
دریافت لینک صفحه با کد QR
تحلیلی بر وارونگی قواعد شایستهسالاری در نظام اداری استان؛
چرا خبر انتصاب آبدارچی یک اداره در کهگیلویه و بویراحمد پرمخاطبتر از اخبار بحرانهای اقتصادی است؟ / از دست به دامنشدن نمایندگان تا راههای صدساله که یکشبه طی میشوند!
29 شهريور 1404 ساعت 16:33
در استان کهگیلویه و بویراحمد کافی است نام کسی بهعنوان گزینهای برای یک پست مدیریتی مطرح شود؛ ناگهان میدان بیقاعدهی انتصابات به حرکت درمیآید؛ سیلی از تخریبها، گزارشها و بدگوییها روانه میشود و سرمایهای به نام تخصص و کارنامه در هیاهوی رابطهمحوری و قدرتطلبی گم میشود.
در استان کهگیلویه و بویراحمد کافی است نام کسی بهعنوان گزینهای برای یک پست مدیریتی مطرح شود؛ ناگهان میدان بیقاعدهی انتصابات به حرکت درمیآید؛ سیلی از تخریبها، گزارشها و بدگوییها روانه میشود و سرمایهای به نام تخصص و کارنامه در هیاهوی رابطهمحوری و قدرتطلبی گم میشود.
به گزارش کبنا، داستان انتصابات در کهگیلویه و بویراحمد سالهاست نقل محافل عمومی و خصوصی، واقعی و مجازی، شهری و روستایی در استان است. حساسیتی که مردم نسبت به این موضوع نشان میدهند، بهقدری پررنگ است که در بسیاری مواقع، مسائل مهمتری مانند کیفیت خدمات عمومی یا حتی وضعیت معیشتی، در حاشیه توجه میمانند. در حالی که برخی شهروندان ممکن است حتی در ابتداییترین مسائل معیشتی خود هم در مانده باشند، اما انتصابات برای آنها جذاب و پرمسأله است؛ واقعاً چرا؟
در نگاه نخست شاید برخی بر مردم خرده بگیرند و بگویند چرا این همه حساسیت روی انتصابات؟ مگر مهمتر از این در زندگی روزمره وجود ندارد؟ اما حساسیت مردم نه یک رفتار غیرعقلانی، که واکنشی اجتماعی به یک وضعیت خاص است. اگر فرآیند ارتقا و عزل و نصبها بر اساس معیارهای روشن و شفاف پیش میرفت، اگر همه میدانستند که تنها افراد توانمند و شایسته امکان دستیابی به مناصب کلیدی دارند، این پدیده هرگز به مسأله اجتماعی بدل نمیشد. در جامعهشناسی بوردیویی، مسأله آنجاست که میدانهای اجتماعی، قواعد درونی و سرمایههای خاص خود را دارند. وقتی قواعد میدان نقض شود، یا سرمایههای مشروع نادیده گرفته شوند، میدان به محل نزاع دائمی و بازتولید بیاعتمادی بدل میشود.
پییر بوردیو نظریهای دارد که به ما کمک میکند همین وضعیت را در کهگیلویه و بویراحمد بفهمیم. او میگوید جامعه از میدانهایی تشکیل شده است؛ میدان سیاست، میدان آموزش، میدان اقتصاد و میدان فرهنگ. هر میدان قواعد درونی خاص خود را دارد و هر فرد برای موفقیت در آن باید سرمایههای متناسب با آن میدان را در اختیار داشته باشد؛ سرمایه اقتصادی (پول و منابع مادی)، سرمایه فرهنگی (دانش، تخصص، مدرک و اعتبار علمی)، سرمایه اجتماعی (شبکه روابط و پیوندهای اجتماعی) و سرمایه نمادین (اعتبار، شهرت، حیثیت).
حال اگر این چارچوب را روی استان کهگیلویه و بویراحمد بگذاریم، میدان سیاسی و اداری کهگیلویه و بویراحمد، میدان خاصی است که در آن سرمایهها نهتنها در رقابتاند، بلکه در بسیاری مواقع جابهجا و وارونه عمل میکنند. در این میدان، آنچه باید سرمایه اصلی باشد، یعنی تخصص، تجربه و کارنامه شغلی، اغلب به حاشیه رانده میشود و در عوض سرمایههای دیگری مثل پیوندهای خویشاوندی، نزدیکی به نمایندگان مجلس یا ارتباط با افراد سیاسی، نقش تعیینکننده مییابند.
در چنین میدانی است که ما بارها شاهد بودهایم برخی افراد راه صد ساله را یکشبه میروند. یک جوان یا کارمند تازهوارد به دستگاه اداری، ناگهان پلههای ترقی را چنان سریع طی میکند که برای دیگران نهتنها باورکردنی نیست، بلکه تبدیل به الگویی برای امید و البته سرخوردگی میشود: «اگر دیگری توانست، پس چرا من نتوانم؟» اینجا دقیقاً همان جایی است که سرمایههای مشروع و سرمایههای نامشروع با هم درگیر میشوند. میدان وقتی آشفته میشود که سرمایههای هژمونیک تغییر کنند. یعنی به جای آنکه توانایی و شایستگی معیار اصلی باشد، رابطه و پیوندهای سیاسی معیار شود.
وقتی مسیر ارتقا روشن و مشخص نباشد، عطش مدیریت و ریاست در میان طیف وسیعی از افراد ایجاد میشود. در یک میدان سالم، همه میدانند که باید از مسیرهای مشخصی عبور کنند؛ سابقه کاری، آموزش، ارزیابی عملکرد، امتحان تخصصی و… اما وقتی این مسیر از ابتدا مبهم باشد و همه بدانند که راه اصلی، نه تخصص که رابطه است، آنگاه همه خود را محق میدانند که روزی مدیرکل شوند. اینجاست که میدان اداری استان به صحنهای از رقابتهای پنهان، تخریبها و گزارشنویسیها تبدیل میشود.
کافی است نام کسی بهعنوان گزینهای برای یک پست مطرح شود؛ سیلی از تخریبها، گزارشها و بدگوییها به راه میافتد. دیروز شاید کسی اصلاً نام او را نمیشنید، اما امروز که پای سرمایه نمادین و قدرت سیاسی وسط آمده، میدان پر از نزاع و کشمکش میشود.
اگر نظام اداری در استان کهگیلویه و بویراحمد بر اساس کارنامه عملکرد پیش برود، بسیاری از این نزاعها موضوعیت خود را از دست میدهند. در نگاه بوردیو، کارنامه و سابقه، نوعی سرمایه فرهنگی و نمادین است که میتواند در میدان اداری به رسمیت شناخته شود. اما وقتی چنین سرمایهای بیاهمیت میشود، افراد به دنبال منابع جایگزین از قبیل پیوندهای سیاسی، مناسبات قومی و حتی تخریب رقیب میروند.
این بیتوجهی به کارنامه عملکرد، همانطور که در انتخابات هم میبینیم، به فضایی میانجامد که افراد فاقد حداقل شاخصها هم خود را محق به نامنویسی و رقابت میدانند. نگاهی به میدان انتخابات در استان نشان میدهد که این تحلیل چقدر به واقعیت نزدیک است. در حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون، در هر دوره شاهد حضور دهها نامزد هستیم؛ بسیاری از آنها حتی از ابتداییترین سرمایههای لازم برای رقابت سیاسی برخوردار نیستند. اما چرا وارد میدان میشوند؟ چون میدان بیقاعده است و همه تصور میکنند که شاید با تکیه بر سرمایههای خویشاوندی یا پیوندهای سیاسی بتوانند جایگاهی کسب کنند.
اما در گچساران و باشت، تا زمانی که غلامرضا تاجگردون حضور داشته باشد، میدان انتخاباتی قاعدهمند است. چرا؟ چون او از سرمایههای متنوع و قدرتمند یعنی سرمایه فرهنگی (دانش و تخصص اقتصادی)، سرمایه اجتماعی (شبکه روابط گسترده در تهران و سطح ملی) و سرمایه نمادین (اعتبار و نفوذ در سطح استان) برخوردار است. همین سرمایهها باعث میشوند دیگران کمتر هوس ورود به میدان رقابت کنند.
این تفاوت، نشان میدهد که وقتی سرمایههای مشروع و قدرتمند در میدان به رسمیت شناخته شوند، میدان بهطور طبیعی نظم پیدا میکند. اما وقتی سرمایههای ضعیف و نامرتبط معیار قرار گیرد، آشفتهبازار پدید میآید.
اگر بخواهیم از این وضعیت بیرون بیاییم، نیازمند بازتعریف میدان هستیم. باید قواعدی روشن و شفاف برای ارتقا و انتصاب داشته باشیم. باید نظام ارزیابی عملکردی ایجاد شود که بر اساس آن، سرمایههای فرهنگی (تخصص و تجربه) و سرمایههای نمادین (اعتبار و کارنامه) به رسمیت شناخته شوند. در غیر این صورت، میدان اداری و سیاسی استان همچنان درگیر آشفتگی و نزاع خواهد بود.
بوردیو میگوید هیچ میدانی ذاتاً بیقاعده نیست؛ این کنشگران میدان هستند که با جابهجا کردن ارزش سرمایهها، میدان را به سمت بیقاعدگی میبرند. اگر سرمایه تخصصی و کارنامه عملکرد به معیار اصلی تبدیل شود، حساسیتهای مردم هم فروکش میکند. مردم وقتی ببینند قواعد بازی روشن است و وقتی مطمئن شوند که تنها شایستگان به مناصب میرسند، دیگر نیازی به پیگیری پرشور انتصابات نخواهند داشت.
کد مطلب: 504253
کبنانیوز
https://www.kebnanews.ir