تاریخ انتشار
جمعه ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۲۳:۰۶
کد مطلب : ۴۹۵۵۱۵
در گفتوگو با یک کارشناس سیاست خارجی تحلیل شد؛
ترامپ فقط توافق نمیخواهد؛ او به دنبال معامله با تهران برای پیروزی در جنگ تجاری با چین است؟
۰
کبنا ؛
ترامپ فقط توافق نمیخواهد؛ او به دنبال معامله با تهران برای پیروزی در جنگ تجاری با چین است؟
به گزارش کبنا به نقل از انتخاب، مهرداد فرهادی، کارشناس سیاست خارجی میگوید ترامپ یک تاجر است و ترجیح میدهد به جنگ با ایران نرود، اما صرفاً دنبال حل مسائل هستهای ایران نیست؛ او دنبال یک معامله است که برای او سود تجاری داشته باشد. ترامپ ترجیح میدهد از انرژی ایران برای کنترل چین استفاده کند. در رقابتهای چین و آمریکا، خاورمیانه مرکز انرژی است.
مهرداد فرهادی، کارشناس سیاست خارجی می گوید ترامپ یک تاجر است و ترجیح میدهد به جنگ با ایران نرود، اما صرفاً دنبال حل مسائل هستهای ایران نیست؛ او دنبال یک معامله است که برای او سود تجاری داشته باشد. ترامپ ترجیح میدهد از انرژی ایران برای کنترل چین استفاده کند. در رقابتهای چین و آمریکا، خاورمیانه مرکز انرژی است.
مهرداد فرهادی، کارشناس سیاست خارجی درباره احتمال تغییر رفتار ترامپ نسبت به ایران به «انتخاب» گفت: «با توجه به مشاهدات سیاسی از دولت اول ترامپ و صحبتهای پمپئو و بولتون، خود ترامپ صحبتهایش مانند امروز بود. او وعده میداد که تهران بالاخره به ما زنگ میزند. به همین دلیل ترامپ تغییر دیدگاهی نسبت به ایران پیدا نکرده است. ترامپ صرفاً یک تغییر روش را در دور دوم خواهد داشت؛ تجربه دور اول نشان داد که اعتماد به جنگ طلبان الزاماً نتیجه نمیدهد. صحبتهای اطرافیان ترامپ هم صرفا حرف است و عمل ترامپ در نهایت مهم است. ترامپ از گذشته دنبال حل مسأله هستهای با مذاکره بود، اما دنبال امتیاز بیشتر برای آمریکا میگشت، اگرچه میگفت که تمام کشورها از برجام سود میبرند. او دنبال اهرمی میگشت که ایران را پای میز بیاورد و به همین خاطر از چهرههای تندرو استفاده کرد.»
وی درباره گزینههای ترامپ در صورت شکست مذاکرات بیان کرد: «در صورت شکست مذاکرات، ترامپ در این دوره تلاش میکند به جای اعمال حداکثر فشار و سختتر کردن تحریمها، به فرصتهای امنیتی و نظامی توجه کند. آلترناتیو ترامپ برای شکست مذاکره، گزینههای امنیتی است. اگرچه او ترجیح میدهد که سراغ این گزینه نرود، اما در نهایت چنین گزینهای در کاخ سفید مطرح و بررسی خواهد شد. آمریکا مشغول رقابت تجاری و سیاسی با چین است و در این رقابت خوب عمل نکرده است. ترامپ میداند که فرصت درگیری با ایران پیش آمده، اما دنبال درگیری نیست، چون بدهیهایش را افزایش میدهد. ترامپ میخواهد درگیریهای اوکراین را پایان دهد تا هزینههایش کم شود. در نتیجه ترامپ بیشتر به رقابت با چین فکر میکند و دنبال تنش اقتصادی در اثر جنگهای بی نتیجه نیست.»
وی درباره حذف میانجیها از گفتوگو میان ایران و غرب اظهار داشت: «دلیلی وجود ندارد که مذاکره دوجانبه را انجام ندهیم. قبلاً کشورهای دیگر را میانجی کردیم، اما دیگر دلیلی ندارد مشکلاتمان را با آمریکا به کشورهای دیگر بکشانیم. توافقی که بتواند امتیازات خوبی برای ایران بگیرد، از دریچهی میانجیها نمیگذرد. اگر توافقی هم رخ ندهد، گزینه نظامی یکی از مهمترین گزینههای کاخ سفید خواهد بود. فرصت امنیتی و نظامی برای آمریکا وجود دارد و میتوانند آسیبهایی به تأسیسات هستهای و زیرساختی کشور بزنند. علمای نظامی اختلاف نظر دارند که آمریکا میتواند تأسیسات هستهای را نابود کند یا خیر، اما در هر حال دانش آن وجود دارد. این تفکر در عدهای در ایران و اسراییل وجود دارد. به همین خاطر عدهای در آمریکا به فکر براندازی هستند. ترامپ در دوره اول و دوم خود اشاره کرد که دنبال تغییر رژیم نیست.»
او افزود: «ترامپ یک تاجر است و ترجیح میدهد به جنگ با ایران نرود، اما صرفاً دنبال حل مسائل هستهای ایران نیست؛ او دنبال یک معامله است که برای او سود تجاری داشته باشد. ترامپ ترجیح میدهد از انرژی ایران برای کنترل چین استفاده کند. در رقابتهای چین و آمریکا، خاورمیانه مرکز انرژی است. ترامپ تلاش میکند از خاورمیانه منفعت ببرد و از نظر نظامی هم گلوگاههای دریایی چین را در خاورمیانه مسدود کند.»
فرهادی درباره لزوم اصلاحات داخلی برای گفتوگو با آمریکا گفت: «بهترین گزینه برای ایران، مذاکره دو جانبه است. در چشم انداز میان مدت و بلندمدت، بین چین و روسیه و آمریکا تبادل ایجاد میشود. ظرفیت ژئوپلوتیکی ما نشان میدهد که باید دنبال تبادل بین کشورها باشیم. ما باید یک مرکز انتقال تجاری بین این کشورها باشیم. کریدور واقعی این است که سرمایه جذب کند و بخشی از زنجیره تأمین این تجارت باشد. مثلاً چین کالایی را بفرستد و در ایران بستهبندی شود و سپس به اروپا ارسال شود، آن بستهبندی به تنهایی یک سرمایهگذاری عظیم است. در گام نخست باید با مردم انعطافپذیرتر صحبت کنیم. باید تغییرات مدرن و مثبتی انجام شود. ما دارای بیشترین طرفداران در جهان در حوزه فلسطین هستیم، حتی در بین اعراب و آفریقاییها، طرفداران زیادی در حوزه فلسطین داریم و به جای مرگ بر اسراییل، باید به نفع فلسطین شعار دهیم.»
وی درباره عدم دستیابی به موضعی مشخص نسبت به گفتوگو با غرب گفت: «تا کنون مشخص شده که آمریکا به سوی مذاکره میآید، اما ایران و داخل ایران هنوز موضع مشخصی ندارند. احزاب و جریانات فکری و قشرهای محافظه کار و تندرو، باید به یک موضعگیری مشخص برسند که یا کنترل شوند و یا نگرانیهایشان حل شود و یا حتی با آنها مخالفت شود. شاید نظام باید با آنها مخالفت کند. من نمیدانم نظرات چگونه است، اما بعد از انتخابات نشان داده شد که نگاههای دولت پزشکیان برای نظام قابل قبول است و از یک سری از جناحهای تندرو فاصله گرفته شده است.»
به گزارش کبنا به نقل از انتخاب، مهرداد فرهادی، کارشناس سیاست خارجی میگوید ترامپ یک تاجر است و ترجیح میدهد به جنگ با ایران نرود، اما صرفاً دنبال حل مسائل هستهای ایران نیست؛ او دنبال یک معامله است که برای او سود تجاری داشته باشد. ترامپ ترجیح میدهد از انرژی ایران برای کنترل چین استفاده کند. در رقابتهای چین و آمریکا، خاورمیانه مرکز انرژی است.
مهرداد فرهادی، کارشناس سیاست خارجی می گوید ترامپ یک تاجر است و ترجیح میدهد به جنگ با ایران نرود، اما صرفاً دنبال حل مسائل هستهای ایران نیست؛ او دنبال یک معامله است که برای او سود تجاری داشته باشد. ترامپ ترجیح میدهد از انرژی ایران برای کنترل چین استفاده کند. در رقابتهای چین و آمریکا، خاورمیانه مرکز انرژی است.
مهرداد فرهادی، کارشناس سیاست خارجی درباره احتمال تغییر رفتار ترامپ نسبت به ایران به «انتخاب» گفت: «با توجه به مشاهدات سیاسی از دولت اول ترامپ و صحبتهای پمپئو و بولتون، خود ترامپ صحبتهایش مانند امروز بود. او وعده میداد که تهران بالاخره به ما زنگ میزند. به همین دلیل ترامپ تغییر دیدگاهی نسبت به ایران پیدا نکرده است. ترامپ صرفاً یک تغییر روش را در دور دوم خواهد داشت؛ تجربه دور اول نشان داد که اعتماد به جنگ طلبان الزاماً نتیجه نمیدهد. صحبتهای اطرافیان ترامپ هم صرفا حرف است و عمل ترامپ در نهایت مهم است. ترامپ از گذشته دنبال حل مسأله هستهای با مذاکره بود، اما دنبال امتیاز بیشتر برای آمریکا میگشت، اگرچه میگفت که تمام کشورها از برجام سود میبرند. او دنبال اهرمی میگشت که ایران را پای میز بیاورد و به همین خاطر از چهرههای تندرو استفاده کرد.»
وی درباره گزینههای ترامپ در صورت شکست مذاکرات بیان کرد: «در صورت شکست مذاکرات، ترامپ در این دوره تلاش میکند به جای اعمال حداکثر فشار و سختتر کردن تحریمها، به فرصتهای امنیتی و نظامی توجه کند. آلترناتیو ترامپ برای شکست مذاکره، گزینههای امنیتی است. اگرچه او ترجیح میدهد که سراغ این گزینه نرود، اما در نهایت چنین گزینهای در کاخ سفید مطرح و بررسی خواهد شد. آمریکا مشغول رقابت تجاری و سیاسی با چین است و در این رقابت خوب عمل نکرده است. ترامپ میداند که فرصت درگیری با ایران پیش آمده، اما دنبال درگیری نیست، چون بدهیهایش را افزایش میدهد. ترامپ میخواهد درگیریهای اوکراین را پایان دهد تا هزینههایش کم شود. در نتیجه ترامپ بیشتر به رقابت با چین فکر میکند و دنبال تنش اقتصادی در اثر جنگهای بی نتیجه نیست.»
وی درباره حذف میانجیها از گفتوگو میان ایران و غرب اظهار داشت: «دلیلی وجود ندارد که مذاکره دوجانبه را انجام ندهیم. قبلاً کشورهای دیگر را میانجی کردیم، اما دیگر دلیلی ندارد مشکلاتمان را با آمریکا به کشورهای دیگر بکشانیم. توافقی که بتواند امتیازات خوبی برای ایران بگیرد، از دریچهی میانجیها نمیگذرد. اگر توافقی هم رخ ندهد، گزینه نظامی یکی از مهمترین گزینههای کاخ سفید خواهد بود. فرصت امنیتی و نظامی برای آمریکا وجود دارد و میتوانند آسیبهایی به تأسیسات هستهای و زیرساختی کشور بزنند. علمای نظامی اختلاف نظر دارند که آمریکا میتواند تأسیسات هستهای را نابود کند یا خیر، اما در هر حال دانش آن وجود دارد. این تفکر در عدهای در ایران و اسراییل وجود دارد. به همین خاطر عدهای در آمریکا به فکر براندازی هستند. ترامپ در دوره اول و دوم خود اشاره کرد که دنبال تغییر رژیم نیست.»
او افزود: «ترامپ یک تاجر است و ترجیح میدهد به جنگ با ایران نرود، اما صرفاً دنبال حل مسائل هستهای ایران نیست؛ او دنبال یک معامله است که برای او سود تجاری داشته باشد. ترامپ ترجیح میدهد از انرژی ایران برای کنترل چین استفاده کند. در رقابتهای چین و آمریکا، خاورمیانه مرکز انرژی است. ترامپ تلاش میکند از خاورمیانه منفعت ببرد و از نظر نظامی هم گلوگاههای دریایی چین را در خاورمیانه مسدود کند.»
فرهادی درباره لزوم اصلاحات داخلی برای گفتوگو با آمریکا گفت: «بهترین گزینه برای ایران، مذاکره دو جانبه است. در چشم انداز میان مدت و بلندمدت، بین چین و روسیه و آمریکا تبادل ایجاد میشود. ظرفیت ژئوپلوتیکی ما نشان میدهد که باید دنبال تبادل بین کشورها باشیم. ما باید یک مرکز انتقال تجاری بین این کشورها باشیم. کریدور واقعی این است که سرمایه جذب کند و بخشی از زنجیره تأمین این تجارت باشد. مثلاً چین کالایی را بفرستد و در ایران بستهبندی شود و سپس به اروپا ارسال شود، آن بستهبندی به تنهایی یک سرمایهگذاری عظیم است. در گام نخست باید با مردم انعطافپذیرتر صحبت کنیم. باید تغییرات مدرن و مثبتی انجام شود. ما دارای بیشترین طرفداران در جهان در حوزه فلسطین هستیم، حتی در بین اعراب و آفریقاییها، طرفداران زیادی در حوزه فلسطین داریم و به جای مرگ بر اسراییل، باید به نفع فلسطین شعار دهیم.»
وی درباره عدم دستیابی به موضعی مشخص نسبت به گفتوگو با غرب گفت: «تا کنون مشخص شده که آمریکا به سوی مذاکره میآید، اما ایران و داخل ایران هنوز موضع مشخصی ندارند. احزاب و جریانات فکری و قشرهای محافظه کار و تندرو، باید به یک موضعگیری مشخص برسند که یا کنترل شوند و یا نگرانیهایشان حل شود و یا حتی با آنها مخالفت شود. شاید نظام باید با آنها مخالفت کند. من نمیدانم نظرات چگونه است، اما بعد از انتخابات نشان داده شد که نگاههای دولت پزشکیان برای نظام قابل قبول است و از یک سری از جناحهای تندرو فاصله گرفته شده است.»