوی داخلی یا بازار صادراتی است، اما هیچ اطلاعاتی درباره بازار هدف ارائه نشده است. این ظرفیت، بهویژه با توجه به سایر ابهامات و سؤالها، میتواند نشانهای از اغراق برای جلب توجه یا توجیه تخصیصها باشد.
چالشهای لجستیکی و زیرساختی
موقعیت جغرافیایی یاسوج و مارگون، که از بنادر و مراکز صنعتی اصلی دور است، چالشهای لجستیکی جدی برای این پروژه ایجاد میکند. در فاز اول، ۷۰٪ قطعات وارداتی هستند، که با توجه به تحریمها، نوسانات ارزی، و هزینههای حملونقل، تولید را گران میکند. هدف تولید ۷۰٪ قطعات داخلی طی پنج سال نیز با توجه به نبود زیرساختهای تولید قطعات پیشرفته هیبریدی (مانند باتریهای لیتیوم-یون) در ایران، غیرواقعی به نظر میرسد. این محدودیتها، در کنار فقدان تجربه سرمایهگذار در این حوزه، احتمال شکست پروژه را افزایش میدهد و خطر سوءاستفاده از منابع تخصیصیافته را بالا میبرد.
تخصیص ۲۰ هکتار زمین در شهرک صنعتی سقاوه، در منطقهای با منابع طبیعی غنی و سابقه زمینخواری، یکی از نگرانیهای اصلی است. کهگیلویه و بویراحمد به دلیل جنگلها و مراتع ارزشمند (۱.۴ میلیون هکتار منابع ملی) و گزارشهای متعدد از تغییر کاربری اراضی ملی به بهانه پروژههای صنعتی، منطقهای حساس برای چنین طرحهایی است. بدون تضمینهای قوی برای اجرای پروژه یا نظارت دقیق، باید مراقب باشیم که اگر پروژه به هر دلیلی متوقف شد، زمین تخصیصیافته به ابزاری برای سوءاستفاده قرار نگیرد.
زمانبندی عجیب
اظهارات استاندار مبنی بر راهاندازی خط اول مونتاژ تا پایان سال ۱۴۰۴ (حدود 18 ماه از کلنگزنی در ۱۲ اردیبهشت) در بهترین حالت خوشبینانه است. راهاندازی کارخانههای خودروسازی، بهویژه با فناوری پیچیده هیبریدی، معمولاً بیش از ۲ تا ۳ سال زمان میبرد، حتی در کشورهایی با زیرساختهای پیشرفته. این زمانبندی چندان منطقی نیست، بهویژه با توجه به نبود اطلاعات کافی، میتواند نشانهای از بزرگنمایی برای جلب توجه سیاسی یا توجیه تخصیص منابع باشد. چنین ادعاهایی، در صورت عدم تحقق، اعتماد عمومی به پروژههای صنعتی در منطقه را تضعیف میکند.
سرمایهگذاری ۵۰۴ میلیون دلاری در شرایط تحریمهای ایران، که جذب سرمایه خارجی را دشوار کرده، سوالبرانگیز است. نبود اطلاعات درباره سوابق مالی و اقتصادی شرکت خودرو زاگرس آسیا، احتمال وابستگی پروژه به منابع داخلی (مانند وامهای بانکی) یا وعدههای سرمایهگذاری خارجی را مطرح میکند. این موضوع میتواند پروژه را با مشکلات مالی مواجه کند. همچنین، بدون پشتوانه اجرایی کافی. نبود اطلاعات کافی در خصوص سرمایهگذار، این ریسک را تشدید میکند.
مزایای بالقوه
در صورت اجرای صحیح، این پروژه میتوانست فرصتهایی مانند اشتغالزایی، توسعه صنعتی در مارگون، و پاسخ به تقاضای روبهرشد خودروهای هیبریدی ایجاد کند. اما نبود برنامهریزی شفاف و مدیریت ریسک، این فرصتها را به خطر میاندازد. بهجای پروژههای بزرگ و پرریسک، سرمایهگذاری در طرحهای کوچکتر (مانند مونتاژ با ظرفیت پایینتر یا تولید قطعات خاص) میتوانست ریسک کمتری داشته باشد و زیرساختهای صنعتی منطقه را بهتدریج تقویت کند.
پیشنهادات؛ برای رفع نگرانیها و افزایش اعتماد به پروژه، موارد زیر ضروری است:
1. شفافیت کامل: اطلاعات دقیق درباره هویت، سوابق، و اهلیت شرکت خودرو زاگرس آسیا، همراه با مطالعه امکانسنجی پروژه.
2. نظارت قوی: تشکیل کمیته نظارتی مستقل برای رصد پیشرفت پروژه و جلوگیری از اشکالات احتمالی.
3. تضمینهای مالی: ارائه تضمینهای مالی از سوی سرمایهگذار برای تکمیل پروژه، با توجه به نبود سوابق و اطلاعات کافی مشخص.
4. زمانبندی واقعبینانه: بازنگری در برنامه زمانبندی و ارائه مراحل اجرایی مشخص.
5. تمرکز بر بازار محلی: تولید خودروهای هیبریدی ارزانتر یا یارانهای برای افزایش تقاضای داخلی.
پروژه احداث کارخانه تولید خودروهای هیبریدی در سقاوه، با وجود پتانسیلهای اقتصادی، به دلیل نبود اطلاعات کافی درباره شرکت سرمایهگذار و دیگر موارد سؤالبرانگیز است. نبود سوابق اقتصادی و سرمایهگذاری شرکت خودرو زاگرس آسیا، نگرانی در خصوص پروژهای را تقویت میکند. در منطقهای با سابقه برخی اشکالات و منابع طبیعی ارزشمند، چنین پروژههایی نیازمند نظارت دقیق و شفافیت کامل هستند. بدون ارائه مدارک معتبر و تضمینهای اجرایی، این طرح میتواند به یکی دیگر از پروژههای ناتمام تبدیل شود. نهادهای نظارتی، رسانهها، و جامعه مدنی باید برای بررسی دقیقتر این پروژه اقدام کنند.
این یادداشت بههیچوجه در مخالفت با سرمایهگذاری نیست و همواره از سرمایهگذاران حمایت میشود و صرفاً در راستای اصلاح رویهها و فرایندها منتشر شده و کبنا نیوز آمادگی درج پاسخ مسئولات مربوطه را دارد.
به گزارش کبنا، پروژه احداث کارخانه تولید خودروهای هیبریدی با ظرفیت ۱۰۰,۰۰۰ دستگاه در سال در شهرک صنعتی سقاوه شهرستان مارگون، با سرمایهگذاری اعلامشده ۵۰۴ میلیون دلار، بهعنوان یک طرح عظیم اقتصادی در کهگیلویه و بویراحمد معرفی شده است. این پروژه، که قرار است توسط شرکت خودرو زاگرس آسیا اجرا شود، با اهدافی نظیر اشتغالزایی، تولید قطعات داخلی، و تحقق شعار سال ۱۴۰۴ («سرمایهگذاری برای تولید») همراه است. بااینحال، بررسی این طرح نشاندهنده ابهامات جدی، ریسکهای متعدد، و نگرانیهایی است که این سؤالات را در افکار عمومی تقویت میکند. در ادامه، این پروژه از جنبههای مختلف نقد و بررسی میشود.
سؤالاتی در خصوص سرمایهگذار
یکی از مهمترین نقاط ضعف این پروژه، فقدان کامل اطلاعات درباره سرمایهگذار، یعنی شرکت خودرو زاگرس آسیا، و اهلیت اقتصادی و فنی آن است. دادهای درباره سوابق این شرکت در صنعت خودروسازی، پروژههای قبلی، توان مالی، یا شرکای داخلی و خارجی آن در گزارشهای رسمی یا رسانهای ارائه نشده است. برای پروژهای با مقیاس ۵۰۴ میلیون دلار، انتظار میرود که سرمایهگذار دارای رزومهای معتبر در حوزه خودروسازی یا صنایع مرتبط باشد، اما عدم شفافیت در این زمینه سؤالات جدی ایجاد میکند. آیا این شرکت تجربهای در تولید خودروهای هیبریدی دارد؟ آیا توان جذب سرمایه خارجی در این شرایط تحریم را دارد؟ این ابهامات، سؤالات زیادی را در خصوص معرفی سرمایهگذار مطرح میکند، که در پروژههای مشابه گاهی بهعنوان ابزاری برای توجیه تخصیص منابع استفاده شده است. بدون ارائه مدارک و سوابق مشخص، اعتماد به این پروژه دشوار است. ذکر این نکته لازم که نگارنده همانند همه مردم از حضوز سرمایهگذاران این پروژه در استان خرسند است.
عدم شفافیت در جزئیات مالی و اجرایی
علاوه بر عدم شناخت کافی از شرکت سرمایهگذار، پروژه از نظر مالی و اجرایی نیز فاقد شفافیت است. مبلغ ۵۰۴ میلیون دلار بدون تفکیک هزینهها (زیرساخت، تجهیزات، فناوری، سرمایه در گردش) اعلام شده و هیچ مطالعه امکانسنجی یا گزارش اولیهای درباره زنجیره تأمین، بازار هدف، یا شرکای فناوری منتشر نشده است. این فقدان اطلاعات، بهویژه در کنار نبود سوابق سرمایهگذار، سوالاتی را در خصوص بزرگنمایی پروژه تقویت میکند. در برخی از موارد مشابه، پروژههای صنعتی با اعداد کلان معرفی شدهاند، اما در عمل به دلیل نبود برنامهریزی دقیق یا صلاحیتهای کافی، متوقف شده و منابع تخصیصیافته به انحراف رفته است.
ظرفیت اعلام شده و عدم تناسب با بازار
ظرفیت اعلامشده ۱۰۰,۰۰۰ خودرو هیبریدی در سال برای منطقهای مانند مارگون، که فاقد زیرساختهای صنعتی و لجستیکی قوی است، بسیار بلندپروازانه به نظر میرسد. بازار خودروهای هیبریدی در ایران، به دلیل قیمت بالا (۵۷۵ میلیون تا ۱.۴۷ میلیارد تومان در سالهای گذشته) و درآمد متوسط خانوارها، محدود است. برای مقایسه، کل تولید خودرو در ایران توسط غولهایی مانند ایرانخودرو و سایپا حدود ۸۰۰,۰۰۰ تا ۱ میلیون دستگاه در سال است که عمدتاً خودروهای بنزینی ارزانتر هستند. تولید ۱۰۰,۰۰۰ خودرو هیبریدی نیازمند تقاضای قوی داخلی یا بازار صادراتی است، اما هیچ اطلاعاتی درباره بازار هدف ارائه نشده است. این ظرفیت، بهویژه با توجه به سایر ابهامات و سؤالها، میتواند نشانهای از اغراق برای جلب توجه یا توجیه تخصیصها باشد.
چالشهای لجستیکی و زیرساختی
موقعیت جغرافیایی یاسوج و مارگون، که از بنادر و مراکز صنعتی اصلی دور است، چالشهای لجستیکی جدی برای این پروژه ایجاد میکند. در فاز اول، ۷۰٪ قطعات وارداتی هستند، که با توجه به تحریمها، نوسانات ارزی، و هزینههای حملونقل، تولید را گران میکند. هدف تولید ۷۰٪ قطعات داخلی طی پنج سال نیز با توجه به نبود زیرساختهای تولید قطعات پیشرفته هیبریدی (مانند باتریهای لیتیوم-یون) در ایران، غیرواقعی به نظر میرسد. این محدودیتها، در کنار فقدان تجربه سرمایهگذار در این حوزه، احتمال شکست پروژه را افزایش میدهد و خطر سوءاستفاده از منابع تخصیصیافته را بالا میبرد.
تخصیص ۲۰ هکتار زمین در شهرک صنعتی سقاوه، در منطقهای با منابع طبیعی غنی و سابقه زمینخواری، یکی از نگرانیهای اصلی است. کهگیلویه و بویراحمد به دلیل جنگلها و مراتع ارزشمند (۱.۴ میلیون هکتار منابع ملی) و گزارشهای متعدد از تغییر کاربری اراضی ملی به بهانه پروژههای صنعتی، منطقهای حساس برای چنین طرحهایی است. بدون تضمینهای قوی برای اجرای پروژه یا نظارت دقیق، باید مراقب باشیم که اگر پروژه به هر دلیلی متوقف شد، زمین تخصیصیافته به ابزاری برای سوءاستفاده قرار نگیرد.
زمانبندی عجیب
اظهارات استاندار مبنی بر راهاندازی خط اول مونتاژ تا پایان سال ۱۴۰۴ (حدود 18 ماه از کلنگزنی در ۱۲ اردیبهشت) در بهترین حالت خوشبینانه است. راهاندازی کارخانههای خودروسازی، بهویژه با فناوری پیچیده هیبریدی، معمولاً بیش از ۲ تا ۳ سال زمان میبرد، حتی در کشورهایی با زیرساختهای پیشرفته. این زمانبندی چندان منطقی نیست، بهویژه با توجه به نبود اطلاعات کافی، میتواند نشانهای از بزرگنمایی برای جلب توجه سیاسی یا توجیه تخصیص منابع باشد. چنین ادعاهایی، در صورت عدم تحقق، اعتماد عمومی به پروژههای صنعتی در منطقه را تضعیف میکند.
سرمایهگذاری ۵۰۴ میلیون دلاری در شرایط تحریمهای ایران، که جذب سرمایه خارجی را دشوار کرده، سوالبرانگیز است. نبود اطلاعات درباره سوابق مالی و اقتصادی شرکت خودرو زاگرس آسیا، احتمال وابستگی پروژه به منابع داخلی (مانند وامهای بانکی) یا وعدههای سرمایهگذاری خارجی را مطرح میکند. این موضوع میتواند پروژه را با مشکلات مالی مواجه کند. همچنین، بدون پشتوانه اجرایی کافی. نبود اطلاعات کافی در خصوص سرمایهگذار، این ریسک را تشدید میکند.
مزایای بالقوه
در صورت اجرای صحیح، این پروژه میتوانست فرصتهایی مانند اشتغالزایی، توسعه صنعتی در مارگون، و پاسخ به تقاضای روبهرشد خودروهای هیبریدی ایجاد کند. اما نبود برنامهریزی شفاف و مدیریت ریسک، این فرصتها را به خطر میاندازد. بهجای پروژههای بزرگ و پرریسک، سرمایهگذاری در طرحهای کوچکتر (مانند مونتاژ با ظرفیت پایینتر یا تولید قطعات خاص) میتوانست ریسک کمتری داشته باشد و زیرساختهای صنعتی منطقه را بهتدریج تقویت کند.
پیشنهادات؛ برای رفع نگرانیها و افزایش اعتماد به پروژه، موارد زیر ضروری است:
1. شفافیت کامل: اطلاعات دقیق درباره هویت، سوابق، و اهلیت شرکت خودرو زاگرس آسیا، همراه با مطالعه امکانسنجی پروژه.
2. نظارت قوی: تشکیل کمیته نظارتی مستقل برای رصد پیشرفت پروژه و جلوگیری از اشکالات احتمالی.
3. تضمینهای مالی: ارائه تضمینهای مالی از سوی سرمایهگذار برای تکمیل پروژه، با توجه به نبود سوابق و اطلاعات کافی مشخص.
4. زمانبندی واقعبینانه: بازنگری در برنامه زمانبندی و ارائه مراحل اجرایی مشخص.
5. تمرکز بر بازار محلی: تولید خودروهای هیبریدی ارزانتر یا یارانهای برای افزایش تقاضای داخلی.
پروژه احداث کارخانه تولید خودروهای هیبریدی در سقاوه، با وجود پتانسیلهای اقتصادی، به دلیل نبود اطلاعات کافی درباره شرکت سرمایهگذار و دیگر موارد سؤالبرانگیز است. نبود سوابق اقتصادی و سرمایهگذاری شرکت خودرو زاگرس آسیا، نگرانی در خصوص پروژهای را تقویت میکند. در منطقهای با سابقه برخی اشکالات و منابع طبیعی ارزشمند، چنین پروژههایی نیازمند نظارت دقیق و شفافیت کامل هستند. بدون ارائه مدارک معتبر و تضمینهای اجرایی، این طرح میتواند به یکی دیگر از پروژههای ناتمام تبدیل شود. نهادهای نظارتی، رسانهها، و جامعه مدنی باید برای بررسی دقیقتر این پروژه اقدام کنند.
این یادداشت بههیچوجه در مخالفت با سرمایهگذاری نیست و همواره از سرمایهگذاران حمایت میشود و صرفاً در راستای اصلاح رویهها و فرایندها منتشر شده و کبنا نیوز آمادگی درج پاسخ مسئولات مربوطه را دارد.
کلیت نگرانی کاملا بجاست
ولی باید صبر کرد
البته رسانه می تواندگره گشا باشد و دایما رصد کند