تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۴ تير ۱۴۰۴ ساعت ۰۴:۱۳
کد مطلب : ۵۰۱۸۶۳
کبنا گزارش میدهد
تسهیلات اشتغالزایی در استان کهگیلویه و بویراحمد گرفتار بیبرنامگی و عدم نظارت کافی / معاون اقتصادی استاندار کهگیلویه و بویراحمد کجا ایستاده است؟
۰
کبنا ؛در سالهای گذشته میلیاردها تومان تسهیلات اشتغالزایی به استان کهگیلویه و بویراحمد تزریق شده است؛ اما بررسی وضعیت فعلی اشتغال، تولید و معیشت مردم استان، نشان میدهد که نه تنها اهداف مورد انتظار بهطور کامل محقق نشده، بلکه آسیبهای اجتماعی و نرخ بیکاری نیز همچنان بالا باقی مانده است. در این میان، عملکرد معاونت اقتصادی استانداری، بهعنوان متولی اصلی این حوزه، همچنان بدون گزارش رسمی و شفاف مانده است.
به گزارش کبنا نیوز، در سالهای گذشته میلیاردها تومان به نام اشتغالزایی وارد استان کهگیلویه و بویراحمد شده است؛ پولهایی که باهدف حمایت از کارآفرینان، ایجاد شغل، و کاهش نرخ بیکاری در اختیار دستگاهها و نهادهای مختلف قرار گرفتهاند. اما امروز با نگاهی ساده به وضعیت اقتصادی و اجتماعی استان، آثار چندان مثبتی از این وامها به چشم نمیخورد، بلکه برخی از مشکلات از جمله بیکاری، فقر، مهاجرت، و آسیبهای اجتماعی، همچنان روبهافزایش است.
در این میان، جایگاه و نقش معاونت اقتصادی استانداری و شخص سید احسان عسکری بهعنوان مسئول مستقیم سیاستگذاری و هدایت این منابع، پرسشبرانگیز و پرابهام است. چرا هیچ گزارش مشخصی درباره نتیجه پرداخت این تسهیلات از سوی وی منتشر نشده است؟ چه تعداد شغل واقعی و پایدار از دل این پولها بیرونآمده است؟ چه میزان تولید صورتگرفته و این طرحها چقدر بازدهی داشتهاند؟ چرا اسامی دریافتکنندگان این تسهیلات و ارزیابی عملکرد آنها تا امروز بهصورت عمومی اعلام نشده است؟
واقعیت آن است که در بعضی از موارد، آنچه بهعنوان "اشتغال" در سامانههای دولتی ثبت شده، بیشتر نوعی آمارسازی اداری است تا یک خروجی ملموس اقتصادی. نمونههای وجود دارد که در آن یک دانشجو تنها برای دریافت مدرک تحصیلی خود، بهصورت صوری در سامانه اشتغال ثبت شده و این عمل بهعنوان ایجاد شغل در آمارها منعکس شده است. یا مواردی که افراد صرفاً با دریافت یک پروانه کسب، در آمار اشتغال گنجانده شدهاند، درحالیکه نه فعالیتی انجام دادهاند و نه محل کسبی راهاندازی کردهاند. در برخی موارد نیز تسهیلات به افرادی پرداخت شده که فاقد تخصص، سابقه یا اهلیت لازم برای اجرای طرح بودهاند و تنها از مسیر ارتباطات اداری یا نفوذ سیاسی موفق به دریافت منابع شدهاند؛ درحالیکه بسیاری از افراد مستعد و واجد شرایط، از این چرخه حذف شدهاند.
در کنار این مشکلات، نبود نظارت مؤثر نیز بحران را عمیقتر کرده است. اگر نظارت کافی وجود داشت، چگونه مدیرانی همچون نوذر شبرنگ، مدیرکل سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در سایه امن، اقدام به توزیع میلیاردها تومان تسهیلات کرده و در نهایت با تشکیل پرونده قضایی مواجه شدهاند؟ چگونه میتوان پذیرفت که دستگاههای اجرایی بدون ارزیابی، بدون مطالعات بازار، و بدون برنامهریزی، تسهیلات توزیع کنند و هیچ گزارش رسمی از سرنوشت آنها ارائه نکنند؟
از منظر علم مدیریت اقتصادی، نبود شاخصهای سنجش عملکرد، نبود سازوکار شفاف پایش، و فقدان پاسخگویی رسمی، باعث میشود سرمایهگذاریهای عمومی بهجای آنکه به رشد منجر شوند، تنها اتلاف منابع و افزایش بیاعتمادی را رقم بزنند. از منظر جامعهشناسی نیز، توزیع ناعادلانه منابع، ریشهای برای بازتولید فقر، گسترش آسیبهای اجتماعی، و تضعیف سرمایه اجتماعی محسوب میشود. وقتی شفافیت در کار نباشد، امید از میان میرود؛ و وقتی پاسخگویی نباشد، بیعدالتی گسترده میشود.
در استان کهگیلویه و بویراحمد، ادارات مختلف بدون هماهنگی با یکدیگر و بدون نقشه راه جامع اقدام به پرداخت تسهیلات کردهاند، بهتر بود که کمیته امداد در یک منطقه، بهزیستی در منطقهای دیگر، جهاد کشاورزی در نقطهای دیگر، هر کدام بهصورت جداگانه تسهیلات را توزیع میکردند نه موازیکاری و بعضاً بیهدف به توزیع منابع میپرداختند، بیآنکه سازوکار مشخصی برای اولویتبندی نیازها، شناسایی مناطق آسیبپذیر یا ارزیابی اثربخشی طرحها وجود داشته باشد. کارگاههایی شکلگرفتهاند بدون برنامه بازار، بدون آموزش نیروی انسانی، و بدون نگاه به زنجیره ارزش؛ و به همین دلیل، خیلی زود تعطیل شدهاند یا در حالت نیمهفعال باقیماندهاند.
همه این اتفاقات در حالی رخداده است که معاون اقتصادی استانداری، سید احسان عسکری، نهتنها تا امروز هیچ نشست شفاف و روشنی درباره عملکرد تسهیلات اشتغالزایی برگزار نکرده، بلکه حاضر نشده است گزارشی قابلبررسی از میزان اشتغال واقعی، خروجی تولید یا وضعیت نظارت بر طرحها به افکار عمومی ارائه دهد.
مردم حق دارند بدانند که منابعی که به نام آنها، برای کاهش فقر و ایجاد اشتغال تخصیصیافته، دقیقاً چگونه هزینه شده است. مردم حق دارند بدانند چرا آمار بیکاری استان باوجود تزریق این حجم از منابع، همچنان از میانگین کشوری بالاتر است. آیا کسی بررسی کرده که این پولها تبدیل به شغل شدهاند یا فقط در سامانهها به اسم "اشتغال" ثبت شدهاند؟ آیا کسی میداند این مشاغل چقدر ماندگار بودهاند؟ همچنین، مردم حق دارند بدانند: این پولها به چه کسانی داده شده؟ چند شغل واقعی ایجاد شده؟ کدام پروژهها موفق بودهاند؟ چرا بعضی طرحها شکستخوردهاند؟
مردم حق دارند از زبان معاون اقتصادی بشنوند که چرا برخی دستگاهها همچنان به موازیکاری ادامه میدهند، چرا لیست دریافتکنندگان تسهیلات منتشر نمیشود، و چرا هیچکس از عملکرد خود دفاع نمیکند.
امروز، زمان آن رسیده که سکوت کنار گذاشته شود. نه برای پاسخ به رسانهها، بلکه برای ادای مسئولیت در برابر مردم. سید احسان عسکری باید شفاف و رسمی در برابر مردم استان کهگیلویه و بویراحمد بایستد و گزارش عملکرد اقتصادی خود را منتشر کند. نه فقط با آمار، بلکه با شواهد، با مثالهای عینی، با اسناد قابل راستیآزمایی.
اگر اصلاح در نگاه اقتصادی استان کهگیلویه و بویراحمد صورت نگیرد، اگر برنامهریزی و شفافیت جایگزین رانت و موازیکاری نشود، و اگر مسئولان اقتصادی به مسیر پاسخگویی برنگردند، فقر، بیکاری و ناامیدی همچنان سایه سنگین خود را بر سر این استان حفظ خواهند کرد.
این گزارش بههیچوجه نافی خدمات مسئولان اقتصادی استان کهگیلویه و بویراحمد نیست و صرفاً در راستای اصلاح رویهها و فرایندها منتشر شده است و کبنا نیوز آمادگی درج پاسخ مسئولان مربوطه را دارد.
به گزارش کبنا نیوز، در سالهای گذشته میلیاردها تومان به نام اشتغالزایی وارد استان کهگیلویه و بویراحمد شده است؛ پولهایی که باهدف حمایت از کارآفرینان، ایجاد شغل، و کاهش نرخ بیکاری در اختیار دستگاهها و نهادهای مختلف قرار گرفتهاند. اما امروز با نگاهی ساده به وضعیت اقتصادی و اجتماعی استان، آثار چندان مثبتی از این وامها به چشم نمیخورد، بلکه برخی از مشکلات از جمله بیکاری، فقر، مهاجرت، و آسیبهای اجتماعی، همچنان روبهافزایش است.
در این میان، جایگاه و نقش معاونت اقتصادی استانداری و شخص سید احسان عسکری بهعنوان مسئول مستقیم سیاستگذاری و هدایت این منابع، پرسشبرانگیز و پرابهام است. چرا هیچ گزارش مشخصی درباره نتیجه پرداخت این تسهیلات از سوی وی منتشر نشده است؟ چه تعداد شغل واقعی و پایدار از دل این پولها بیرونآمده است؟ چه میزان تولید صورتگرفته و این طرحها چقدر بازدهی داشتهاند؟ چرا اسامی دریافتکنندگان این تسهیلات و ارزیابی عملکرد آنها تا امروز بهصورت عمومی اعلام نشده است؟
واقعیت آن است که در بعضی از موارد، آنچه بهعنوان "اشتغال" در سامانههای دولتی ثبت شده، بیشتر نوعی آمارسازی اداری است تا یک خروجی ملموس اقتصادی. نمونههای وجود دارد که در آن یک دانشجو تنها برای دریافت مدرک تحصیلی خود، بهصورت صوری در سامانه اشتغال ثبت شده و این عمل بهعنوان ایجاد شغل در آمارها منعکس شده است. یا مواردی که افراد صرفاً با دریافت یک پروانه کسب، در آمار اشتغال گنجانده شدهاند، درحالیکه نه فعالیتی انجام دادهاند و نه محل کسبی راهاندازی کردهاند. در برخی موارد نیز تسهیلات به افرادی پرداخت شده که فاقد تخصص، سابقه یا اهلیت لازم برای اجرای طرح بودهاند و تنها از مسیر ارتباطات اداری یا نفوذ سیاسی موفق به دریافت منابع شدهاند؛ درحالیکه بسیاری از افراد مستعد و واجد شرایط، از این چرخه حذف شدهاند.
در کنار این مشکلات، نبود نظارت مؤثر نیز بحران را عمیقتر کرده است. اگر نظارت کافی وجود داشت، چگونه مدیرانی همچون نوذر شبرنگ، مدیرکل سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در سایه امن، اقدام به توزیع میلیاردها تومان تسهیلات کرده و در نهایت با تشکیل پرونده قضایی مواجه شدهاند؟ چگونه میتوان پذیرفت که دستگاههای اجرایی بدون ارزیابی، بدون مطالعات بازار، و بدون برنامهریزی، تسهیلات توزیع کنند و هیچ گزارش رسمی از سرنوشت آنها ارائه نکنند؟
از منظر علم مدیریت اقتصادی، نبود شاخصهای سنجش عملکرد، نبود سازوکار شفاف پایش، و فقدان پاسخگویی رسمی، باعث میشود سرمایهگذاریهای عمومی بهجای آنکه به رشد منجر شوند، تنها اتلاف منابع و افزایش بیاعتمادی را رقم بزنند. از منظر جامعهشناسی نیز، توزیع ناعادلانه منابع، ریشهای برای بازتولید فقر، گسترش آسیبهای اجتماعی، و تضعیف سرمایه اجتماعی محسوب میشود. وقتی شفافیت در کار نباشد، امید از میان میرود؛ و وقتی پاسخگویی نباشد، بیعدالتی گسترده میشود.
در استان کهگیلویه و بویراحمد، ادارات مختلف بدون هماهنگی با یکدیگر و بدون نقشه راه جامع اقدام به پرداخت تسهیلات کردهاند، بهتر بود که کمیته امداد در یک منطقه، بهزیستی در منطقهای دیگر، جهاد کشاورزی در نقطهای دیگر، هر کدام بهصورت جداگانه تسهیلات را توزیع میکردند نه موازیکاری و بعضاً بیهدف به توزیع منابع میپرداختند، بیآنکه سازوکار مشخصی برای اولویتبندی نیازها، شناسایی مناطق آسیبپذیر یا ارزیابی اثربخشی طرحها وجود داشته باشد. کارگاههایی شکلگرفتهاند بدون برنامه بازار، بدون آموزش نیروی انسانی، و بدون نگاه به زنجیره ارزش؛ و به همین دلیل، خیلی زود تعطیل شدهاند یا در حالت نیمهفعال باقیماندهاند.
همه این اتفاقات در حالی رخداده است که معاون اقتصادی استانداری، سید احسان عسکری، نهتنها تا امروز هیچ نشست شفاف و روشنی درباره عملکرد تسهیلات اشتغالزایی برگزار نکرده، بلکه حاضر نشده است گزارشی قابلبررسی از میزان اشتغال واقعی، خروجی تولید یا وضعیت نظارت بر طرحها به افکار عمومی ارائه دهد.
مردم حق دارند بدانند که منابعی که به نام آنها، برای کاهش فقر و ایجاد اشتغال تخصیصیافته، دقیقاً چگونه هزینه شده است. مردم حق دارند بدانند چرا آمار بیکاری استان باوجود تزریق این حجم از منابع، همچنان از میانگین کشوری بالاتر است. آیا کسی بررسی کرده که این پولها تبدیل به شغل شدهاند یا فقط در سامانهها به اسم "اشتغال" ثبت شدهاند؟ آیا کسی میداند این مشاغل چقدر ماندگار بودهاند؟ همچنین، مردم حق دارند بدانند: این پولها به چه کسانی داده شده؟ چند شغل واقعی ایجاد شده؟ کدام پروژهها موفق بودهاند؟ چرا بعضی طرحها شکستخوردهاند؟
مردم حق دارند از زبان معاون اقتصادی بشنوند که چرا برخی دستگاهها همچنان به موازیکاری ادامه میدهند، چرا لیست دریافتکنندگان تسهیلات منتشر نمیشود، و چرا هیچکس از عملکرد خود دفاع نمیکند.
امروز، زمان آن رسیده که سکوت کنار گذاشته شود. نه برای پاسخ به رسانهها، بلکه برای ادای مسئولیت در برابر مردم. سید احسان عسکری باید شفاف و رسمی در برابر مردم استان کهگیلویه و بویراحمد بایستد و گزارش عملکرد اقتصادی خود را منتشر کند. نه فقط با آمار، بلکه با شواهد، با مثالهای عینی، با اسناد قابل راستیآزمایی.
اگر اصلاح در نگاه اقتصادی استان کهگیلویه و بویراحمد صورت نگیرد، اگر برنامهریزی و شفافیت جایگزین رانت و موازیکاری نشود، و اگر مسئولان اقتصادی به مسیر پاسخگویی برنگردند، فقر، بیکاری و ناامیدی همچنان سایه سنگین خود را بر سر این استان حفظ خواهند کرد.
این گزارش بههیچوجه نافی خدمات مسئولان اقتصادی استان کهگیلویه و بویراحمد نیست و صرفاً در راستای اصلاح رویهها و فرایندها منتشر شده است و کبنا نیوز آمادگی درج پاسخ مسئولان مربوطه را دارد.