تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۲۳:۱۳
کد مطلب : ۵۰۰۳۰۶
یادداشت؛

رمپی که هنوز دارد جان می‌خرد

۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
رمپی که هنوز دارد جان می‌خرد
کبنا ؛یادداشت - امین صداقتی‌نیا - کامیونی که چند روز پیش وارد رمپ فرار شد نه اولین بود و نه آخرین و آنچه اتفاق افتاد بیش از آنکه یک حادثه باشد یادآور یک هشدار قدیمی‌ست زیرا هشدار تلخی که سال‌ها پیش با جان چند انسان بی‌گناه همراه شد هنوز زنده است و حالا هر بار که تریلی یا کامیونی به این رمپ پناهمی‌برد؛ یعنی آن  هشدار دوباره در حال تکرارشدن است.
رمپ فرار ساخته شد نه برای زیبایی و نه برای آمار بلکه برای نجات و برای روزی مثل همان روز و برای لحظه‌ای که اگر نبود معلوم نبود سرنوشت راننده خسته‌ای که ترمزش برید به کجا ختم می‌شد و چند خانواده دیگر باید عزادار می‌شدند.
کامیون چند روز پیش با سرعت وارد شد و تصاویر گویای آن‌اند، باری که با خود می‌کشید سنگین بود و شتابش بیشتر از چیزی که رمپ برایش طراحی شده، شاید از میانه‌های رمپ باید می‌ایستاد اما نتوانست و پیش رفت تا برخورد کرد بامانع انتهایی. اما همان توقف دیرهنگام هم‌معنایش روشن است؛ جان‌ها نجات یافتند و رمپ مأموریتش را تا جایی که توانست انجام داد.
برخی می‌پرسند چرا کامل متوقف نشد، بعضی دنبال مقصر می‌گردند؛ اما واقعیت این است که رمپ یک ابزار است نه معجزه، و وقتی سرعت غیرمجاز و وزن غیرقابل‌کنترل باشد هیچ ابزاری تمام‌عیار نمی‌تواند جان بگیرد.
مهم این است که مسیر انحراف را فراهم کرده، مهم این است که جهت حادثه را عوض کرده، مهم این است که دوباره شاهد آن صحنه تلخ چند سال پیش نبودیم؛ همان حادثه‌ای که تریلی از کنترل خارج شده تا نزدیکی پلیس‌راه پیش رفت و چندین نفر جان باختند.
همین رمپ سال گذشته دو بار دیگر میزبان خودروهای سنگین بود، بدون حتی یک مجروح، بدون یک خسارت مالی و همین یعنی کارکردش ثابت شده و همین یعنی باید قدر دانست و نه انکار کرد.
وقتی زیر پای یک راننده در سرازیری ناگهان خالی می‌شود، وقتی فرمان از کنترل خارج می‌شود، وقتی چشم‌ها پر از ترس می‌شود، آن لحظه تنها چیزی که بین فاجعه و زندگی فاصله می‌اندازد چند متر خاک است، چند متر شن و یک رمپ ساده که حالا دیگر باید باور کرد که دارد جان می‌خرد؛ نه برای امروز، بلکه برای همه روزهایی که هنوز نیامده‌اند.
واقعیت تلخ‌تر از خود حادثه نوع مواجهه‌ی برخی مسئولان روابط‌عمومی با رسانه‌هاست؛ کسانی که به‌جای پاسخ‌گویی، شفاف‌سازی یا حتی مدیریت بحران، ترجیح می‌دهند با توهین و برچسب‌زدن، صورت‌مسئله را پاک کنند و آن‌وقت، کسی که به دنبال آگاهی‌بخشی و هشداردادن است، می‌شود نمک‌نشناس، اما کسی که باید پیش از حادثه اطلاع‌رسانی درست کند و بعد از حادثه با مردم حرف بزند و افکار عمومی را اقناع کند، در سکوت می‌ماند یا دنبال آمارسازی است.
اگر امروز جان‌هایی نجات پیدا کرد باید آن را بازگو کرد، و اگر نقصی هست باید به آن اشاره کرد، و این نه دشمنی‌ست نه تخریب، بلکه وظیفه رسانه است و اگر روابط‌عمومی‌ها هنوز این را نفهمیده‌اند، یعنی ما هنوز در بحران هستیم؛ بحرانی به اسم بی‌مسئولیتی در قبال جان آدم‌ها.
 
نام شما

آدرس ايميل شما

نقشه صنعت ایران؛ قطب صنعتی کدام استان است؟

نقشه صنعت ایران؛ قطب صنعتی کدام استان است؟

 بررسی آمارهای نیروی کار در زمستان ۱۴۰۳ نشان می‌دهد بیشترین سهم اشتغال در صنعت مربوط ...
اغوای بوئینگ؛ رد پای پول قطری در دیپلماسی آمریکایی

اغوای بوئینگ؛ رد پای پول قطری در دیپلماسی آمریکایی

طرح احتمالی قطر برای ارائه یک هواپیمای جت لوکس ۴۰۰ میلیون دلاری به ایالات متحده نشان ...
رمزگشایی واعظی از سکوت مخالفان FATF

رمزگشایی واعظی از سکوت مخالفان FATF

محمود واعظی گفت: به نظر می‌رسد نظام مصمم است تا برخی از نارسایی های گذشته از مسیر «اعتدال»،...
1