تاریخ انتشار
يکشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۵۹
کد مطلب : ۵۰۲۳۲۹
یادداشت؛
در پاسخ به گلایهمندی موحد از مطالبات به حق مردم
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ یادداشت - اخیراً فیلمی از صحبتهای سید محمد موحد نماینده ازلی و ابدی کهگیلویه پخش شده است که در آن از اینکه مردم هر تصادفی را به موحد مربوط میدانند معترض و گلایهمند هستند. البته آقای موحد در این فیلم مدعی است مردم به او فحش میدهند که در این مورد باید اول دید تعریف فحش از نگاه ایشان چیست؟ آیا شامل انتقاد و اعتراض هم میشود و یا منظور و مراد وی از فحش همانی است که در جامعه برداشت میشود که در این مورد هر چند حتماً فشار زیادی بر مردم وجود دارد؛ ولی باز هم مجوزی برای ادبیات رکیک و فحاشی وجود ندارد.
اما در اینکه نفس اعتراض و انتقاد و مطالبه از موحد بهعنوان نماینده مردم حق طبیعی مردم است نباید تردیدی رواداشت.
مردم اگر برای بیمسئولیتیها، ناکارآمدیها و ضعفها به نماینده انتقاد نکنند پس به چه کسی انتقاد کنند؟ و اگر نماینده در قبال ضعفها و بحرانها مسئولیتی ندارد پس فلسفه نمایندگی کدام است؟
کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده در نهایت فقر و محرومیت قرار دارند و از ابتداییترین زیرساختها محروم هستند. بهویژه جادههای مواصلاتی در بخشها و مناطق مختلف این چهار شهرستان فاقد ابتداییترین استانداردهای لازم است و روزانه شاهد تصادفات مرگبار در این جادهها هستیم. از سوی دیگر مردم نماینده انتخاب میکنند تا نماینده فریاد و مطالبه آنها را در مرکز استان و کشور پیگیری نماید و نماینده به پشتوانه همین رأی برای خود حق دخالت در انتخاب فرماندار و مدیران قائل است و همانگونه که امروز فرماندار و مدیران موردتأیید وی هستند طبیعی است اول و تا آخر امورات اجرایی در ارتباط با نماینده قرار دارد. بماند که در این میان و بهویژه درگذشته پروژههای اجرایی و عمرانی نیز به لطایفالحیلی توسط پیمانکاران نزدیک به نمایندگان انجام میشد. پس در چنین شرایطی اگر مردم در سوگ از دستدادن عزیزانشان در تصادفات که بواسطه خودروهای غیراستاندارد و جادههای غیراستانداردتر اتفاق میافتد به نماینده اعتراض نکنند پس به چه کسی اعتراض نمایند؟
تصادف چه با قصورات انسانی و چه غیر طبیعتاً پیش میآید؛ اما در این میان نقش و عملکرد نماینده برای کاستن از تصادف و پایین آمدن نرخ مرگومیر در تصادفات چیست و چه کسی باید پاسخگو باشد؟
همین دیروز نیز یک کودک کمسنوسال بر اثر عقربگزیدگی و کمبود امکانات درمانی در لنده و کهگیلویه مجبور به اعزام به شیراز گردید که در مسیر در نهایت جان خود را از دست داد آیا باز هم کسی حق عقربگزیدگی ندارد و اگر از بابت عقربگزیدگی و کمبود امکانات به مدیران و نماینده اعتراضی صورت گرفت نزدیکان متوفی باید متهم به فحش دادن شوند.
عمر نمایندگی کهگیلویه بزرگ با نام موحد گرهخورده است شاید اگر ماهی یک کار خیلی کوچک در این چند دهه پیگیری و انجام میشد امروز اندکی شاهد توسعه و رشد زیرساختها در این حوزه بودیم و مردم با دیدن کارهای انجام شده دلیلی برای اعتراض و لابه به نماینده و مدیر نداشتند تا خدایناکرده «به قبای کسی بر نخورد.»
اما در اینکه نفس اعتراض و انتقاد و مطالبه از موحد بهعنوان نماینده مردم حق طبیعی مردم است نباید تردیدی رواداشت.
مردم اگر برای بیمسئولیتیها، ناکارآمدیها و ضعفها به نماینده انتقاد نکنند پس به چه کسی انتقاد کنند؟ و اگر نماینده در قبال ضعفها و بحرانها مسئولیتی ندارد پس فلسفه نمایندگی کدام است؟
کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده در نهایت فقر و محرومیت قرار دارند و از ابتداییترین زیرساختها محروم هستند. بهویژه جادههای مواصلاتی در بخشها و مناطق مختلف این چهار شهرستان فاقد ابتداییترین استانداردهای لازم است و روزانه شاهد تصادفات مرگبار در این جادهها هستیم. از سوی دیگر مردم نماینده انتخاب میکنند تا نماینده فریاد و مطالبه آنها را در مرکز استان و کشور پیگیری نماید و نماینده به پشتوانه همین رأی برای خود حق دخالت در انتخاب فرماندار و مدیران قائل است و همانگونه که امروز فرماندار و مدیران موردتأیید وی هستند طبیعی است اول و تا آخر امورات اجرایی در ارتباط با نماینده قرار دارد. بماند که در این میان و بهویژه درگذشته پروژههای اجرایی و عمرانی نیز به لطایفالحیلی توسط پیمانکاران نزدیک به نمایندگان انجام میشد. پس در چنین شرایطی اگر مردم در سوگ از دستدادن عزیزانشان در تصادفات که بواسطه خودروهای غیراستاندارد و جادههای غیراستانداردتر اتفاق میافتد به نماینده اعتراض نکنند پس به چه کسی اعتراض نمایند؟
تصادف چه با قصورات انسانی و چه غیر طبیعتاً پیش میآید؛ اما در این میان نقش و عملکرد نماینده برای کاستن از تصادف و پایین آمدن نرخ مرگومیر در تصادفات چیست و چه کسی باید پاسخگو باشد؟
همین دیروز نیز یک کودک کمسنوسال بر اثر عقربگزیدگی و کمبود امکانات درمانی در لنده و کهگیلویه مجبور به اعزام به شیراز گردید که در مسیر در نهایت جان خود را از دست داد آیا باز هم کسی حق عقربگزیدگی ندارد و اگر از بابت عقربگزیدگی و کمبود امکانات به مدیران و نماینده اعتراضی صورت گرفت نزدیکان متوفی باید متهم به فحش دادن شوند.
عمر نمایندگی کهگیلویه بزرگ با نام موحد گرهخورده است شاید اگر ماهی یک کار خیلی کوچک در این چند دهه پیگیری و انجام میشد امروز اندکی شاهد توسعه و رشد زیرساختها در این حوزه بودیم و مردم با دیدن کارهای انجام شده دلیلی برای اعتراض و لابه به نماینده و مدیر نداشتند تا خدایناکرده «به قبای کسی بر نخورد.»