تاریخ انتشار
سه شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۵۱
کد مطلب : ۵۰۰۰۲۹
وقتی ژن خوب کهگیلویه و بویراحمدی مصوبه مینویسد؛
خویشاوندسالاری در پوشش مصوبه؟ ماجرای رهن سهمیلیاردی دانشگاه علمیـکاربردی! / شبکهسازی قومی در پایتخت و مصوباتی که برای ژنهای خوب نوشته میشوند
۰
کبنا ؛سه میلیارد تومان رهن برای مدیرانی که از شهرستانها به تهران مأمور میشوند، در نگاه اول شاید تنها مشوقی برای جذب نیروهای توانمند به پایتخت باشد. اما وقتی پای چهرههای آشنا از کهگیلویه و بویراحمد به میان میآید، همهچیز رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد.
در خبرهایی که این روزها از بدنهی وزارت علوم و دانشگاههای وابسته به آن منتشر میشود، گاهی با گزارههایی مواجه میشویم که فراتر از یک مصوبه اداری یا یک تصمیم مالی، نشانههایی از عمیقترین لایههای ساخت قدرت را نمایان میکنند. مصوبهای که دانشگاه علمی کاربردی کشور منتشر کرده، از این جنس است؛ مصوبهای که در ظاهر، برای حمایت از مدیران غیربومی تدوین شده، اما در واقع، ردپایی از بازتولید قدرت مبتنی بر خویشاوندی، منطقهگرایی، و حتی نوعی نخبهسالاری طایفهای در دل نهادهای به ظاهر مدرن دارد.
ماجرا از این قرار است که دانشگاه علمی کاربردی کشور، طی مصوبهای اعلام کرده بود بر اساس بند 11 مصوبه هیئت امنای این دانشگاه میتواند تا سقف ۱۰۰ میلیارد ریال نسبت به پرداخت کمک ودیعه مسکن برای مدیرانی که از سایر استانها (به جز تهران و البرز) به سازمان مرکزی دانشگاه مأمور میشوند، اقدام کند.
در متن مصوبه آمده است:
«به استناد ماده ۱ قانون احکام دائمی برنامههای توسعه کشور، هیئت امنا با پرداخت کمک ودیعه رهن مسکن برای مدیران (رئیس، معاونان و مدیران کل بلافصل رئیس دانشگاه) مأمور از سایر استانها به سازمان مرکزی دانشگاه جامع علمی کاربردی به شرح زیر موافقت نمود: به دانشگاه اجازه داده میشود تا سقف مبلغ ۱۰۰ میلیارد ریال از محل درآمدهای اختصاصی و در سقف اعتبارات تخصیصی سالیانه، با رعایت مفاد آییننامه مالی و معاملاتی و سایر ضوابط و مقررات اقدام نماید. سقف ودیعه پرداختی برای هر کدام از مدیران حداکثر ۳۰ میلیارد ریال میباشد که باید در زمان پایان مأموریت فوراً به دانشگاه بازگردانده شود.»
در واقع طی این مصوبه، قرار شد به مدیرانی که از سایر استانها به سازمان مرکزی دانشگاه مأمور میشوند، مبلغ سه میلیارد تومان ودیعه مسکن داده شود.
در نگاه اول، این مصوبه میتواند توجیهپذیر به نظر برسد؛ حرکتی برای تأمین حداقلی معیشت مدیرانی که ناگزیر از ترک شهر خود و مهاجرت به مرکز هستند. اما آنچه به این خبر بُعدی فراتر از یک تصمیم اداری میدهد، تعلق یکی از این مدیران به استان کهگیلویه و بویراحمد است؛ جالبتر از آن اینکه، یکی از اعضای هیأت امنای دانشگاه علمی کاربردی کشور که در این مصوبه نقش داشته نیز از مدیران ملی کهگیلویه و بویراحمدی است که پیش از این در رسانهها از او به عنوان ژن خوب یاد شده بود. در واقع به نظر میرسد این ژن خوب کهگیلویه و بویراحمدی برای یکی از نزدیکان خود، با همکاری سایر اعضای هیأت امنای دانشگاه، دست به اعلام چنین مصوبهای زده است. هر چند نمیتوان گفت تنها این شخص کهگیلویه و بویراحمدی به تنهایی در تصویب آن مصوبه نقش داشته است، اما قطعاً نقش او را نمیتوان نادیده گرفت. چرا که شواهد نشان میدهد وی پیش از این نیز دست به چنین اقداماتی زده است.
در اینجا دیگر با یک حمایت از مدیر غیربومی مواجه نیستیم؛ بلکه با بازنمایی الگویی آشنا از روابط خویشاوندی در ساختار قدرت مواجهیم که جامعهشناسان آن را خانوادهگرایی نهادیشده مینامند. الگویی که در آن، مرز بین مناسبات حرفهای و روابط شخصی یا خویشاوندی محو میشود و به جای چرخش نخبگان، با گردش وفاداران مواجهیم.
اما بههرحال تیر آنها در این مورد به خصوص به سنگ میخورد. روز گذشته، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در واکنش به خبر «رهن ۳ میلیارد تومانی برای مدیران شهرستانی یک دانشگاه» تاکید کرد که این مصوبه باطل میشود.
وی گفت: «دیشب موضوع مصوبه رهن ۳ میلیارد تومانی دانشگاه جامع علمی کاربردی را مطلع شدم و کاملا مخالف این مصوبه هستم.» وزیر علوم تاکید کرد که «این مصوبه قطعا باطل میشود، اگر وجهی دریافت شده باید برگردانده شود و اگر هم دریافت نشده باشد که چه بهتر.»
البته در گذشته نیز همانطور که گفته شد، چنین اقداماتی از این مدیر ملی سر زده است. آن زمان که به عنوان سرپرست وزارت علوم چندماهی در این وزارت حضور داشت، همین فرد که قرار بود به او رهن سه میلیارد تومانی داده شود، به تازگی منصوب شد.
پیش از این، آن زمان که این مدیر ملی، مدیرعاملی یکی از خبرگزاریهای کشوری را بر عهده داشت، باز هم بیکار ننشسته بود.
البته باز هم که بیشتر دقیق میشویم میبینیم که او پیش از این نیز سابقه اینگونه کارها را در کارنامهاش دارد. او زمان صدارتش در وزارتخانه علوم، یکی از نزدیکانش را به عنوان رئیس پارک علم و فناوری کهگیلویه و بویراحمد منصوب کرده بود. سال گذشته نیز یکی از نزدیکانش در جای دیگری منصوب شد که آن را نیز به چانهزنیهای این مدیر ژن خوب نسبت میدهند.
حال با این اوصاف، نمیتوان از کنار پرسشی کلیدی گذشت که آیا الگوی مدیریتی در نظر این مدیر ژن خوب، تنها مبتنی بر منطق طایفهای و وفاداریهای غیررسمی است؟ به نظر میرسد که پاسخ، متأسفانه مثبت باشد. آنچه در این سلسله انتصابات دیده میشود، نشانهای از «خانوادهگرایی ساختاریافته» در دل نهادهای رسمی است. نهادهایی که به ظاهر با منطق شایستهسالاری اداره میشوند، اما در عمل، مجرای توزیع قدرت در میان حلقههای خاص هستند.
در نهایت، مسئله این نیست که چرا سه میلیارد تومان رهن برای یک مدیر در نظر گرفته شده؛ مسئله آن است که این سه میلیارد، از کدام منطق قدرت و مناسبات اجتماعی برآمده است؟ و چگونه ساختارهایی که باید حافظ منافع عمومی باشند، به واسطهی شبکههای مناسبتی، دچار نوعی تغییر شکل نرم و بیسر و صدا میشوند؟
این گزارش نافی خدمات مسئولان مربوطه نیست، بلکه در راستای اصلاح رویهها و فرایندها منتشر شده و کبنا نیوز آمادگی درج پاسخ مسئولان مربوطه را دارد.
در خبرهایی که این روزها از بدنهی وزارت علوم و دانشگاههای وابسته به آن منتشر میشود، گاهی با گزارههایی مواجه میشویم که فراتر از یک مصوبه اداری یا یک تصمیم مالی، نشانههایی از عمیقترین لایههای ساخت قدرت را نمایان میکنند. مصوبهای که دانشگاه علمی کاربردی کشور منتشر کرده، از این جنس است؛ مصوبهای که در ظاهر، برای حمایت از مدیران غیربومی تدوین شده، اما در واقع، ردپایی از بازتولید قدرت مبتنی بر خویشاوندی، منطقهگرایی، و حتی نوعی نخبهسالاری طایفهای در دل نهادهای به ظاهر مدرن دارد.
ماجرا از این قرار است که دانشگاه علمی کاربردی کشور، طی مصوبهای اعلام کرده بود بر اساس بند 11 مصوبه هیئت امنای این دانشگاه میتواند تا سقف ۱۰۰ میلیارد ریال نسبت به پرداخت کمک ودیعه مسکن برای مدیرانی که از سایر استانها (به جز تهران و البرز) به سازمان مرکزی دانشگاه مأمور میشوند، اقدام کند.
در متن مصوبه آمده است:
«به استناد ماده ۱ قانون احکام دائمی برنامههای توسعه کشور، هیئت امنا با پرداخت کمک ودیعه رهن مسکن برای مدیران (رئیس، معاونان و مدیران کل بلافصل رئیس دانشگاه) مأمور از سایر استانها به سازمان مرکزی دانشگاه جامع علمی کاربردی به شرح زیر موافقت نمود: به دانشگاه اجازه داده میشود تا سقف مبلغ ۱۰۰ میلیارد ریال از محل درآمدهای اختصاصی و در سقف اعتبارات تخصیصی سالیانه، با رعایت مفاد آییننامه مالی و معاملاتی و سایر ضوابط و مقررات اقدام نماید. سقف ودیعه پرداختی برای هر کدام از مدیران حداکثر ۳۰ میلیارد ریال میباشد که باید در زمان پایان مأموریت فوراً به دانشگاه بازگردانده شود.»
در واقع طی این مصوبه، قرار شد به مدیرانی که از سایر استانها به سازمان مرکزی دانشگاه مأمور میشوند، مبلغ سه میلیارد تومان ودیعه مسکن داده شود.
در نگاه اول، این مصوبه میتواند توجیهپذیر به نظر برسد؛ حرکتی برای تأمین حداقلی معیشت مدیرانی که ناگزیر از ترک شهر خود و مهاجرت به مرکز هستند. اما آنچه به این خبر بُعدی فراتر از یک تصمیم اداری میدهد، تعلق یکی از این مدیران به استان کهگیلویه و بویراحمد است؛ جالبتر از آن اینکه، یکی از اعضای هیأت امنای دانشگاه علمی کاربردی کشور که در این مصوبه نقش داشته نیز از مدیران ملی کهگیلویه و بویراحمدی است که پیش از این در رسانهها از او به عنوان ژن خوب یاد شده بود. در واقع به نظر میرسد این ژن خوب کهگیلویه و بویراحمدی برای یکی از نزدیکان خود، با همکاری سایر اعضای هیأت امنای دانشگاه، دست به اعلام چنین مصوبهای زده است. هر چند نمیتوان گفت تنها این شخص کهگیلویه و بویراحمدی به تنهایی در تصویب آن مصوبه نقش داشته است، اما قطعاً نقش او را نمیتوان نادیده گرفت. چرا که شواهد نشان میدهد وی پیش از این نیز دست به چنین اقداماتی زده است.
در اینجا دیگر با یک حمایت از مدیر غیربومی مواجه نیستیم؛ بلکه با بازنمایی الگویی آشنا از روابط خویشاوندی در ساختار قدرت مواجهیم که جامعهشناسان آن را خانوادهگرایی نهادیشده مینامند. الگویی که در آن، مرز بین مناسبات حرفهای و روابط شخصی یا خویشاوندی محو میشود و به جای چرخش نخبگان، با گردش وفاداران مواجهیم.
اما بههرحال تیر آنها در این مورد به خصوص به سنگ میخورد. روز گذشته، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در واکنش به خبر «رهن ۳ میلیارد تومانی برای مدیران شهرستانی یک دانشگاه» تاکید کرد که این مصوبه باطل میشود.
وی گفت: «دیشب موضوع مصوبه رهن ۳ میلیارد تومانی دانشگاه جامع علمی کاربردی را مطلع شدم و کاملا مخالف این مصوبه هستم.» وزیر علوم تاکید کرد که «این مصوبه قطعا باطل میشود، اگر وجهی دریافت شده باید برگردانده شود و اگر هم دریافت نشده باشد که چه بهتر.»
البته در گذشته نیز همانطور که گفته شد، چنین اقداماتی از این مدیر ملی سر زده است. آن زمان که به عنوان سرپرست وزارت علوم چندماهی در این وزارت حضور داشت، همین فرد که قرار بود به او رهن سه میلیارد تومانی داده شود، به تازگی منصوب شد.
پیش از این، آن زمان که این مدیر ملی، مدیرعاملی یکی از خبرگزاریهای کشوری را بر عهده داشت، باز هم بیکار ننشسته بود.
البته باز هم که بیشتر دقیق میشویم میبینیم که او پیش از این نیز سابقه اینگونه کارها را در کارنامهاش دارد. او زمان صدارتش در وزارتخانه علوم، یکی از نزدیکانش را به عنوان رئیس پارک علم و فناوری کهگیلویه و بویراحمد منصوب کرده بود. سال گذشته نیز یکی از نزدیکانش در جای دیگری منصوب شد که آن را نیز به چانهزنیهای این مدیر ژن خوب نسبت میدهند.
حال با این اوصاف، نمیتوان از کنار پرسشی کلیدی گذشت که آیا الگوی مدیریتی در نظر این مدیر ژن خوب، تنها مبتنی بر منطق طایفهای و وفاداریهای غیررسمی است؟ به نظر میرسد که پاسخ، متأسفانه مثبت باشد. آنچه در این سلسله انتصابات دیده میشود، نشانهای از «خانوادهگرایی ساختاریافته» در دل نهادهای رسمی است. نهادهایی که به ظاهر با منطق شایستهسالاری اداره میشوند، اما در عمل، مجرای توزیع قدرت در میان حلقههای خاص هستند.
در نهایت، مسئله این نیست که چرا سه میلیارد تومان رهن برای یک مدیر در نظر گرفته شده؛ مسئله آن است که این سه میلیارد، از کدام منطق قدرت و مناسبات اجتماعی برآمده است؟ و چگونه ساختارهایی که باید حافظ منافع عمومی باشند، به واسطهی شبکههای مناسبتی، دچار نوعی تغییر شکل نرم و بیسر و صدا میشوند؟
این گزارش نافی خدمات مسئولان مربوطه نیست، بلکه در راستای اصلاح رویهها و فرایندها منتشر شده و کبنا نیوز آمادگی درج پاسخ مسئولان مربوطه را دارد.