تاریخ انتشار
جمعه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰
کد مطلب : ۴۹۸۹۸۰
کبنا بررسی کرد؛
مدیریت جدیدِ دانشگاه یاسوج؛ تکرار یا نوآوری؟ / دانشگاهیان منتظر ختم رویکردهای «خودی_غیرخودی» و «با ما یا بر ما» هستند / آقای رئیس! روح آکادمی را به دانشگاه یاسوج برگردانید
۲
کبنا ؛به دلیل رد پای نمایندگان مجلس در شیوه مدیریت دانشگاه یاسوج و غلبه سبکی از مدیریتی مبتنی بر سیاستزدگی، جناحزدگی، و رویکرد بومی_ غیر بومی و خودی_ غیر خودی (با ما یا بر ما) که در ودورههای پیشین دیده میشد، هماکنون این نگرانی وجود دارد که نکند باز هم شاهد همان رویکردِ گذشته باشیم.
به گزارش کبنا، امروزه دانشگاه مرکز آموزش نیروی متخصص در جامعه و پرورش آن در زمینههای گوناگون است. از گذشته تاکنون دانشگاه مرکز تبادل اندیشههای گوناگون و زمینهساز بروز و ظهور فکر بوده و هست و به همین دلیل موضوع بسیار مهم فرهنگ و فرهنگسازی نیز در چنین محیطی رقم میخورد. بنابراین اگر بگوییم دانشگاه مرکز تخصصی اندیشه و دانشمحور است سخنی گزاف نگفتهایم.
از زاویه دیگر دانشگاه یک پدیده با مبنای جهانی است زیرا معادل universe (جهان) است. بهعبارتدیگر اندیشه، دانش و فرهنگ پدیدههای جهانی بوده و مرز قوم و قبیلهای ندارد، به همین سبب محدود کردن این محیط به قوم و قبیله اساساً با سرشت و ماهیت دانشگاه و دانشگاهی در تضاد بوده و کوچککردن یک مرکز فرهنگی و فکری به گستره جهان به یک استان از اصالت انداختن آن است.
پرواضح است مدیریت چنین پدیدهای نیز لازم است صرفاً با توجه به مبانی علمی، فکری و فرهنگی رقم بخورد که در غیر این صورت تواناییهای پیدا و پنهان دانشگاه نمیتواند مدیریت علمی شود و در عمل بیراههروی جای حرکت پیشتاز، روبهجلو و سازندهی دانشگاه را خواهد گرفت.
دانشگاه یاسوج با جمعیت بیش از 300 عضو هیات علمی و نزدیک به هشتهزار دانشجو در ردههای کارشناسی تا دکترا و حدود 400 کارمند جایگاه خاص در استان کهگیلویه و بویراحمد، کشور و گاهی در جهان دارد. برجستهشدن نقش این دانشگاه در سطوح مورد اشاره و کسب موفقیتهای بیشازپیش، نگرشی سنجیده، با ظرافت و هوشمندانه را میطلبد. تعامل دانشگاه با نهادهای تصمیمگیری خارج از دانشگاه در راستای ماهیت دانشگاه و اهداف آن و پرهیز از تسلط آن نهادها یا افراد بر دانشگاه میتواند حرکت پیشرو و سازندهی دانشگاه را تسهیل کند.
اگر بخواهیم واقعبینانه به دانشگاه یاسوج و مدیریت آن در دو دههی گذشته بنگریم و نقش برخی نمایندگان مجلس را در این دانشگاه به داوری بنشینیم، بیتردید و بیتعارف نمایندگان مجلس نقش کلیدی در مدیریت این دانشگاه داشته و دارند؛ با تغییر یک نماینده، تغییر فراگیر در دانشگاه رقم میخورد و با تغییر یک دولت، همین وضع را کموبیش داشتهایم.
پرسش این است آیا این رویه با دانشگاه و ماهیت آن سازگار بوده یا خیر؟ پاسخ را در گود آزمون به راحتی میتوان دید. اگر بگوییم رابطه دانشگاه و نهادهای خارج از دانشگاه بهخصوص نمایندههای مجلس، رابطهای یکسویه و مبتنی بر تسلط بوده و نه تعامل سازنده، گزاف نگفتهایم. این روند دانشگاه یاسوج را به بنگاهی جهت جذب افراد و تقسیم مدیریت بر پایه اراده خارج از دانشگاه بدل کرده است. پایه اصلی نقدهایی که معمولاً بر عملکرد دانشگاه رقم خورده، ریشه در این موضوع داشته و دارد گویا تقدیر دانشگاه یاسوج، دور باطل و تکرار آزمودهها است.
زمان زیادی از دوره ریاست و مدیریت پیشینِ دانشگاه، نگذشته است. در آن دوره رویکردی را شاهد بودیم که با سرشت و ماهیت دانشگاه همسویی چندانی نداشت؛ سیاستزدگی و جناحزدگیِ حداکثری، پررنگتر شدن نگاه بومی و غیر بومی و در کل برجستهبودن رویکرد خودی و غیر خودی (با ما یا بر ما)، شوربختانه آن روش با اجراییشدناش دانشگاه یاسوج را از استفاده کامل از همه ظرفیت و تواناییاش محروم ساخت. به همین خاطر بود که چندی پیش در همین پایگاه خبری از اقدماتی که نباید رئیس جدید دانشگاه انجام دهد، سخن گفتیم.
اکنون در بهار مدیریت جدید دانشگاه یاسوج به سر میبریم. امید است دانشگاه یاسوج سال نکویی نیز در پیش داشته باشد. بااینوجود این پرسش طرح میشود که آیا در نخسین بهار مدیریت جدید دانشگاه یاسوج، از دورههای پیشین، درس گرفته شده یا حکایت هم چنان باقی است؟ هر چند شواهد نشان میدهد قرار است دانشگاه به رویه علمی خود بازگردد و نمود آن را میتوان در برخی از انتصابات اخیر دانشگاه دید، اما فعلاً برای نتیجهگیری زمان لازم است. این موضوع را واقف هستیم که رئیس جدید دانشگاه یاسوج از نیروهای خوب و توانمند استان هستند.
از سوی دیگر، این پرسش مطرح میشود که با وجود تواناییهای بالقوه شمار زیادی نخبگان کشور در قامت هیأت علمی، آیا اعضای توانمند هیأت علمی دانشگاه یاسوج در مدیریت و راهبری دانشگاه محلی از اعراب خواهند داشت یا سهمخواهی های سابق مانع از تحقق اراده دانشگاهیان خواهد شد؟ متأسفانه تجربه بد دورههای پیشین منجر به این نگرانی شده که نکند دوره جدید باز هم همچون دورهی گذشته، برخی ناکارآمدیها تکرار شوند.
علاوه بر این، با توجه به اینکه تغییر گفتمان سیاسی در کشور مبنایی برای تغییر رویهها در مدیریت کشور و دانشگاهها بوده، پرسشی که مطرح میشود این است که آیا مصادیق بارزی از تغییر به لحاظ استفاده از فعالان و طرفداران گفتمان غالب در دانشگاه یاسوج دیده میشود؟ سهم نمایندگان فعلی مجلس در آرایش نیروها و مناصب چه و چقدر بوده و سهم نیروهای توانمند و دلسوز که در عمل حامی و عامل روی کار آمدن دولت جدید در کشور بودند چیست؟
به دلیل اینکه در گذشته میشد تقسیم بخشهای مختلف دانشگاه را بر پایه سهم نمایندگان مجلس مشاهده کرد، امروز در دوره ریاست جدید این پرسش مطرح است که اراده دانشگاهیان فهیم و دلسوز در تعیین سرنوشت دانشگاه در دوره جدید باید کجا دیده شود؟ این نگرانی همچنان پابرجاست که نکند رسم دیرین تقسیم دانشگاه با قوت و حدت جاری باشد؛ رسمی که به معامله و چانهزنی گرایش پیدا کرده بود؛ آیا ناچار هستیم دوباره تکرار را تکرار کنیم یا قرار است سال نکویی در پیش داشته باشیم؟ ماههای آینده میتوان به پاسخ این سؤالات دست یافت.
این گزارش نافی خدمات رؤسای پیشین دانشگاه یاسوج نیست و صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. این پایگاه خبری آمادگی درج جوابیه رأسای پیشین دانشگاه را دارد.
به گزارش کبنا، امروزه دانشگاه مرکز آموزش نیروی متخصص در جامعه و پرورش آن در زمینههای گوناگون است. از گذشته تاکنون دانشگاه مرکز تبادل اندیشههای گوناگون و زمینهساز بروز و ظهور فکر بوده و هست و به همین دلیل موضوع بسیار مهم فرهنگ و فرهنگسازی نیز در چنین محیطی رقم میخورد. بنابراین اگر بگوییم دانشگاه مرکز تخصصی اندیشه و دانشمحور است سخنی گزاف نگفتهایم.
از زاویه دیگر دانشگاه یک پدیده با مبنای جهانی است زیرا معادل universe (جهان) است. بهعبارتدیگر اندیشه، دانش و فرهنگ پدیدههای جهانی بوده و مرز قوم و قبیلهای ندارد، به همین سبب محدود کردن این محیط به قوم و قبیله اساساً با سرشت و ماهیت دانشگاه و دانشگاهی در تضاد بوده و کوچککردن یک مرکز فرهنگی و فکری به گستره جهان به یک استان از اصالت انداختن آن است.
پرواضح است مدیریت چنین پدیدهای نیز لازم است صرفاً با توجه به مبانی علمی، فکری و فرهنگی رقم بخورد که در غیر این صورت تواناییهای پیدا و پنهان دانشگاه نمیتواند مدیریت علمی شود و در عمل بیراههروی جای حرکت پیشتاز، روبهجلو و سازندهی دانشگاه را خواهد گرفت.
دانشگاه یاسوج با جمعیت بیش از 300 عضو هیات علمی و نزدیک به هشتهزار دانشجو در ردههای کارشناسی تا دکترا و حدود 400 کارمند جایگاه خاص در استان کهگیلویه و بویراحمد، کشور و گاهی در جهان دارد. برجستهشدن نقش این دانشگاه در سطوح مورد اشاره و کسب موفقیتهای بیشازپیش، نگرشی سنجیده، با ظرافت و هوشمندانه را میطلبد. تعامل دانشگاه با نهادهای تصمیمگیری خارج از دانشگاه در راستای ماهیت دانشگاه و اهداف آن و پرهیز از تسلط آن نهادها یا افراد بر دانشگاه میتواند حرکت پیشرو و سازندهی دانشگاه را تسهیل کند.
اگر بخواهیم واقعبینانه به دانشگاه یاسوج و مدیریت آن در دو دههی گذشته بنگریم و نقش برخی نمایندگان مجلس را در این دانشگاه به داوری بنشینیم، بیتردید و بیتعارف نمایندگان مجلس نقش کلیدی در مدیریت این دانشگاه داشته و دارند؛ با تغییر یک نماینده، تغییر فراگیر در دانشگاه رقم میخورد و با تغییر یک دولت، همین وضع را کموبیش داشتهایم.
پرسش این است آیا این رویه با دانشگاه و ماهیت آن سازگار بوده یا خیر؟ پاسخ را در گود آزمون به راحتی میتوان دید. اگر بگوییم رابطه دانشگاه و نهادهای خارج از دانشگاه بهخصوص نمایندههای مجلس، رابطهای یکسویه و مبتنی بر تسلط بوده و نه تعامل سازنده، گزاف نگفتهایم. این روند دانشگاه یاسوج را به بنگاهی جهت جذب افراد و تقسیم مدیریت بر پایه اراده خارج از دانشگاه بدل کرده است. پایه اصلی نقدهایی که معمولاً بر عملکرد دانشگاه رقم خورده، ریشه در این موضوع داشته و دارد گویا تقدیر دانشگاه یاسوج، دور باطل و تکرار آزمودهها است.
زمان زیادی از دوره ریاست و مدیریت پیشینِ دانشگاه، نگذشته است. در آن دوره رویکردی را شاهد بودیم که با سرشت و ماهیت دانشگاه همسویی چندانی نداشت؛ سیاستزدگی و جناحزدگیِ حداکثری، پررنگتر شدن نگاه بومی و غیر بومی و در کل برجستهبودن رویکرد خودی و غیر خودی (با ما یا بر ما)، شوربختانه آن روش با اجراییشدناش دانشگاه یاسوج را از استفاده کامل از همه ظرفیت و تواناییاش محروم ساخت. به همین خاطر بود که چندی پیش در همین پایگاه خبری از اقدماتی که نباید رئیس جدید دانشگاه انجام دهد، سخن گفتیم.
اکنون در بهار مدیریت جدید دانشگاه یاسوج به سر میبریم. امید است دانشگاه یاسوج سال نکویی نیز در پیش داشته باشد. بااینوجود این پرسش طرح میشود که آیا در نخسین بهار مدیریت جدید دانشگاه یاسوج، از دورههای پیشین، درس گرفته شده یا حکایت هم چنان باقی است؟ هر چند شواهد نشان میدهد قرار است دانشگاه به رویه علمی خود بازگردد و نمود آن را میتوان در برخی از انتصابات اخیر دانشگاه دید، اما فعلاً برای نتیجهگیری زمان لازم است. این موضوع را واقف هستیم که رئیس جدید دانشگاه یاسوج از نیروهای خوب و توانمند استان هستند.
از سوی دیگر، این پرسش مطرح میشود که با وجود تواناییهای بالقوه شمار زیادی نخبگان کشور در قامت هیأت علمی، آیا اعضای توانمند هیأت علمی دانشگاه یاسوج در مدیریت و راهبری دانشگاه محلی از اعراب خواهند داشت یا سهمخواهی های سابق مانع از تحقق اراده دانشگاهیان خواهد شد؟ متأسفانه تجربه بد دورههای پیشین منجر به این نگرانی شده که نکند دوره جدید باز هم همچون دورهی گذشته، برخی ناکارآمدیها تکرار شوند.
علاوه بر این، با توجه به اینکه تغییر گفتمان سیاسی در کشور مبنایی برای تغییر رویهها در مدیریت کشور و دانشگاهها بوده، پرسشی که مطرح میشود این است که آیا مصادیق بارزی از تغییر به لحاظ استفاده از فعالان و طرفداران گفتمان غالب در دانشگاه یاسوج دیده میشود؟ سهم نمایندگان فعلی مجلس در آرایش نیروها و مناصب چه و چقدر بوده و سهم نیروهای توانمند و دلسوز که در عمل حامی و عامل روی کار آمدن دولت جدید در کشور بودند چیست؟
به دلیل اینکه در گذشته میشد تقسیم بخشهای مختلف دانشگاه را بر پایه سهم نمایندگان مجلس مشاهده کرد، امروز در دوره ریاست جدید این پرسش مطرح است که اراده دانشگاهیان فهیم و دلسوز در تعیین سرنوشت دانشگاه در دوره جدید باید کجا دیده شود؟ این نگرانی همچنان پابرجاست که نکند رسم دیرین تقسیم دانشگاه با قوت و حدت جاری باشد؛ رسمی که به معامله و چانهزنی گرایش پیدا کرده بود؛ آیا ناچار هستیم دوباره تکرار را تکرار کنیم یا قرار است سال نکویی در پیش داشته باشیم؟ ماههای آینده میتوان به پاسخ این سؤالات دست یافت.
این گزارش نافی خدمات رؤسای پیشین دانشگاه یاسوج نیست و صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. این پایگاه خبری آمادگی درج جوابیه رأسای پیشین دانشگاه را دارد.
تا بوده همین بوده و تا هست، همین:
سهم جناب بهرامی:
_ ریاست دانشگاه؛ جناب دکتر نوری پور
_ معاون مالی و اداری؛ جناب دکتر قائمی اصل
_ معاون پژوهشی؛ جناب دکتر زمانی نژاد
سهم جناب تاجگردون:
_ معاون آموزشی؛ جناب دکتر پورانفر
_ معاون دانشجویی؛ جناب دکتر هاشمی عنا
سهم جناب موحد:
_ رئیس حوزه ریاست دانشگاه؛ جناب دکتر ظریفی
_ رئیس دانشکده علوم انسانی؛ دکتر نیکدل
سهم نیروهای غیر بومی:
_معاون فرهنگی اجتماعی؛ دکتر شریف زاده؛
البته در سایر مدیریت ها هم سهم بندی صورت گرفته است و این روند تا پایان مدیریت های باقی مانده ادامه دارد