تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۳ ساعت ۲۲:۵۷
کد مطلب : ۴۹۴۷۷۳
کبنانیوز قطعاتی از پازل اقدامات و برنامه‌های نماینده بویراحمد، دنا و مارگون را در کنار هم قرار داده است؛
نگاهی به رفتارشناسی سیاسی محمد بهرامی / اقدامات یک‌ساله او ترجمان ایده «ترکیب علم و عمل» بود / بهرامی چه رؤیاهای بزرگی در سر دارد؟
۱
کبنا ؛حضور محمد بهرامی در اتاق فکر روزنامه دنیای اقتصاد و گفت‌گو با اکو ایران، این سؤال را مطرح می‌کند که این نماینده کهگیلویه و بویراحمد به دنبال چیست؟ آیا او رؤیاهای بزرگی در سر دارد؟ برای پاسخ به این پرسش‌ها به رفتارشناسی سیاسی او پرداخته‌ایم.
به گزارش کبنا، صحبت‌های اخیر محمد بهرامی نماینده شهرستان‌های بویراحمد، دنا و مارگون در مجلس شورای اسلامی با سایت اکو ایران که در حوزه اقتصاد ایران فعالیت می‌کند و همچنین حضور او در نشستی اقتصادی با میزبانی روزنامه دنیای اقتصاد این سؤال را مطرح می‌کند که بهرامی به دنبال چیست؟ برای پاسخ به این پرسش لازم است نگاهی از منظر رفتارشناسی سیاسی به عملکرد چندماهه او داشته باشیم؛ البته هر چند حضور او در مجلس هنوز به یک سال نرسیده، اما بر اساس همین مدت محدود نیز می‌توان در مورد رویکرد او گمانه‌زنی کرد؛ چرا که بررسی نمایندگان ادوار پیشین استان نشان داده با بررسی صرفاً چند از ماه عملکرد آنها می‌توان به عملکرد چهارساله آنها پی برد؛ در واقع رفتار چند ماه از آنها را می‌توان به کل دوره نمایندگی‌شان تعمیم داد؛ تجربه دوره‌های گذشته این موضوع را تأیید کرده است. اگر نماینده‌ای در چند ماه نخستش صرفاً در حد همان حوزه انتخابیه‌اش عملکرد داشته، در سال‌های آینده نیز همان رویه را ادامه داده است. حال با تکیه بر تجارب پیشین نگاهی به رفتارشناسی سیاسی نماینده کنونی بویراحمد، دنا و مارگون می‌اندازیم. اما برای این کار لازم است کمی به عقب برگردیم.
محمد بهرامی سیف‌آباد عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج و شهردار اسبق شهر یاسوج است؛ او که فردی برآمده از بدنه دانشگاه است، تا پیش از ورود به مجلس شورای اسلامی به‌عنوان شهردار موفق این شهر از او یاد می‌شد. اتفاقاً یکی از نقاط قوت او برای حضور در مجلس نیز همین سابقه موفقش در شهرداری بود که با تیم فوتبال شهرداری یاسوج گره خورده بود. اما او در زمان حضور در انتخابات، تنها بر گذشته‌اش تأکید نکرد؛ بهرامی در شعارهای انتخاباتی، وجهه علمی‌اش را در کنار اعتقاد به پراگماتیسم قرار داد و از ترکیب این دو، ندای تغییر سر داد؛ گویی بن‌بستی که اکنون در حوزه انتخابیه وجود دارد ناشی از رها کردن این دو مؤلفه است؛ او این نوید را می‌داد که تبعیضات قومی، جغرافیایی و سیاسی را باید کنار گذاشت؛ راه این رهایی را نیز تمسک به علم و عمل عنوان کرد.
بالاخره او با ارائه برنامه‌هایش توانست در فضایی چندقطبی برنده انتخابات و راهی مجلس شورای اسلامی شود. برخی از رقبای بهرامی از همان روز نخست پیروزی بهرامی و شکست نامزد مطبوعشان، شمشیر را از رو بستند و ادعا کردند که او توانایی حضور در مجلس را ندارد و لفب نماینده تک‌دوره‌ای را به او دادند؛ این‌ها همه در حالی رخ داد که بهرامی هنوز کارش در مجلس را رسماً آغاز نکرده بود. بنابراین وضعیت گونه‌ای به نظر می‌رسید که گویا بهرامی در این بستر سیاست‌زده کار سختی پیش رو دارد. پیش از آنکه مجلس دوازدهم کارش را شروع کند، او در یک برنامه زنده تلویزیونی حاضر شد و علیرغم فضایی که رقیبانش به وجود آورده بودند، توانست تسلطش را همزمان بر فضای سیاسی و رسانه‌ای نشان دهد. از آن موقع تاکنون او در چهار برنامه زنده تلویزیونی حاضر شده است؛ بررسی روند این گفت‌وگوهای تلویزیونی به خوبی نشان می‌دهد او سیری صعودی در این برنامه‌ها داشته است. اما بهرامی صرفاً به این گفت‌وگوها اکتفا نکرده و از سایر ابزارهای رسانه‌ای نوین نیز استفاده کرده است.
بسیاری از نمایندگان ادوار پیشین استان کهگیلویه و بویراحمد، نوعی برخورد ابزاری با رسانه‌ها داشتند؛ استفاده از این ابزارها صرفاً تا زمان پیروزی در انتخابات برای آنها معنا داشت؛ بدون این‌که نامی از نماینده‌ای برده شود، مخاطبان می‌توانند صفحه شخصی برخی از نمایندگان ادوار استان در فضای مجازی را بررسی کنند؛ دوره‌های فراز و نشیب فعالیت‌های رسانه‌های آنها ارتباط عمیقی با فضای انتخاباتی دارد؛ در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) نمایندگان بیشترین توئیت‌ها را در زمان انتخابات نوشته‌اند؛ در واقع پیک فعالیت آنها به همان دوران رقابت‌ها برمی‌گردد و پس از پیروزی به یک‌باره فروکش کرده است. اما بهرامی نه تنها پیش از انتخابات در این فضا فعالیت داشته، بلکه پس از حضور در مجلس نیز به تناسب حوادث مختلف کشور، توئیت‌های متعددی منتشر کرده است که یکی از آخرین توئیت‌های او واکنشش نسبت به توهین نماینده ماهشهر بود.
اما او علاوه بر توئیتر در فضای اینستاگرام نیز فعالیت دارد. صفحات متعددی به نزدیکان او در این شبکه اجتماعی منتسب است که همگی فعال هستند و سخنان و اقدامات او را پوشش می‌دهند. علاوه بر شبکه‌های اجتماعی، بهرامی در سایت‌های استانی نیز هرزچندگاهی یادداشت‌هایی منتشر می‌کند. اما نکته جالب این‌جاست که او فضای بزرگتری را برای فعالیت‌های رسانه‌ای خود انتخاب کرده است؛ روزنامه‌های سراسری همچون دنیای اقتصاد، جهان صنعت و سایت پرطرفدار و وزین اکوایران (تصویر اقتصاد ایران). او بارها در این روزنامه‌ها یادداشت منتشر کرده، اظهار نظر نموده و یا گفت‌وگو کرده است. اخیراً در گفت‌وگویی که با خبرنگار اکوایران داشت از واردات بنزین دفاع کرد؛ مسأله‌ای ملی که تا پیش از این کمتر موضع‌گیری‌ای از سوی نمایندگان استان در آن حوزه دیده‌ایم.
اما مهمتر از موارد بالا حضور بهرامی در اتاق فکر روزنامه دنیای اقتصاد بود؛ بهرامی به عنوان نائب رئیس کمیسیون انرژی مجلس با گروهی از متخصصان، کارشناسان و اندیشمندان حوزه‌های اقتصاد و انرژی کشور در اتاق فکر دنیای اقتصاد در زمینه انرژی و ناترازی آن گفت‌وگو کرد. پدیده‌ای که تاکنون در بین نمایندگان ادوار حوزه انتخابیه نظیر نداشته است؛ البته ناگفته نماند بهرامی در گذشته نیز نشان داده که مسائل ملی را در اولویت کارش قرار داده است؛ هفته گذشته که وزیر ارتباطات به کهگیلویه و بویراحمد سفر کرده بود، بهرامی برای افتتاح پروژه‌ای به یکی دیگر از استان‌های کشور رفته بود؛ البته بابت عدم حضورش در استان، با انتشار یادداشتی علت آن را توضیح داد.
بهرامی در نشست دنیای اقتصاد، در حضور بزرگان اقتصاد کشور صحبت کرد؛ نامهای اقتصاددانانی همچون حسین عبده تبریزی و مسعود نیلی که تقریباً برای همه ایرانی‌ها نام‌هایی آشنا هستند در این نشست حضور داشتند؛ عبده‌تبریزی از اساتید اقتصاد، بنیان‌گذار نخستین بانک غیردولتی ایران، عضو هیئت تحریریه نشریه‌های متعدد، صاحب امتیاز روزنامه سرمایه، دبیرکل بورس اوراق بهادار تهران (۱۳۸۴–۱۳۸۲) و مشاور خصوصی‌سازی وزارت اقتصاد (۱۳۸۴–۱۳۸۰) و هم‌اکنون مشاور اقتصادی رئیس جمهور است. مسعود نیلی نیز اقتصاددان و مدرس بازنشسته دانشگاه، مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور دولت‌های یازدهم و دوازدهم، معاون سازمان برنامه و بودجه و عضو شورای اقتصاد کشور بوده و نقش مهمی در تدوین سیاست‌های کلان اقتصادی و تهیه اولین، سومین و چهارمین برنامه پنج ساله توسعه کشور ایفا کرده؛ او همچنین رئیس مؤسسه آموزش عالی در برنامه‌ریزی (نیاوران) بوده است.
در این نشست، بهرامی، از «برنامه‌ریزی» به‌عنوان حلقه گمشده ناترازی انرژی در ایران یاد کرد و از عدم الزام برخی از مسئولین به اجرای برنامه جامع در این حوزه انتقاد نمود. او همچنین از درگیری بین وزارت نیرو و نفت انتقاد کرد و خواستار هماهنگی بیشتر بین این دو وزارت شد. بهرامی صرفاً به این موارد اکتفا نکرد و با ارائه راه حل، استفاده از انرژی‌های پاک را راهکاری برای جبران ناترازی در حوزه انرژی عنوان کرد. از صحبت‌های در آن نشست می‌توان پی برد که او همچنان بر ترکیب علم و عمل تأکید دارد و این ایده صرفاً یک شعار انتخاباتی نبوده است.
رفتارها، دیدارهای متعدد بهرامی، گفت‌وگو با روزنامه‌های ملی، صدا و سیما، مذاکرات و تریبون‌های مختلف، بخشی از پازل رفتارشناسی سیاسی بهرامی را تکمیل می‌کنند. حضور در همایش‌های ملی همچون پتروفن و قلم‌زنی در رسانه‌های ملی را باید در کنار فعالیت‌های محلی او قرار داد؛ برخورد جدی او با رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور، نشان داد که بهرامی چه رویکرد و تعصبی در مقابل حق و حقوق مردم حوزه انتخابیه‌اش دارد؛ اما این مسئولیت‌پذیری محلی صرفاً در اینجا محدود نمانده و با دغدغه‌های ملی پیوند یافته است.
تا اینجای کار می‌توان گفت رفتار بهرامی نشان از آن دارد که این نماینده استان کهگیلویه و بویراحمد، در پی آن است بسیار فراتر از نقش یک نماینده محلی را ایفا کند. البته بر اساس اصول هفتاد و یکم و هفتاد و ششم قانون اساسی، نمایندگان مجلس حق وصع قانون در عموم مسائل و تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارند. اما متأسفانه در کهگیلویه و بویراحمد تا پیش از این، نقش نمایندگی بیشتر قائم به حوزه انتخابیه بود و چشم‌انداز نمایندگان حتی اگر افزایش می‌یافت، از وسعت استان فراتر نمی‌رفت.
حال اگر این تکه‌های پازل را در کنار پست‌های اخیر اینستاگرامی او بگذاریم؛ به نظر می‌رسد بخشی از داستان روشن شده باشد؛ با توجه به این قطعات می‌توان این فرضیه را مطرح کرد که این نماینده استان کهگیلویه و بویراحمد، چندین برنامه کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت دارد. همه این برنامه‌ها در چهار مرحله سالانه قرار گرفته‌اند؛ بدین‌صورت که او یک برنامه یک‌ساله برای خود تعریف کرده، آن را در سال‌های دیگر ادامه داده و تکمیل می‌کند؛ البته به نظر می‌رسد علاوه بر این هر سال برنامه‌های جدید نیز طراحی کند. حال با توجه به بررسی این قطعات می‌توان گفت برنامه سال نخست او، فضاشناسی سیاسی افراد، جریانات و محیط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور، توسعه ارتباطات و تأثیرگذاری در میدان سیاست و اقتصاد است. به همین خاطر است که از ابزارهای ارتباطی بیشترین استفاده را برده است. حال برای تکمیل این برنامه باید منتظر سال دوم نمایندگی او باشیم. به هر حال، اکنون که او ارتباطات و قدرت تأثیرگذاری‌اش را به واسطه این برنامه‌ها افزایش داده، در سال دوم، اقدامات ایجابی او در همین حوزه‌ها به نتیجه می‌رسند؛ این، ترجمانِ همان ایده ترکیب علم و عمل است. اما هم‌اکنون یک سؤال بزرگ بی‌پاسخ مانده است؛ بهرامی چه رؤیاهای بزرگی در سر دارد؟ برای پاسخ به این سؤال باید نیم‌سال دیگر نیز صبر کرد.
به گزارش کبنا، صحبت‌های اخیر محمد بهرامی نماینده شهرستان‌های بویراحمد، دنا و مارگون در مجلس شورای اسلامی با سایت اکو ایران که در حوزه اقتصاد ایران فعالیت می‌کند و همچنین حضور او در نشستی اقتصادی با میزبانی روزنامه دنیای اقتصاد این سؤال را مطرح می‌کند که بهرامی به دنبال چیست؟ برای پاسخ به این پرسش لازم است نگاهی از منظر رفتارشناسی سیاسی به عملکرد چندماهه او داشته باشیم؛ البته هر چند حضور او در مجلس هنوز به یک سال نرسیده، اما بر اساس همین مدت محدود نیز می‌توان در مورد رویکرد او گمانه‌زنی کرد؛ چرا که بررسی نمایندگان ادوار پیشین استان نشان داده با بررسی صرفاً چند از ماه عملکرد آنها می‌توان به عملکرد چهارساله آنها پی برد؛ در واقع رفتار چند ماه از آنها را می‌توان به کل دوره نمایندگی‌شان تعمیم داد؛ تجربه دوره‌های گذشته این موضوع را تأیید کرده است. اگر نماینده‌ای در چند ماه نخستش صرفاً در حد همان حوزه انتخابیه‌اش عملکرد داشته، در سال‌های آینده نیز همان رویه را ادامه داده است. حال با تکیه بر تجارب پیشین نگاهی به رفتارشناسی سیاسی نماینده کنونی بویراحمد، دنا و مارگون می‌اندازیم. اما برای این کار لازم است کمی به عقب برگردیم.
محمد بهرامی سیف‌آباد عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج و شهردار اسبق شهر یاسوج است؛ او که فردی برآمده از بدنه دانشگاه است، تا پیش از ورود به مجلس شورای اسلامی به‌عنوان شهردار موفق این شهر از او یاد می‌شد. اتفاقاً یکی از نقاط قوت او برای حضور در مجلس نیز همین سابقه موفقش در شهرداری بود که با تیم فوتبال شهرداری یاسوج گره خورده بود. اما او در زمان حضور در انتخابات، تنها بر گذشته‌اش تأکید نکرد؛ بهرامی در شعارهای انتخاباتی، وجهه علمی‌اش را در کنار اعتقاد به پراگماتیسم قرار داد و از ترکیب این دو، ندای تغییر سر داد؛ گویی بن‌بستی که اکنون در حوزه انتخابیه وجود دارد ناشی از رها کردن این دو مؤلفه است؛ او این نوید را می‌داد که تبعیضات قومی، جغرافیایی و سیاسی را باید کنار گذاشت؛ راه این رهایی را نیز تمسک به علم و عمل عنوان کرد.
بالاخره او با ارائه برنامه‌هایش توانست در فضایی چندقطبی برنده انتخابات و راهی مجلس شورای اسلامی شود. برخی از رقبای بهرامی از همان روز نخست پیروزی بهرامی و شکست نامزد مطبوعشان، شمشیر را از رو بستند و ادعا کردند که او توانایی حضور در مجلس را ندارد و لفب نماینده تک‌دوره‌ای را به او دادند؛ این‌ها همه در حالی رخ داد که بهرامی هنوز کارش در مجلس را رسماً آغاز نکرده بود. بنابراین وضعیت گونه‌ای به نظر می‌رسید که گویا بهرامی در این بستر سیاست‌زده کار سختی پیش رو دارد. پیش از آنکه مجلس دوازدهم کارش را شروع کند، او در یک برنامه زنده تلویزیونی حاضر شد و علیرغم فضایی که رقیبانش به وجود آورده بودند، توانست تسلطش را همزمان بر فضای سیاسی و رسانه‌ای نشان دهد. از آن موقع تاکنون او در چهار برنامه زنده تلویزیونی حاضر شده است؛ بررسی روند این گفت‌وگوهای تلویزیونی به خوبی نشان می‌دهد او سیری صعودی در این برنامه‌ها داشته است. اما بهرامی صرفاً به این گفت‌وگوها اکتفا نکرده و از سایر ابزارهای رسانه‌ای نوین نیز استفاده کرده است.
بسیاری از نمایندگان ادوار پیشین استان کهگیلویه و بویراحمد، نوعی برخورد ابزاری با رسانه‌ها داشتند؛ استفاده از این ابزارها صرفاً تا زمان پیروزی در انتخابات برای آنها معنا داشت؛ بدون این‌که نامی از نماینده‌ای برده شود، مخاطبان می‌توانند صفحه شخصی برخی از نمایندگان ادوار استان در فضای مجازی را بررسی کنند؛ دوره‌های فراز و نشیب فعالیت‌های رسانه‌های آنها ارتباط عمیقی با فضای انتخاباتی دارد؛ در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) نمایندگان بیشترین توئیت‌ها را در زمان انتخابات نوشته‌اند؛ در واقع پیک فعالیت آنها به همان دوران رقابت‌ها برمی‌گردد و پس از پیروزی به یک‌باره فروکش کرده است. اما بهرامی نه تنها پیش از انتخابات در این فضا فعالیت داشته، بلکه پس از حضور در مجلس نیز به تناسب حوادث مختلف کشور، توئیت‌های متعددی منتشر کرده است که یکی از آخرین توئیت‌های او واکنشش نسبت به توهین نماینده ماهشهر بود.
اما او علاوه بر توئیتر در فضای اینستاگرام نیز فعالیت دارد. صفحات متعددی به نزدیکان او در این شبکه اجتماعی منتسب است که همگی فعال هستند و سخنان و اقدامات او را پوشش می‌دهند. علاوه بر شبکه‌های اجتماعی، بهرامی در سایت‌های استانی نیز هرزچندگاهی یادداشت‌هایی منتشر می‌کند. اما نکته جالب این‌جاست که او فضای بزرگتری را برای فعالیت‌های رسانه‌ای خود انتخاب کرده است؛ روزنامه‌های سراسری همچون دنیای اقتصاد، جهان صنعت و سایت پرطرفدار و وزین اکوایران (تصویر اقتصاد ایران). او بارها در این روزنامه‌ها یادداشت منتشر کرده، اظهار نظر نموده و یا گفت‌وگو کرده است. اخیراً در گفت‌وگویی که با خبرنگار اکوایران داشت از واردات بنزین دفاع کرد؛ مسأله‌ای ملی که تا پیش از این کمتر موضع‌گیری‌ای از سوی نمایندگان استان در آن حوزه دیده‌ایم.
اما مهمتر از موارد بالا حضور بهرامی در اتاق فکر روزنامه دنیای اقتصاد بود؛ بهرامی به عنوان نائب رئیس کمیسیون انرژی مجلس با گروهی از متخصصان، کارشناسان و اندیشمندان حوزه‌های اقتصاد و انرژی کشور در اتاق فکر دنیای اقتصاد در زمینه انرژی و ناترازی آن گفت‌وگو کرد. پدیده‌ای که تاکنون در بین نمایندگان ادوار حوزه انتخابیه نظیر نداشته است؛ البته ناگفته نماند بهرامی در گذشته نیز نشان داده که مسائل ملی را در اولویت کارش قرار داده است؛ هفته گذشته که وزیر ارتباطات به کهگیلویه و بویراحمد سفر کرده بود، بهرامی برای افتتاح پروژه‌ای به یکی دیگر از استان‌های کشور رفته بود؛ البته بابت عدم حضورش در استان، با انتشار یادداشتی علت آن را توضیح داد.
بهرامی در نشست دنیای اقتصاد، در حضور بزرگان اقتصاد کشور صحبت کرد؛ نامهای اقتصاددانانی همچون حسین عبده تبریزی و مسعود نیلی که تقریباً برای همه ایرانی‌ها نام‌هایی آشنا هستند در این نشست حضور داشتند؛ عبده‌تبریزی از اساتید اقتصاد، بنیان‌گذار نخستین بانک غیردولتی ایران، عضو هیئت تحریریه نشریه‌های متعدد، صاحب امتیاز روزنامه سرمایه، دبیرکل بورس اوراق بهادار تهران (۱۳۸۴–۱۳۸۲) و مشاور خصوصی‌سازی وزارت اقتصاد (۱۳۸۴–۱۳۸۰) و هم‌اکنون مشاور اقتصادی رئیس جمهور است. مسعود نیلی نیز اقتصاددان و مدرس بازنشسته دانشگاه، مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور دولت‌های یازدهم و دوازدهم، معاون سازمان برنامه و بودجه و عضو شورای اقتصاد کشور بوده و نقش مهمی در تدوین سیاست‌های کلان اقتصادی و تهیه اولین، سومین و چهارمین برنامه پنج ساله توسعه کشور ایفا کرده؛ او همچنین رئیس مؤسسه آموزش عالی در برنامه‌ریزی (نیاوران) بوده است.
در این نشست، بهرامی، از «برنامه‌ریزی» به‌عنوان حلقه گمشده ناترازی انرژی در ایران یاد کرد و از عدم الزام برخی از مسئولین به اجرای برنامه جامع در این حوزه انتقاد نمود. او همچنین از درگیری بین وزارت نیرو و نفت انتقاد کرد و خواستار هماهنگی بیشتر بین این دو وزارت شد. بهرامی صرفاً به این موارد اکتفا نکرد و با ارائه راه حل، استفاده از انرژی‌های پاک را راهکاری برای جبران ناترازی در حوزه انرژی عنوان کرد. از صحبت‌های در آن نشست می‌توان پی برد که او همچنان بر ترکیب علم و عمل تأکید دارد و این ایده صرفاً یک شعار انتخاباتی نبوده است.
رفتارها، دیدارهای متعدد بهرامی، گفت‌وگو با روزنامه‌های ملی، صدا و سیما، مذاکرات و تریبون‌های مختلف، بخشی از پازل رفتارشناسی سیاسی بهرامی را تکمیل می‌کنند. حضور در همایش‌های ملی همچون پتروفن و قلم‌زنی در رسانه‌های ملی را باید در کنار فعالیت‌های محلی او قرار داد؛ برخورد جدی او با رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور، نشان داد که بهرامی چه رویکرد و تعصبی در مقابل حق و حقوق مردم حوزه انتخابیه‌اش دارد؛ اما این مسئولیت‌پذیری محلی صرفاً در اینجا محدود نمانده و با دغدغه‌های ملی پیوند یافته است.
تا اینجای کار می‌توان گفت رفتار بهرامی نشان از آن دارد که این نماینده استان کهگیلویه و بویراحمد، در پی آن است بسیار فراتر از نقش یک نماینده محلی را ایفا کند. البته بر اساس اصول هفتاد و یکم و هفتاد و ششم قانون اساسی، نمایندگان مجلس حق وصع قانون در عموم مسائل و تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارند. اما متأسفانه در کهگیلویه و بویراحمد تا پیش از این، نقش نمایندگی بیشتر قائم به حوزه انتخابیه بود و چشم‌انداز نمایندگان حتی اگر افزایش می‌یافت، از وسعت استان فراتر نمی‌رفت.
حال اگر این تکه‌های پازل را در کنار پست‌های اخیر اینستاگرامی او بگذاریم؛ به نظر می‌رسد بخشی از داستان روشن شده باشد؛ با توجه به این قطعات می‌توان این فرضیه را مطرح کرد که این نماینده استان کهگیلویه و بویراحمد، چندین برنامه کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت دارد. همه این برنامه‌ها در چهار مرحله سالانه قرار گرفته‌اند؛ بدین‌صورت که او یک برنامه یک‌ساله برای خود تعریف کرده، آن را در سال‌های دیگر ادامه داده و تکمیل می‌کند؛ البته به نظر می‌رسد علاوه بر این هر سال برنامه‌های جدید نیز طراحی کند. حال با توجه به بررسی این قطعات می‌توان گفت برنامه سال نخست او، فضاشناسی سیاسی افراد، جریانات و محیط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور، توسعه ارتباطات و تأثیرگذاری در میدان سیاست و اقتصاد است. به همین خاطر است که از ابزارهای ارتباطی بیشترین استفاده را برده است. حال برای تکمیل این برنامه باید منتظر سال دوم نمایندگی او باشیم. به هر حال، اکنون که او ارتباطات و قدرت تأثیرگذاری‌اش را به واسطه این برنامه‌ها افزایش داده، در سال دوم، اقدامات ایجابی او در همین حوزه‌ها به نتیجه می‌رسند؛ این، ترجمانِ همان ایده ترکیب علم و عمل است. اما هم‌اکنون یک سؤال بزرگ بی‌پاسخ مانده است؛ بهرامی چه رؤیاهای بزرگی در سر دارد؟ برای پاسخ به این سؤال باید نیم‌سال دیگر نیز صبر کرد.
