تاریخ انتشار
شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۴۶
کد مطلب : ۴۹۶۸۷۶
کبنا بررسی کرد؛
تنش آبی در کهگیلویه بویراحمد؛ گذر از یک مسأله خوشخیم به بدخیم / نمونهای از همایندی چند مسأله: رفع تنش آبی نیازمند اعتبارات عمرانی چهار سال استان در همه بخشهاست
۱
کبنا ؛حداقل از یک دهه گذشته زنگ خطر تنش آبی در کهگیلویه و بویراحمد به صدا درآمده بود، اما بهدلیل برخی کمتوجهیها، اصلاح شبکه توزیع آب چندان انجام نشد تا اینکه امروز کمبود آب در این استان تبدیل به یک مسأله بدخیم شده است.
به گزارش کبنا، «تودههای خوشخیم رشد آهستهای دارند، به بافتهای اطراف نفوذ نمیکنند و معمولاً خطرناک نیستند. این تودهها اغلب کپسولهای دارند و از بافتهای سالم جدا هستند. در مقابل، تودههای بدخیم یا سرطانها به سرعت رشد میکنند، به بافتهای مجاور حمله میکنند و میتوانند به سایر قسمتهای بدن گسترش پیدا کنند.» برخی از اقتصاددانان کشور از استعاره خوشخیم و بدخیم برای تبیین مسائل اقتصادی و اجتماعی استفاده میکنند. هر چند تودههای خوشخیم در بدن انسان معمولاً تبدیل به تودههای بدخیم نمیشوند، اما در مسائل اجتماعی و اقتصادی اینگونه نیست. در اینگونه مسائل چنانچه ماهیت مسأله بهزودی تشخیص داده شود و در راستای رفع و حل آن اقدام گردد، در همان مراحل اولیه مسأله حل میشود. اما تبدیل یک مسأله خوشخیم به مسألهای بدخیم، از مجرای انباشت مسائل انجام میشود. وقتی که مسائل رفع نشوند، از انباشت مسائل خوشخیم در طول زمان، مسائل بدخیم به وجود میآیند. حال اگر یک مسأله بدخیم در یک جامعه وجود داشته باشد، شاید بتوان آن را به مروز زمان رفع کرد، مشکل وقتی دوچندان میشود که چند مسأله بدخیم همزمان با هم سربرآورند. در کهگیلویه و بویراحمد، مسأله آب تبدیل به مسألهای بدخیم شده، و همزمان با آن نیز اعتبارات این حوزه با کمبود مواجه شده و در نتیجه رفع آن را با مشکل روبهرو کرده است.
با وجود اینکه کهگیلویه و بویراحمد بهعنوان یکی از استانهای پرآب، دارای میزان بارش دوبرابری میانگین کشوری است. اما حالا شواهد نشان میدهد برخی از مناطق استان با خطر تنش و بحران آبی روبهرو هستند. هر چند مسأله آب در این استان به دو دهه اخیر برمیگردد، اما شروع مسائل مربوط به حوزه آب به دوره پهلوی برمیگردد. در آن دوره تاریخی، برخی سیاستها از یکسو و واگذاری بخشهایی از کشور از سوی دیگر زمینهساز مشکلاتی در زمینه آب برای کشور شد. سیاستی همچون اصلاحات ارضی، در کنار ضربهای که به کشاورزی کشور زد، به منابع آبی کشور نیز لطمه زیادی وارد ساخت. از سوی دیگر، یکی از بارزترین مصادیق تخریب و نابودی منابع محیطزیست کشور در دوره پهلوی، شروع ساختن بناهای عظیم و با وسعت زیاد، در اکوسیستمهای غنی و بکر کشور بود. تزریق پول نفت و تجملگراییِ ناشی از آن، دوره دوم پهلوی را به سمت تجددگرایی و حرکت به سمت مدرنیسم بود که بهواسطه آن، اراضی با ارزش بالای زیستگاهی، پاکتراشی شده و سطح وسیعی از پوشش گیاهی و به تبع آن انواع گونههای جانوری تحت تاثیر قرار گرفتند.
اسنادی از همان دهه 40 در دسترس هست که نشان میدهد زنگ تنش و بحران آبی همان موقع به صدا درآمده بود. بههرحال پس از شش دهه از آنروز تاکنون، کهگیلویه و بویراحمد که اتفاقاً ویژگی متمایز آن از دیگر استانهای کشور، میزان بارش و پرآبی آن است، با مسأله تنش آبی روبهرو شده است.
تنش آبی زمانی اتفاق میافتد که میزان ورودی آب با میزان مصرف و هدررفت آب برابر باشد. در کهگیلویه و بویراحمد هدررفت آب، بیش از ۲۰ درصد بیشتر از میانگین کشوری است؛ بیش از 30 درصد از ۹ هزار کیلومتر خطوط انتقال و شبکه آب در این استان فرسوده است. شرایط خاص جغرافیایی و پراکندگی جمعیتی گسترده آن در کنار این حجم از فرسودگی خطوط و شبکههای آبرسانی، باعث شده تأمین آب شرب در این استان علیرغم آنکه ۱۰ درصد روانآبهای کشور را دارد، سخت و بسیار پرهزینه باشد. به گفته استاندار کهگیلویه و بویراحمد از ۹ هزار کیلومتر شبکه انتقال آب استان، دو هزار و ۸۰۰ کیلومتر آن فرسوده است.
همانطور که یدالله رحمانی عنوان کرده بود اصلاح این میزان از فرسودگیها نیازمند ۱۱ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان اعتبار است و این معادل اعتبارات عمرانی چهار سال استان در همه بخشها است. باید پرسید چرا در گذشته فرسودگیها به موقع اصلاح نشدهاند تا اینگونه روی هم انباشته شوند؟
دادهها نشان میدهد حداقل از یک دهه گذشته، زنگ خطر تنش آبی در این استان به صدا درآمده بود. در دهه 90 وزارت نیرو، کهگیلویه و بویراحمد را در کنار 20 استان دیگر در وضعیت تنش آبی توصیف کرده بود. حالا که یک دهه از آن روز میگذرد، به دلیل انباشت مسأله، در کنار فرسودگی بیشتر خطوط توزیع انتقال آب، میزان بارندگی کاهش یافته و همزمان با آن استفاده غیرمجاز از آب نیز افزایش یافته است. همه این موارد با هم موجب شده، در استانی که بیش از 10 درصد روانآبهای کشور در دارد، 9 شهر در وضعیت تنش آبی قرار بگیرند.
کمبود آب در کهگیلویه و بویراحمد تبدیل به مسألهای بدخیم شده و در کنار آن مسائلی همچون کمبود اعتبارات عمرانی، افزایش نرخ بیکاری، بخش خصوصی ضعیف، کاهش ارزش پول ملی، افزایش تورم و در کنار همه اینها افزایش رشد جمعیت و مهاجرت به شهرها، باعث شده به وضعیت همایندی مسائل برسیم. یعنی همزمان چند مسأله با هم سربرآوردهاند که رفع آنها را با مشکل مواجه کرده است.
هر چند هنوز که به فصل گرم سال نرسیدهایم، اما گلایههای برخی از شهروندان کهگیلویه و بویراحمدی از قطعی آب شنیده میشود. ازآنجا که تأمین آب حیاتیترین و اساسیترین خدمت عمومی محسوب میشود، بهتر است که بخش بیشتری از اعتبارات عمرانی صرف اصلاح شبکههای توزیع آب، تعمیر و جایگزینی پمپهای خراب و جلوگیری از استفاده غیرمجاز از آب شود. شاید بتوان در این دولت کمبود آب را از یک مسأله بدخیم به مسألهای خوشخیم تغییر داد.
این گزارش نافی خدمات مسئولین حوزه آب استان کهگیلویه و بویراحمد نیست و صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. کبنا نیوز آمادگی درج جوابیه مسئولین مربوطه را دارد.
به گزارش کبنا، «تودههای خوشخیم رشد آهستهای دارند، به بافتهای اطراف نفوذ نمیکنند و معمولاً خطرناک نیستند. این تودهها اغلب کپسولهای دارند و از بافتهای سالم جدا هستند. در مقابل، تودههای بدخیم یا سرطانها به سرعت رشد میکنند، به بافتهای مجاور حمله میکنند و میتوانند به سایر قسمتهای بدن گسترش پیدا کنند.» برخی از اقتصاددانان کشور از استعاره خوشخیم و بدخیم برای تبیین مسائل اقتصادی و اجتماعی استفاده میکنند. هر چند تودههای خوشخیم در بدن انسان معمولاً تبدیل به تودههای بدخیم نمیشوند، اما در مسائل اجتماعی و اقتصادی اینگونه نیست. در اینگونه مسائل چنانچه ماهیت مسأله بهزودی تشخیص داده شود و در راستای رفع و حل آن اقدام گردد، در همان مراحل اولیه مسأله حل میشود. اما تبدیل یک مسأله خوشخیم به مسألهای بدخیم، از مجرای انباشت مسائل انجام میشود. وقتی که مسائل رفع نشوند، از انباشت مسائل خوشخیم در طول زمان، مسائل بدخیم به وجود میآیند. حال اگر یک مسأله بدخیم در یک جامعه وجود داشته باشد، شاید بتوان آن را به مروز زمان رفع کرد، مشکل وقتی دوچندان میشود که چند مسأله بدخیم همزمان با هم سربرآورند. در کهگیلویه و بویراحمد، مسأله آب تبدیل به مسألهای بدخیم شده، و همزمان با آن نیز اعتبارات این حوزه با کمبود مواجه شده و در نتیجه رفع آن را با مشکل روبهرو کرده است.
با وجود اینکه کهگیلویه و بویراحمد بهعنوان یکی از استانهای پرآب، دارای میزان بارش دوبرابری میانگین کشوری است. اما حالا شواهد نشان میدهد برخی از مناطق استان با خطر تنش و بحران آبی روبهرو هستند. هر چند مسأله آب در این استان به دو دهه اخیر برمیگردد، اما شروع مسائل مربوط به حوزه آب به دوره پهلوی برمیگردد. در آن دوره تاریخی، برخی سیاستها از یکسو و واگذاری بخشهایی از کشور از سوی دیگر زمینهساز مشکلاتی در زمینه آب برای کشور شد. سیاستی همچون اصلاحات ارضی، در کنار ضربهای که به کشاورزی کشور زد، به منابع آبی کشور نیز لطمه زیادی وارد ساخت. از سوی دیگر، یکی از بارزترین مصادیق تخریب و نابودی منابع محیطزیست کشور در دوره پهلوی، شروع ساختن بناهای عظیم و با وسعت زیاد، در اکوسیستمهای غنی و بکر کشور بود. تزریق پول نفت و تجملگراییِ ناشی از آن، دوره دوم پهلوی را به سمت تجددگرایی و حرکت به سمت مدرنیسم بود که بهواسطه آن، اراضی با ارزش بالای زیستگاهی، پاکتراشی شده و سطح وسیعی از پوشش گیاهی و به تبع آن انواع گونههای جانوری تحت تاثیر قرار گرفتند.
اسنادی از همان دهه 40 در دسترس هست که نشان میدهد زنگ تنش و بحران آبی همان موقع به صدا درآمده بود. بههرحال پس از شش دهه از آنروز تاکنون، کهگیلویه و بویراحمد که اتفاقاً ویژگی متمایز آن از دیگر استانهای کشور، میزان بارش و پرآبی آن است، با مسأله تنش آبی روبهرو شده است.
تنش آبی زمانی اتفاق میافتد که میزان ورودی آب با میزان مصرف و هدررفت آب برابر باشد. در کهگیلویه و بویراحمد هدررفت آب، بیش از ۲۰ درصد بیشتر از میانگین کشوری است؛ بیش از 30 درصد از ۹ هزار کیلومتر خطوط انتقال و شبکه آب در این استان فرسوده است. شرایط خاص جغرافیایی و پراکندگی جمعیتی گسترده آن در کنار این حجم از فرسودگی خطوط و شبکههای آبرسانی، باعث شده تأمین آب شرب در این استان علیرغم آنکه ۱۰ درصد روانآبهای کشور را دارد، سخت و بسیار پرهزینه باشد. به گفته استاندار کهگیلویه و بویراحمد از ۹ هزار کیلومتر شبکه انتقال آب استان، دو هزار و ۸۰۰ کیلومتر آن فرسوده است.
همانطور که یدالله رحمانی عنوان کرده بود اصلاح این میزان از فرسودگیها نیازمند ۱۱ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان اعتبار است و این معادل اعتبارات عمرانی چهار سال استان در همه بخشها است. باید پرسید چرا در گذشته فرسودگیها به موقع اصلاح نشدهاند تا اینگونه روی هم انباشته شوند؟
دادهها نشان میدهد حداقل از یک دهه گذشته، زنگ خطر تنش آبی در این استان به صدا درآمده بود. در دهه 90 وزارت نیرو، کهگیلویه و بویراحمد را در کنار 20 استان دیگر در وضعیت تنش آبی توصیف کرده بود. حالا که یک دهه از آن روز میگذرد، به دلیل انباشت مسأله، در کنار فرسودگی بیشتر خطوط توزیع انتقال آب، میزان بارندگی کاهش یافته و همزمان با آن استفاده غیرمجاز از آب نیز افزایش یافته است. همه این موارد با هم موجب شده، در استانی که بیش از 10 درصد روانآبهای کشور در دارد، 9 شهر در وضعیت تنش آبی قرار بگیرند.
کمبود آب در کهگیلویه و بویراحمد تبدیل به مسألهای بدخیم شده و در کنار آن مسائلی همچون کمبود اعتبارات عمرانی، افزایش نرخ بیکاری، بخش خصوصی ضعیف، کاهش ارزش پول ملی، افزایش تورم و در کنار همه اینها افزایش رشد جمعیت و مهاجرت به شهرها، باعث شده به وضعیت همایندی مسائل برسیم. یعنی همزمان چند مسأله با هم سربرآوردهاند که رفع آنها را با مشکل مواجه کرده است.
هر چند هنوز که به فصل گرم سال نرسیدهایم، اما گلایههای برخی از شهروندان کهگیلویه و بویراحمدی از قطعی آب شنیده میشود. ازآنجا که تأمین آب حیاتیترین و اساسیترین خدمت عمومی محسوب میشود، بهتر است که بخش بیشتری از اعتبارات عمرانی صرف اصلاح شبکههای توزیع آب، تعمیر و جایگزینی پمپهای خراب و جلوگیری از استفاده غیرمجاز از آب شود. شاید بتوان در این دولت کمبود آب را از یک مسأله بدخیم به مسألهای خوشخیم تغییر داد.
این گزارش نافی خدمات مسئولین حوزه آب استان کهگیلویه و بویراحمد نیست و صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. کبنا نیوز آمادگی درج جوابیه مسئولین مربوطه را دارد.