تاریخ انتشار
شنبه ۸ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۵۲
کد مطلب : ۴۹۴۳۲۰
سلسلهیادداشتهایی از احسان خانمحمدی؛
بازخوانی بیانیه گام دوم انقلاب (بخش چهارم) / از افزایش بینش سیاسی تا توزیع عادلانه منابع و امکانات / حدیث «الناس علی دین ملوکهم»؛ ترجمان رواج اخلاق و معنویت در جامعه است
۰
کبنا ؛
احسان خانمحمدی (دانشآموخته دکتری جامعهشناسی)؛ با وجود اینکه شش سال از انتشار بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی از سوی رهبر انقلاب میگذرد، اما بهجز همان یکیدو سال نخست پس از انتشار بیانیه، دیگر توجه زیادی به آن بهویژه از سوی رسانهها نشده است؛ این در حالی است که بیانیه مذکور، نقشه راه این کشور برای دهههای آینده است. ازاینرو ما قصد داریم در سلسلهیادداشتهایی به بازخوانی آن بپردازیم. بخش چهارم بازخوانی این بیانیه را در ادامه میتوانید بخوانید.
در ادامه بخشهای پیشین بازخوانی بیانیه گام دوم، در این بخش به دیگر دستاوردهای انقلاب اسلامی میپردازیم که در بخشی با عنوان «برکات بزرگ انقلاب اسلامی» آمده است.
چهارمین دستاورد انقلاب اسلامی در این بیانیه با عنوان «ارتقاء شگفتآور بینش سیاسی آحاد مردم» ارائه شده است. در این بخش به دو موضوع مهم اشاره شده است؛ در بخش نخست آن آمده که بینش سیاسی و تحلیل سیاسی مردم در موضوعات مختلف افزایش یافته است و در بخش دوم به این موضوع اشاره شده که تحلیل سیاسی از دست طبقهای محدود و عزلتجو به نام روشنفکر خارج شده و حالا روشنفکری در اختیار همه آحاد مردم فارغ از سن و گروه و طبقه، قرار گرفته است.
در این بخش از بیانیه بر افزایش بینش سیاسی پس از انقلاب تأکید شده است؛ موضوع مهمی که در بینش سیاسی مهم است، نگاه کلان به مسائل جامعه است که پس از انقلاب در موضوعاتی همچون نگاه به رژیم صهیونیستی، دخالتهای آمریکا در منطقه، انرژی هستهای و سایر موضوعات کلان خود را نشان داده است. پس از انقلاب، دریچه و رویکرد نگاه به جامعه و تحولات داخلی، اجتماعی و جهانی تغییر کرد و نوعی بینش سیاسی شکل گرفت که اختصاصاً مختص انقلاب اسلامی است.
از سوی دیگر، این شکل از آگاهی و بینش سیاسی دیگر محدود به یک قشر و طبقه خاص نیست؛ در حالی که پیش از انقلاب، طبقهای به نام روشنفکر خود را نخبه و یکهتاز عرصه اندیشه میدانست، حال همه شهروندان در مورد مسائل ریز و درشت سیاسی و اجتماعی دارای تحلیل و بینش سیاسی هستند. در واقع بر اساس آنچه که در بیانیه گام دوم آمده، نگاههای جزئی کاهش یافته و در مقابل آن نگاه کلان قوت گرفته و این رویکرد نه به یک قشر خاص، بلکه تبدیل به مسألهای عمومی برای همگان شده است.
بیشتر بخوانید؛
بازخوانی بیانیه گام دوم انقلاب (بخش نخست) / نقشه راه آینده؛ آیندهنگری همراه با واقعبینی / مسئولین کهگیلویه و بویراحمد پاسخ دهند تاکنون چه نقشی در ترویج این بیانیه داشتهاند؟
بازخوانی بیانیه گام دوم انقلاب (بخش دوم) / چهارچوبها را در هم شکست و کهنگی کلیشهها را به رخ دنیا کشید / نه بیرحم و خونریز؛ نه منفعل و مردد / رهبر انقلاب چه کسانی را کارگزاران طی مسیر از «واقعیتها» به «بایدها» قرار داده است؟
در ادامه بخشهای پیشین بازخوانی بیانیه گام دوم، در این بخش به دیگر دستاوردهای انقلاب اسلامی میپردازیم که در بخشی با عنوان «برکات بزرگ انقلاب اسلامی» آمده است.
چهارمین دستاورد انقلاب اسلامی در این بیانیه با عنوان «ارتقاء شگفتآور بینش سیاسی آحاد مردم» ارائه شده است. در این بخش به دو موضوع مهم اشاره شده است؛ در بخش نخست آن آمده که بینش سیاسی و تحلیل سیاسی مردم در موضوعات مختلف افزایش یافته است و در بخش دوم به این موضوع اشاره شده که تحلیل سیاسی از دست طبقهای محدود و عزلتجو به نام روشنفکر خارج شده و حالا روشنفکری در اختیار همه آحاد مردم فارغ از سن و گروه و طبقه، قرار گرفته است.
در این بخش از بیانیه بر افزایش بینش سیاسی پس از انقلاب تأکید شده است؛ موضوع مهمی که در بینش سیاسی مهم است، نگاه کلان به مسائل جامعه است که پس از انقلاب در موضوعاتی همچون نگاه به رژیم صهیونیستی، دخالتهای آمریکا در منطقه، انرژی هستهای و سایر موضوعات کلان خود را نشان داده است. پس از انقلاب، دریچه و رویکرد نگاه به جامعه و تحولات داخلی، اجتماعی و جهانی تغییر کرد و نوعی بینش سیاسی شکل گرفت که اختصاصاً مختص انقلاب اسلامی است.
از سوی دیگر، این شکل از آگاهی و بینش سیاسی دیگر محدود به یک قشر و طبقه خاص نیست؛ در حالی که پیش از انقلاب، طبقهای به نام روشنفکر خود را نخبه و یکهتاز عرصه اندیشه میدانست، حال همه شهروندان در مورد مسائل ریز و درشت سیاسی و اجتماعی دارای تحلیل و بینش سیاسی هستند. در واقع بر اساس آنچه که در بیانیه گام دوم آمده، نگاههای جزئی کاهش یافته و در مقابل آن نگاه کلان قوت گرفته و این رویکرد نه به یک قشر خاص، بلکه تبدیل به مسألهای عمومی برای همگان شده است.
بیشتر بخوانید؛
بازخوانی بیانیه گام دوم انقلاب (بخش نخست) / نقشه راه آینده؛ آیندهنگری همراه با واقعبینی / مسئولین کهگیلویه و بویراحمد پاسخ دهند تاکنون چه نقشی در ترویج این بیانیه داشتهاند؟
بازخوانی بیانیه گام دوم انقلاب (بخش دوم) / چهارچوبها را در هم شکست و کهنگی کلیشهها را به رخ دنیا کشید / نه بیرحم و خونریز؛ نه منفعل و مردد / رهبر انقلاب چه کسانی را کارگزاران طی مسیر از «واقعیتها» به «بایدها» قرار داده است؟
بازخوانی بیانیه گام دوم انقلاب (بخش سوم) / گذار از انحطاط تاریخی به انقلاب اسلامی / نگاهی به تجربه چهاردههای ایران در علم، فناوری و مشارکت سیاسی
«سنگین کردن کفه عدالت در تقسیم امکانات کشور» پنجمین دستاوردی است که در بیانیه گام دوم بر آن تأکید شده است. هر چند در ابتدای این بخش از بیانیه آمده که رهبر انقلاب از عدالت موجود هنوز رضایت کامل را ندارد، اما در ادامه مثالهایی زده میشود که همگی نشان دهنده افزایش گسترده دسترسی همگانی به امکانات و منابع کشور است. در این بخش از بیانیه آمده که پیش از انقلاب، امکانات در بخش خاصی از کشور متمرکز بود. اما حالا با تمرکززدایی، این امکانات به همه نقاط کشور سرازیر شده است. در استانی همچون کهگیلویه و بویراحمد هیچ راه بزرگ و توسعهیافتهای وجود نداشت؛ حتی به گفته مدیرعامل آب منطقهای کهگیلویه و بویراحمد، تمام پروژههای آب استان مربوط به سال 1357 به اینسوست. یکی از شاخصهای مهم برای بررسی وضعیت عدالت، ضریب جینی است که بر اساس آن نابرابری و فاصله طبقاتی در حوزه ثروت و دسترسی به امکانات سنجیده میشود. در سالهای پس از انقلاب، این شاخص، کاهش قابل ملاحظهای داشته است. جابجایی خدمت و ثروت از مرکز به همه جای کشور، در صدر قرار گرفتن روستاها، جابجایی خدمت از مناطق مرفهنشین به مناطق پاییندست، راهسازی و خانهسازی در سطحی وسیع و گسترده، ایجاد مراکز صنعتی، اصلاح امور کشاورزی، رساندن آب و برق و مراکز درمانی، و ایجاد واحدهای دانشگاهی سد و نیروگاه، از جمله مواردی است که دسترسی همگانی به آنها صورت گرفته است.
دستاورد دیگری که در این بخش از بیانیه بر آن تأکید شده «افزایش چشمگیر معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه» است. همانطور که در بیانیه آمده، معنویت و اخلاق اموری حکومتی نیستند، اما اصول رفتاری حاکمان میتواند به افزایش معنویت و اخلاق در جامعه بینجامد. معنویت و اخلاق نیازمند جهاد و تلاش است و این جهاد و تلاش بدون همراهی حکومتها میسر نیست. همانطور که گفته شد اخلاق و معنویت با دستور و فرمان به دست نمیآید بنابراین حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره به دست بیاورند. اولاً خود باید منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند و ثاتیاً زمینه را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادهای اجتماعی در این باره میدان دهند. همانطور که در این بیانیه آمده، وظیفه حکومت بسترسازی برای افزایش معنویت و اخلاق در جامعه است و به زور نمیتواند این موارد را افزایش دهد. از سوی دیگر، زمانی که مسئولین و مدیران پایبند اصول اخلاقی نباشند، به تدریج رفتارهای اخلاقی ناپسند در جامعه رواج پیدا میکند. بسیاری از محققانی که در حوزه سلامت اداری کار میکنند متفقالقول معتقدند که فساد پدیدهای است که از بالا به پایین سرازیر میشود؛ به این معنا که اگر مسئولین رشوه بپذیرند یا خویشاوندسالاری را رواج دهند، به تدریج رشوهدهی و پارتیبازی به عمق جامعه نفوذ پیدا میکند؛ نتیجه این تحقیقات ترجمان همان حدیث معروف «الناس علی دین ملوکهم» است. بر این اساس، مردم معمولاً بر اساس اخلاق و منش حاکمان جامعه قدم برمیدارند. در بخشی از بیانیه گام دوم، آنجایی که رهبر انقلاب در مورد ارزشها صحبت میکند، دلیل عملنکردن به این ارزشها را به رویگردانی برخی از مسئولین نسبت میدهد نه کماهمیت بودن خود ارزشها. بنابراین برای آنکه بتوان جامعهای اخلاقمدار داشت، لازم است مسئولینی اخلاقمدار در رأس قرار گیرند. در استان کهگیلویه و بویراحمد، گاهی شاهد برخی رفتارهای اخلاقی ناپسند از سوی مسئولین استانی هستیم؛ غلبه سیاست بر همه چیز، خودپسندی و ترجیح منافع شخصی بر منافع عمومی، گزارشنویسی علیه رقیب و تخریب رقبای سیاسی و خویشاوندسالاری و طایفهگرایی از مصادیقی هستند که اگر بیش از این به آنها دامن زده شود، نمیتوان امیدوار به جامعهای اخلاقمدار بود.
بند هفتم بیانیه در مورد دستاوردهای انقلاب به «ایستادگی روزافزون مقابل قلدران زورگویان و مستکبران جهان» اختصاص داده شده است. بر اساس این بند، پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۱۳۵۷، گسترش موج بیداری و احیای هویت اسلامی در جهان اسلام را به دنبال داشت. از این پدیده با عنوان گسترش عمق استراتژیک یک کشور یاد میشود که ثمرات فراوانی را برای کشور هدف به دنبال میآورد. به طور کلی عمق استراتژیک به ابزارهای سیاسی، اعتقادی، انسانی و جغرافیایی یک ملت و نظام، جهت دفاع از کیان خود و همچنین پتانسیل یک دولت در اجرای اهداف و برنامههای بلندمدت داخلی و بینالمللیاش اطلاق میشود. در حقیقت هر چیزی که نقطه قوت برای کشوری و نقطه تهدید برای کشور رقیب محسوب شود و بتواند نقش بازدارندگی را ایفا کند، عمق استراتژیک نامیده میشود. اجرای راهبرد عمقبخشی استراتژیک، اگر چه همواره در طول تاریخ وجود داشته است و افراد و کشورها با تصرف مناطق حساس یا ایجاد قلعهها و دژهای مستحکم در مناطق سوقالجیشی، سعی در استفاده از این راهبرد داشتهاند، اما واژه عمق استراتژیک یا به عبارت دیگر عمق حوزه نفوذ، بعد از جنگ جهانی دوم و با توجه به شکلگیری فضای دوقطبی در بین نظامهای بینالملل، بیشترین کاربرد را در میان گفتمانهای سیاسی و همچنین مباحث علوم استراتژیک به خود اختصاص داد. قرار گرفتن ایران در منطقه حساس و استراتژیک خاورمیانه و خلیجفارس، اهمیت گسترش عمق استراتژیک و حوزه نفوذ نظام را دوچندان کرده است.
در تأیید این پدیده، در بیانیه گام دوم اینگونه آمده است: «نماد پُرابّهت و باشکوه و افتخارآمیز ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان و در رأس آنان آمریکای جهانخوار و جنایتکار، روزبهروز برجستهتر شد. در تمام این چهل سال، تسلیمناپذیری و صیانت و پاسداری از انقلاب و عظمت و هیبت الهی آن و گردن برافراشتهی آن در مقابل دولتهای متکبّر و مستکبر، خصوصیّت شناختهشدهی ایران و ایرانی بویژه جوانان این مرز و بوم بهشمار میرفته است. قدرتهای انحصارگر جهان که همواره حیات خود را در دستاندازی به استقلال دیگر کشورها و پایمال کردن منافع حیاتی آنها برای مقاصد شوم خود دانستهاند، در برابر ایران اسلامی و انقلابی، اعتراف به ناتوانی کردند. ملّت ایران در فضای حیاتبخش انقلاب توانست نخست دستنشاندهی آمریکا و عنصر خائن به ملّت را از کشور برانَد و پس از آن هم تا امروز از سلطهی دوبارهی قلدران جهانی بر کشور با قدرت و شدّت جلوگیری کند.»
در بخشهای بعدی بازخوانی بیانیه گام دوم انقلاب، سرفصلها و توصیههای اساسی هفتگانه به عنوان نقشه راهی برای آینده کشور، مورد تحلیل و بررسی قرار خواهند گرفت.
«سنگین کردن کفه عدالت در تقسیم امکانات کشور» پنجمین دستاوردی است که در بیانیه گام دوم بر آن تأکید شده است. هر چند در ابتدای این بخش از بیانیه آمده که رهبر انقلاب از عدالت موجود هنوز رضایت کامل را ندارد، اما در ادامه مثالهایی زده میشود که همگی نشان دهنده افزایش گسترده دسترسی همگانی به امکانات و منابع کشور است. در این بخش از بیانیه آمده که پیش از انقلاب، امکانات در بخش خاصی از کشور متمرکز بود. اما حالا با تمرکززدایی، این امکانات به همه نقاط کشور سرازیر شده است. در استانی همچون کهگیلویه و بویراحمد هیچ راه بزرگ و توسعهیافتهای وجود نداشت؛ حتی به گفته مدیرعامل آب منطقهای کهگیلویه و بویراحمد، تمام پروژههای آب استان مربوط به سال 1357 به اینسوست. یکی از شاخصهای مهم برای بررسی وضعیت عدالت، ضریب جینی است که بر اساس آن نابرابری و فاصله طبقاتی در حوزه ثروت و دسترسی به امکانات سنجیده میشود. در سالهای پس از انقلاب، این شاخص، کاهش قابل ملاحظهای داشته است. جابجایی خدمت و ثروت از مرکز به همه جای کشور، در صدر قرار گرفتن روستاها، جابجایی خدمت از مناطق مرفهنشین به مناطق پاییندست، راهسازی و خانهسازی در سطحی وسیع و گسترده، ایجاد مراکز صنعتی، اصلاح امور کشاورزی، رساندن آب و برق و مراکز درمانی، و ایجاد واحدهای دانشگاهی سد و نیروگاه، از جمله مواردی است که دسترسی همگانی به آنها صورت گرفته است.
دستاورد دیگری که در این بخش از بیانیه بر آن تأکید شده «افزایش چشمگیر معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه» است. همانطور که در بیانیه آمده، معنویت و اخلاق اموری حکومتی نیستند، اما اصول رفتاری حاکمان میتواند به افزایش معنویت و اخلاق در جامعه بینجامد. معنویت و اخلاق نیازمند جهاد و تلاش است و این جهاد و تلاش بدون همراهی حکومتها میسر نیست. همانطور که گفته شد اخلاق و معنویت با دستور و فرمان به دست نمیآید بنابراین حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره به دست بیاورند. اولاً خود باید منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند و ثاتیاً زمینه را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادهای اجتماعی در این باره میدان دهند. همانطور که در این بیانیه آمده، وظیفه حکومت بسترسازی برای افزایش معنویت و اخلاق در جامعه است و به زور نمیتواند این موارد را افزایش دهد. از سوی دیگر، زمانی که مسئولین و مدیران پایبند اصول اخلاقی نباشند، به تدریج رفتارهای اخلاقی ناپسند در جامعه رواج پیدا میکند. بسیاری از محققانی که در حوزه سلامت اداری کار میکنند متفقالقول معتقدند که فساد پدیدهای است که از بالا به پایین سرازیر میشود؛ به این معنا که اگر مسئولین رشوه بپذیرند یا خویشاوندسالاری را رواج دهند، به تدریج رشوهدهی و پارتیبازی به عمق جامعه نفوذ پیدا میکند؛ نتیجه این تحقیقات ترجمان همان حدیث معروف «الناس علی دین ملوکهم» است. بر این اساس، مردم معمولاً بر اساس اخلاق و منش حاکمان جامعه قدم برمیدارند. در بخشی از بیانیه گام دوم، آنجایی که رهبر انقلاب در مورد ارزشها صحبت میکند، دلیل عملنکردن به این ارزشها را به رویگردانی برخی از مسئولین نسبت میدهد نه کماهمیت بودن خود ارزشها. بنابراین برای آنکه بتوان جامعهای اخلاقمدار داشت، لازم است مسئولینی اخلاقمدار در رأس قرار گیرند. در استان کهگیلویه و بویراحمد، گاهی شاهد برخی رفتارهای اخلاقی ناپسند از سوی مسئولین استانی هستیم؛ غلبه سیاست بر همه چیز، خودپسندی و ترجیح منافع شخصی بر منافع عمومی، گزارشنویسی علیه رقیب و تخریب رقبای سیاسی و خویشاوندسالاری و طایفهگرایی از مصادیقی هستند که اگر بیش از این به آنها دامن زده شود، نمیتوان امیدوار به جامعهای اخلاقمدار بود.
بند هفتم بیانیه در مورد دستاوردهای انقلاب به «ایستادگی روزافزون مقابل قلدران زورگویان و مستکبران جهان» اختصاص داده شده است. بر اساس این بند، پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۱۳۵۷، گسترش موج بیداری و احیای هویت اسلامی در جهان اسلام را به دنبال داشت. از این پدیده با عنوان گسترش عمق استراتژیک یک کشور یاد میشود که ثمرات فراوانی را برای کشور هدف به دنبال میآورد. به طور کلی عمق استراتژیک به ابزارهای سیاسی، اعتقادی، انسانی و جغرافیایی یک ملت و نظام، جهت دفاع از کیان خود و همچنین پتانسیل یک دولت در اجرای اهداف و برنامههای بلندمدت داخلی و بینالمللیاش اطلاق میشود. در حقیقت هر چیزی که نقطه قوت برای کشوری و نقطه تهدید برای کشور رقیب محسوب شود و بتواند نقش بازدارندگی را ایفا کند، عمق استراتژیک نامیده میشود. اجرای راهبرد عمقبخشی استراتژیک، اگر چه همواره در طول تاریخ وجود داشته است و افراد و کشورها با تصرف مناطق حساس یا ایجاد قلعهها و دژهای مستحکم در مناطق سوقالجیشی، سعی در استفاده از این راهبرد داشتهاند، اما واژه عمق استراتژیک یا به عبارت دیگر عمق حوزه نفوذ، بعد از جنگ جهانی دوم و با توجه به شکلگیری فضای دوقطبی در بین نظامهای بینالملل، بیشترین کاربرد را در میان گفتمانهای سیاسی و همچنین مباحث علوم استراتژیک به خود اختصاص داد. قرار گرفتن ایران در منطقه حساس و استراتژیک خاورمیانه و خلیجفارس، اهمیت گسترش عمق استراتژیک و حوزه نفوذ نظام را دوچندان کرده است.
در تأیید این پدیده، در بیانیه گام دوم اینگونه آمده است: «نماد پُرابّهت و باشکوه و افتخارآمیز ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان و در رأس آنان آمریکای جهانخوار و جنایتکار، روزبهروز برجستهتر شد. در تمام این چهل سال، تسلیمناپذیری و صیانت و پاسداری از انقلاب و عظمت و هیبت الهی آن و گردن برافراشتهی آن در مقابل دولتهای متکبّر و مستکبر، خصوصیّت شناختهشدهی ایران و ایرانی بویژه جوانان این مرز و بوم بهشمار میرفته است. قدرتهای انحصارگر جهان که همواره حیات خود را در دستاندازی به استقلال دیگر کشورها و پایمال کردن منافع حیاتی آنها برای مقاصد شوم خود دانستهاند، در برابر ایران اسلامی و انقلابی، اعتراف به ناتوانی کردند. ملّت ایران در فضای حیاتبخش انقلاب توانست نخست دستنشاندهی آمریکا و عنصر خائن به ملّت را از کشور برانَد و پس از آن هم تا امروز از سلطهی دوبارهی قلدران جهانی بر کشور با قدرت و شدّت جلوگیری کند.»
در بخشهای بعدی بازخوانی بیانیه گام دوم انقلاب، سرفصلها و توصیههای اساسی هفتگانه به عنوان نقشه راهی برای آینده کشور، مورد تحلیل و بررسی قرار خواهند گرفت.