تاریخ انتشار
شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳ ساعت ۰۲:۳۶
کد مطلب : ۴۹۴۷۹۷
یادداشت ارسالی:
تجربه یک دوره‌ای: تحلیل عملکرد مهدی روشنفکر در مجلس شورای اسلامی
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛یادداشت ارسالی - مهدی روشنفکر نامی که از اوایل پاییز سال ۱۳۹۴ وارد فضای سیاسی بویراحمد شد. گویا روشنفکر بافرهنگ مردم منطقه بویراحمد آشنایی کافی نداشت؛ ولی با اتصال به اسم‌ورسم یکی از خوشنام‌ترین و پرجمعیت‌ترین ایلات استان کهگیلویه و بویراحمد یعنی «تامرادی» و بهره‌گرفتن از احساسات پاک و شجاعت ایل تامرادیِ سرنوشت‌ساز، در مدت کوتاهی توانست اندوخته خوبی از آرای مردمی در انتخابات مجلس را بنام خود سند بزند.
کمتر کسی باور می‌کرد مهدی روشنفکر یکباره رشدی را تجربه کند که محمد بهرامی و زارعی پس از دو الی سه دوره حضور و با آن میزان وقت و تلاش تجربه کرده بودند. روشنفکر از ابتدا دریافت که تنها راه حضورش در مجلس شورای اسلامی سرمایه‌گذاری روی کنش‌های هویتی و توسل به احساسات پاک مردم منطقه بویراحمد سفلی و به‌ویژه ایل وفادار و کم‌توقع تامرادی است تا بدون کمترین هزینه مادی - سیاسی خود را در قامت یک نماینده معرفی نماید.
روشنفکر باوجود داشتن کارنامه نچندان پُربار از جمله استعفاهای مکرر در شورای اسلامی شهر دهدشت و اداره کل آموزش‌وپرورش استان و نیز عدم رضایت کافی مردم کهگیلویه از عملکرد وی در آن دیار، صرفاً به دلیل عدم توانایی و فقدان درک شرایط و فرهنگ سیاسی و اجتماعی بویراحمد نمی‌توانست در قدوقواره یک نامزد شاخص و توانمند در بویراحمد ظاهر شود تا در همه مناطق، بخش‌ها و طوایف پایگاه رأی داشته باشد، بنابراین سعی کرد تعصبات، مسائل و شکاف‌های قومیتی، طایفه‌ای و منطقه‌ای را تا حد ممکن پررنگ کند و گسترش دهد. در کنار این رویکرد بسیار خطرناک، با حضور در مراسمات فاتحه‌خوانی، نداشتن برنامه خاص، فرار از جامعه دانشگاهیان، عدم اظهارنظر پیرامون مسائل مختلف، در نهایت در سال ۹۸ بر دستان بیش از ۶۰ هزار حامی خود به‌عنوان برنده ماراتن انتخابات معرفی شد.
با شروع فعالیت روشنفکر در مجلس، به ناگاه رویکرد وی در تکیه و بازگشت به مردم تغییر پیدا کرد و ایشان به بهانه کرونا از مردم فاصله گرفت و شعار «بازگشت به مردم» که در پوسترها و شعارهای تبلیغاتی او پررنگ بود به «فاصله‌گرفتن از مردم» تبدیل شد. بدتر آنکه تمام چاره‌اندیشی او برای نجات بویراحمد از وضعیت نامطلوب و توقف یکه‌تازی انحصارطلبان چپ و راست و مبارزه با رفتارها و تفکرات قومی و رفاقتی چهره‌های شاخص چپ و راست در بویراحمد، سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری در جریان ندای وحدت به پستوهای فامیلی ختم شد و خودش به‌نوعی اسیر حلقه انحصارطلبی شد که تفکرات محدود و بسته داشتند.
تیم فضای مجازی نماینده سابق کوچک‌ترین حرکت وی را در بوق‌وکرنا می‌کردند و او نیز در پس همین جوسازی و غوغاسالاری، با خیالی راحت بی‌توجه به بویراحمد و مردم شده بود و با حلقه معلومه خود که در آن از نزدیکان و بستگان و دوستان سابق و سنتیِ اصول‌گرای خودش حضور داشتند برای سه شهرستان سردسیری استان تصمیم‌گیری می‌کرد، اما مردم خیلی زود به واقعیت‌ها پی بردند و فهمیدند که هرآنچه به‌عنوان غرور و عزت در شب ۲ اسفند ۹۸ برای آن هلهله و شادی می‌کردند، سرابی بیش نبود!
وی خیال می‌کرد که همچنان می‌تواند با شخم‌زدن احساسات پاک مردم و بدون تحمل هزینه مادی و معنوی در انتخابات سال ۱۴۰۲ پیروز شود، اما فرصت‌سوزی‌های مداوم و عدم توجه به فقرا و شایستگان و نیز جداشدن اندک‌اندک یارانش به دلیل ناامیدی از عملکرد او و دیگر مسائل، نماینده سابق را در معرض شکست و تک دوره‌ای شدن قرار داد.
تحرکات نماینده سابق حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون برای پیروزی مجدد نیز نتیجه چندانی نداشت و او به ناگاه در ساعات آغازین بامداد دوازدهم اسفند ۱۴۰۲ خبر تلخ یک دوره‌ای شدن را شنید و به‌مانند گذشته فاصله‌اش را با مردم بیشتر کرد تا توجیهی برای شکست خود بتراشد یا با گذر زمان، مردم کمی آرام شوند. البته متنفذان حامی وی این شکست را لطف بزرگ خداوند به حامیان آقای روشنفکر می‌دانستند که بدون هیچ‌گونه منفعت مادی و معنوی گرفتار شده بودند.
حداقل انتظار حامیان باوفا، دلسوز، صادق و فداکار نماینده سابق حفظ داشته‌ها، آسیب‌شناسی و تلاش برای شروعی دوباره بود؛ اما مثل همیشه نماینده سابق حاضر به تغییر، انعطاف و هزینه دادن نبود تا در نهایت بعد از انتخابات سال ۱۴۰۲ شاهد عبور و فرار دلسوزان، متنفذان، بزرگان و جوانان شایسته و صادقی باشیم که چندین دوره شانه‌به‌شانه وی آمدند تا او را راهی بهارستان کنند؛ اما امروز مأیوس از تلاش و انتخابشان، یا سکوت کردند و یا فرار را بر ماندن نزد او ترجیح داده‌اند تا در آتش بی‌اخلاقی، نبود برنامه و تقابل‌های قومیتی و منطقه‌ای نسوزند و آیندگان آنها را به‌خاطر تعصبات کورکورانه سرزنش و لعنت نکنند.
نماینده سابق به دلیل پشت‌کردن به مردم و به‌ویژه فقرا و جوانان شایسته، در نهایت از سکوی نمایندگی پایین آمد و مانند زارعی به خط پایان رسید. او با عملکرد غیرقابل‌قبول خود، عدم توان در مدیریت و ناتوانی در حفظ امانتی که بعد از ۴۰ سال بدنه شجاع، صادق و یکرنگ به او سپرده بودند، یکی از افرادی است که هرگز از اذهان موافقان و مخالفان خود پاک و بخشیده نخواهد شد. نماینده سابق از ذهن موافقانش پاک نمی‌شود؛ چون شیرینی یک حماسه تاریخی و دلچسب را با افکار سنتی، شلختگی در تصمیم‌گیری و سپردن امور کلیدی به حلقه تصمیم‌گیر نزدیکان و افراد نچندان توانمند با شکست تلخ و تک دوره‌ای شدن عوض کرد. او از ذهن مخالفان پاک نمی‌شود؛ چون برعکس شعارهای تبلیغاتی خود بر پایه وحدت، چندان در مسیر وحدت حرکت نکرد و با چهره‌ای مظلوم سعی در مبری نشان‌دادن خود در مشکلات و اختلافات بویراحمد داشت و یک‌تنه ایل خود را در مقابل مردم شریف بویراحمد قرار داد بدون اینکه مردم شریف و عزیز این ایل بزرگ صاحب منفعتی شده باشند.
حسینی، موسوی، هدایت خواه و زارعی علیه یاران خود شمشیر نکشیدند و اکنون مورداحترام موافق و مخالف هستند؛ اما وی برای کنارگذاشتن برخی از بهترین یارانش کوتاهی نکرد.
زارعی و روشنفکر به‌عنوان دو بانی وضع موجود، به هواداران و به‌ویژه طوایف خود خسارات جبران‌ناپذیری تحمیل کردند و به دلیل مخالفت بخش عمده‌ای از مردم به خط پایان رسیدند؛ زیرا هر دو نه‌تنها به هم‌اندیشی و کادرسازی باوری نداشتند، بلکه در حیات سیاسی خویش چرخش‌های متعددی به دلایلی ثبت کردند. هر دو هیچ حامی و یا هم استانی را در سطح ملی حمایت نکردند؛ همچنین این دو نفر به دلیل ضعف‌ها، روحیه خاص و قدرت‌طلبی هیچ‌گاه تمایل نداشتند و ندارند فردی را در جریان سیاسیِ حامی خود در قامت یک نامزد انتخاباتی ببینند.
نویسنده معتقد است ریزش‌های قابل‌توجه محمد بهرامی و مهدی روشنفکر به سبد شخصی خواهند ریخت که در پی اخلاق‌مداری، شایسته‌سالاری و رقابت گفتمانی باشد نه در پی پخمه‌پروری و رقابت قومیتی و منطقه‌ای باشد.
این یادداشت به هیچ‌وجه نافی خدمات مسئولان نامبرده شده نیست، بلکه در راستای اصلاح امور، رویه‌‌‌ها و فرایند‌ها منتشر شده و کبنا نیوز آمادگی درج پاسخ افراد نامبرده را دارد.
کمتر کسی باور می‌کرد مهدی روشنفکر یکباره رشدی را تجربه کند که محمد بهرامی و زارعی پس از دو الی سه دوره حضور و با آن میزان وقت و تلاش تجربه کرده بودند. روشنفکر از ابتدا دریافت که تنها راه حضورش در مجلس شورای اسلامی سرمایه‌گذاری روی کنش‌های هویتی و توسل به احساسات پاک مردم منطقه بویراحمد سفلی و به‌ویژه ایل وفادار و کم‌توقع تامرادی است تا بدون کمترین هزینه مادی - سیاسی خود را در قامت یک نماینده معرفی نماید.
روشنفکر باوجود داشتن کارنامه نچندان پُربار از جمله استعفاهای مکرر در شورای اسلامی شهر دهدشت و اداره کل آموزش‌وپرورش استان و نیز عدم رضایت کافی مردم کهگیلویه از عملکرد وی در آن دیار، صرفاً به دلیل عدم توانایی و فقدان درک شرایط و فرهنگ سیاسی و اجتماعی بویراحمد نمی‌توانست در قدوقواره یک نامزد شاخص و توانمند در بویراحمد ظاهر شود تا در همه مناطق، بخش‌ها و طوایف پایگاه رأی داشته باشد، بنابراین سعی کرد تعصبات، مسائل و شکاف‌های قومیتی، طایفه‌ای و منطقه‌ای را تا حد ممکن پررنگ کند و گسترش دهد. در کنار این رویکرد بسیار خطرناک، با حضور در مراسمات فاتحه‌خوانی، نداشتن برنامه خاص، فرار از جامعه دانشگاهیان، عدم اظهارنظر پیرامون مسائل مختلف، در نهایت در سال ۹۸ بر دستان بیش از ۶۰ هزار حامی خود به‌عنوان برنده ماراتن انتخابات معرفی شد.
با شروع فعالیت روشنفکر در مجلس، به ناگاه رویکرد وی در تکیه و بازگشت به مردم تغییر پیدا کرد و ایشان به بهانه کرونا از مردم فاصله گرفت و شعار «بازگشت به مردم» که در پوسترها و شعارهای تبلیغاتی او پررنگ بود به «فاصله‌گرفتن از مردم» تبدیل شد. بدتر آنکه تمام چاره‌اندیشی او برای نجات بویراحمد از وضعیت نامطلوب و توقف یکه‌تازی انحصارطلبان چپ و راست و مبارزه با رفتارها و تفکرات قومی و رفاقتی چهره‌های شاخص چپ و راست در بویراحمد، سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری در جریان ندای وحدت به پستوهای فامیلی ختم شد و خودش به‌نوعی اسیر حلقه انحصارطلبی شد که تفکرات محدود و بسته داشتند.
تیم فضای مجازی نماینده سابق کوچک‌ترین حرکت وی را در بوق‌وکرنا می‌کردند و او نیز در پس همین جوسازی و غوغاسالاری، با خیالی راحت بی‌توجه به بویراحمد و مردم شده بود و با حلقه معلومه خود که در آن از نزدیکان و بستگان و دوستان سابق و سنتیِ اصول‌گرای خودش حضور داشتند برای سه شهرستان سردسیری استان تصمیم‌گیری می‌کرد، اما مردم خیلی زود به واقعیت‌ها پی بردند و فهمیدند که هرآنچه به‌عنوان غرور و عزت در شب ۲ اسفند ۹۸ برای آن هلهله و شادی می‌کردند، سرابی بیش نبود!
وی خیال می‌کرد که همچنان می‌تواند با شخم‌زدن احساسات پاک مردم و بدون تحمل هزینه مادی و معنوی در انتخابات سال ۱۴۰۲ پیروز شود، اما فرصت‌سوزی‌های مداوم و عدم توجه به فقرا و شایستگان و نیز جداشدن اندک‌اندک یارانش به دلیل ناامیدی از عملکرد او و دیگر مسائل، نماینده سابق را در معرض شکست و تک دوره‌ای شدن قرار داد.
تحرکات نماینده سابق حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون برای پیروزی مجدد نیز نتیجه چندانی نداشت و او به ناگاه در ساعات آغازین بامداد دوازدهم اسفند ۱۴۰۲ خبر تلخ یک دوره‌ای شدن را شنید و به‌مانند گذشته فاصله‌اش را با مردم بیشتر کرد تا توجیهی برای شکست خود بتراشد یا با گذر زمان، مردم کمی آرام شوند. البته متنفذان حامی وی این شکست را لطف بزرگ خداوند به حامیان آقای روشنفکر می‌دانستند که بدون هیچ‌گونه منفعت مادی و معنوی گرفتار شده بودند.
حداقل انتظار حامیان باوفا، دلسوز، صادق و فداکار نماینده سابق حفظ داشته‌ها، آسیب‌شناسی و تلاش برای شروعی دوباره بود؛ اما مثل همیشه نماینده سابق حاضر به تغییر، انعطاف و هزینه دادن نبود تا در نهایت بعد از انتخابات سال ۱۴۰۲ شاهد عبور و فرار دلسوزان، متنفذان، بزرگان و جوانان شایسته و صادقی باشیم که چندین دوره شانه‌به‌شانه وی آمدند تا او را راهی بهارستان کنند؛ اما امروز مأیوس از تلاش و انتخابشان، یا سکوت کردند و یا فرار را بر ماندن نزد او ترجیح داده‌اند تا در آتش بی‌اخلاقی، نبود برنامه و تقابل‌های قومیتی و منطقه‌ای نسوزند و آیندگان آنها را به‌خاطر تعصبات کورکورانه سرزنش و لعنت نکنند.
نماینده سابق به دلیل پشت‌کردن به مردم و به‌ویژه فقرا و جوانان شایسته، در نهایت از سکوی نمایندگی پایین آمد و مانند زارعی به خط پایان رسید. او با عملکرد غیرقابل‌قبول خود، عدم توان در مدیریت و ناتوانی در حفظ امانتی که بعد از ۴۰ سال بدنه شجاع، صادق و یکرنگ به او سپرده بودند، یکی از افرادی است که هرگز از اذهان موافقان و مخالفان خود پاک و بخشیده نخواهد شد. نماینده سابق از ذهن موافقانش پاک نمی‌شود؛ چون شیرینی یک حماسه تاریخی و دلچسب را با افکار سنتی، شلختگی در تصمیم‌گیری و سپردن امور کلیدی به حلقه تصمیم‌گیر نزدیکان و افراد نچندان توانمند با شکست تلخ و تک دوره‌ای شدن عوض کرد. او از ذهن مخالفان پاک نمی‌شود؛ چون برعکس شعارهای تبلیغاتی خود بر پایه وحدت، چندان در مسیر وحدت حرکت نکرد و با چهره‌ای مظلوم سعی در مبری نشان‌دادن خود در مشکلات و اختلافات بویراحمد داشت و یک‌تنه ایل خود را در مقابل مردم شریف بویراحمد قرار داد بدون اینکه مردم شریف و عزیز این ایل بزرگ صاحب منفعتی شده باشند.
حسینی، موسوی، هدایت خواه و زارعی علیه یاران خود شمشیر نکشیدند و اکنون مورداحترام موافق و مخالف هستند؛ اما وی برای کنارگذاشتن برخی از بهترین یارانش کوتاهی نکرد.
زارعی و روشنفکر به‌عنوان دو بانی وضع موجود، به هواداران و به‌ویژه طوایف خود خسارات جبران‌ناپذیری تحمیل کردند و به دلیل مخالفت بخش عمده‌ای از مردم به خط پایان رسیدند؛ زیرا هر دو نه‌تنها به هم‌اندیشی و کادرسازی باوری نداشتند، بلکه در حیات سیاسی خویش چرخش‌های متعددی به دلایلی ثبت کردند. هر دو هیچ حامی و یا هم استانی را در سطح ملی حمایت نکردند؛ همچنین این دو نفر به دلیل ضعف‌ها، روحیه خاص و قدرت‌طلبی هیچ‌گاه تمایل نداشتند و ندارند فردی را در جریان سیاسیِ حامی خود در قامت یک نامزد انتخاباتی ببینند.
نویسنده معتقد است ریزش‌های قابل‌توجه محمد بهرامی و مهدی روشنفکر به سبد شخصی خواهند ریخت که در پی اخلاق‌مداری، شایسته‌سالاری و رقابت گفتمانی باشد نه در پی پخمه‌پروری و رقابت قومیتی و منطقه‌ای باشد.
این یادداشت به هیچ‌وجه نافی خدمات مسئولان نامبرده شده نیست، بلکه در راستای اصلاح امور، رویه‌‌‌ها و فرایند‌ها منتشر شده و کبنا نیوز آمادگی درج پاسخ افراد نامبرده را دارد.
